مهمترین تحولات و خطرات جهانی در ۲۰۲۴ چه میتواند باشد؟
به گزارش گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا، استفان والت، نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل میگوید: اگر درگیری ادامه یابد که ممکن است برای ماهها ادامه یابد، محتمل است که توانایی یا تمایل بیشتر قدرتهای منطقه برای ایستادن در حاشیه درگیری کمتر شود. اگر جنگی جدی بین اسرائیل و حزبالله ایجاد شود و اگر ایران مجبور شود فعالانهتر درگیر شود که البته، ایالاتمتحده را به نفع اسرائیل به درگیری میکشاند، ناگهان با یک منازعه منطقهای مواجه میشوید که ما اگر نگوییم تابهحال، در چندین دهه اخیر نداشتهایم. استفان والت نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل پر مصاحبه با فارن پالیسی به تحلیل تحولات و خطرات جهانی در سال جدید میلادی پرداخت.
مغفولترین خطر برای سال ۲۰۲۴ چیست؟ به عبارت دیگر، در مورد چه چیزی باید نگران باشیم که قبلاً نیستیم؟
استفان والت: یک احتمال تشدید قابل توجه مناقشه در خاورمیانه است. خبر خوب این است که تاکنون هیچیک از ناظران و طرفهای ثالث در منطقه علاقه زیادی به درگیرشدن نداشتهاند. کمی درگیری بین حزبالله و اسرائیل وجود دارد. حوثیها چند موشک شلیک کردهاند. اما بهطورکلی، به نظر میرسد همه میخواهند این را محدود نگه دارند.
اگر درگیری ادامه یابد که ممکن است برای ماهها ادامه یابد، احتمال دارد که توانایی یا تمایل بیشتر قدرتهای منطقه برای ایستادن در حاشیه درگیری کمتر شود. اگر جنگی جدی بین اسرائیل و حزبالله ایجاد شود و اگر ایران مجبور شود فعالانهتر درگیر شود که البته، ایالاتمتحده را به نفع اسرائیل به درگیری میکشاند، ناگهان با یک منازعه منطقهای مواجه میشوید که تابهحال در چندین دهه اخیر نداشتهایم.
در چند ماه آینده اوضاع بین اسرائیلیها و فلسطینیها را چگونه میبینید؟ به نظر شما یک سال آینده ممکن است اوضاع چگونه باشد؟
استفان والت: متأسفانه، من فکر میکنم که یک سال بعد اوضاع آنقدرها متفاوت از الان به نظر نرسد. تا آن زمان، عمل خشونتآمیز به پایان خواهد رسید. نوعی آتشبس یا پایان کارزار اسرائیل در غزه وجود خواهد داشت. غزه تا حد زیادی ویران خواهد شد. بنابراین، این یک بحران انسانی با ابعاد عظیم خواهد بود و این ماجرا طی یک سال یا حتی بیشتر پایان نخواهد یافت.
مشکل اساسی: مشکل سیاسی چگونگی همزیستی اسرائیلیها و فلسطینیها در این فضای جغرافیایی، یک سال دیگر حل نخواهد شد. فکر نمیکنم شاهد تغییری در دولت اسرائیل باشید که ناگهان بگوید: «اکنون ما طرفدار پیگیری واقعی راهحل دو کشور هستیم». من فکر نمیکنم که شما شاهد یک تشکیلات خودگردان فلسطینی اصلاح شده و تقویت شده باشید. من فکر نمیکنم که شما شاهد حذف حماس باشید. حتی ممکن است حماس را در غزه و کرانه باختری بیشتر از قبل بهعنوان نماد مقاومت فلسطین ببینید. خبر تأسفآور اینجاست که یک سال دیگر، وقتی این گفتگو را انجام دهیم، آن موضوع نیز مانند امروز حل نشدنی خواهد بود.
درباره توافق احتمالی اسرائیل برای عادیسازی روابط با عربستان سعودی چطور؟
استفان والت: درگیریها فعلاً آن موضوع را متوقف کرده است، اما فکر نمیکنم در طولانیمدت آن را از بین ببرد، زیرا انگیزههای بازیگران مختلف برای توافق از بین نرفته است. در مورد آمریکا، انگیزه اولیه واشنگتن در واقع به درگیری اسرائیل و اعراب مربوط نمیشد. ما سعی میکردیم در دورهای که عربستان سعودی حداقل تا حدی با چین معاشقه میکرد، نوعی ترتیبات امنیتی با ریاض ایجاد کنیم تا آنها را در کنار خود نگه داریم. راه رسیدن به آن در سیستم سیاسی آمریکا، پیوند دادن آن به عادیسازی با اسرائیل بود. این انگیزه، برای ادامه حفظ عربستان سعودی در مدار امنیتی آمریکا و عدم همسویی مجدد آن با چین، از بین نرفته است.
سعودیها میخواهند بهترین توافقی را که میتوانند امضا کنند و دوست دارند تضمین امنیتی از ایالاتمتحده دریافت کنند. اسرائیلیها دوست دارند دستاورد نمادین توافق عادیسازی با عربستان سعودی را داشته باشند. من تصور میکنم که این ماجرا احتمالاً احیا شود. سؤال این است که چقدر سریع احیا میشود و این ممکن است بستگی زیادی به نحوه ادامه درگیری و نحوه واکنش مردم عرب داشته باشد.
نظر شما در مورد اینکه خشم ناشی از جنگ غزه چگونه ممکن است بر تحولات خاورمیانه و همچنین ایالاتمتحده تأثیر بگذارد چیست؟
استفان والت: افکار عمومی در جهان عرب همیشه بیشتر از سیاستهای بسیاری از دولتهایشان نسبت به اسرائیل متخاصمتر و مطمئناً کمتر دلسوزانه بوده است. بهویژه در مصر که در نهایت توافق صلح با اسرائیل را امضا زد. دولت اسرائیل و دولت مصر اساساً سالهاست که به طور مشترک بر غزه سرپوش گذاشتهاند. این با نظرات بسیاری از شهروندان مصری بسیار مغایرت دارد. و این نه تنها در عربستان سعودی بلکه در تعدادی از کشورهای خلیجفارس نیز صدق میکند، احتمالاً در اردن بهوضوح نیز قابل مشاهده است.
این موضوع، تنش عمیقی را برای ایالاتمتحده آشکار میکند، جایی که از یک طرف میگوییم طرفدار دموکراسی هستیم و مردم باید حکومت کنند، اما میدانیم که وقتی صحبت از خاورمیانه به میان میآید، اگر مردم واقعاً تأثیرگذار بودند یا حتی صدای بلندتری در مورد اینکه سیاستها چه خواهد بود، داشتند، مواضع بسیاری از آن دولتها میبایست کاملاً متفاوت میبود.
انتهای پیام/