خطر آغاز جنگ هستهای/ اخطار پوتین را جدی بگیریم؟
به گزارش گروه منطقه و جهان خبرگزاری آنا- مریم خرمائی- «اگر ولادیمیر پوتین قصد انجام کاری را داشته باشد، آن را عملی می کند»؛ این جملهای است که «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه همین اواخر در وصف عزم و اراده همتای روس گفته است فارغ از اینکه به درستی تصمیمهای او باور داشته باشد یا خیر.
اگر اظهارنظر اردوغان را به عنوان یکی از بازیگران صحنه بینالملل بپذیریم، پس حتماً باید تهدید این روزهای پوتین را هم مبنی بر توسل به سلاح اتمی جدی بگیریم.
برخلاف بعضی ها اصلا قصد آن را ندارم که تصمیم ها و اظهارات این روزهای رئیس جمهور روسیه را صرفاً ناشی از اخباری مبنی بر ناکامی نظامیان روس و اجبار آنها به عقب نشینی از برخی از مناطق پیشتر تصرف شده در اوکراین بدانم چراکه به قول «تاتیانا استانووایا» پژوهشگر اندیشکده «کارنگی»، در ذهن پوتین کلمهای به اسم «باخت» وجود ندارد به ویژه آنکه اهداف اصلی او در این جنگ هرگز به دست آوردن بخشهایی از سرزمین طرف مقابل نبوده است. او فقط به دنبال آن است که به هر قیمت ممکن از تبدیل شدن اوکراین به پل ارتباطی برای فعالیتهای ژئوپولیتیکی علیه روسیه ممانعت کند. اما در این میان، از اینکه با برگزاری همه پرسی و ضمیمه کردن ۱۵ درصد از خاک اوکراین، دولت کی یف را بابت تصمیم گیریهای ژئوپلیتیکی اشتباه جریمه کند نیز خوشحال میشود.
با این حال، جنگ اوکراین برای مسکو هم هزینههای جبران ناپذیری داشته است، همینکه ۶ ماه بعد از آغاز عملیات نظامی، پوتین مجبور به بسیج محدود نیروهای ذخیره ارتش شده حاکی از آن است که تداوم این نبرد برای روسیه چندان آسان نخواهد بود.
از طرفی، رئیسجمهور روسیه در جریان دیداری که طی اجلاس شانگهای با همتای ترکیهای خود داشت، به او سیگنال هایی مبنی بر تمایل به مذاکره مشروط با هدف خاتمه دادن به جنگ اوکراین داده است.
برآیندگیری از تحولات جاری
شاید در نگاه اول، تهدید پوتین مبنی بر توسل به تسلیحات نامتعارف (هسته ای) و میل به مذاکره، با یکدیگر همخوانی نداشته باشند، اما اگر این دو مقوله به ظاهر متضاد را کنار برآوردهای قبلی کی یف بگذاریم مبنی بر اینکه جنگ تا یک سال دیگر به پایان می رسد، آن وقت متوجه میشویم که اصولاً بسط درگیری به خارج از بازه زمانی یک ساله به نفع هیچ یک از طرفین نیست و اساسا با واقعیتهای میدانی هم سازگاری ندارد.
روسیه برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم نیروهای ذخیره ارتش را فراخوانده- اقدامی که حتی در جریان جنگ ۹ ساله افغانستان هم انجام نداد، اوکراین تسلط بر ۱۵ درصد از خاک خود را از دست داده و طبق گزارش «سی ان بی سی»، تسلیحات اروپا و آمریکا برای ارسال به اوکراین رو به اتمام است.
با این اوصاف، ادامه این جنگ برای همه طرفین دخیل ناممکن است، اما مسئله این است که هیچ کس قصد ندارد «بازنده» آن باشد. در اینجا باز هم به استدلال پژوهشگر اندیشکده کارنگی استناد میکنم مبنی بر اینکه «پوتین به تشدید جنگ ادامه میدهد تا زمانی که غرب رویکرد خود را نسبت به مشکل روسیه تغییر دهد و اعتراف کند که همان طور که او میگوید ریشه حمله به اوکراین نادیده گرفتن دغدغههای ژئوپولیتیک روسیه توسط آمریکا در ۳۰ سال گذشته بوده است».
همین موضوع است که پوتین را در عین رغبت به مذاکره، به سمت استفاده از گزینه تهدید هستهای متمایل میکند. طبق دکترین اتمی روسیه که پوتین در سال ۲۰۲۰ تدوین کرد، این کشور تنها در چهار مورد به حملات اتمی متوسل میشود:
*زمانی که موشکهای بالستیک به سمت روسیه یا متحدانش شلیک شود
*زمانی که دشمن در پاسخ از سلاح اتمی استفاده کند
* حمله به یکی از تاسیسات اتمی روسیه
* در پاسخ به حملهای که موجودیت کشور روسیه را تهدید کند
اکنون که قرار است امضای رئیس جمهور روسیه پای فرمان الحاق چهار منطقه از اوکراین (معادل ۱۵ درصد خاک این کشور) باشد، هرگونه تلاش توأم با موفقیت کی یف برای بازپسگیری آنها می تواند دنیا را به تحقق تهدید پوتین نزدیکتر کند به ویژه که این روزها اوکراین به گلوله باران نیروگاه اتمی ژاپروژیا متهم است و این می تواند بهانه خوبی برای ارتقای جنگ به سطح تنش هستهای باشد.
واکنشها به حمله اتمی
اما به فرض تحقق این تهدید، ابعاد آن چه اندازه خواهد بود؟ اگر از حاشیه خطای محاسباتی صرف نظر کنیم، پاسخ این سوال «حمله محدود» به یکی از تاسیسات یا شهرهای اوکراین خواهد بود. در این صورت، به قول «دیمیتری مدودوف» نائب رئیس شورای امنیت ملی روسیه «ناتو حتی مستقیماً در درگیری دخالت نخواهد کرد و به دلیل ترس از یک آخرالزمان هسته ای، کماکان خود را از درگیری در اوکراین دور نگه میدارد».
اما خوشبینی به محدود بودن پاسخ آمریکا و ائتلاف ناتو، فقط تا وقتی دوام میآورد که از «خطای محاسباتی» چشم پوشی کنیم. در غیر این صورت، جهان در آستانه جنگ جهانی سوم قرار خواهد گرفت به ویژه که از هم اکنون، در تائید این فرضیه، صداهایی در کنگره آمریکا به گوش میرسد.
به ادعای «لیندسی گراهام» سناتور کارکشته حزب جمهوریخواه آمریکا، این حمله با توجه به تشعشعات هسته ای که در پی خواهد داشت، کل قاره اروپا را تحتالشعاع قرار می دهد و آن را میتوان اعلام جنگ به شرکای اروپایی عضو ناتو تلقی کرد. چنین برداشتی از حمله اتمیِ هرچند محدود روسیه، ماده پنج پیمان ناتو را فعال میکند. طبق این ماده، طرفهای حاضر در پیمان آتلانتیک شمالی توافق میکنند که حمله مسلحانه به یک یا چند کشور عضو در اروپا یا آمریکای شمالی، حمله علیه تمامی آنها تلقی شود.
کلام آخر
زمانی «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه گفته بود «اینکه روسیه احساس تحقیر نکند، امری حیاتی است تا به این ترتیب، به وقت توقف جنگ، دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک امکانپذیر باشد». این اظهارنظر را چهارشنبه گذشته، «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق آلمان در قالبی جدید به روزرسانی کرد و گفت: رئیس جمهور روسیه باید به عنوان یک شریک گفتگوی جدی تلقی شود و دوره پس از جنگ را نباید نادیده گرفت. اجتناب از بلوف پنداشتن اظهارات وی و جدی گرفتن آنها به هیچ وجه نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه خرد سیاسی است که به حفظ فضا برای مانوردهی کمک میکند.
در جمع بندی مطلب، بار دیگر به اظهارنظر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه مبنی بر اراده پوتین برای تحقق خواستههایش باز میگردیم و یادآوری میکنیم که در ذهن وی کلمه ای به نام «باخت» وجود ندارد که اگر باشد، هزینهاش برای طرفین مقابل بسیار سنگین خواهد بود.
برای همین است که اگرچه آمریکا و ناتو توسل روسیه به گزینه هسته ای را بسیار نامحتمل میدانند، به همان نسبت، آن را جدی خواهند گرفت. تحقق وعده پوتین به همان اندازه که «دور» است، «نزدیک» هم میتواند باشد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/