در کنار پوشش عفیف نیازمند فکر پاک هستیم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، پوشش یا حجاب عنوانی است که نه در دین اسلام بلکه در همه ادوار تاریخ ادیان به آن اشاره شده و نظریه پردازان غربی و اروپایی بسیاری به این موضوع پرداختهاند. با شروع انقلاب صنعتی آرام آرام جهان به سمتی پیش رفت که در کارخانهها از زنان به جای مردان استفاده کنند، چراکه دستمزد زن از مرد کمتر است و نگاهی کم توقعتر به کارفرما دارد؛ اما چرا حجاب؟ این سوالی است که بیشتر نوجوانان و جوانان درباره آن هزاران پاسخ دادند در واقع پیکان بیشترین انحرافات و کجرویها در نسل جوان به سمت اعتقادات و دین است که دشمنان هر جامعه نیز روی آن تمرکز میکنند و میپرسند مگر در زمان یونان، کوروش، آریاییها، زرتشت و ... حجاب بوده که الان بخواهیم آن را رعایت کنیم؟
این نوع پوشش به اصطلاح حجاب که ریشه عربی دارد پس از ظهور اسلام پدید آمده و مختص مسلمانان است، اما شواهد و آنچه در تاریخ ذکر شده حاکی از پوشش کامل زنان و مردان در هر دوره تاریخی و دینی است. شاید در برههای از زمان کمرنگ شده باشد، اما پوشش کامل برای زنان و مردان نیز وجود داشته است. در این زمینه با معصومه حکیمیان، معاون فرهنگی بسیج جامعه زنان کشور و کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه تربیت به گفتوگو پرداختهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
عفاف و حجاب ابعاد مختلفی دارد، بعد فطری، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و...، اما معمولا تمام ابعادش در نظر گرفته نمیشود و گاهی روی بعد سیاسی آن تکیه کردیم و تحلیل شده است و گاهی بعد دینی آن تحلیل میشود. در بسیاری از جهات به درستی تبیین نکردیم. به نظر شما بیشتر چه بعدی از عفاف و حجاب مغفول واقع شده و روی آن کار نشده است که ما باید به آن بپردازیم؟
اگر ما امروز مسئلهای به نام حجاب و عفاف در جامعه داریم، این ناشی از برخی اشتباهات است که پی در پی تکرار میشود که بعضی از آنها را ما مرتکب شدهایم و بعضی دیگر هجمههایی است که از طرف غرب و دشمن اجرا میشود و همه دست به دست هم میدهند تا روندی ایجاد کنند که ما از آن خیلی راضی نیستیم و در شأن ملت، حکومت و جمهوری اسلامی هم نیست. به نظر میرسد در سالیان گذشته یک سوءتفاهمی در مورد مسئله حجاب و پدیده پوشش و عفت زنان در جامعه ما پیش آمده است. یکی از این سوءتفاهمات این است که تنها به حجاب اسلامی تاکید کردیم، در حالیکه وقتی تاریخ ادیان الهی را بررسی میکنید، میبینید اتفاقا احکام مشترک تمام ادیان اسلامی، پوشش عفت مدار برای زن و مرد متناسب با وضعیت خودشان را دارند.
اکنون پوششی که در کشور ما به عنوان حجاب اسلامی شناخته میشود، عینا فرمودههایی از مسیح است که در انجیل وجود دارد. ۱۵ آیه حجاب در انجیل داریم. دهها توصیه جدی در آیین یهودی داریم و در آیین باستانی کشور ما که محکمتر از سنگ نگارههای تخت جمشید است که قابل انکار نیست. همان پوشش چادری که بر سر بانوی تخت جمشید است. حتی در آیین باستانی ما هم حجاب و پوشش عفت مدار هم برای زن و هم برای مرد یک حد و مرز جالبی داشته است. وقتی به تصویر بانوی تخت جمشید دقت میکنید، میبینید چادری بر سر دارد که اکنون سر بانوان است و کاملا پوشیده است که حتی پیشانی بانو پیدا نیست. درواقع سوءتفاهماتی پیش آمده که دشمن هم دامن زده و با همین شگرد، یک مقدار موضوع را سیاسی کرده است.
پس در همه ادیان به مسئله پوشش و حجاب اشاره شده؟
در تمام ادیان، پوشش عفت مدار برای زن داریم و نمیتوانیم بگوییم حجاب اسلامی و در حقیقت حجاب توحیدی است و تمام ادیانی که به خدای یکتا توصیه کردهاند به پوششی که ما به عنوان حجاب اسلامی قبول داریم، با کمی تفاوت اعتقاد دارند و توصیه کردهاند. این مسئلهای است که برای جوانان، میانسالان و بزرگسالان تبیین نکردهایم و حتی اساتیدی که در مورد حجاب صحبت میکنند، به این موضوع به خوبی نپرداختهاند. در این زمینه باید سوءتفاهمات را رفع کنیم. گاهی پیش میآید که به یک دختر جوان، توصیه حجاب میکنیم یا به آقای جوان، توصیهی پوشش عفیف میکنیم، آنها درپاسخ میگویند ما مسلمان نیستیم. در حالی که اگر مسیحی باشید انجیل برای حفظ حجاب کافی است، اگر یهودی هستید که خیلی قوانین آن از اسلام محکمتر و جدیتر است. اگر از آیین زرتشت پیروی میکنید آن هم قوانین محکمی را در این زمینه دارد.
عدهای از منتقدان حجاب میگویند که عفت، فقط در حجاب ظاهری نیست و عفیف بودن، ضرورتاً به داشتنِ حجاب ظاهری، مربوط نیست. عده دیگری از منتقدین حجاب هم میگویند که عملکردِ غیرمثبتِ افرادی که محجبهاند، نشان دهنده این است که حجاب، لزوماً بازدارنده از آسیبهای اجتماعی نیست. نظر شما دربارهی این دو انتقاد چیست؟
مسئله این است که تا حرف از حجاب و عفاف آمده ما فقط پوشش عفیف را محور قرار دادهایم. در حالی که در کنار پوشش عفیف، شما باید برای فکر پاک، اندیشه ورزی پاک، فکر کردن و عفت اندیشه تربیت شده باشید. دوم اینکه گفتارت و روش حرف زدنت باید باعفت باشد. در کتب درسی باید به درستی به این سه مقوله پراخته شود. ما فقط بخشی از رفتار را که شامل پوشش میشود مورد توجه قرار دادهایم و فقط ظاهر را نگاه کردیم. این مسئلهای است که باید حلش کنیم.
عدهای از منتقدین، حجاب را تبعیض بین زن و مرد میدانند. آیا حجاب فقط مختص خانمهاست و برای آقایان، حجابی تعریف نشده؟
یک مسئله بزرگ و اشتباه دیگر که طی سالیان گذشته مرتکب شدیم این است که اصلا به عفت مردانه نگاه نکردیم. کتابها را بررسی کنید ببینید چند جا به عفت پسرانه، به عفت مردانه توصیه شده است. در حالیکه در قرآن کریم که کتاب الهی ماست اول به مردان گفته «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم...» و بعد گفته «قل المومنات.»، اول برای مردان توصیه کرده است و بعد بدون هیچ ذرهای تفاوت برای زنان تکرار کرده است. میخواهم بگویم ما پروژهای برای تربیت پسران، مردان عفیف در جامعه نداشتیم. همه این موارد دست به دست هم داده تا یک مسئلهی کاملا معنوی، الهی و توحیدی و اخلاقی تبدیل به یک موضوع نه سیاسی بلکه سیاست زده شود که این کار دشمن است. به عنوان مثال در حالیکه بانوی سنگ نگارههای تخت جمشید چادر بر سر دارد، دشمن به گونهای مطرح کرد که در پیروزی انقلاب چادر وارد ایران شده است. چادری که در کشور ما چهار هزار سال حداقل قدمت دارد، به کشور دیگری منصوب کردند و گفتند اعراب چادر را به ایران آوردند. در حالیکه یک نویسنده آلمانی گفته من بر اساس بررسی تاریخی متوجه شدم که این شکل پوشش را ایرانیان به مسلمانان هدیه دادند.در سرزمین حجاز سبک پوشش چادر بر سر زنان نبوده بلکه یک لباس گشاد و بلندی به تن میکردند و یک پارچه بلندی روی سرشان میانداختند. چادر به این سبک مال ایرانیان است و از این مسئله که بگذریم، این پاک زندگی کردن و اخلاقی زندگی کردن چندین هزار ساله را کشاندند و رساندند به چهل سال و سیاست زده اش کرده اند و این کلاهبرداری بزرگ فرهنگی است.
در خارج از مرزهای کشورمان چطور؟
در یک پروژه بزرگ صهیونیستی به قدمت دویست سال، ۲۴ بند به اسم پروتکلهای یهود نوشته شد که تقریبا چهار بحث اساسی آن مربوط به موضوعات اخلاقی بوده که برای جهان پدیده بحران معنویت رقم میزد. این پروژه طی ۱۲۰ سال محرمانه اجرا شد و بعد از گذشت مدت زمانی، رسوا شد، اما اجرایش کردند. ترویج بی بندو باری، ترویج مشروب خواری، ترویج مواد مخدر، ترویج فرزندآوری نامشروع و... پروژهای بود که سیاست مدارانی با هدف حکومت بر جهان برای جهان رقم زدند. یک سوتفاهم دیگر که بخشی از نخبگان دچار آن هستند، این است که جنگ نرم را یک جنگ داخلی بیان میکنند در حالیکه طولانیترین، وسیعترین و جهانیترین جنگ دنیا جنگ نرم است. آن قدر طولانی که به وسعت خلقت بشر است. زمانی که خداوند آدم را خلق کرد و روح خود را در آن دمید و شان سجده پیدا کرد و دستور سجده صادر شد و شیطان تمرد کرد و رانده شد قسم خورد که جنس انسان را به بیراهه و گمراهی میکشاند. قسم به ذات خدا خورد و جنگ نرم شروع شد. پس استثنا قائل نشده و مرز جغرافیایی تعیین نکرده است. پدیدهای که یکی از قربانیانش پدیدهی عفاف و حجاب است جنگ جهانی و طولانی به قدمت بشر به اسم جنگ نرم است. اگر دقت کنید در اقصی نقاط دنیا با پدیدهی معنویت زدایی و عفت گریزی در ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال اخیر مواجه میشوید و به رغم این اتفاقات که در ۵۰، ۶۰ سال اخیر افتاده، میخواهم چند خبر خوب بدهم. در اقصی نقاط دنیا همچنان که جنگ نرم یک جنگ جهانی بوده و همه دنیا را تحت تاثیر خودش قرار داده است، پدیدهی مقابله با این جنگ و بازگشت به خویشتن و اصل و فطرت خود هم یک قدرت جهانی است.
چه پدیدههایی؟
در کشورهای اروپایی و آمریکایی در حدود ۲۵ سال است که جنبشهایی به مروردر حال اتفاق افتادن است که بازگشت به عفاف را رقم میزنند. جنبش مودناب که در آمریکا به رهبری یک دختر نوجوان شکل گرفت و هدفش مطالبه پوشاک عفیف است. حال راهی که ۵۰ سال قبل غربیها رفتهاند و در حال بازگشتند، در دنیای تکنولوژی و رسانه و به روز بودن اطلاعات، واقعا زشت است که ما بخواهیم آن راه رفته را دوباره برویم و بعد از سی سال دیگر به نتیجه برسیم که این راه اشتباه بوده است. جنبش دختران خویشتندار آمریکا ۲۵ سال است که فعالیت میکند و یک شعار بیشتر ندارد، میگویند «ما هیچ ارتباطی را با جنس نامحرم قبل از کلیسا و عقد رسمی نمیپذیریم» یا جنبش حلقههای نقرهای که زیر نظر این جنبش درست شده، حلقه نقرهای دستش میکند که بفهماند که قرار است من پاک زندگی کنم. متاسفانه این طرزفکر پاک زیستن، عفت مداری و خویشتن داری الان موضوعی است که در دبیرستانهای ما کم آموزش داده میشود. اصلا مهم نیست اسم آن چه چیزی گذاشته میشود، هر آنچه میخواهید اسمش را بگذارید، میخواهید بگذارید جنبش دختران خویشتندار، دختران پاک زیست یا دختران عفیف و...، اما مهم این است که دختران جامعه ما نباید از این کاروان در حال حرکت به سمت پاک زیستن و عفیف بودن عقب بمانند.
این روزها بحث حجاب در محافل مختلف از خبری تا تربیتی و آموزشی بسیار مطرح میشود و میتوان گفت یکی از ترندها میان گفتگوی عامه است. برای برخی مادران دغدغه شدهاست که چطور حجاب را در این وانفسای فعلی بتواند جزو اولویتهای ارزشی دختران نسل جدید قرار دهد تا این ارزش انسانی را با وجود همه هجمههای مختلف به نسل بعد از خودش هم منتقل کند؟
ما باید بستههای محتوایی و اجرایی برای مخاطبان داشته باشیم. جنبش خویشتن داران در کتاب و تلویزیون نیست بلکه در مدارس کشورهای مختلف در حال گسترش است، عضو میگیرد و همایشهای سالیانه برگزار میکند و افتخارش این است که بگوید زندگی من اخلاقی است. به نظر میرسد این موضوع برازندهتر از تمام کشورها، برازندهی کشور ماست. آن هم کشوری که قدمت تاریخی پاک زیستن و اخلاقی زندگی کردن را در آن داریم. زن و دختر ایرانی باید به خودش ببالد و بگوید من اخلاقی زندگی میکنم. من اخلاقی لباس میپوشم. بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی که فرموده اند: «در نگاه الگوی سوم به زن، زن نه متحجر و خانه نشین است و نه ابزار جنسی برای مردان و سیاستمداران، بلکه زن، شریف است و در عین شرافت و عفت، حضور اجتماعی دارد و سنگرسازی میکند و در فضای اجتماعی نقش آفرینی میکند و در متن و مرکز است.»
جامعه ما به چند چیز نیاز دارد، اول اینکه با اصل عفت مدار زندگی کردن به عنوان یک اصل اخلاقی الهی و توحیدی مواجه شود. اینکه در روی در و دیوار نوشته شده است حجاب اسلامی را رعایت کنید، پس برای قوانین مسیح در حوزه عفاف و حجاب به طور مشخص کجا میخواهید جا باز کنید؟ اگر حجاب فقط برای اسلام است که نیست تا کی میتوانیم این کلمات را تکرار کنیم. دوم اینکه برای تربیت اخلاقی، عدالت بورزیم. چطور ما برنامه و محتوا داریم تا دخترهایمان را عفیف تربیت کنیم، اما پسرهای ما را چه کسی باید عفیف تربیت کند؟ اگر مرد جوان ما پاک زندگی کردن را بلد نباشد چطور میشود روی پاک ماندن زنان ما حساب کرد؟ من میگویم آن قدر پروژه هایمان را خوب اجرا میکنیم که دخترهایمان را از نظر فکر، اندیشه و رفتار عفیف تربیت میکنیم. اگر مردان و پسران خود را عفیف تربیت نکنیم، چه تضمینی وجود دارد که پاک نبودن بدنهی جامعهی مردان ما به عفاف دختران و زنان ضربه وارد نکند و مسئلهی مهم دیگر این است که پرورش نسل ما جایش در خانواده است و به دنیا آمدن نسل آیندهی ما و مبنای تربیت شدنش خانواده است.
انتهای پیام/