دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یکی از نویسندگان کتاب آموزش و پرورش آینده:

کشوری که برای آموزش و پرورش هزینه نکند نتیجه‌اش را در فرهنگ می‌بیند

کشوری که برای آموزش و پرورش هزینه نکند نتیجه‌اش را در فرهنگ می‌بیند
محمد شاهدی گفت: کار آموزش و فرهنگ زمان‌بَر است؛ اما باید از جایی آغاز کرد، اطلاعات کشورهای مختلف را داریم؛ اما در اجرا مشکل داریم، متاسفانه نیروهای بدنه اجرایی نظام آموزشی دغدغه انجام کار را ندارند و بیشتر مایل هستند به روش‌های قبل عمل شود.
کد خبر : 878822

به گزارش خبرنگار آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، تحصیلاتش در مقطع دکتری را در آمریکا به پایان رسانده بود. در مسیر برگشت اقامت کوتاهی در آلمان داشت. بحبوحه‌ بهمن 57 بود. به محض ورود به ایران، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان شد. چند سال بعد، رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان شد. از آن زمان به بعد در دانشگاه و وزارت‌خانه‌ها مسئولیت‌های متعددی داشت. از سال 70 تاکنون عضو وابسته و رئیس شاخه علوم و صنایع غذایی فرهنگستان است. حدود 14 سال به عنوان معاون و مشاور پژوهشی ریاست فرهنگستان علوم بود و جلسات مشترکی با معاونت‌های فرهنگستان‌های چهارگانه در ارتباط با چالش‌های آموزش و پرورش داشته است.

صدای آرام و چهره‌اش نشانی از سالها همنشینی با درس، کتاب و دانشگاه داشت. دکتر شاهدی چندی است که بازنشسته شده و با مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، همکاری دارد. دو مقاله به قلم او در کتاب آموزش و پرورش آینده منتشر شده است. کتاب آموزش و پرورش آینده نگاهی به پیشینه نظام آموزشی و الزامات آموزش و پرورش ایران در عصر حاضر و بازخوانی آن در آستانۀ قرن پانزدهم دارد.

با محمد شاهدی در مورد آموزش و پرورش، عدالت آموزشی و راهکارهای برون‌رفت از وضعیت فعلی به گفت‌وگو نشستیم.

آنا: نظام آموزشی در ایران از ضعف‌ در آموزش‌های مهارتی رنج می‌برد. دانش‌آموزان در سال‌های تحصیل کتاب‌های زیادی حفظ می‌کنند بی‌آنکه مهارتی کسب کنند. این نوع از آموزش منجر می‌شود تا شاهد بزرگ شدن نسلی باشیم که برای کشور منشأ اثر نیست. آیا آموزش و پرورش، مدارس و شیوه تدریس در ایران نیازمند بازنگری است؟

فقط 8 دهم درصد کسانی که در کشاورزی کار می‌کنند فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها هستند سوال اینجا است که این دانشجوها برای چه، تربیت می‌شوند؟

شاهدی: بله، یکی از عوامل صحیح فرهنگ‌سازی هر کشور، برنامه‌ریزی اصولی آن کشور در آموزش و پرورش است. آموزش و فرهنگ‌سازی در بسیاری از کشورها خیلی قبل‌تر از پیش‌دبستانی شروع می‌شود. اهمیت به خلاقیت‌های دانش‌آموز در ایجاد ارتباط عمومی، خوب زیستن، سالم زیستن و یافتن معیارهای باارزش در زندگی، از موضوعات مهم آموزش و پرورش کشورها است. 

اما متاسفانه آموزش و پرورش در کشور ما سنتی است و به روز نشده است. برای مهارت آموزی‌ها هم برنامه‌های خاصی نداریم. گاهی دیده می‌شود دانش‌آموزی به خاطر آموزش تنبیه می‌شود. در عصر فعلی واقعا اینگونه رفتارها اثرِعکس دارد. دنیا به سمت آموزش بانشاط می‌رود.

روش‌های آموزشی ما در آموزش و پرورش و حتی دانشگاه‌ها غالبا تئوری است و کاربردی نیست. الان خیلی از فارغ‌التحصیلان رشته‌های کشاورزی ما بیکار هستند. فقط 8 دهم درصد کسانی که در کشاورزی کار می‌کنند فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها هستند. سوال اینجا است که این دانشجوها برای چه، تربیت می‌شوند؟

دانش‌آموز در برخی از کشورها قبل از اینکه سواد خواندن و نوشتن بیاموزد، مهارت‌ها را فرا می‌گیرد

دانش‌آموزان ما در مدارس بعضا نمی‌توانند یک کار ساده را به صورت گروهی انجام بدهند. این دانش‌آموز چطور می‌تواند در سنین بالاتر با چند نفر کاری گروهی را به سرانجام برسانند. این‌ها باعث شده که توانایی افراد برای ایجاد و شرکت در کارهای گروهی در ایران کم باشد.

بنابراین در رابطه با ایجاد خلاقیت و دادن ایده و مهارت‌آموزی ضعیف هستیم. آموزش و پرورش هم به این راحتی‌ها تغییر نمی‌کند و تلاش اساسی برای تغییر نیاز است.

البته در ایران بخشنامه‌هایی برای آموزش‌های مهارتی داریم اما معلم کافی و آموزش‌دیده برای این‌ کار نداریم. همچنین امکانات کافی برای آموزش‌های مهارتی را دراختیار نداریم.

آموزش مهارت‌ها به دانش‌آموزان نیازمند معلمانی است که اولاً آموزش‌های لازم را دیده باشند و ثانیاً کاملاً تامین باشند و دغدغه‌ای جز معلمی نداشته باشند.

کسانی باید به کار معلمی گرفته شوند که دغدغه آموزش داشته باشند
نه اینکه از سرناچاری به معلمی روی آورده باشد

ما در کشور دانشگاه فرهنگیان را داریم اما فقط این دانشگاه کافی نیست. خیلی وقت‌ها ضعیف‌ترین افراد به عنوان معلم جذب و به کار گرفته می‌شوند. کسانی باید به کار معلمی گرفته شوند که دغدغه آموزش داشته باشند نه اینکه از سرناچاری به معلمی روی آورده باشد.

البته در بخش مهارت‌آموزی، آموزش‌هایی در مدارس غیرانتفاعی داده می‌شود که باید عرض کنم  که این مدارس هم محدود است و تنها تعداد محدودی از دانش‌آموزان که از وضعیت مالی مناسب‌تری برخوردارند می‌توانند از این آموزش‌ها بهره ببرند.

آنا: یکی از معایب مدارس غیردولتی این است که فقط بخش کمی از جامعه امکان شرکت در این مدارس را دارند؟ آیا شما با تاسیس مدارس در انواع مختلف، موافق هستید؟

شاهدی: باید مدارس مردمی یعنی مدارسی که خانواده‌ها در اداره و تربیت بچه‌ها نقش داشته باشند افزایش یابد و اجازه داد تا دانش‌آموز در محیطی طبیعی رشد کنند. اینکه دانش‌آموزی فکر کنند تیزهوش یا خاص هست اینها برای آینده دانش آموزان و کشور خوب نیست.

مدارسی در کشور داریم که کلاس درس مناسبی ندارند اما مدارسی هم داریم که اردوهای دانش‌آموزی‌شان در کشورهای خارجی برگزار می‌شود!

برخی از خانواده‌ها با امکانی که دارند می‌توانند فرزندانشان را در مدارس غیرانتفاعی یا مدارس خاص ثبت‌نام کنند این درحالیست که ما مدارسی در کشور داریم که ساختمان یا کلاس درس مناسبی ندارد اما مدارسی هم داریم که اردوهای دانش‌آموزی‌شان در کشورهای دیگر برگزار می‌شود!

بعضی از این مدارس به زبان انگلیسی بیشتر از زبان فارسی اهمیت می‌دهند و برای هویت ملی ارزشی قائل نیستند. از دوران دبستان آمادگی برای رفتن به خارج از کشور را تبلیغ می‌کنند. این‌ها همه به خاطر کم اهمیت بودن هویت ملی ما در مدارس است.

علاوه براین توجه به میراث فرهنگی و ادبیات کهن در کتب و آموزش‌ها رنگ باخته و کم‌رنگ شده است. در برخی از این مدارس آموزش‌هایی که در آن معیارهای ایرانی و اسلامی رعایت نمی‌شود داده می‌شود.

یکی از نگرانی‌های عمده این است که جامعه ما در آینده در اختیار همین عده محدودی که در مدارس خاص درس می‌خوانند قرار گیرد. نحوه تربیت و شکل‌گیری شخصیت این گروه از دانش‌آموزان باتوجه به اینکه در مدارس خاص درس می‌خوانند تفاوت‌هایی با سایر دانش‌آموزان جامعه دارد. همچنین این نوع تقسیم‌بندی‌های آموزشی‌ها در کل به دور از عدالت آموزشی است.

اینکه فکر کنیم دانش‌آموزان مدارس خاص تفاوت فاحشی با سایر دانش‌آموزان دارند توقع بی‌جا در آن‌ها ایجاد می‌کند

علاوه براین تفاوت قائل شدن بین مدارس تیزهوشان و مدارس عادی هم اشتباه است. اینکه فکر کنیم این دانش‌آموزان تفاوت فاحشی با سایر دانش‌آموزان دارند توقع بی‌جا در آن‌ها ایجاد می‌کند.

آنا: کشورهای دیگر چه اقداماتی برای تحول در نظام آموزشی خود انجام دادند؟

شاهدی: برای بازدید چند مدرسه چند سال پیش به ژاپن رفته بودم. در مدارس این کشور برای آموزش‌ها و کارهای گروهی و مسئولیت‌پذیری ارزش زیادی قائل می‌شوند. نحوه غذا خوردن، احترام گذاشتن به پدر و مادر و بزرگترها و ایجاد ارتباط مناسب با جامعه به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود.

جالب اینکه کودکان و دانش‌آموزان ژاپنی با همراهی معلمان خود نسبت به تمیز کردن سرویس‌های بهداشتی یا سایر بخش‌های مدرسه اقدام می‌کنند و اینطور نیست که دانش‌آموز فکر کند تمیز کردن مدرسه کار او نیست و باید یک نفر دیگر اینکار را انجام دهد.

در کشورهایی با سیستم‌های آموزشی به‌روز، مهارت‌آموزی و ایجاد خلاقیت در دانش‌آموز مهم است. ذهن دانش‌آموز نباید مملو از اطلاعات باشد. به دانش‌آموزان می آموزند که چطور فکر کنند چطور ایده‌پردازی کنند و ذهن آنها چطور به جای پاسخ دهی، پرسشگری کند.

اطلاعات اینکه کشورهای دیگر چه کاری برای تحول در نظام آموزشی انجام دادند را داریم اما ما در اجرا همیشه مشکل داریم.

معلمان در این کشورها آموزش‌های لازم را می‌بینند. در تابستان‌ها معلمان بیکار نیستند و با شرکت در کلاس‎های آموزشی سطح علمی خود را به‌روز می‌کنند.

کار آموزش و فرهنگ زمان‌بر است اما باید بالاخره از جایی شروع شود. ما اطلاعات اینکه کشورهای دیگر چه کاری برای تحول در نظام آموزشی انجام دادند را داریم اما در اجرا همیشه مشکل داریم.

نکته مهم اینکه، متاسفانه نیروهایی به عنوان تصمیم‌گیرنده در بدنه اجرایی نظام آموزشی هستند که دغدغه اینکه باید کاری انجام بشود را ندارند و مایل هستند به همان روش‌های سابق عمل شود.

آنا: از تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سالیانی می‌گذرد اما این سند اجرایی نشده است و مغفول ماند. صاحب‌نظران علت عدم اجرایی شدن سند را عدم اعتقاد به سند و نبود نقشه راه می‌دانند نظر شما چیست؟

تاسیس دانشگاه فرهنگیان، تنها بند اجرایی شده‌ی سند تحول است!

شاهدی: یکی از افرادی که در تصویب این سند بسیار موثر بود گفته بود، تنها بخش اجرا شده‌ی سند، تاسیس دانشگاه فرهنگیان بود که اجرایی شد و بقیه سند را دوستان مایل نبودند اجرایی کنند!

متاسفانه آموزش و پرورش ما طبق عادات و روشهای گذشته عمل می‌کند و بعضی از مدیران ما نیز براساس اعتقاد خودشان عمل می‌کنند و کاری به برنامه‌ها ندارند.

خیلی از پدیده‌ها علاقه به Momentum (ایستایی) دارند. یعنی مایل هستند در یک وضعیت خاص و بدون هیچ تغییری بمانند. آموزش و پرورش هم همینطور است. این‌ها هم می‌تواند به خاطرعادت کردن باشد و نیز می‌تواند به خاطر این باشد که منافع‌ برخی ایجاب می‌کند تا وضعیت فعلی بدون تغییر بماند. مثال بارزش کنکور است. آنهایی که در وسط ماجرای کنکور هستند روش دیگری برای آزمون و آموزش را نمی پذیرند!

خیلی از پدیده‌ها علاقه به Momentum (ایستایی) دارند یعنی مایل هستند در یک وضعیت خاص و بدون هیچ تغییری بمانند آموزش و پرورش اینطور است.

این تفکر هم غلط است که بگوییم که سیستم‌ها و آدم‌ها تغییر نمی‌کنند. شما می‌توانید معلمی را تشویق کنید یا دوره‌ای برای بالا رفتن مهارت‌های او قرار دهید، حتماً این تشویق‌ها و آموزش‌ها روی آموزش آن معلم به دانش آموزان تاثیر دارد.

آنا: جایگاه معلم را در ایران چطور می‌بینید؟

شاهدی: معلم باید از جهت مالی تأمین باشد. ضمن اینکه جایگاه اجتماعی معلم هم حفظ شود. معلمی که دریافتی مناسبی نداشته باشد نمی‌تواند آموزش درست به دانش‌آموز بدهد.

باید آنچنانکه برای پروژه‌های اجرایی هزینه می‌کنیم برای آموزش و پرورش، فرهنگ‌سازی و آموزش فرزندانمان نیز هزینه کنیم. نمی‌شود هیچ هزینه‌ای نکنیم برای آموزش و پرورش و انتظار تحول داشته باشیم.

آنا: هدف از تألیف از کتاب آموزش و پرورش آینده چه بود و آیا کمکی به فضای آموزشی کشور کرده است؟

شاهدی: زمانیکه من در معاونت پژوهشی فرهنگستان علوم بودم جلساتی برای برون‌رفت از فضای آموزشی کشور تشکیل شد. به این نتیجه رسیدیم که کارویژه‌ای که می‌توانیم انجام دهیم این است که سراغ آموزش و پرورش برویم. به نظرمان این موضوع مهم آمد. با فرهنگستان‌های دیگر هم مطرح کردیم آنها هم با ما هم‌عقیده بودند.

البته فرهنگستان‌ها هم بیشتر در مقام مشاوره هستند تا اجرا. سعی کردیم در قالب مقالاتی پیشنهادها و دستورالعمل‌های اجرایی به مسئولان ذی‌ربط داده شود. 

آنا: مقاله شما با موضوع راهکارهای برون‌رفت از آسیب‌های فعلی آموزش و پرورش در کتاب آموزش و پرورش آینده منتشر شده است. بخشی از این راهکارها را بفرمایید؟

کشوری که برای آموزش و پرورش خود هزینه می‌کند نتیجه آن را در فرهنگ و سبک زندگی مردم خود می‌بیند.

شاهدی: ما نیرو و معلم آموزش‌دیده و با علمِ روز در کشور کم داریم. این یکی از ضرورت‌ها و آسیب‌ها است که باید به آن توجه داشت. الان به خاطر کم بودن معلم شاید هر کسی با حقوق کم هم حاضر باشد معلمی کند.

نبود امکانات کمِ آموزشی در خیلی از مدارس کشور از مشکلات دیگر است. بحث دیگر روش آموزش است که باید از ابتدای سالهای تحصیل، خوب زیستن به دانش‌آموزان آموزش داده شود. کودک قبل از حضور در مدرسه و قبل ازاینکه خواندن و نوشتن را بیاموزد باید عادت‌های درست اجتماعی مثل: قانونمند بودن، مسئولیت‌پذیری، چگونگی یافتن دوست خوب، تعامل با دیگران و احترام به بزرگترها را بیاموزد.

در ژاپن بچه‌ها وقتی می‌خواهند از مدرسه به خانه بروند ناراحت هستند نه زمانیکه می‌خواهند وارد مدرسه شوند. در ایران برعکس این است و بعضاً دانش‌آموزان رغبتی برای حضور در کلاس‌های درس ندارند. 

باید روش‌های آموزشی و نحوه ارزیابی‌ها و نمره‌دهی در مدارس اصلاح شود و روی نقاط منفی و نمره تاکیدی نداشته باشیم.

چندی پیش یک سی دی آموزشی با موضوع محیط زیست تهیه شد و برای استفاده دانش‌آموزان برای آموزش و پرورش ارسال شد بعدا از چند مدرسه پیگیری کردم دیدم اصلا این سی دی‌ها دراختیار مدرسه‌ای قرار نگرفت!

من طی بازدیدی که از مدارس ژاپن داشتم نکاتی علمی را در مورد مواد غذایی و ناهاری که در حال آماده شدن بود دادم. بعد از مدتی فهمیدم گفته‌های من را در قالب یک بولتن تهیه کردند و ارسال کردند به اکثر مدارس. اما در ایران چندی پیش در فرهنگستان یک سی دی آموزشی با موضوع حفظ محیط زیست  به زبان ساده تهیه کردیم و برای استفاده دانش‌آموزان دراختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. بعدا من از چند مدرسه پیگیری کردم دیدم اصلا این سی دی‌ها برای جایی ارسال نشده است! می‌خواهم بگویم متاسفانه برای اینگونه آموزشها نیز بعضا ارزشی قائل نمی‌شوند.

آنا: بزرگترین مانع عدم تحول در نظام آموزشی را چه می‌دانید؟

شاهدی: آموزش و پرورش اعلام می‌کند که بودجه کافی نداریم و چون بودجه کم است نمی‌توانیم نگاه تحولی داشته باشیم. اما فقط این نیست در واقع عادت‌ها و روش‌هایی که در باور خیلی از مدیران ما است باعث می‌شود تا از تحولی دور باشیم. باید بتوانیم در بدنه مدیریتی نظام آموزشی جوان‌سازی کنیم. باید برنامه‌ و ایده‌های خلاق ارائه کنیم.

عادت‌ها و روش‌هایی که در باور خیلی از مدیران ما است باعث می‌شود تا از تحول دور باشیم

تلاش کنیم تا ذهن دانش‌آموزان فعال شود و بتوانند فکر کنند. یکی از مشکلات جامعه این است که فرد بدون فکر کاری انجام می‌دهد خوب، به خاطر این است که ما فکر کردن را به او نیاموختیم.

فرد معتاد می‌شود می‌پرسیم که چرا معتاد شد؟ به‌خاطر اینکه به او نیاموختیم که باید اول فکر کند و عاقبت کار را ببیند. به او نگفتیم چرا حجاب خوب است؟ او هم تحت تاثیر فضای مجازی نمی‌تواند خوب فکر کند و تصمیم بگیرد. همه اینها به خاطر این است که قبل از همه این‌ها آموزش صحیح به او ندادیم.

متاسفانه ما افراط و تفریط داریم و بدترین شکلِ تکنولوژی‌ها و عادت‌ها و رفتارها را به عنوان الگو قرار می‌دهیم و می‌پذیریم. اینها همه از ضعف‌های آموزشی مدارس ما است که افراد اینگونه تربیت می‌شوند.

سالها است به علت آموزش‌های غلط: مسافرت‌های خارجی، داشتن ویلا در شمال، ماشین‌های میلیاردی تبدیل به ارزش شده است!

باید همه کمک کنند تا در مدارس آموزش‌های صحیح رواج یابد. در زمینه فرهنگ‌سازی ضعیف هستیم و مدیران ما در خیلی از این مسائل بی‌خیال هستند و توجه کافی ندارند. کشوری که برای آموزش و پرورش خود هزینه می‌کند نتیجه آن را در فرهنگ و سبک زندگی مردم خود می‌بیند.

شما اگر در ژاپن زندگی کنید از رفتار مردم متوجه می‌شوید که روش‌های آموزشی مدارس ژاپن تاثیر عمیقی بر آن‌ها داشته است. نظم و مسئولیت‌پذیری و انجام کارهای گروهی از ویژگی‌های نظام آموزشی ژاپنی‌ها است.

به عنوان مثال، در بخش ارزیابی نهایی شرکت تویوتا هیچ سامانه‌ای قرار داده نشده تا محصولات نهایی چک شود چون مطمئن هستند کارگر یا اپراتوری که در خط تولید است کار خودش را درست انجام داده است بنابراین نیازی به این بخش ندیدند.

باید این‌گونه رفتارها در مدارس و خانواده‌ها آموزش داده شود. روزگاری بود که تعهد، ایثارگری، کمک کردن ارزشمند بود اما الان به علت آموزش‌های غلط چشم هم‌چشمی، مسافرت‌های خارجی، داشتن ویلا در شمال و ماشین‌های میلیاردی و خانه و زندگی لوکس ارزش محسوب می‌شود! باید با آموزش‌های صحیح فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه اصلاح شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب