دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
05 آذر 1402 - 00:05
یادداشت؛

بایدن از کدام طرح واگذاری سخن می‌گوید

بایدن از کدام طرح واگذاری سخن می‌گوید
چندی پیش جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا پیشنهاد داد که برای برقراری صلح در غزه و کرانه باختری، این مناطق باید توسط یک ساختار حکومتی واحد اداره شوند.
کد خبر : 881010

گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا_ قاسم غفوری؛ چندی پیش جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا پیشنهاد داد که برای برقراری صلح در غزه و کرانه باختری، این مناطق باید توسط یک ساختار حکومتی واحد اداره شده و درنهایت تحت کنترل نسخه احیاشده‌ای از تشکیلات خودگردان فلسطین قرار گیرند، نکته‌ای که یادآور یکی از گزینه‌های پیش‌بینی‌شده واشینگتن برای این منطقه است.

در همین راستا بلینکن وزیر خارجه آمریکا در اظهارت خود در مجلس سنای آمریکا،  مدعی شده است که درخواستش برای کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین بر نوار غزه، تضمینی برای برقراری امنیت طولانی‌مدت و همزیستی مسالمت‌آمیز در منطقه‌ای آکنده از خشونت و بی‌ثباتی است.

 پیش از بایدن نیز با اشاره به اینکه آمریکا و دیگر کشورها در حال بررسی گزینه‌های پیش رو برای آینده غزه پس از حماس هستند، گفت: «ادامه حکمرانی حماس در غزه ممکن نیست و اسرائیل هم نمی‌خواهد بر غزه حکومت کند.»

اما در سخنان بلینکن نکته‌ای کلیدی نهفته است: «در صورت موفقیت اسرائیل در حذف حماس، تشکیلات خودگردان فلسطینی می‌تواند جایگزین حماس در غزه شده و  کارآمد و مؤثر بر غزه حکومت کند.»

از سوی دیگر بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در کنفرانس سالانه سیاست خارجی و امنیتی بحرین موسوم به «گفتگوی منامه» مدعی شد که «حماس دیگر نمی‌تواند کنترل غزه را در دست داشته باشد.».  وی گفت: «می‌پرسید پس چه کسی غزه را کنترل خواهد کرد؟ من فکر می‌کنم تنها یک گزینه می‌تواند این کار را انجام دهد - تشکیلات خودگردان فلسطینی».

بورل در دیدار با «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و «محمد اشتیه» نخست‌وزیر این تشکیلات  گفت: «حماس آینده‌ای ندارد».

وی در فلسطین اشغالی نیز در دیدار با الی کوهن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی خواستار «اتحاد برای آزادی غزه از وجود حماس» شد؛ البته مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از این بارها ژست صلح‌طلبی گرفته و خواستار آتش‌بس در غزه شده بود. بورل گفت: ما بدون هیچ شک و تردیدی، بر اساس حقوق بین‌الملل، حق اسرائیل را در دفاع از خود، تأیید می‌کنیم و لذا باید حماس را شکست داد.

این سخنان از سوی مقامات ارشد آمریکایی و اروپایی در حالی با ژست‌های بشردوستانه و آینده‌نگرانه مطرح شده است که در باب ماهیت و کارکرد تشکیلات خودگردان و وضعیت غزه چند نکته قابل توجه است:

نخست آنکه مروری بر عملکرد تشکیلات خودگردان از توافقنامه اسلو (1993) تا به امروز گواه آن است که محور اقدامات آن نه رسیدگی به خواست و مطالبات مردم فلسطین در کرانه باختری بلکه پیشبرد روند سازشی بوده است که جز افزایش اراضی اشغالی رژیم صهیونیستی و بازداشت هزاران فلسطینی  کارکردی نداشته است.

خلع سلاح فلسطینی‌ها، تأمین امنیت برای رژیم صهیونیستی، پیشبرد روند سازش و کوتاه آمدن در برابر شهرک‌سازی‌های و اشغالگری‌ها، سوق دادن کشورهای عربی و اسلامی به سازش، بی‌اثر سازی نهادها و سازمان‌های بین‌المللی در قبال مسئله فلسطین به‌عنوان ساختاری که تنها نماینده جهانی فلسطین شناخته می‌شود و... تنها بخش‌های کوچکی از خیانت‌های تشکیلات خودگردان به ملت فلسطین است.

بر این اساس سپردن غزه به تشکیلات خودگردان به‌منزله نابودی حقوق بخش دیگری از جمعیت فلسطین است که قطعاً بر درد و رنج این منطقه می‌افزاید.

دوم آنکه آمریکایی‌ها و اروپا در حالی تشکیلات خودگردان را ناجی صلح و آرامش می‌نامند که فلسطینی‌ها در کرانه باختری در سال‌های اخیر بر ماهیت غیر فلسطینی آن پی برده و رویکرد به مقاومت و انتفاضه را در پیش گرفته‌اند که مقاومت جنین، طولکرم و... نمودی از این وضعیت است. کرانه باختری در طول جنگ غزه با هزاران بازبداشتی نشان داده است که پا به پای مقاومت است و دیگر حاضر به پذیرش سازش‌کاری تشکیلات خودگردان نیست.

سوم آنکه ساکنان غزه اثبات کرده‌اند که مقاومت نه امری حماسی بلکه برگرفته از اندیشه و اعتقاد یکایک ساکنان این منطقه است  و آنها حاضر به سازش نیستند.

 بر همین اساس واژه محو حماس یک دروغ و یک امر ناشدنی است که هیچ پشتوانه منطقی و عقلی برای آن وجود ندارد.

 در همین حال در غزه سایر گروه‌های مقاومت همچون جهاد اسلامی و ده‌ها گروه دیگر حضور دارند لذا برفرض حذف حماس عملاً مقاومت در غزه پایان نخواهد یافت.

با توجه به این مؤلفه‌ها می‌توان گفت که ادعای آمریکا و اروپا مبنی بر اینکه پیامد و نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی واگذاری قدرت به تشکیلات خودگردان و حذف حماس است عملاً ادعایی پوچ و ناشدنی است که در لوای آن به دنبال اهداف دیگری هستند.

نخست آنکه غربی‌ها با این ادعا به دنبال مشروعیت بخشی و توجیه جنایات صهیونیست‌ها با ادعای مقابله با شبه‌نظامیان و واگذاری قدرت به دولت مشروع تشکیلات خودگردان هستند.

دوم، اینکه برآنند تا حمایت‌های خود از رژیم صهیونیستی در لوای این ادعا توجیه کنند.

 سوم اینکه غرب به دنبال ایجاد شکاف در صفوف واحد فلسطینی، جهان اسلام و افکار عمومی جهان در قالب حامیان حماس و تشکیلات خودگردان هستند.

به‌عبارتی‌دیگر می‌توان گفت که ادعاهای مطرح‌شده در باب واگذاری امور به تشیکلات خودگردان یک فریب و نیرنگ برای کشتار بیشتر در غزه است چراکه عملاً تشکیلات خودگردانی نه ظرفیت سیاسی و اقتصادی و امنیتی دارد و نه پایگاه و مشروعیت مردمی در میان فلسطینی‌ها و برفرض اجرای طرح ادعایی غرب در باب واگذاری امور به آن، نه‌تنها کشتارها پایان نمی‌یابد؛ بلکه غرب در لوای حمایت از تشکیلات خودگردان به کشتارهای بیشتر در غزه و حتی کرانه باختری خواهد پرداخت.

بر این اساس ادعاهای بایدن مبنی بر اینکه نباید هیچ‌گونه کوچ اجباری فلسطینیان از غزه، اشغال دوباره این منطقه، محاصره آن یا تصرف قلمرو (فلسطینیان) در کار باشد صرفاً ژست‌های تبلیغاتی در برابر افکار عمومی است و در عمل بایدن همچنان در اردوگاه صهیونیست‌ها نسخه نسل‌کشی فلسطینی‌ها را تجویز می‌کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته