یکی از چهره های سیاسی (اصولگرا) به نام آقای محسن یحیوی عضو اسبق هیأت رئیسه مجلس در ادوار گذشته، عضو برجسته جامعه اسلامی مهندسین و نامزد ناکام انتخابات دهمین دوره مجلس (از بروجرد) اخیرا در اظهارات رسانهای، تبلیغات را دلیل پیروزی اصلاحطلبان معرفی کرده است.
تبلیغات به عنوان یک نوع رسانه بیش از هر قالبی، در رسانههای جریان غالب مؤثر است تا رسانههای دیگر. رسانههای جریان غالب همان صداوسیماست که در مرحله اول انتخابات نه صرفاً به دلیل افکار خود و انتساب مدیران آن به طیف اصولگرایی، بلکه با پیامهای هدفمند و غیرمستقیم خود به نفع تفکر همسو، وارد عمل شد. در مرحله دوم انتخابات هم براساس گزارشهایی که از نقاط مختلف کشور منتشر شد؛ صداوسیما چندان تحرک و میلی به تشویق و ترغیب به کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی از خود نشان نداد. بنابراین اگر صداوسیما در مرحله دوم انتخابات پیامرسانی تبلیغات انتخاباتی کرده که به نظر میآید کرده، نمیتوانسته از همان رویه و قالب مرحله اول، خارج باشد بهخصوص اینکه در زمان حد فاصل این دو مرحله هم هیچ اتفاق و تغییری در مدیریت و رویکرد این رسانه رخ نداده است، پس پیامهای آن در این مرحله نیز در نهایت میتوانسته به نفع اصولگرایان باشد.
یک روش دیگر تبلیغات، تبلیغات سنتی است، پوستر، بنر، بروشور و پلاکارد که در ایران تا به حال نیز بیش از هر روش دیگر بکار بسته میشود، هم در مرحله اول و هم در مرحله دوم اصولگرایان بیش از اصلاحطلبان در تهران و دیگر شهرها تبلیغات اینچنینی (سنتی) داشتهاند. به خاطر داریم که فضای تبلیغات انتخاباتی شهر تهران در مرحله اول تقریبا در اختیار اصولگرایان بود که نمونه آن وسط گارد ریلهای طولانیترین بزرگراه درونشهری ایران یعنی بزرگراه امام علی(ع) تهران، به نامزدهای خاص اصولگرا اختصاص یافته بود. همچنین براساس شواهد؛ علاءالدین بروجردی رئیس کنونی کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی که آقای بحیوی در ائتلاف با او در مرحله اول انتخابات مجلس دهم ناکام ماند، در مرحله دوم در محیط شهری کوچک شهر بروجرد بالغ بر 100 قطعه فقط بنر نصب کرده بود.
یک روش دیگر تبلیغات، متکی به «رسانههای بدیل» (در برابر رسانههای جریان غالب) یا تبلیغات متکی بر رسانههای اجتماعی است و از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در ایران ظهور کرد و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و بخصوص انتخابات مجلس سال 1394 به اوج خود رسید. لازم به بیان است که رسانههای بدیل در جامعهای شکوفا میشود که رسانههای غالب، چندصدایی نباشند به این خاظر افکار و نظرات گوناگون در پی رسانش پیام خود، به رسانههای بدیل که یک نمونه آن رسانههای اجتماعی است، رو میآورند. داستان صداوسیمای ما و رسانههای اجتماعی بویژه در ایام انتخابات مصداق این موضوع است. البته رسانههای اجتماعی را نمیتوان از جنس و ابزار تبلیغات به معنای سنتی آن یعنی دستوری، یکطرفه و غیراقناعی دانست، بلکه بیشتر ترویجی و معرفی و همافزایی و همفکرافزایی است.
این فضای رسانههای اجتماعی به عکس رسانههای غالب (مثل صداوسیما) که انحصاری و دارای رفتار نابرابر و تبعیضآمیز است، فضایی کاملاً برابر دارد که به همه صداها اجازه شنیدن و بیان میدهد. بنابراین، این فضا مانند امکانات و بستری است که هرکس و هر طیف به میزان اراده و خواست خود میتواند از آن بهره ببرد. واقعیت اینست که اصلاحطلبان و حامیان دولت در ایران که از دسترسی قانونی به رسانههای غالب محروم شدهاند، از این فضای معرفی و ترویج در این رسانهها، خوب بهره بردهاند و این عملکرد را در همین حد باید دید.
اما نکته آخر اینکه تبلیغات و رسانه، همه وسیلهاند و وسیله به تنهایی نمیتواند پیام را بر افکار بنشاند و گرایش سیاسی و انتخاباتی و رأی افراد را تعیین کند. مردم برای تحقق خواست و آرمان خود بدنبال رسانه بعنوان وسیله میگردند. رسانه ابزار است که خواست و نظر از آن بهره میبرد و نمیتواند دلیل و علت تغییر و تحول باشد بلکه تسهیلگر تحول است.
*پژوهشگر و مدرس دانشگاه
انتهای پیام/