توبیخ راوی کتاب «مست و سنگستان» توسط آیتالله خامنهای
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، پانزدهمین نشست طعم کتاب با محوریت نقد و بررسی کتاب «مست و سنگستان» نوشته حجتالله ایروانی که توسط انتشارات ۲۷ بعثت منتشر شده، با همکاری مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این نشست حجتالله ایروانی، نویسنده کتاب «مست و سنگستان»، با اشاره به ویژگیهای شخصیتی عزیزالله فرخی و رشادتهای او در قبل و بعد از انقلاب گفت: فرخی که راوی این کتاب است، فقط به بیان خاطرات دوران دفاع مقدس و زمان اسارتش پرداختند و متأسفانه خاطرات دوران قبل از انقلاب و حین انقلاب اسلامی هنوز به رشته تحریر درنیامده است. دلیل این مسئله هم زیاد شدن حجم کتاب و درخواستی بود که آقای سرهنگی از ما داشتند.
نویسنده کتاب «مست و سنگستان» آشنایی خود با فضای جنگ و حضور در جبههها را عامل فهم درست از گفتهها و خاطرات راوی خواند و گفت: بنده از سال ۶٣ تا پایان دوران دفاع مقدس در عملیاتهای مختلفی حضور داشتم که این موضوع عاملی برای درک بهتر خاطرات راوی است. هدف و انگیزه من در نوشتن این کتاب تنها زنده نگهداشتن فرهنگ دفاع مقدس و برکاتی است که از این دوران برای ایران به ارمغان آمده است. البته این اثر اولین کار بنده نیست و من اولین کاری که قلم زدم، کتاب «تپههای لاله سرخ» بوده است.
در ادامه عزیزالله فرخی که راوی کتاب «مست و سنگستان» است، با اشاره به علت بازگو کردن خاطرات دوران اسارت و همچنین دفاع مقدس گفت: در جلسات متعددی ما خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم که ایشان ما را توبیخ کردند که چرا خاطرات دوران دفاع مقدس و اسارت را نمیگویید. عقیده من بهشخصه این بود که این خاطرات مربوط به من است و بازگویی آنها فایدهای ندارد و حتی بانی سوءاستفاده نفس انسان میشود؛ اما دیدگاه رهبر معظم انقلاب بر این بود که این خاطرات متعلق به ملت ایران است، مربوط به فرهنگ این مردم و این آب و خاک است. من با این هدف تصمیم گرفتم خاطراتم را بازگو کنم. در مجموع خوشحالم که این کتاب چاپ شده و تا حدودی رسالتم را برای رساندن این پیام به مردم عزیز انجام دادم.
محمد قاسمیپور که منتقد این نشست بود، با ضروری خواندن نقد آثار و ادبیات دفاع مقدس که حاصلش ارتقای محتوای کتابهاست گفت: کتاب «مست و سنگستان» از نوع ادبیات اسارت است. ادبیات اسارت، ادبیات پرمخاطب و جذابی است. این نوع و گونه از ادبیات صرفاً مربوط به کشور ما هم نیست و در کشورهای دیگر هم وجود دارد؛ کما اینکه ما در آثار ادبیاتی برجا مانده از جنگهای جهانی هم این گونه را مشاهده میکنیم. این کتاب پیشانی خاطرات اسارت و جنگ است که در آن از جریانات جنگ و بازداشتگاه و زندان و اسارت روبهرو میشویم. این عوامل باعث شده تا «مست و سنگستان» کتابی کاملاً مردانه شود.
قاسمیپور با کمرنگدانستن و حتی حذف نقش زنان در این کتاب گفت:صرف بیان حوادث و جریانات زندان و اسارت که معطوف شده است به جنس مرد، کتاب را کاملا مردانه کرده است. کتاب درست است که زنده است؛ اما ما حضور زنان جامعه را نمیبینیم. نقشی از بانوان در این کتاب بررسی نشده؛ اما زندگی اینگونه نیست و زن و مرد در هر حادثهای مکمل همدیگر هستند. اینطور نیست که ما بگوییم چون ادبیات، ادبیات جنگ و اسارت است، پس زن نقشی ندارد.
منتقد کتاب «مست و سنگستان» با دستهبندی مخاطبان کتاب به مخاطبان خاص و مخاطبان عام، به موضوع جذب مخاطب اشاره کرد و گفت: این کتاب مخاطبان خاص دارد. این افراد همان رفقا، همرزمان و همبندهای فرخی هستند که با مطالعه کتاب لذت میبرند؛ چراکه قبل از این با شخصیت راوی (عزیزالله فرخی) آشنا بودند و حتی با او زندگی کردند. اما یک دسته از مخاطبان، مخاطب عام هستند که راوی کتاب را نمیشناسند. شخصیت اصلی کتاب برایشان مبهم است. این نکته میطلبید که کتاب به معرفی ایشان نیز بپردازد.
ما کتاب را در حالتی آغاز میکنیم که به جز دو کد، چیزی از شخصیت داستان نمیدانیم؛ یعنی مخاطب عام نمیتواند این شخصیت را خوب بشناسد. کدهای زیادی از شخصیت وجود ندارد که مخاطب را وادار کند و انگیزه آن را برای مطالعه کتاب بیشتر کند. شما ببینید مشاهیر غربی ابتدا در رسانهها برجسته و معرفی میشوند و بعد خاطرات و زندگینامههای آنان وارد بازار میشود. اما در ایران قضیه برعکس است. حرکت ما باید به سمت جذب مخاطب عام باشد.
در ادامه، عزیزالله فرخی، راوی کتاب، در پاسخ به قاسمیپور معرفی خود را موضوعی غیرمهم دانست و گفت: اینکه من که هستم، موضوعی حاشیهای است. به نظر من مهم نیست. هدف این کتاب شرح دوران دفاع مقدس است. از نظر خودم خانواده و بیان اتفاقات حول محور خانواده هم مهم نبود. اگر جزئیات مشکلات و جراحاتی که به من وارد شد بازگو میشد، شاید مخاطب را فراری میداد. البته دردهای بدن مثل خورشت زندگی ما بودند. برخی مواقع ما دردها را بهدلیل شرایط خاص نمیفهمیدیم.
فرخی در اهمیت مصاحبهها و بیان خاطرات خود افزود: گروههای مختلفی از ما از شرایط اردوگاه مصاحبه گرفتند. تیم دهنمکی از من ۷۲ ساعت مصاحبه گرفت. این در صورتی بود که من برای این کتاب تنها ۵۳ ساعت مصاحبه شدم. من از آقای دهنمکی گلایه دارم. چراکه بسیاری از خاطرات و جریاناتی که گفته شد، صحنههای ناشیانه از آنها خلق شد. در پایان کار هم از ما هیچ اسمی برده نشد.
جواد کلاتهعربی، مدیرمسئول انتشارات ۲۷ بعثت نیز در سخنانی کوتاه گفت: آنچه ما را مصمم کرد به چاپ این کتاب، روایت صادقانه راوی بود. روایت بدون تعارفی از اسارت عزیزان ارائه شده بود و از طرفی نویسنده هم از جنس خود راوی است که این موضوع به کیفیت اثر کمک کرده است.
انتهای پیام/