مشروعیت ایران در آن سوی مرزها
نتانیاهو مدعی شده است که ایران چهار پایتخت منطقه را در دست دارد. این ادعا از سوی ایران تکذیب شد اما مسئولین کشورمان تأکید کردند که در کمکرسانی به مردم تحت ظلم منطقه کوتاهی نخواهند کرد. مصداق این کمکرسانی حضور مستشاران نظامی ایران در عراق و سوریه و یا ایجاد اولین خط پروازی مستقیم تهران- صنعا است.
در این باره جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا ادعا کرده است که بخشی از نیروهای مبارز علیه تروریستها، از فرماندهان ایرانی دستور میگیرند. این کمکرسانی مزایایی هم داشت. همگان به خاطر دارند وقتی در اوج تهدید تروریستها، ایرانیها از بلندپایهترین مقامات تا شهروندان، بدون گذرنامه و آزادانه به زیارت کربلا رفتند. در کنار این فعالیتها، مسئولین کشور با صراحت هرچه بیشتر از قدرت منطقهای ایران سخن میگویند و بر تقابل با دشمن در خارج از خاک ایران تأکید میکنند. چندی پیش حجتالاسلام علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات و دستیار ویژه رئیسجمهوری، بر ضرورت شکلگیری اتحادیه کشورهای تحت نفوذ فرهنگ ایرانی تأکید کرد و گفت که مردم منطقه، مردم ایران هستند و ما در دفاع از آنها دریغ نخواهیم کرد.
ادبیات سیاسی و نظامی ایران این روزها ورای مرزهای جغرافیاییاش نقشآفرینی میکند. اما این تحرکات سیاسی در منطقه رقبای دیرینهای دارد که این روزها آرزوهای بزرگی را در سر میپرورانند. ترکیه با پرچمداری اردوغان و نخستوزیر دیپلماتش در رویای احیای امپراتوری عثمانی جدید با محوریت آنکاراست. سیسی در مصر که رقبای سیاسی را کنار زده همگام با حاکمان ریاض به دنبال احیای قدرت دیرینه فراعنه است. اما قدرت رو به تزاید ایران هر روز نگرانی کشورهای رقیب را افزایش میدهد. با قوت گرفتن احتمال دستیابی به توافق جامع هستهای و گسترش مناسبات ایران و غرب، وحشت از ایران باثبات، رویای رقبا را بر هم زده است. از این رو همگرایی کشورهای منطقه با محوریت تقابل با ایران قابل درک است. کارشناسان معتقدند که سفر همزمان اردوغان و سیسی به ریاض حاکی از عزم پدرخوانده اعراب، یعنی عربستان، برای رفع اختلافات بین کشورهای اهل تسنن و تقویت بنیانهای وحدت با محور تقابل با ایران است.
باید در نظر داشت که قدرت رو به رشد منطقهای، شدت عمل برای تقابل را برای ایران بیشتر میکند. البته این به معنای موفقیت رقبای ایران نخواهد بود اما بیشک رقبا در تلاش هستند که برای ایران در آنسوی مرزها هزینه سازی کنند. نکته اینجا است که هماکنون کشورهای منطقه بر سر موضوعات گوناگون اختلافات عمیقی دارند که البته رژیم صهیونیستی بعضاً توانسته بر آتش این اختلافات بیفزاید و به نفع خود از آب گلآلود عربی- منطقهای ماهی بگیرد. ازاینرو باید در نظر داشت که سیاستهای منطقهای اگر به سمتی پیش رود که زمینه اتحاد کشورهای منطقه بهویژه عربها را فراهم کند بیشک مسیری سنگین و هزینهساز است که میتوان بر اساس اصل حفظ منافع ملی و استراتژیک آن را غلط خواند. از طرف دیگر این ادبیات سیاسی و نظامی فرامرزی ایران، نیازمند پیوندهای عمیق با همسایگان و کشورهای منطقه است. البته پیوندهایی که با حمایت از افکار عمومی مردم ایران و کشورهای دیگر مشروعیت داشته باشد چراکه همراهی افکار عمومی ضمانت استحکام اتحادهای منطقهای خواهد بود. اما در پرداخت به افکار عمومی منطقه باید در نظر داشت که رسانههای عربی متعددی در حال حاضر در خاورمیانه فعالیت میکنند که تحت تأثیر حکومتهای خود همراهی خاصی با سیاستهای ایران ندارند و حتی ممکن است علیه آن تبلیغ کنند.
بنابراین این ادبیات فرامرزی نیازمند برنامهریزی منطقی و بلندمدت است. برنامهریزیای که تنها به دولتها متکی نباشد. چراکه در دولت گذشته شاهد بودیم بعضاً روابط ایران با همسایگانی که میتوانند متحدان استراتژیک ایران باشند به تیرگی گرایید و نتایج زیان باری برای منافع ملی به بار آورد. همچنین پیشروی در خارج ازمرزهای سیاسی بیش از هر چیزی به همراهی سیاستهای داخلی نیازمند است و هرچقدر مشکلات داخلی در حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی کمتر باشد، امکان گسترش سیاستها در خارج از مرزها بیشتر فراهم است. ضمن اینکه لازم است ظرفیتهای مدنی بیشتری در کشور به کار گرفت تا به این ترتیب مردم و گروههای منطقه آزادی عمل بیشتری برای خود در ایران تصور کنند و در این راستا پیوندهای مدنی استحکام بیشتری پیدا کند.
*روزنامه نگار
انتهای پیام/