رژیم پهلوی چرا ساقط شد؟
گروه سیاست خبرگزاری آنا- سید روح الله امین آبادی: امروز اسناد ساواک به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۴۴ را مطالعه میکردم که یک سند نظرم را جلب و به شدت ناراحتم کرد، ناراحت از این جهت که یک فرد تا چه اندازه فرومایه شود که یک اقدام خلاف اخلاق را به عنوان افتخار خود به مقامات بالادست گزارش دهد.
سرتیپ علی پاشا بهرامی در این روز طی گزارشی خطاب به تیمسار ریاست ساواک نوشته است: محدودیتهای شدید ساواک خراسان و بازداشت سیدمحمود قمی و بالاخره در مضیقه بودن [آیت الله سیدحسن طباطبایی] قمی از لحاظ مادی و معنوی وضع ناگواری برای مشارالیه به وجود آورده در حال حاضر قادر به تأمین نان طلاب نیست.
هزینه معاش وی به سختی تأمین میشود مردم به علل بیم از ساواک و برملا شدن نقاط ضعف قمی و فرزندان وی سهم امام به او نمیدهند به طوری که زنش از برادر خود استمداد کمکهای مادی نموده و اظهار داشته (مگر من چه گناهی کرده ام که زن ملا شده ام از لحاظ مادی فوق العاده در مضیقه هستیم آقا قادر به تأمین معاش نیست سعی کن از پدرم به من ماهانه کمک مادی بشود)
دامنه ایجاد مزاحمت جهت قمی به وسیله ساواک به انحاء مقتضی توسعه داده شده چنانچه وضع به همین منوال باشد قطعا وی تسلیم و یا از کشور خارج خواهد شد فعلاً سیدمحمود قمی بازداشت سید صادق و سیدمحمد دیگر فرزندان وی از پدر قهر و به تهران رفته سیدعلی یکی دیگر از پسران مشارالیه در چند روز قبل به وسیله پرکلرون قصد انتحار داشت که پزشکان او را از مرگ حتمی نجات دادند این وضع ناراحتی روحی فوق العادهای جهت قمی فراهم کرده که بعید نیست نامبرده یا فعالیت خود را تشدید کند و با صدور اعلامیهای افکار مردم را متوجه خود کند و یا اینکه مجبور به ترک مشهد بشود که بدیهی است در مورد قسمت نخست ساواک با کمال هوشیاری مراقب اعمال او است در صورت اتخاذ تصمیم به موقع اقدامات لازم به عمل خواهد آمد در مورد قسمت دوم فعلاً نمیتوان دقیقا پیش بینی و اظهارنظر نمود از طرفی قمی برای آزادی پسرش مشغول فعالیت است.
این سند به خوبی نشان میدهد که ساواک برای تسلیم کردن یک مخالف تا چه اندازه بی رحم بوده، آب و نان را به خانه فرد میبستند تا او خود به خود تسلیم و یا متواری شود!
البته این تنها سند مرتبط با رئیس ساواک خراسان نیست که نشان از تیرگی درون او دارد، در یک سند دیگر مرتبط با دو مهر ۱۳۴۳ میخوانیم.
در مورد طرح تصویبی ساواک خراسان به منظور خنثی نمودن فعالیت روحانیون اخلالگر و همچنین سازمانی که به همین علت وسیله ساواک مذکور بهوجود آمده است در محل تحقیق کافی به عمل آمد و نتیجه به شرح زیر به عرض میرسد:
«ایجاد اختلاف و دو دستگی بین روحانیون مخالف و ایادی وابسته به قمی و میلانی در مشهد با انتشار اعلامیههای مجعول مبنی برطرفداری از قمی و بیاعتنایی به میلانی و بالعکس» اجرا شده و در نتیجه بین آنان اختلاف ایجاد و هر یک از دیگری بدگویی میکنند و علیه هم مبارزه مینمایند.
«ایجاد اختلاف در مجالسی که آیتالله قمی حضور به هم میرساند به وسیله عناصر خودی به طور غیر محسوس و بهرهبرداری لازم از وضع بهوجودآمده.» این ماده کاملا به مورد اجرا گذارده شده است تا آنجا که وقتی آیتالله قمی، حسن اردکانی (یکی از عوامل وابسته به ساواک) را میبیند میگوید من دیگر خیال دارم به مسجد نیایم، چون شمر وارد کربلا شده.
«تضییقات لازم جهت تجار و اصنافی که کمک مالی به آیتالله قمی مینمایند از طریق شهرداری و دارایی». دراینباره آموزش لازم به رئیس دارایی مشهد داده شده است که به نحو مقتضی آنان را از نظر مالیاتی در فشار قرار دهد.
«آخرین مرحله دستگیری شبانه قمی و پسرش و اعزام آنها به تهران». این قسمت فعلا ضرورت اجرا ندارد و چنانچه اقدامات ساواک محل نتیجهای در مورد خنثی نمودن فعالیت نامبردگان نداشت اقدام خواهد شد.
چرایی سقوط شاه را بایستی در میانه این سطور و اسناد مشاهده کرد، گفته میشود که پهلوی در روزها و ماههای پایانی مدام میپرسید مگر چه شده که مردم به خیابانها ریخته اند و آنها از من چه میخواهند؟
مدام نخست وزیر عوض و یا مقامات سابق را بازداشت و زندانی میکرد، ولی هیچ کدام نتیجه نمیداد، او باید از مدتها پیش دست به اصلاح میزد و تغییرات را شروع میکرد، برخی کارها ذاتا باعث سقوط حکومتها میشود، اگر شمر با بستن آب به روی امام حسین و اهل بیت او نتیجه گرفت، ساواک هم میتوانست با تحت فشار قرار دادن مخالفین به نتیجه برسد!
انتهای پیام/