اقتصاد اروپا؛ قربانی جنگ نیابتی آمریکا/ زمستان سیاه در انتظار قاره سبز
به گزارش گروه اقتصادوکارآفرینی خبرگزاری آنا، بررسی تحولات عرضه و تقاضای گاز طبیعی در اروپا نشان میدهد چشمپوشی از گاز طبیعی روسیه به معنای مبادله یک وابستگی با وابستگی دیگر است. جایگزینی گاز آمریکا بهجای روسیه مستلزم سرمایهگذاری مجدد اروپا در زیرساختهاست، این برای اروپا که بهتازگی فشار مالی ویروس کرونا را پشت سر گذاشته است ممکن نیست.
امنیت سرزمینی و سنگاندازی آمریکا اتحادیه را مجبور به انتخاب سختی خواهد کرد از سویی آمریکاییها با انفجار خط لوله گاز نورد استریم امتیاز طرف روسی را برای اروپاییها موقتاً به صفر رساندهاند و از سویی دیگر اروپا گاز LNG را به سه برابر قیمت از تأمینکنندگان جدیدی مانند آمریکا، کانادا و قطر میخرد. سیاستمداران اروپایی در مقراض آمریکایی و روسی گیرکردهاند یکسو کاهش قدرت سیاسی و نظامی و سویی دیگر کاهش قدرت اقتصادی.
گزارشهای تحولات اقتصادی اروپا ترسناک است: تحریمهای غرب علیه روسیه سبب بحران انرژی در اروپا شده است که میتواند پایگاه صنعتی این قاره را بهشدت متزلزل کند.
بحران انرژی در آلمان منجر به اتفاقات ناگواری شده است؛ تولید کودهای مصنوعی کاهشیافته و مدیران فولکسواگن بزرگترین هلدینگ خودرویی جهان در اظهارنظری با رسانههای آلمان اشارهکردهاند که به دنبال انتقال تولید به کشورهای اروپای شرقی است که امکانات انرژی مناسبتری نسبت به آلمان و اروپای غربی دارند.
اخبار مشابهی از دیگر کشورهای اروپایی شنیده میشود: در فرانسه کارخانه بزرگ شیشه و کریستال Duralex که ۸۰ سال است بهطور مستمر فعالیت میکند، به دلیل کمبود گاز تعطیل میشود. در ایتالیا، یارا، تنها تولیدکننده آمونیاک و اوره در این کشور، کارخانه خود را تعطیل کرده است. تولیدکنندگان سرامیک و منسوجات هم اوضاع خوبی ندارند و زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. در لهستان نیز شرایط وخیم است؛ لهستان نیز بهشدت ضربه خورده است، یاروسلاو کاچینسکی، رئیس حزب حاکم قانون و عدالت لهستان میگوید ما برای گرم شدن در این زمستان، نیاز داریم همهچیز بهغیراز لاستیکها یا موارد آسیبرسان را بسوزانیم.
به گفتهی انجمن تولیدکنندگان فلز اروپا (Eurometaux) نیمی از تولید روی و آلومینیوم اروپا متوقفشده است. یک طوفان کامل از قیمتهای سرسامآور انرژی و منابع انرژی ناکافی در سراسر این قاره در حال فراگیری است. آنچه از شرایط تأمینکنندگان به گوش اروپاییها رسیده، گویای این مطلب است که صنعت اروپا بهسرعت بهبود پیدا نمیکند و تعطیلیهای بیشتر کارخانهها نیز درراه هستند. آمریکا بهعنوان بزرگترین تأمینکننده جدید گاز اروپا به دلیل قوانین محیط زیستی امکان تولید بیشتر را ندارد و قطر نیز بهعنوان یک بازیگر مهم در گازرسانی به اروپا توان افزایش تولید را به سبب قراردادهای گازی با کشورهای شرق آسیا ندارد.
ماجرای تأمین انرژی اروپا به اینجا ختم نمیشود، کشورهای اتحادیه اروپا عمدهی زغالسنگ خود را از روسیه وارد میکردند که در مواجهه با جنگ روسیه و اوکراین، در تلاش هستند تا از زغالسنگ، نفت و گاز روسیه مستقل شوند، اما همه بهخصوص سیاستمداران اروپایی شرایط را برای این استقلال بهخصوص در کوتاهمدت مناسب نمیبینند. عدهای هم این شرایط را برای تولد اروپایی جدید بدون سوختهای فسیلی مناسب میبینند و این اتفاقات را درد تولید اروپای نوین میدانند.
وابستگی گاز اروپا در حال شیفت به سمت آمریکاییها است، اما روسها نیز بیکار ننشستهاند و در حال مذاکره با ترکیهایها هستند تا از خط لوله ترک استریم گاز را به اروپاییها برسانند با این تفاوت که خریداران اروپایی گاز را بهجای روسیه از ترکها خریداری خواهند کرد. البته درباره امکان انتقال بیشتر از ظرفیت لوله تردید وجود دارد.
اروپا برای دوره انتقال گاز کشورهای نوین تأمینکننده بهجای گاز روسیه زمان زیادی میخواهد. کارشناسان این بازه را هفت سال پیشبینی کردهاند با این اوضاع آمریکا باید تا سال ۲۰۳۰ تا ۱۳۶ میلیارد مترمکعب LNG به اتحادیه اروپا صادر کند. اما آیا این مهم امکانپذیر است؟ واقعیت این است که در کوتاهمدت شرایط بههیچوجه مهیا نیست.
تأمینکنندگان دیگری نیز مانند نروژ، جمهوری آذربایجان و قطر نیز در لیست تأمینکنندگان حاضر هستند، اما هریک به دلایلی امکان تولید بیش از توانایی امروز را ندارند؛ لذا اگر کشورهای اتحادیه اروپا واردات گاز طبیعی روسیه را سه طلاقه کنند، روزگار سختی و پرفشاری را در مقابل خواهند داشت مگر اینکه به یکی از بزرگترین دارندههای منابع گازی جهان یعنی ایران مراجعه کنند؛ ایران به عنوان یک ابرقدرت انرژی بالقوه برای اروپا ظاهر شده است و با ۳۴ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی صاحب ۱۷ درصد از کل ذخایر جهان است.
برای این ترابرد کشورهای زیادی نامزد احتمالی صندلی روسیه بودند، اما آمریکا به دلیل مناسبات سیاسی پیچیده با اروپا محتملترین گزینهی روی میز اتحادیه است. آمریکا با بهره گیری از گاز فراوان حاصل از حفاری شیل، در شش سال گذشته به همراه قطر و استرالیا تبدیل به یکی از غولهای صادرکننده گاز مایع LNG در جهان شده است. اما دولت دموکرات به علت مشکلات ناشی از آلودگی هوا، سرعت لازم برای تامین نیازهای اروپا را ندارد و صادرات گاز بیشتر، هدف ایالات متحده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را زیر پا میگذارد.
اقتصاد اروپا به نیابت از آمریکا درگیر جنگ با روسیه شده است و در این راه هزینههای سنگینی مانند افزایش قیمت گاز، مهاجران اکراینی، کمک مالی به خط مقدم اکراین و خطر جنگ را تحمل میکند. اما آمریکاییها افزایش فروش گاز LNG و ضعیف شدن رقیب دیرینه خود روسیه را به تماشا نشسته اند. حداقل کاری که اروپاییها میتوانستند انجام دهند این بود که با خرید گاز از ایران حداقل میزان وابستگی دوباره خود به یک کشور را کمتر کنند و سبد کشورهای تامین کننده را گسترش دهند. آنچه که پیش روی اقتصاد خسته از کرونا است افق زیبایی نخواهد بود. تورمهای سنگین ناشی از جنگ و عدم توانایی در تامین گاز رنگ زمستان اروپا را قرمز کرده است و بهنظر میرسد زمستان سیاه در انتظار قاره سبز است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/