ائتلاف پوچِ «مغزهای کوچک زنگ زده»
گروه سیاست خبرگزاری آنا- محدث تک فلاح: شاید بتوان گفت در همه جای دنیا سلطنتطلبان به دو دسته کلی، مطلقه و مشروطه تقسیم میشوند. گروه اول هیچ قید و شرطی را برای محدودیت حاکمیت نمیپذیرند. اما گروه دوم خواهان سلطنت شاه هستند. این گروه شاه را بیشتر مقامی تشریفاتی میخواهند و اختیارات او را مشروط به تصویب مجلس یا پارلمان میکنند.
در ایران پیش از انقلاب اسلامی، جریان سلطنتطلب بهعنوان جریان سیاسی حاکم و مسلط بر ساحت سیاسی قدرت، همواره وجود داشته است. از میان جریانهای مختلفی که به مبارزه با این جریان برخاستند، تنها جریان اصیل اسلامی به رهبری روحانیت و با محوریت امام خمینی (ره) توانست آن را از صحنهی حاکمیت کشور خارج کند.
جریان سلطنتطلب از لحاظ فکری ریشه در ایران پیش از اسلام دارد. این جریان ضمن اعتقاد به نظام سلطنتی و حمایت و طرفداری از حاکمیت یک خاندان بهصورت موروثی بر مقدّرات کشور، شاه را بهعنوان محور همه امور کشور می داند و از قدرت مطلقه او طرفداری میکند و توجیهگر فساد و ظلم شاهان بوده است. اعضای آن خود را نوکر، غلام خانهزاد، چاکر جاننثار و حلقه به گوش شاه میدانند. هدف جریان سلطنتطلب، حفظ و تقویت نظام سلطنتی و اجرای اوامر شاه بوده است.
جالب است بدانیم که پس از پیروزی انقلاب معاندان و سلطنت طلبان تمام تلاش خود را برای مقابله با انقلاب به کار بستند، از حمایت از صدام در جنگ تحمیلی تا همین ایام و ورود آنها به مسائل داخلی کشور از جمله تاثیر روی فوتبالیستها، بازیگران و دیگر موثران که روی افکار عمومی تاثیر بسزایی دارند.
حضرت آیتالله خامنهای در همین راستا برنامههای دشمنان برای شکست انقلاب اسلامی و عدم تحقق اهداف آن را در چند دسته قرار دادند:
۱-ایجاد تفرقه قومی و ترویج جداییطلبی در بین اقوام
۲-حمله نظامی ناجوانمردانه ۸ ساله به کشور
۳-تحریم و محاصره اقتصادی
۴-تهاجم فرهنگی و هجمه به باورها و اعتقادات مردم
۵-جلوگیری از پیشرفت علمی، صنعتی کشور
۶-برنامهریزی برای براندازی نظام اسلامی
۷-نفوذ برای تغییر محاسبات مسئولان و باورهای مردم
ژست تقدسمآبی
امام خمینی (ره) نیز در بخشی از پیام تاریخیای که به روحانیت داشتند فرمودند: «مسئله کتاب آیات شیطانی کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است، یقینا اگر جهانخواران میتوانستند ریشه و نام روحانیت را میسوختند، ولی خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشاءالله از این پس نیز خواهد بود بشرط آنکه حیله و مکر و فریب جهانخواران را شناسیم، البته بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند.امروز عده ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایی اند و دشمن رسول الله . آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد دو راه را برای ضربه زدن انتخاب نمود. یکی راه ارعاب و زور، و دیگری راه خدعه و نفوذ، در قرن معاصر وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد راههای نفوذ تقویت گردید، اولین و مهمترین حرکت القاء شعار جدائی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد.
یقینا روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته اند، گمان نکنید که تهمت وابستگی و افتراء بی دینی را تنها اغیار به روحانیون زده است؛ هرگز، ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته بمراتب کاریتر از اغیار بوده و هست.»
اعتراف داماد پهلوی
از جمله مدارکی که برای تایید نیت شوم دشمنان برای ایجاد خلل در مسیر رسیدن به اهداف والای جمهوری اسلامی میتوان استناد کرد، آخرین مصاحبه با داماد پهلوی دوم است.
البته که اردشیر زاهدی این روزها برای ناظران سیاسی، تاریخی و عموم ملت ایران، یک معمای حل شده است. از حدود یکدهه قبل که انتقادات او از غرب و بهویژه آمریکا بهدلیل نحوه رفتار با ایران علنی شد، عدهای در داخل و خارج گمان میبردند که او قصد بازگشت به ایران، تصاحب اموال مصادره شده خویش و حتی مرگ در وطن دارد؛ انگارههایی که این روزها همگی باطل شدهاند. او در خارج از کشور، روی از جهان برگرفت و در همان دیار نیز مدفون شد.
وی در این مصاحبه درباره مقولاتی، چون کارنامه دونالد ترامپ، رفتارهای احتمالی جو بایدن با ایران، واکنشهای جماعت موسوم به اپوزیسیون در خارج از کشور، ترور شهید محسن فخریزاده و انتخاب سیدابراهیم رئیسی به ریاستجمهوری، سخن گفت. در پایان نیز به مناسبت سخن از انتشار جلد سوم خاطراتش به بیان انتقادات خویش از عملکرد دکتر مصدق در دوران نخستوزیری و نیز کارنامه تیمور بختیار میپردازد که داوری درباره آن، برعهده خوانندگان است.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که پهلوی دوم برای اردشیر زاهدی، در حکم یک نوستالژی بود و مواضع او در دو دهه پایانی حیات، هیچگاه با سلطنت طلبان اشتراک نیافت.
زاهدی در بخشی از این مصاحبه با بیان اینکه «در کل از حفظ حقوق ایران و مقابله با زورگویی آمریکا دفاع میکنم.» گفت: «اینها که در خارج اسم اپوزیسیون روی خودشان گذاشتهاند، حالت بادکنک دارند و آدمهای پوچی هستند. خیلی جدیشان نگیرید!»
حمایت از صدام
یکی از علل تحریک صدام به جنگ تحمیلی، نقش وابستگان به رژیم سابق بود. از طرح حضور تیمسار اویسی در خاک ایران بعد از حمله عراق تا تشکیل گروه آرا برای ضربه زدن به قوای مسلح ایران و... ناگفتههای خیانت درباریان به هموطنان خود است. ردپای برخی مانند تیمسار اویسی و تیمسار آریانا در همکاری با رژیم بعث نیز در روند حمله به ایران و پشتیبانی صدام بیتاثیر نیست.
حمایت از تحریمها
«رضا پهلوی» هم در مصاحبهای گفته است که شهروندان ایران دلایل تحریمهای امریکا را درک و از آن قدردانی میکنند.
نامبرده همچنین برای توجیه سیاستهای خصمانه امریکا علیه ملت ایران، مدعی شده است که واشنگتن با اقدامات محدودکنندهای نظیر تحریم، از بیثباتسازی منطقه و جهان توسط جمهوری اسلامی جلوگیری میکند.
این اواخر هم در جریان اغتشاشات و ماهی گرفتن از آبی گلآلود، استفادهشان از مُهرههای سوخته و به اصطلاح فوتبالیست و بازیگر، آخرین دست و پا زدنهای آنهاست برای نجات خود که خودشان تصور میکنند برای رسیدن به اهدافشان است.
اما...
در واقعیت آنها دنبال چه هستند؟
حتما خبرش به گوشتان رسیده است. حمید فرخنژاد بازیگر فراری با انتشار تصویری از رضا پهلوی در صفحه اینستاگرام خود، از سلطنت پهلویها اعلام حمایت کرد و از مخاطبانش خواست تا او را دنبال کنند.
این اقدام فرخنژاد اگرچه مورد استقبال سلطنتطلبها قرار گرفته است، اما بسیاری از کاربران ایرانی را موجب کرد تا واکنش نشان دهند. کاربران اینستاگرام با یادآوری حرفهایی که فرخنژاد قبلتر در مورد «دیکتاتوری» بیان کرده بود، این سوال را مطرح کردند که پدر و پدربزرگ رضا پهلوی در کدام انتخابات شرکت کردند و رای آوردند که حالا خود او بخواهد در ایران «دموکراسی» برقرار کند؟
از سویی نکته مورد توجه این است که شهرام همایون که خود از حامیان سلطنت پهلوی است، پس از گفتگوی فرخنژاد با شبکه تلویزیونی اینترنشنال که وابسته به عربستان سعودی است، چندی پیش حمله تندی به او کرد و گفت: «فرخنژاد پول گرفته است.» البته که مثالهای این چنینی زیاد است و از تحمل این مطلب خارج.
مسیح علینژاد هم در یکی از تلاشهای اخیر خود برای برآوردن آرزوهای اربابانش گفته بود: باید «برای سرنگونی ایران» و نه انقلاب متحد باشند. او هم از گزینههایی هست که فقط به دنبال دلارهای آمریکا است. همان دلارهایی که طبل رسواییاش را بارها رسانهها جار زدهاند.
اسنادِ موجود در وبسایتی که به انتشار اطلاعات درباره دولت آمریکا اختصاص دارد حاکی از این است که علینژاد، چند قرارداد به ارزش بیش از ۲۳۱ هزار دلار با دولت آمریکا منعقد کرده است. مطابق اطلاعات منتشر شده در سایت www.insidegov.com مسیح علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است.
شورای مدیران خبررسانی (BBG)، سازمانی مشتمل بر تمامی آژانسهای خبری دولت آمریکا است که «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی» زیر نظر آن فعالیت میکنند. این سه سند قراردادهایی هستند که بین «شورای مدیران خبررسانی» به عنوان کارفرما و «مسیح علینژاد» به عنوان کارپذیر منعقد شده است.
در اولین قرارداد، کارفرما (BBG) موظف به پرداخت ۶۱،۲۵۰ دلار به «مسیح علینژاد» در ازای ارائه خدمات به عنوان مجری، نویسنده و گزارشگر برای بخش فارسی «صدای آمریکا» در بازه زمانی «۲۷ مه ۲۰۱۵» تا «۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶» (۶ خرداد ۱۳۹۴ تا ۹ مهر ۱۳۹۵) موظف شده است. قرارداد دوم، پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به کارپذیر در ازای وظائف فوقالذکر را شامل میشود. مدت این قرارداد از ۳۰ ژوئن ۲۰۱۶ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ (۱۰ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ تیر ۱۳۹۷) است. قرارداد سوم نیز با پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به علینژاد در ازای کار از تاریخ ۱ جولای ۲۰۱۶ تا ۳۱ آگوست ۲۰۱۷ (۱۱ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ شهریور ۱۳۹۶) موافقت شده است.
اخیراً هم فایل صوتی گفتگوی سالومه، مجری شبکه من و تو در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که در این مکالمه تلفنی به شخصی که آن طرف مکالمه است میگوید: «بهخاطر فاکتور ۱۰ هزار دلاری که مسیح علینژاد برای «منوتو» کشیده تازه فهمیدم او چه کثافتی است، یادته یک مستندی از مادر پویا بختیاری میخواستیم پخش کنیم؟ البته ایشون (علینژاد) ۳۸ دقیقه پخش کرد، ولی ما قرار بود یک مستند درست و حسابی داشته باشیم.
بعد که مادر پویا گفت پخش نکنید، مسیح علینژاد به کیوان گفت پخش کن! کیوان گفت اگر آمدند او (مادر پویا) را بردند، تو جواب میدی؟! کیوان پخش نکرد. مسیح بیل (فاکتور) فرستاد ۱۰ هزار پوند بده. کیوان گفت من پول تو را میدهم فقط بدانم برای چی دارم پول میدهم و اونجا کیوان، مسیح را بلاک کرد. صدای کیوان میلرزیده وقتی داشته با مسیح حرف میزده. اونجا کیوانخان خورد توی سرش و فهمید این چه کثافتی است. بعد اگر دقت کنی مسیح الان بیشتر توی ایراناینترنشنال است و دیگه در «منوتو» نیست. مستند آبان ۹۸ را میخواست بکند مال خودش! همه گفتند با گریههای جلوی دوربین میخواست آبان ۹۸ را بکند مال خودش! هی گریه میکرد… خفهشو بابا!»
و دیگر «هیچ»!
این روزها اپوزیسون درحالی روی این جماعات سرمایه گذاری میکند که دیگر بلیطشان خریداری ندارد و تاریخ مصرفشان گذشته است. شاید در یک عبارت بهتر بتوان گفت دیگر «هیچ» هستند. چون با این عروسکهای خیمهشببازی و دلقکهای سیاسی و هزینههای میلیاردی و بیلیونی و ... کار به جایی نمیبرند، کما اینکه در چهل و سه سال گذشته دستشان به جایی نرسید.
انتهای پیام/