فروپاشی جامعه، پیامد جنگ رسانهای
گروه جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کاربرد جنگ رسانهای هنگامی است که دشمن از جنگ سخت قبلی نتیجه نگیرد و توان مقابله نظامی مجدد را نیز نداشته باشد. حیطه کارکرد آن مهندسی افکار عمومی ملت و ابزار آن رسانهها، شامل رادیو و تلویزیونهای ماهوارهای، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. رسانههای دشمن در این جنگ نرم مستقیماً با بودجههای رسمی مصوب مجالس یا بودجههای سری سازمانهای اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی تغذیه میشوند.
سازوکار جنگ نرم رسانهای، تقویت عنصر هوا و هوس در کاربران از طریق قبحزدایی و دنیاگرایی است تا آنها را خداستیز کند و بتواند به هدف مقدماتی یعنی تغییرات شناختی در افراد و سپس به اهداف میانی شامل تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور میزبان مانند انتخاباتی در جهت مطامع مورد نظرش برسد و به این ترتیب، به هدف اصلی خود یعنی استثمار اقتصادی کشور میزبان درنتیجه تجزیه و فروپاشی دست یابد.
در این فرایند سربازان کشور متجاوز مانند استعمار گذشته، پیادهنظام آنها نیستند که از مرزهای جغرافیایی وارد کشور شوند، بلکه در استعمار فرانو، افراد خودباخته و گرفتار نفس در ملت میزبان هستند که بهدلیل ضعف اراده و آگاهی و سستی باورهای دینی، تحت تأثیر القائات و تصورات غیر واقعی تبلیغات جنگ نرم و سیطره نفس اماره خود قرار میگیرند و به پیادهنظام دشمن تبدیل میشوند. نفسهایی که در حوزه اخلاق، گرفتار وَهم بوده، همیشه در کلاس توحید و معرفت غایب هستند؛ اما در کلاسهای فضای مجازی که از سوی کارشناسان زبده دشمن در اتاق جنگ کشور برانداز ترتیب داده شده، حاضر هستند. کلاسهایی علیه خود فرد که عقل او را گرفتار تسویل میکند.
روانشناسان، مبلغان و متخصصان رسانه و ارتباطات، افسران دشمن در این جنگ نرم هستند. این کارشناسان با چنان مهارتی به بمباران رسانهای ملت هدف میپردازند که خود مردم از وجود چنین جنگ سنگینی که بر آنها سیطره دارد، بیاطلاع هستند. دشمنان کشور، ملت را تحت فشار روانی قرار میدهند تا افکار عمومی تحت فشار، دولت خود را به آن سویی که منافع اقتصادی دشمن میخواهد، بکشانند و اگر دولت نپذیرد، به فروپاشی و تجزیه کشور منتهی شود و به این ترتیب، تسلط نظامی بر کشور که قبلاً میسر نشده بود، انجام شود.
براساس گزارش گاردین، تأمین بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری شبکه ضد ایرانی «ایران اینترنشنال» از جانب سعودی با هدف براندازی ایران، از سوی جمال خاشقجی افشا شد که علت کشته شدن او بود. نقش مجموعه این رسانهها، انتشار اخبار و گزارشهای دروغ، ترویج خشونت، اقدامات تروریستی و کشتهسازی در جهت ملتهب کردن فضای کشور و ایجاد ناامنی است. با وجود تمایز این رسانهها در خبرسازی و تفاوت در قالب طراحیشده، آنها مجموعهای متحد در هجمه علیه ایران هستند. رسانههای ارتباطی مذکور نقش اینترنتی نیز دارند و در اتصال با شبکههای اجتماعی، علاوهبر اینکه در قالب ماهواره برنامه پخش میکنند، بازتصویرشان را نیز در شبکههای اجتماعی پخش میکنند. این رسانهها با فضاسازی منفی از یک اتفاق که مقصری نداشت، با کمک گرفتن از برخی بازیگران و چهرههای شناختهشده ایرانی و خارجی، از طریق هزینه کردن برای آنان، جنگ روانی را گسترش دادند و با تهییج عوام ناآگاه، سبب اغتشاش، تخریب و اقدامات تروریستی شدند و زمینه را برای سوء استفاده گروهکهای تجزیهطلب و تروریسم داعش فراهم کردند.
رهبر معظم انقلاب را آماج بیشترین حملات قرار دادند؛ زیرا میدانند پیوند رهبر و مردم باید شکسته شود تا اهداف دشمن تحقق یابد. اقوام غیور و اصیل ایرانی، آماج طراحیهای دشمن برای نزاعهای قومی و مذهبی قرار گرفت تا وحدت به تفرقه تبدیل شود؛ دانشگاه را که از ارکان تحقق پیشرفت کشور است، مورد طمع قرار دادند. مدارس هم برای آشفته کردن اذهان خانوادهها هدف قرار گرفت. مأموریت اسرائیل تولید و ترویج بازیهایی بود که در آنها هیجان، خشونت و لاابالیگری میان کودکان ایرانی نهادینه شود؛ تهدید کامیونداران و مغازهداران و کسبه به تعطیلی و اعتصاب نیز برای فلج کردن اقتصاد کشور به آنها تحمیل میشد. زنان عفیف و باحجاب را تهدید میکردند، با جابهجایی ارزشهای خودی و بیگانه برای ممانعت از حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، به نهادهای بینالمللی متوسل میشدند؛ درنهایت هم برای تضعیف روحیه تیم ملی، به تشویق رقیب روی آوردند! زیرا میدانستند تیمهای ورزشی بر روحیه ملی و عزم یک کشور اثر میگذارند.
در همین راستا با موضوع جنگ رسانه با یکی از کارشناسان این حوزه به گفتگو نشستهایم که نتیجه را باهم میخوانیم:
سیدپویان حسینپور با بیان اینکه در طول تاریخ منازعات بشری بین دولتها، ملتها و مردم به شیوههای مختلفی انجام میشده است، عنوان کرد: در گذشته این منازعات با کلاهخود، شمشیر و ... انجام میشد، مدتی بعد شیوه تغییر کرد و افراد با اعمال قدرت کمتری به جنگ و نزاع با یکدیگر میپرداختند.
وی با بیان اینکه به مرور زمان جنگ و نزاع به کودتا، انقلاب، ترور و ... تغییر یافت، عنوان کرد: با گذشت زمان جنگ سخت تغییر ماهیت یافت و دشمن بهجای استفاده از ابزار و ادوات جنگ، تصمیم گرفت برای اینکه به اهداف خود دست پیدا کند، افکار، ادراکات و سبک زندگی انسانهای جامعه را تغییر دهد.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه با بیان اینکه درواقع جنگها به دو دسته نرم و سخت تبدیل میشوند، اظهار کرد: جنگ نرم مبتنی بر ادوات و ابزارهایی است که بتواند افکار، سبک زندگی و فرهنگها را تغییر دهد.
حسینپور با بیان اینکه ابزار رسانه در تمام دولتها در جنگ نرم از اهمیت ویژهای برخوردار است، عنوان کرد: رسانه میتواند بر ادراک عمومی و روانی افراد تأثیر بگذارد و مخاطب را به سمتی که دنبال آن است، بکشاند.
وی با بیان اینکه جنگ رسانهای زیرمجموعه جنگ نرم است، تصریح کرد: جنگ رسانهای به معنی استفاده از رسانهها برای تضعیف کشور هدف و بهرهگیری از توان و ظرفیت رسانهها (اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکههای پیامرسان مجازی) و اصول تبلیغات، بهمنظور دفاع از منافع ملی است.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه با بیان اینکه جنگ رسانهای اقدامی است که با همکاری و هماهنگی کامل بخشهای سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانهای و عملیات روانی و تبلیغی یک کشور صورت میگیرد و هرچه این هماهنگی بیشتر و بهتر باشد موفقیت جنگ رسانهای نیز بیشتر خواهد شد، یادآور شد: بهدلیل اثرگذاری بسیار زیادی که رسانهها دارند، اساس جنگ نرم را تشکیل میدهند و درواقع جنگ نرم به همین دلیل ایجاد شده است.
حسینپور با بیان اینکه طراحان جنگ رسانهای لزوماً فرماندهان نظامی نیستند بلکه میتوانند سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و حتی اساتید و دانشآموختگان دانشگاههای معتبر هر کشور بهعنوان طراحان و ایدهپردازان این جنگ به حساب بیایند، عنوان کرد: بخش اعظم جنگ رسانهای در فضای مجازی و در قالب شبکهها و رسانههای اجتماعی اجرا میشود و این فضا نقش پُررنگتر و تأثیرگذارتری نسبت به سایر فضاها دارد.
وی ضمن تأکید بر اهمیت سواد رسانه در دنیای امروز، گفت: مسئولین باید در تمام سطوح جامعه نسبت فرهنگسازی، آموزش، ارتقا و رشد فضای مجازی برنامهریزی کنند و لازم است از همان دوران ابتدایی این مهم را به دانشآموزان آموزش دهیم.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه با بیان اینکه سواد رسانهای مفهومی بوده که در کشور ما خیلی به آن پرداخته نشده و چندسالی است که صحبتهایی در این رابطه شده و کلاسها و آموزشهایی در این حوزه برگزار میشود، اما آنطور که باید جا نیفتاده است، عنوان کرد: مردم باید انگیزه و دغدغه یادگیری سواد رسانه را در خود ایجاد کنند، چراکه سواد رسانهای همانند یک سپر و ابزار دفاعی در جامعه امروزی عمل میکند.
حسینپور با بیان اینکه اخبار جعلی و فیکنیوزها پایههای اساسی جنگ رسانهای را تشکیل میدهند، ابراز کرد: هر کشور و دولتی که قصد جنگ نرم و رسانهای با دیگر کشورها را داشته باشد، حتماً به تولید و انتشار اخبار دروغین و شایعه میپردازد.
وی با بیان اینکه مسئولان مربوطه باید با برنامهریزی جدی اخبار فیکی که منتشر میشود را خنثی کنند، یادآور شد: در این راستا میتوان با بهروز کردن اطلاعات و پاسخ شفاف به اخبار فیک، آنها را خنثی کرد.
این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه در جنگ رسانهای خبرها بهمثابه گلولههای تفنگ بوده، اما بسیار کمهزینهتر و بهعبارتی دیگر متقاعد کردن افراد جهت تغییر رفتار و تمایل به خود بسیار بهصرفهتر از کشتن است، اذعان کرد: خبرگزاریها مانند پایگاههای نظامی کشورها تلقی میشوند که از آنها برای حملات موشکی و هواپیمایی استفاده میشود.
حسینپور با بیان اینکه جنگ رسانهای تأثیر بسزایی بر آسیبهای اجتماعی دارد، خاطرنشان کرد: تأثیرگذاری جنگ رسانهای بر افکار و فرهنگ جامعه باعث ایجاد بحران میشود و به مرور زمان از آن بحران برای فروپاشی جامعه بهره برده میشود.
وی با بیان اینکه در جنگ رسانهای دشمنان با بروز بحرانها کاری میکنند که مردم از وضع موجود ناراضیتر باشند، خاطرنشان کرد: درحال حاضر در جنگ هوشمند که تلفیقی از نرم و سخت است، قرار گرفتهایم و مهمترین استراتژی آن جنگ شناختی است.
این کارشناس خاطرنشان کرد: پشت صحنه جنگهای رسانهای، سیاست رسانهای قدرتها و نظام سلطه بهمثابه راهبرد این حرکت قرار گرفته است که بهصورت رسمی و سازمانیافته، اما پنهان با اختصاص بودجهای سری توسط سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی و تشکیلات ویژه نظامی، هدایت میشود.
وی با بیان اینکه راهبرد فشار حداکثری آنها استفاده از جنگ ترکیبی است، اذعان کرد: با این زمینهسازی جامعهشناختی، با کمک جنگ رسانهای و ورود گروهکهای مجازی و استفاده از ربات بهجای انسان برای تولید و انتشار انبوه پیام در شبکههای اجتماعی، با پروژه بلندمدت مأیوسسازی و بمباران احساس حقارت و بدبختی، جوانان را تهییج و به لشکرهای خیابانی تبدیل کردند. گفت: در جنگ شناختی علیه ایران، شبکه دولتی انگلیس یعنی بی. بی. سی فارسی در کنار صدای آمریکا و رژیم صهیونیستی و شبکه ماهوارهای منوتو در انگلیس، مدتها است فعالیت دارند و تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال که متشکل از کمیتهای به نمایندگی از عربستان، موساد اسرائیل و مخالفان ایران است، به مجموعه تولید برنامه بر ضد ایران اضافه شده است. مردم انگلیس برای مشاهده برنامههای تلویزیون بی. بی. سی داخلی باید هزینه و مالیات بپردازند، اما بی. بی. سی فارسی بهصورت رایگان برای مردم فارسیزبان برنامه پخش میکند.
وی افزود: هزینه شبکه منوتو بهوسیله انگلیس، آمریکا و خانواده پهلوی تأمین میشود، زیرا منوتو هدف اقتصادی ندارد و بهوسیله بهائیان اداره میشود. وظیفه این شبکه شناسایی مراکز خلأ و عناصر قابل نفوذ در حوزه فرهنگ عمومی کشور ایران به کمک شبکههای اجتماعی است و نیروهای برنامهسازی خود را در جهت تزریق اندیشههای مخرب به این منافذ ساماندهی کرده و مخاطبان ایرانی خود را با زدودن باورهای دینی و اسلامی در مسیر تغییر هویت سوق داده است و با ارسال محتواهای تبلیغاتی خود به ترویج گرایشهای منحرف اخلاقی و درنتیجه تغییر سبک و روش زندگی مردم میپردازند.
همچنین شرایط افزایش حضور کاربران نوجوان و جوان در فضای مجازی بهدلیل آموزش از راه دور در دوره کرونا، طعمه آمادهای برای رسانههای معاند فراهم کرد. سعودیها با شبهرسانه تروریستی ایران اینترنشنال در یک جنگ نیابتی به نمایندگی و مأموریت مستقیم از طرف سازمان اطلاعاتی و خبررسانی مرکزی آمریکا سیا علیه ایران وارد جنگ رسانهای شده است و هزینه کلیه اقدامات ضد ایرانی را در این بحرانسازی بهعهده دارد. در حوزه تولید محتوا، سعودیها توانایی ندارند و مسئولیت تولید محتوا و عملیات روانی به عهده سازمان سیا است و افسران سازمان اطلاعاتی آمریکا در مرکز اینترنشنال مستقر هستند و امور را با هزینه سعودی فرماندهی میکنند.
تلویزیونهای ماهوارهای که طرح براندازی را پیگیری میکنند، برای تغییر سبک زندگی مخاطبان به سنجش افکارعمومی در داخل کشور ایران نیاز دارند. ازاینرو، برای دریافت این اطلاعات از شبکههای اجتماعی کمک میگیرند. شبکههای اجتماعی و پیامرسانها اطلاعات مخاطبان مانند تمایلات و رفتارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را از گوشی همراه آنها سرقت میکند. با روشن شدن گوشی فرد، دادههای تلفن به سرورهای گوگل و مایکروسافت ارسال میشود و هربار که فرد روی لینکهای گوشی همراه خود کلیک میکند، همزمان اطلاعات ارسال میشود. هوش مصنوعی در شبکههای اجتماعی، کاربر خود را از طریق حسگرهای روی گوشی همراه و میزان روشن ماندن صفحه گوشی روی یک پست تحلیل میکند که او چه مطالبی را میپسندد.
با توجه به این ویژگیها، او را فیلترینگ حبابی میکنند و مخاطبانی را که عقایدشان در جهت منافع مادی مدیران رسانهای معاند نباشد، در شبکه اجتماعی منزوی میکنند؛ برای بقیه کاربران نیز برنامهنویسی رایانههای عظیم، اطلاعات تجمیعشده را تحلیل و براساس نتایج آن، مطالبی برای مهندسی ذهنی و ایجاد آشفتگی فرهنگی مخاطبان با اهداف براندازای طراحی میکنند و در بستر تلویزیونهای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی رهاشده کشور ما، برای جوانان که سرمایه اجتماعی آینده کشور محسوب میشوند، ذائقهسازی میکنند.
نتیجه این مهندسی ذهنی و کاشت رسانهای، تغییر هویت و سبک زندگی ایرانی- اسلامی به هویت و سبک زندگی لیبرالی بوده است. افرادی که اطلاعات محدودی داشته و یا تمرین اندیشهورزی و دیدگاه نقادانه و خلاق نداشته باشند، بهتدریج اعتقادات و سبک زندگی آنها تغییر میکند. به این ترتیب، کشوری را که در حوزه فرهنگ دچار غفلت و در فضای مجازی مبتلا به ولنگاری است، گرفتار بحرانهای شدید فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میکنند تا با گسترش ناامیدی و بیاعتمادی به نظام، یا زمینه تغییر حکومت به افرادی وابسته به غرب و بیتوجه به پیشرفت کشور فراهم شود و یا اگر مردم با ایمان کشور به افرادی دیندار و پُرتلاش که مخالف سلطه غرب هستند رأی دادند، کشور را تجزیه کنند.
انتهای پیام/