دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 آذر 1401 - 09:35
آنا گزارش می‌دهد؛

غصه «سردسته سبزها» برای محاربین

غصه «سردسته سبزها» برای محاربین
ادعای موسوی مبنی بر وحدت‌شکنی و سرمایه‌سوزی حاکمیت در شرایطی مطرح می‌شود که سابقه کنشگری او پس از انتخابات ۸۸، خود حدیث مفصلی از تمام مواردی است که وی سعی دارد امروز با آنها، نظام سیاسی را متهم کند.
کد خبر : 819268
گروه سیاست خبرگزاری آنا- چهره‌ای که ١٢ سال پیش در روز عاشورا، جسارت‌کنندگان به علم و کتل اباعبدالله را «امت خداجو» نامید، اوباش اخیرا به دار آویخته شده را شهروندی دانسته که حکومت باید نسبت به مجازات او و نظایر او، تجدیدنظر کند. میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود چه گفت و چرا اظهارات او قابل نقد است.

برای آنکه بدانیم موسوی در آخرین بیانیه خود چه اظهار کرد و این اظهارات دارای چه عیوب و ناگفته‌هایی است، لازم است وجیزه او به چند بخش تقسیم و هر بخش، به طور مجزا تحلیل شود. پیش از این باید تصریح داشت که نوشته موسوی، از بُعد همزمانی با اعلام خبر به‌دارآویخته شدن شخصی به نام «محسن شکاری» جالب توجه به نظر می‌رسد؛ فردی که بنابر گزارش خبرگزاری میزان(رسانه رسمی قوه قضائیه) به جرم «کشیدن سلاح به قصد جان و ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم»، «جرح عمدی با سلاح به مامور بسیجی حین انجام وظیفه» و «مسدودکردن خیابان ستارخان تهران» صبح روز ١٧ آذرماه اعدام شد.

نکته جالب توجه دیگر درباره آن اعدام و متعاقبش بیانیه موسوی، تلاش مشابه رسانه‌های برانداز فارسی‌زبان در تطهیر چهره شکاری و قهرمان‌نمایی از تصویر ناهنجار اوست. البته این اولین بار نیست که موسوی در زمین براندازان نقش «یار کمکی» را بازی می‌کند و بیانیه اخیر او در دفاع از یک اراذل چاقوکش، برگ زرین دیگری به کارنامه افتخارات «رهبر جنبش سبز» افزود. اکنون بیاییم از زاویه‌ای نزدیک‌تر ، وجیزه موسوی را موشکافی کنیم. موسوی دقیقا چه گفت؟

**شهروند یا ضد اجتماع؟

موسوی در بخشی از بیانیه کوتاه خود، خطاب به حاکمیت مدعی شد: «خوارکردن جوانان و شهروندان را متوقف کنید». موسوی در حالی یک «فرد ضد اجتماعی» به نام شکاری را شهروند به حساب آورده که واژه شهروند(citizen) معنای خاص خود را دارد و نمی‌توان آن را برای هر فردی به کار برد.

فرد شهروند با چند ویژگی شناخته می‌شود که احساس مسئولیت در قبال امکانات عمومی، نقد عادلانه و منصفانه به امور جامعه و از همه مهم‌تر، شناسایی قانون و مطالبه‌گری قانونی، از جمله آن‌هاست. بر اساس معنای شهروند که بخشی از وجوه آن ذکر شد، آیا می‌توان چاقوکشی که دیگران را مرعوب سلاح سرد خود ساخته و با اعمال زور، اقدام به بستن خیابان کرده را «شهروند» به حساب آورد؟ کدام بخش از اقدامات شکاری(و دیگرانی نظیر او) قانونی، عادلانه، منصفانه و همراه با مسئولیت‌شناسی در قبال امکانات عمومی بوده که موسوی در عین ناباوری، او را شهروند می‌نامد؟

**آزادی‌خواهی یا دیکتاتوری‌خواهی؟

موسوی در بخش دیگری از بیانیه خود، مدعی شد: «تیربارها، مسلسل‌ها و چوبه‌های‌ دار، جنبش مردم برای آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش را متوقف نخواهد کرد». موسوی با تکرار ادعای اپوزیسیون برانداز، مدعی است که غائله اخیر در کشور با عطف به آزادی‌خواهی بوده و آرمان و هدفش، در نهایت، نیل به حاکمیت بر سرنوشت خویش است. با مشاهده رفتار حاملان شعار «زن، زندگی، آزادی» از جمله ضرب‌وشتم منتهی به فوت نیروهای تامین‌کننده امنیت یا کشیدن حجاب از سر زنان محجبه، ابدا نمی‌شود آزادی‌خواهی را برداشت کرد؛ برعکس رگه‌های آشکاری از دیکتاتوری‌خواهی در این دست رفتارها موج می‌زند و مخاطب را برای سرانجام ایران که جماعت هنجارشکن رویای آن را در سر دارند، نگران می‌سازد.

**نظام، وحدت‌شکن است یا شما؟

موسوی در بخش دیگری از بیانیه خود با متهم‌کردن حاکمیت به نابودی وحدت، مدعی شد: «انقلاب ۵٧ برای وحدت بود و نه تفرقه خانمان‌سوز». او در عین‌حال اضافه کرد: «اینگونه حکمرانی به کشتار و ویرانی و از دست‌دادن همه سرمایه ملی می‌انجامد و لاجرم مردم نیز در مقابل آن ، یکپارچه مقاومت خواهند کرد».

ادعای موسوی مبنی بر وحدت‌شکنی، تفرقه‌اندازی و سرمایه‌سوزی حاکمیت در شرایطی مطرح می‌شود که سابقه کنشگری موسوی در ماه‌های پس از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری، خود حدیث مفصلی از تمام مواردی است که او سعی دارد امروز با آنها‌، نظام سیاسی را متهم کند.

موسوی و یاران اصلاح‌طلبش در سال ۸٨ روی ادعایی پافشاری(تقلب در انتخابات) کردند که با اینکه بعدا چهره‌هایی از میان خودشان، بر دروغ‌بودن آن ادعا صحه گذاشتند لیکن تشدید تحریم‌های اقتصادی، رادیکالیزه‌شدن جامعه، شکاف میان نخبگان و از همه مهم‌تر تسری بی‌اعتمادی در سطوح مختلف، جملگی تالی‌فاسد آن تهمت ناصواب شدند که اصلاح‌طلبان هنوز نمی‌خواهند، زیر بار تقصیرش بروند. با آن سابقه، اکنون باید از موسوی پرسید که چه کسی وحدت‌شکن است، حاکمیت یا او؟
 
 
 
 

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب