«کار در واگن» ایستادگی انسانها در برابر بیعدالتی را به تصویر میکشد + تصاویر
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در ادامه پخش فیلمهای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 4 خرداد فیلم مستند «کار در واگن» به کارگردانی پریسا عشقی در تالار استاد شهناز بهروی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور طهماسب صلحجو، پریسا عشقی و پدرام اکبری برگزار شد.
در ابتدای این نشست اکبری از معضلات اقتصادی و مناسبات اجتماعی بهعنوان ریشههای شکلگیری این شیوه از کسب و کار نام برد و گفت: فیلم این امکان را برای مخاطب فراهم میکند که در خصوص این قضیه که هر روز با آن مواجه میشویم، بیشتر تامل کنیم؛ اینکه افرادی که خود در این میان بیتقصیر هستند و سرپناهی برای کسب درآمد ندارند، واگنهای مترو را برای تامین معاش انتخاب کردهاند. البته این قضیه باعث بروز مشکلاتی نیز میشود که در فیلم به آنها اشاره شده است.
پس از آن صلحجو به توصیف ویژگیهای فیلم پرداخت و گفت: «کار در واگن» از موقعیتی تراژیک حرف میزند و تلاش انسانها برای ادامه زندگی را که با رنج همراه است تصویر میکند. این فیلم در لایههای درونیتر خود، حماسی است؛ حماسه تلاش برای جلوگیری از سقوط و نابودی و کوشیدن برای به زانو در نیامدن در برابر بیعدالتیها. کارگردان نیز سعی کرده تحتتاثیر احساساتگرایی قرار نگیرد و تصویری دلسوزانه و تحقیرآمیز از این افراد نمایش ندهد.
وی ادامه داد: زیبایی کار آنجاست که دوربین فیلمبرداری از این آدمها جدا نشده و خود را هم سطح آنها قرار داده است. این قضیه فیلم را واقعیتر و ملموستر کرده و از نظر تصویری نیز به آن معنا بخشیده است. در اینجا با پدیده مترو آشنا میشویم که محصول دنیای مدرن و یادآور قدرت ذهن بشر است. این وسیله، روزانه میلیونها انسان را جابجا میکند که همه آنها ارتباطی با کار دارند. در صورتی که این دستفروشان اجناس خود را در پارک عرضه کنند، بدون شک معنای متفاوتی با کار کردن در مترو خواهد داشت. در واقع حضور در فضای مترو خود به معنای کار است. اما بهرغم عظمت این تکنولوژیها، بشر هنوز موفق نشده بر تضاد و فاصله طبقاتی غلبه کند. بشر از حل این معما عاجز مانده که چطور میتوان عدالت اجتماعی را برقرار کرد.
این منتقد سینمایی افزود: در این فیلم همه چیز به واقعیترین و مستندترین شکل ممکن اتفاق میافتد. فیلم ساختن در مترو یعنی شکار صحنهها و لحظات گذرا. اگرچه گاهی اوقات به دلیل بیان حرفهای تکراری، فیلم از ریتم میافتد و این نقطه ضعف فیلم محسوب میشود. با اینحال موفق میشود تماشاگر را تا انتها با خود همراه کند. موضوع فیلم چیز تازهای نیست و همه ما با آن سر و کار داریم. اما فیلم روحیه و منش دستفروشان را تصویر کرده و ما میتوانیم از شکل ظاهری ماجرا فراتر رویم. در واقع با یک جور شخصیتپردازی از دستفروشان مواجه هستیم؛ انسانهایی که در سختترین شرایط هم تسلیم نمیشوند و قهرمانهای فیلم هستند. از این جهت فیلم موفق میشود نگاه ما به این افراد را تغییر دهد.
در ادامه عشقی در پاسخ به سوال اکبری در خصوص به تصویر کشیدن مترو خالی در صحنه آغازین فیلم، گفت: مترو در این مستند، خود یک شخصیت محسوب میشود. همزمان با راه افتادن مترو در آغاز روز، دستفروشان نیز زندگی خود را شروع میکنند. در واقع روز برای مترو و دستفروشان همزمان آغاز میشود. «کار در واگن» تصویری از جامعه شهری تهران در سال 94 و رفتار مردم و تبادلنظر آنها در خصوص دستفروشی ارائه میدهد. ساخت فیلم دشوار بود چرا که مجبور بودیم خود را با نور و صدای واقعی درون واگنهای مترو همراه کنیم و چیزی در اختیار ما نبود.
کارگردان فیلم در پاسخ به سوال دیگری در مورد چراییِ عدمِ مراجعه به مسئولین و طرح سوال از آنها، گفت: قصد نداشتیم در فیلم سراغی از آنها بگیریم، چون یا چیزی در این مورد نمیدانند یا اینکه جوابی ندارند. حتی بعد از نمایش فیلم در جشنواره سینما حقیقت و همینطور تلویزیون، باز هم شاهد دستگیری و برخوردهای شدیدتر با دستفروشان بودیم. این قضیه ما را حیرتزده میکند که چرا به دنبال راهحلی منطقی برای مواجهه با دستفروشی نیستند. در حالیکه دستفروشان در هر صورت به کار خود ادامه میدهند و امروز حتی به دستگاههای کارتخوان هم مجهز شدهاند. برخورد با دستفروشان صرفا سلبی بوده و از این رو حضور دوستان کت و شلواری در فیلم، آن را تبدیل به گزارش خبری میکرد. در حالیکه این یک مساله ریشهای است و با توجیه و نصیحت قابل حل نیست.
عشقی افزود: حرفهای مطرح شده در فیلم تکراری نبود. حتی ثبت اسم ما توسط مسئولین مترو هر روز اتفاق میافتاد و روز بعد دوباره میگفتند بدون ثبت اسم و ارائه مجوز نمیتوانید فیلمبرداری را ادامه دهید. در فیلم دستهبندیهای مختلفی صورت گرفته بود؛ زنان مطلقه، زنان سرپرست خانوار که شوهر آنها فوت شده، معتاد هستند، در زندان به سر میبرند و.. . در مورد میزان درآمد آنها سوال پرسیدیم و این نکته را روشن کردیم که در اینجا درآمد آنها نقدی است و لازم نیست برای گرفتن حق خود دنبال صاحبکار بدوند. این کار از منظر قانونی بودن یا نبودن مورد بررسی قرار گرفت. به معضل اعتیاد پسران و شوهران این زنان پرداخته شد. در واقع از تحقیقات میدانی به این مسائل رسیده بودیم و در فیلم نیز همه این مسائل تقسیمبندی شده است. حدود 32 ساعت راش داشتیم که از آن 62 دقیقه فیلم را بیرون کشیدیم.
وی ادامه داد: اگرچه نسخه پخش شده در تلویزیون فقط 40 دقیقه بود، اما باز هم پُر مخاطبترین مستند تلویزیون تا پایان سال 94 بود. در فیلم قضاوتی در خصوص این زنان انجام ندادم و نسبت به آنها هم حس ترحم نداشتم. میبینیم که آنها پُر قدرت ظاهر میشوند و حرف خود را میزنند. حتی به ما پیشنهاد شد که دست به بازسازی بزنیم و خودمان افرادی را جلوی دوربین بفرستیم، اما هیچگاه دست به چنین کاری نزدیم.
در بخش پایانی این نشست صلحجو در پاسخ به سوالی درباره آنچه فیلم به آگاهی مخاطب میافزاید، گفت: نکته مهم فیلم این است که وضعیتی تراژیک که ممکن است ترحمبرانگیز شود را، به یک حس حماسی تبدیل میکند. برخی از فیلمها قصد دارند مدام بدبختی را به رخ آنها بکشند، در حالیکه آنها به وضعیت خود بهتر از ما آگاه هستند. در «کار در واگن» میبینیم این انسانها ایستاده اند تا حیات و موجودیت خود را اثبات کنند. این فیلم باعث میشود به دستفروشان بخاطر مقاومت و شرافتشان احترام بگذاریم. در نهایت اینکه برای حل مشکلات جامعه، لازم است از مدلهای اتوکشیده قدیمی فاصله بگیریم و درجا نزنیم.
انتهای پیام/