دانشجوی تراز تئاتر باید پژوهشگر باشد
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری آنا، یکی از عرصههای هنری دانشجویی از گذشته تاکنون «تئاتر دانشجویی» بوده است، خیلی از بزرگان تئاتر دنیا مثل پیتر بروک و گرتفسکی در زمانهای بیکاریشان تئاتر دانشجویی و تجربی تماشا میکردند، چرا که معتقد بودند این تئاتر دارای نوآوری و خلاقیت است.
برخی صاحب نظران عرصه تئاتر این روزها اعتقاد دارند که تئاتر دانشجویی آنطور که باید و شاید مورد توجه هنرمندان و جامعه دانشگاهی قرار ندارد و تبدیل به یک دورهمی باری به هر جهت شده که بود و نبودش فرقی هم نمیکند و بین دانشجویان نیز انگیزهای برای کار در این عرصه وجود ندارد و بسیاری ورودیهای تئاتر دانشجویی به دانشگاهها نیز تا زمان فارغ التحصیلی انگیزه خود را از دست میدهند.
اما بین هنرمندان و جامعه دانشگاهی هنوز هستند کسانی که چراغ تئاتر دانشگاهی را روشن نگه داشتهاند و به آینده آن امیدوارند. به مناسبت شانزدهم آذر ماه «روز دانشجو» به سراغ هنرمندی از جامعه دانشگاهی رفتیم که هم در دوران دانشجویی فعالیت تئاتر داشته و هم الان که مدرس دانشگاه است، دغدغه تئاتر را دارد. «امین اکبری نسب»، بازیگر و کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی و جامع علمی کاربردی واحد ۴۶ درباره فراز و نشیبهای تئاتر دانشگاهی در ایران، نقد جشنواره تئاتر دانشجویی و آسیبهای آن به گفتگو با آنا نشسته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
** به عنوان سخن آغازی، قدری خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید و از فعالیتهای اخیر تئاترتان برایمان بگویید؟
من امین اکبری نسب هستم کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر دارم. حدود ۲۰ سال است که در عرصه تئاتر فعال هستم. در حال حاضر هم به عنوان بازیگر، کارگردان تئاتر و مدرس دو دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه جامع علمی کاربردی در رشته نمایش مشغول به فعالیتم. از کارهای اخیرم هم کارگردانی نمایش «شبی از شبهای تهران مسافری» نوشته علی شمس که به عنوان مدرس در بخش دانشجویی بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی سنتی حضور داشت و الان در تلاش برای گرفتن اجرای عموم کار هستم. در عرصه بازیگری هم آخرین کارم نمایش «داش آکل و روایت نوچه کاکارستم» کاری از حامدشیخی بود که به روی صحنه رفت و همچنین در حال تمرین نمایش مجلس لیر بیچاره نوشته حسین جمالی به کارگردانی سرکار خانم رضی هم هستم که قرار است در سال اینده در تئاتر شهر به روی صحنه برود.
** بی مقدمه به نظر شما جایگاه تئاتر دانشگاهی در کشور ما کجاست و اصلا آنچه قرار است در ایران و در حوزه تئاتر دانشگاهی انتظار داشته باشیم، چگونه است؟
به نظر من تئاتر دانشگاهی این روزها نیاز به یک برنامه ریزی و نگاه وسیع تری نسبت به آنچه تاکنون بوده، دارد چرا که متاسفانه امروز معطوف به برگزاری یک جشنواره تئاتر سالیانه شده است.
جشنواره تئاتر دانشگاهی میتواند به عنوان یک زیرمجموعه از تئاتر دانشگاهی ما باشد و در واقع این جشنواره به عنوان مهمترین بخش تولیدی یا اجرایی تئاتر، باید ویترین دانشگاهی در ایران باشد، اما متاسفانه در چند سال اخیر به خاطر مسائلی، چون وضعیت ضعیف بودجه، عدم هماهنگی بین وزارت علوم و دبیرخانه جشنواره و ضعف در برنامه ریزی درست و اصولی برای برگزاری و ضعف فراخوانها نزول جدی داشته و به نوعی انگارجشنواره تئاتر دانشگاهی جایگاه خود را از دست داده و از آن هدفی که در ابتدا داشته، فاصله گرفته است.
در صورتی که جشنواره تئاتر دانشگاهی در سالهای گذشته به صورت بینالمللی برگزار میشد و دارای اعتبار بود. اما در نهایت تئاتر دانشگاهی ما فقط جشنواره نیست، جشنواره میتواند یکی از عناوین تئاتر دانشگاهی باشد، امروز در تئاتر دانشگاهی ما میتوانیم سرفصلهای متعددی از جمله پژوهش، آموزش و اجرا و حتی روابط بینالملل با دانشگاههای سراسر دنیا داشته باشیم، که متاسفانه امروز تئاتر دانشگاهی ما پویایی لازم را ندارد.
** در گذشته وضعیت تئاتر دانشگاهی به چه صورت بود؟
در اوایل دهه هشتاد که من خودم دانشجو بودم، شاهد اوجی در روند تئاتر دانشگاهی بودیم، جشنواره به صورت سراسری و حتی گاهی منطقهایی برگزار میشد و گروههای دانشجویی در آن شرکت میکردند که میتوانیم بگوییم با آنکه دانشجو بودند، ولی مانند گروههای حرفهایی کار میکردند و البته همان نسل امروز بدنه تئاتر حرفهای ما را چه به عنوان کارگردان و بازیگر و چه به عنوان مدیر و مسئولان تئاتر، و .. تشکیل میدهند.
ولی متاسفانه اوایل دهه نود تا به امروز دیگر شاهد نزول در جشنواره تئاتر دانشجویی هستیم وعلت اصلیاش هم کم فروغ شدن منابع مالی وعدم حمایت درست و اصولی وزارت علوم از این جریان دانشجویی بود. البته ضعف جشنواره تئاتر دانشگاهی را از چند جهت میتوان بررسی کرد، یکی همین بحث بودجه که به خاطر مشکل در مسئله بعدی اساسنامه تئاتر دانشگاهی بلاتکلیف است، حتی خود انتخاب دبیر در این جشنواره با مشکل مواجه است و ابهاماتی برای «انتخاب دبیر» از بین دانشجو، مدرس و ... وجود دارد و حتی شیوه برگزاری جشنواره و عدم دبیر خانه ثابت از مهمترین چالش هاست.
شاید مهمترین سوال این باشد که آیا اساسا یک دانشجوی کم تجربه که تازه وارد فضای دانشگاه شده میتواند برنامه ریزی درستی برای جشنواره تئاتر دانشگاهی داشته باشد، بودجه جذب کند، با هنرمندان ارتباط بگیرد درحالی که خیلی با روند اداری و مدیریتی هم آشنا نیست. نمیتوانیم صرفا بگوییم دانشجو نمیتواند از عهده برگزاری جشنواره برآید، چون برخی تجربههای دهه هشتاد نشان داده میشود، اما آن روزها هم دبیران علمی و برخی اساتید نقش پررنگی در اجرای جشنواره داشتند نباید نیمه خالی را دید، ما میتوانیم به دانشجویان اعتماد کنیم، چون به هر حال این هنرمندان، آینده تئاتر ما هستند، اما به نظر من میشود طرحی داد که در کنار این دانشجو یکی از اساتید به عنوان مشاور یا مدیر جشنواره هم وجود داشته باشد که کمک کننده به دبیر شود، یعنی در واقع دانشجو تبدیل به یک دبیر اجرایی میشود که خودش دانشجواست و مشاور علمی و هنری میتواند از اساتید دانشگاه باشد که به عنوان مدیر جشنواره باشد.
** اتفاقا در همین دوره جدید نیز برای انتخاب دبیر به دلیل همین مسائل که طرح کردید، حواشی زیادی در جشنواره به وجود آمد.
بله متأسفانه زمانی که آقای «رحمت امینی» انتخاب شد، دانشجویان اعتراض کردند که چرا دبیر دانشجو نیست درحالی که آقای امینی مدرس با سابقه دانشگاه تهران و خودشان از بدنه این جشنواره هستند، خلاصه حواشی زیادی ایجاد شد، جلساتی گذاشتند که به نتیجهای هم نرسید و تنها باعث شد که جشنواره رویدادی نداشته باشد و شاید اصلا برگزار هم نشود. من فکر میکنم اگر قدری با صبر بیشتری جلو میرفتیم، گفتمانها نتیجه میداد و شاید امروز جشنواره با سازوکار جدیدتری وارد عرصه میشد، به نظرم باید یک جلسه آسیب شناسی برای این جشنواره گذاشته شود.
نکته دیگر هم این است که جشنواره تئاتر دانشگاهی نباید معطوف به دانشگاه تهران و تربیت مدرس باشد، ما در سطح ایران دانشگاههای بسیاری با رشته نمایش داریم از آزاد گرفته تا دولتی و علمی ـ کاربردی که همه پتانسیل دارند برای اینکه هم کار بیاورند و هم جزوعوامل اجرایی و تصمیم گیری انتخاب دبیر باشند. اگر بتوانیم یک کانون تئاتر دانشگاهی به صورت سراسری بین تمام دانشگاههای ایران تشکیل داده و اعضایی برای آن در نظر گرفت وهئیت امناء از بین دانشجویان و اساتید برای آن صورت برگزاری انتخابات در نظر گرفته شود، شاید بتوانیم در برنامه ریزی جشنواره و حتی تئاتر دانشگاهی هم تصمیم بهت ر و گام جدی تری برداریم.
** در ارتباط با منابع درسی رشته تئاتر خیلیها معتقدند که منابع خیلی قدیمی و کهنه هستند و ما نیاز به کارهای جدید با ترجمههای مناسب و حتی کار تولیدی خوب داریم. نظر شما چیست؟
بله یکی از معضلات ما همین منابع درسی هستند، به هرحال من از نزدیک با دانشجو در ارتباط هستم، خودم هم یک روزی دانشجو بودم و با این معضلات کاملا آشنا هستم. همین نبود منابع مشخص برای بعضی دروس شاید باعث سر در گمی دانشجو و مدرس میشود، در بسیاری از دروس تخصصی ما میبینم که اصلا منبع مشخص وجود ندارد، باید چندین کتاب معرفی و تدریس شود. در این مسئله باید عزیزان و پژوهشگران و اساتید اهل فن این عرصه با هم اندیشی و بررسی سرفصلهای دانشگاهی دنیا به یک چارت بندی صحیحی برسند ومنابعی برای دروس اختصاص داده شود و حتی دانشگاهها اساتید را حمایت کنند تا برخی منابع دروس را تهیه و به چاپ برسانند یا حتی ترجمه کنند.
امروز بسیاری دانشجویان با انگیزهای پا به دانشگاه میگذارند، اما بعد از مدتی بی انگیزه میشود که میتواند علتهای مختلفی داشته باشد، از جمله وضعیت بازار کار تا سرفصلهای آموزشی تکراری و گم کردن مسیر درست در طول تحصیل ، ما در رشتههای مختلف مثل فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی منابع اصلی و کتاب داریم که استاد سرکلاس معرفی و دانشجو آنها را تهیه میکند، اما در بحث تئاتر چارت بندی مناسب در این زمینه نداریم ومدرسان هم منابع مشخصی ندارند.
البته بخشی از کار تئاتر نیاز به کارگاهها، پلاتو و آزمایشگاههای عملی و تجربی دارد که من همیشه به دانشجویانم میگویم پلاتوها و کارگاههای تمرین دانشگاه مثل آزمایشگاه است و باید در آنها تجربه کسب کرده و آزمون و خطا کنند. درحالی که خیلی جاها به جز مطالب تئوری درسی دانشجو را با چالشی روبه رو نمیکنند تا تجربهای مثلا از یک گونه متفاوت تئاتر کسب کند، بنابراین کارگاه باید برای دانشجویان چالش داشته باشد و تجربه کنند تا بعدا در تئاتر حرفهایی از این تجربیات استفاده کنند.
نکته دیگر اینکه ما به طور تخصصی به رشته تئاتر نگاه نمیکنیم، مثلابسیاری اساتید ما در دانشگاهها به خاطر کمبود منابع تخصصی در این حوزه مجبورند سرفصلهای درسی از دروس تئوری تا عملی را تکراری آموزش بدهند.
** در حوزه نمایشهای آیینی و ایرانی منابعمان به چه صورت است؟
متاسفانه در این حوزه هم منبع نداریم، چون من خودم تخصصم نمایش ایرانی است و در این حوزه پژوهش میکنم، معتقدم که این دست نمایشها جزو فرهنگ ما هستند، منتها ما سالهاست با کتابهای افرادی مثل بهرام بیضایی حرکت میکنیم با اینکه ایشان برای ما قابل احترام هستند، اما کتاب «نمایش در ایران» در اواسط دهه چهل شمسی منتشر شده و دیگر برای الان کامل نیست. چون پژوهش در حوزه تئاتر ایرانی هم کم است.
متاسفانه یکی از نقدهایی که به عرصه تئاتر ما در دانشگاه وارد است اینکه «دانشگاه ما دانشجوی پژوهشگر تربیت نمیکند»، یا اینکه دانشجو را به سمتی سوق نمیدهد که او بتواند در آینده مسیر درست را برود، خیلی از دانشجویان تئاتر با هدف سوپراستار شدن در سینما به این رشته میآیند و این یک نکته منفی است، چون بعد مدتی متوجه میشود که راهش را اشتباه آمده و بی انگیزه میشود، زمانی که یک فرد به رشته تئاتر میآید باید هدفش را بداند.
حتی اگر کسی برای سوپراستار شدن به رشته تئاتر میآید و دانشجو میشود بداند چگونه باید وارد این مسیر شود و درست هدایت شود، شاید بعدا بسیاری از معضلات را تجربه نکند، البته قرار نیست همه در این مسیر سوپراستار، کارگردان معروف یا طراح صحنه مطرح شوند، هرکسی باید براساس استعدادش ادامه مسیر بدهد، شاید بسیاری از دانشجویان حتی وارد مناسبتهای اداری تئاتر بشوند که ما باید آنها را از همین دانشگاه تربیت کنیم؛ بنابراین خلاصه بگویم که تئاتر دانشگاهی دنیا پژوهش و اجرا را در کنار هم معنی میکند بسیاری از کارگردانان مطرح قرن بیستم هم پژوهش و اجرا را در کنار هم داشتند یعنی در کنار آموزش، پژوهش و اجرا قرار دارد.
** امروز روز دانشجو است و خبرگزاری ما هم دانشگاهی است. بفرمایید چقدر دانشگاههای ما در رشتههای تئاتر حوزههای مختلف را دربر میگیرند، مثلا به جز بازیگری و کارگردانی چقدر به حوزه هایی چون اقتصاد تئاتر یا دیگر گونههای خلاقانه تئاتر میپردازیم.
ببینید ما یک وزارتخانه به اسم فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم که معاونت هنری زیرمجموعه آن و اداره کل هنرهای نمایشی نیز بخشی از این معاونت است که وظیفهاش برنامه ریزی و سیاست گذاری تئاتر کشور بعنوان هنری سراسری است. به هر حال کارمندان و مسئولینی در این اداره کل هستند که با تئاتر سر کار دارند، چقدر خوب است که ابتدا یک ارتباط مناسب بین تئاتر دانشگاهی و اداره کل هنرهای نمایش بوجود بیاید و بعد اینکه افرادی تربیت کنیم که بعدا بتوانند وارد بازار کار دولتی بشوند.
متاسفانه از این طریق ما نتوانستیم افرادی تربیت کنیم که از بدنه دانشگاه سمتهای مدیریتی را برعهده بگیرند. البته خوشبختانه در چند سال اخیر قدری شرایط تغییر کرده و شاهد مدیرانی هستیم که خودشان دانشگاهی بودند حتی در حوزههای دیگر هم ما میتوانیم از پتانسیل دانشجو و استعدادش استفاده کنیم و او را هم پرورش دهیم، مثلا از دانشجویان تئاتر در حوزههای اجرایی برگزاری جشنوارههای سراسری در بازار تئاتر است.
** چطور؟ آیا اصلا بازار کار تئاتر اجازه چنین چیزی را میدهد؟
سالانه چندین جشنواره تئاتری در کشور برگزار میشود و در همین اداره کل هنرهای نمایشی حداقل پنج جشنواره اصلی بینالمللی مثل فجر، عروسکی، آیینی سنتی، کودک و خیابانی مریوان برپا میشود، اما سوال من این است که چقدر از پتانسیل دانشجویان در بحث اجرایی، بدنه دبیرخانه حتی به عنوان کارورز در کنار گروه حرفهای این جشنوارهها استفاده میشود؟ تقریبا هیچ. ما میتوانیم در این زمینه سازوکار داشته باشیم حتی در خود تئاتر شهر و سایر سالنهای نمایشی حتی سالنهای خصوصی از این نیروها با کمترین هزینه استفاده کنیم که هم مثلا کارورزی کنند، به عنوان واحد دانشگاهی یا پایان نامه بگذرانند و هم کار یاد بگیرند، دراین زمینه لازم است اداره کل هنرهای نمایشی ارتباطی با دانشکدههای تئاتری بگیرد؛ بنابراین در اجرای رویدادهای تئاتری میتوانیم از بدنه دانشجویان استفاده کنیم.
** اتفاقا الان شاخههای تئاترهای جدید مثل محیطی خیلی میتوانند به کار جوانان دانشجو بیایند که اتفاقا دنبال خلاقیت در تئاتر هم هستند...
بله ما در تئاتر دنیا، شاهد گونههای مختلف هستیم که خودمان نتوانستیم به آنها بپردازیم. الان واحدهای درسی دانشگاه علمی کاربردی با دانشگاه آزاد و سراسری متفاوت است، مثلا واحدهای تئاتر خیابانی و تئاتر بیرونی دارند یا بازیگری به روش استانیسلاوسکی را به طور تخصصی و کارگاهی به آنها یاد میدهند که این نیاز به بسط در همه دانشگاههای ما دارد. به نظر من این نکته خیلی خوبی است که پیشنهاد میشود به سایر دانشگاهها هم به عنوان سرفصلهای درسی ارائه شود.
ما در دانشگاههایمان باید استعدادهای دانشجویان را شناسایی کنیم و آنها را به شاخههای مختلف هدایت کنیم، اینطور فکر نکنیم که تئاتر فقط یعنی بازیگری. ما نیاز به پژوهش، اقتصاد تئاتر و سایر فضاهای کاری داریم و با این نگاه بخش مهمی از مشکلات شغلی این رشته حل میشود.
الان یکی دیگر از معضلات ما در عرصه آکادمیک جذب زیاد دانشجو در رشته تئاتر است که تبدیل به یک آفت شده است. در گذشته وقتی یک دانشجو در این رشته قبول میشد یک مصاحبه علمی را هم میگذراند که البته الان هم در برخی دانشگاههای سراسری چنین شرایطی هست، منتها نمیدانم چقدر درست اجرا میشود و سایر دانشگاهها هم مثل دانشگاه آزاد دیگر رها شده و اینطور میشود که جمعیت انبوهی وارد دانشگاه میشوند که این جمعیت پس از چند ترم منفعل شده و انگیزه شان را از دست میدهند.
به اعتقاد من دانشجوی تئاتر هم باید با کنکور به دانشگاه بیاید و هم مورد مصاحبه قرار بگیرد تاانگیزهاش از آمدن به این رشته مشخص شود وهمانجا نیز استعدادیابی شود. کیفیت نباید فدای کمیت شود، اینکه در هر گرایش و دورهای از سال تحصیلی دانشگاه چهل تا پنجاه دانشجوی با کیفیت داشته باشند و آنها را درست تربیت کنند، همینها آینده تئاتر ما را خواهند ساخت.
** وارد فضای دیگری بشویم به طور کلی به چه اجرایی کار دانشجویی تئاتر گفته میشود؟ آیا تئاتری که یک دانشجو کارگردانش است یا بازیگرانش دانشجو هستند، اجرای دانشجویی است یا تئاتری که مثلا موضوعش دانشجویی یا دانشگاهی است؟
ببینید طبق آن چیزی که وجود دارد کاری که به هرحال دانشجویان در آن حضور داشته باشند، از کارگردان تا بازیگر و عوامل، دانشجویی معرفی میشود و صرفا هم نباید دانشجوی تئاتر باشند شاید مثلا دانشجویان فنی باشند که گروه تئاتر تشکیل دهند.
** الان تالار مولوی در دانشگاه تهران به نوعی پاتوق اجرای دانشجویان تئاتر است، وضعیت این تالار را چطور ارزیابی میکنید؟
سالن تئاتر مولوی به عنوان پایه و پاتوق تئاتر دانشگاهی سالن استاندارد و خوبی است، اجراهای موفقی هم در این سالها شاهد آن است و گروههای خیلی خوبی از آنجا پرتاب به تئاتر حرفهای شدهاند و درخشیدند، اما چقدر ما توانستهایم در تئاتر مولوی به سمت یک مرکز جامع تئاتر دانشگاهی حرکت کنیم یعنی جایی که دانشجویان حضور پررنگ داشته باشند و این مرکز باید در دسترسی همه دانشجویان باشد و نه تنها یک دانشگاه خاص باشد.
در حال حاضر مدیریت این سالن امیرحسین حریری از دوستان و همکاران بسیار خوب ما و از بدنه دانشگاه و مدرس هستند که هرسال طبق یک برنامه ریزی با فراخوان کارها را جذب میکند، البته به استثنای این وضعیت کرونایی چند سال اخیر و مسائل دیگر که اجراها اُفت کردند.
من نظرم این است که نه تنها سالن مولوی بلکه ما باید در تالارهای دیگر نمایشی مان نیز بخشی برای دانشجویان داشته باشیم. مثلا خود تئاترشهر به عنوان پاتوق اصلی هنرمندان بخشی از اجراها مثل همان کارگاه نمایش را به تئاتر دانشجویی اختصاص دهد مگر تالار مولوی چقدر گنجایش دارد نهایت سالی بیست تا بیست و پنج اجرا در بهترین حالت در آن میتواند به صحنه برود، دانشجو نباید خود را محدود به یک سالن کند.
نکته اصلی در این زمینه این است که ارتباطی بین اداره کل هنرهای نمایشی و تئاتر دانشگاهی ایجاد شود که این ارتباط از طریق کانون تخصصی تئاتر دانشگاهی در اداره کل میتواند رقم بخورد که در چند سال اخیر این کانون خیلی فعال نبوده و کارهایش معطوف به یک انتشار فصلنامه یا حمایت از یکی دو کار دانشجویی شده بود. از این طریق میتوان تالارهای دیگر سطح تهران وزیرمجموعههای بخش دولتی را هم وارد کار کرد، اینطوری به تدریج تئاتر دانشجویی پویا میشود و جشنواره تئاتر دانشگاهی هم به فراخور قدرتمند میشود. پس در نهایت دلخوش به یک تالار مولوی دانشجویان نباشند و ظرفیت سالنهای دیگر را هم فعال کنند.
** نکته پایانی؟
ما باید به دانشجویان اعتماد کنیم، چون آنها واقعا دوست دارند کار کنند حتی اگر تنها کار نکنند و در کنار اساتید مشاور در رویدادها حضور داشته باشند، همین که ببینند پتانسیل هست، انگیزه میگیرند. دانشگاه باید جای امنی باشد برای دانشجویان تا بتوانند به راحتی گفتمان کنند، نقد کنند و همچنین بستری باشد برای انجام فعالیتهای علمی و فرهنگی و اینکه سالنهای تئاتر و مدیران چه تئاتر دولتی و خصوصی از تئاتر دانشجویی حمایت کنند و این باعث انگیزه دانشجو برای تولید و پویایی بیشترمی شود تا شاید حال تئاتر ما در آینده بهتر بشود.
انتهای پیام/