دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گزارش آنا از نشست «رایحه رمضان در بهار»؛

قزوه: ایرانیان همیشه حرمت رمضان و محرم را حفظ کرده اند

قزوه: ایرانیان همیشه حرمت رمضان و محرم را حفظ کرده اند
یک شاعر و فعال فرهنگی گفت: ما ایرانیان هرزمان اتفاق مبارکی مثل نوروز و رمضان یا بین نوروز و محرم می افتد، حرمت ماه رمضان و محرم را حفظ کرده ایم و بدان احترام گذاشته ایم و سعی میکنیم آنها را با هم جمع کنیم.
کد خبر : 838946

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا، نشست ادبی «رایحه رمضان در بهار» با حضور جمعی ازشاعران و چهره‌های فرهنگی و ادبی‌ داخلی و خارجی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار در گروه بین المللی هندیران برگزار شد.

در ابتدای مراسم علی رضا قزوه شاعر و فعال فرهنگی ضمن تبریک عید نوروز و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان در قسمتی از سخنان خود بیان داشت: ما ایرانی ها هر وقت اتفاق مبارکی مثل نوروز و رمضان یا بین نوروز و محرم می افتد جوری رفتار می کنیم که حرمت ماه رمضان و حرمت محرم رعایت شود و آن را بر نوروز مقدم می دانیم و احترام می گذاریم و آنها را با هم جمع می کنیم.

وی افزود: در سال های قبل یک بار که نوروز با محرم تلاقی کرده بود دقیقاً من یادم هست که احترام به محرم می گذاشتند و نوروز را کنار گذاشته بودند و محرم را رعایت کردند و این در فرهنگ ما ایرانی هاست که وقتی این دو اتفاق با هم تلاقی می کنند ما همیشه به نفع آن حادثه  دینی احترام می گذاریم و سعی می کنیم که هم آن را و هم آن حادثه ی ملی را احترام بگذاریم.

مدیر دفتر شعر و موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما در ادامه اظهار کرد: در مورد رمضان ما شاعرانی را داریم که به استقبال رمضان می روند ، شعر سلام بر رمضان می گویند و بعد در ادامه مثل یک مهمان عزیزی رمضان را پذیرایی می کنند و روز آخر هم با آن وداع می کنند. دقیقا مثل یک مهمان عزیزی که بر انسان وارد می شود با او رفتار می کنند به عنوان مثال مولانا این شیوه ها را دارد که هم سلام رمضان دارد و هم وداع با رمضان دارد، سعدی هم این را در اشعار خود دارد و بنده هم به عنوان یک شاعر افتخار دارم که هم سلام رمضان دارم و هم شعر های بسیاری برای رمضان سرودم و هم وداع با رمضان دارم.

خانم شاذیه مهدی از کشمیر با این بیت از مولوی سخنان خود را آغاز کرد:

آمد ماه صیام سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام، مایدہ جان رسید

وی ادامه داد: همان طور که فصل بهار در طبیعت بار دیگر طراوت و جان می بخشد . ماه رمضان نیز حیاتی دوباره بر روح و جان انسان ها می دھد و استعدادها رشد می کند. این ماه پر فضیلت ماه میهمانی و ماه عبادت خدا به شمار می رود و روح انسان شکوفه عبادت و زکر و تسبیح می کند.

 علی رضا قزوه چه خوب سروده است:
آمدم تا که ببوسم کف پای رمضان
دلم از سینه برون زد به هوای رمضان
شاد و خندان برو از خانۀ من ای شعبان
کآمد از کوچه و از باغ، صدای رمضان

زیبا فلاحی شاعر و پژوهشگر گفت: رمضان ماه ضیافت الهی ؛فصل اتصال به آسمان ها و ظهور فطرت پاک خداوندی در جهان انسانی ست. این فلسفه در هیچ‌یک از موجودات جز ما انسانها معنا نمی یابد. زمانی ملکوتی ست که مرز اشرافیت آدمیان با سایر موجودات متحقق می گردد.
فلاحی افزود: فرمانبری از حضرت خداوندی بی طمع آب و نان و نوا . بی ریاترین لحظات نیایش که بندگان خدا هم زمان به فرمان می ایستند. ماه رمضان خلوت با خود و خدای خود است. ماه نزول قرآن ؛ ماه گفت وگو از کتاب خدا. ماه اعظم الهی . ماه نور و رحمت و برکت . ماه شنود از آسمان. آیین و آداب روزه داری خود ؛فرهنگی زایا و گشایش به سمت مجردات است.

در این مراسم شاعران و ادیبانی همچون علیرضا قزوه، سید مسعود علوی تبار، رضا اسماعیلی، سید حکیم بینش، کاظم جیرودی، امیر عاملی، عزیز آذین فرد، نغمه مستشار نظامی، سیده فرشته حسینی، زهرا آراسته نیا، مهسا ایمانی، فاطمه نانی زاد، صبا فیروزی، فاطمه ناظری و زیبا فلاحی حضور داشتند.

در ادامه تعدادی از اشعاری را که در این مراسم قرائت شد:

علیرضا قزوه
به سلام رمضان بر شده‌ام باز به بامي
ماه نو! ماه نو! از مات درودي و سلامي

ماه نو! ماه نو! امسال به پيمانه چه داري؟
پيش از اين از رمضانم نه مي‌يي مانده نه جامي

ماه نو! ماه نو! امشب چه شب واقعه‌جوشي‌ست
چه شب واقعه‌جوشي! چه شب آينه‌فامي!

ماه نو! ماه نو! امسال مرا نور بياموز
تو که در مهر امامي - تو که در سوز تمامي

ماه نو! در پي تفسير نويي از رمضانم
روزه آن نيست که صبحي برسانيم به شامي

رمضان آمد و در سفره افطار و سحر نيست
نه تو را نان حلالي - نه مرا آب حرامي

در سلام رمضان کاش يکي آينه باشيم
آه - آيينه در آيينه - عجب حسن ختامي!

سید مسعود علوی تبار چند رباعی قرائت کرد:

لطف از پی لطف کردگار آمده است
شکر از پی شکر، بی شمار آمده است
گر منتظر بهار بودی هر سال
امسال بهار در بهار آمده است

دانیم که آن نگار خواهد آمد
چون فصل بهار یارخواهد آمد
دل منتظراست و عشق هم منتظر است
کآن دلبر روزگار خواهد آمد

ای یار به لب شعله ی لبخند افروز
آیینه ی عشق بی غبار است امروز
ای جان ز چه روی شادی از دل نکیم؟
ما را رمضان است و صفای نوروز

با یاد تو در سینه قرار آمده است
در شوق تو چشم ،چشمه سار آمده است
یارا دل ما پر ز نشاط است ، بیا
همچون رمضان که در بهار آمده است

کاظم جیرودی
بر خیز که هنگام کرامت آمد
سرسبز ترین فصل عبادت آمد
بشکفت شقایق دعا برلب ما
زیرا که بهار استجابت آمد

امیر عاملی
رمضان در بهار یعنی عشق
گردش روزگار یعنی عشق

ماه روزه بهار ضرب در دو
معنی انتظار ضرب در دو

رمضانی که با بهار آمد
موسم سبز انتظار آمد

چه بهاری که در بهار آمد
باز کن در نسیم یار آمد

حمیده پارسافر مناجات را در قالب غزل تقدیم کرد:

تو دریایی! زلالی! مهربانی کن! مُحبت کن!
صدایت می کنم، تو قول دادی! استجابت کن!

زبانم لال! اگر یک لحظه از من رو بگردانی!
بمیران و مرا از وحشت این فکر، راحت کن

من از بیش و کم این زندگی چیزی نمی خواهم
جهانم را جز از یاد خودت، خالی و خلوت کن

جسارت می کند این هیچ، اما گاه ای خورشید!
بزرگی کن! بیا با این شب ناچیز، صحبت کن

سراپا خواهشم، آرامشی همواره می خواهم
نگاهی کن مرا لبریز از باران رحمت کن!

صبا فیروزی شاعر کودک و نوجوان شعر رمضانی بهار و رمضان را خواند:

باران دوباره بارید
بربام خانه ی ما
ماه عزیز قرآن
آمد بهار زیبا

یک آسمان پرنده
از بند غم رها شد
هر غنچه ی بنفشه
با شور و شوق وا شد

در آسمان درخشید
خورشید شاد و زرّین
لبریز شد علفزار
از خوشه های پروین...

رنگین کمان وباران
تردستیِ بهار است
بر شاخه ها شکوفه
پاداش انتظار است

فاطمه ناظری شعر «طعم میوه بهشت » را قرائت کرد:

روزها چقدر سبز و آبی‌اند
مثل جنگل و نگاه رودها
مثل یک پرنده‌ی رها، دلم
می‌پرد به سوی آبی خدا

میهمان سفره‌ی خدا شدم
باز در بهارِ خوبِ زندگی
بوی نان رحمت و صفا و نور
شکر ایزد و ادای بندگی

با فرشته‌های خوب و مهربان
غرق روزه و نماز می‌شویم
چشم می‌شویم و مثل غنچه‌ها
با اذان صبح باز می‌شویم

میهمانی خدا خوش است خوش
طعم میوه‌ی بهشت می‌دهد
از دل تمام روزه‌دارها
گرد غم، غبار غصه می‌پرد

مهسا ایمانی:

از دور نوای ربنا می آید
انگار صدای آشنا می آید
عطر خوش ماه رمضان پیچیده
آن ماه پر از حمد و ثنا می آید

فاطمه نانی زاد:

چه‌قدر گل به سر شاخسار آمده است
بیا ترانه بخوان، نوبهار آمده است
چه‌قدر کوچه به کوچه اقاقیا سنبل
بنفشه آمده... گل... بی‌شمار آمده است
تو آمدی چمدانی ترانه آوردی
غزل به شوق تو با دل کنار آمده است
همین‌که چشمه گوارا زلال می‌جوشد
همین‌که رود چنین بی‌قرار آمده است
هزار خوشۀ پروین گرفته‌ام در دست
هزار آینه امشب به‌کار آمده است
من و سلام زیارت دو قطره اشکی که
به پای سفرۀ لیل‌ونهار آمده است
شب است و بوتۀ سجّاده و نم باران
به چشم مردم شب‌زنده‌دار آمده است
بیا به شهر غزل‌ها، به کوچۀ دریا
بیا که مژدۀ دیدار یار آمده است

محسن کاویانی
آه ای رمضان چقدر کوتاهی تو
با هرچه دلِ شکسته همراهی تو
ای ماهِ خدا خوب ترین خوب تویی
ای ماهِ خدا ماه ترین ماهی تو...!

رباب کلامی

رمضان بر همه بارید، مبارک باشد
گلِ صد معجزه رویید، مبارک باشد
ابر و باد و مه و خورشید ازو میگویند
جشن همخوانیِ توحید مبارک باشد

کنج آغوش تو بودیم، خدایا شکرت!
دلمان بهر تو لرزید، مبارک باشد

خواستم دست به دامان خدا باشم، گفت
پسر فاطمه بخشید... مبارک باشد

روح آبستن یک زندگیِ دیگر بود
مژدگانی بده، خندید! مبارک باشد

ماه من! دیده‌ی من لایق دیدار تو نیست
هرکه اَبروی تو را دید، مبارک باشد

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب