اپرای عاشورا؛ نواهایی از نینوا و فرصتی برای صادرات فرهنگی
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود- اولین اپرای ملی ایران در چندمین سال اجرای خود بار دیگر سالن وحدت را پر از خیل مخاطبان دید. رویدادی هنری که نشان میدهد میتوان بستری متفاوت برای روایت تاریخ به کار بست.
در سال 1387 لیبرتو اپرای عاشورا که از آن تحت عنوان اولین اپرای ملی ایران یاد میشود، توسط بهروز غریب پور نوشته و موسیقی آن توسط بهزاد عبدی ساخته شد.
این اپرا برای اولین بار در تالار فردوسی به روی صحنه رفت و بارها در داخل و خارج ایران به اجرا در آمده است. با وجود تکرار در اجرا، اپرای عاشورا یکی از رویدادهای جذاب هنری است که در هر دوره خود توانسته سالن اجرا را مملو از تماشاگر ببنید. این اثر هنری که تیم کاربلدی از اهالی موسیقی و تئاتر را در کنار یکدیگر جمع کرده است با ذکر واقعه کربلا و مهمترین رویدادهای آن در حدود یک ساعت و نیم، تماشاگر را با واقعیت تاریخی آشنا میکند که قرنها به شکلهای مختلف و با ابزارهای متنوعی روایت شده و بخش عمدهای از این روایتها شاید قادر نبوده چکیده قیامی خونین را چنین موجز و زیبا بازسازی کرده و پیام کلیدی آن را انتقال دهند.
اشاره به نقاط عطف قیام عاشورا
اپرا در گروه هنرهای فخیمهای است که تولید آثار آن سخت و اغلب مخاطبان حرفهای و هنربلد دارد. اما در عین حال یکی از محبوبترین بسترهای هنری به ویژه برای طرح داستانهای حماسی و تاریخی است. اینکه برای عاشورا چنین بستری از سوی کارگردان آن انتخاب میشود، نه تنها به جا بلکه به نظر میرسد در طرح روایتهای آمیخته با هویت تاریخی ما ضروری است و خلا آن احساس میشود.
اپرای عاشورا از شعر «باز این چه شورش است» اثر ماندگار «محتشم کاشانی» آغاز شده و نقاط عطف و کلیدی واقعه کربلا را به نمایش میگذارد. «ویلادیمیر سیرنکو»، رهبر ارکستر در آخرین اجرای آن در تالار وحدت ترکیب قابل توجهی از شور حماسی، فضای نقالی به انضمام موسیقی و اجراهای موزون و متناسب با داستان را ارائه داده است.
آنجا که ابن زیاد و شمر، در دربار خود در حال تدارک تعقیب و گریز امام حسین (ع) هستند و در مقابل اخطارهای دانای کل داستان که میگوید: «کن واهمه از عذاب داور»، پاسخ شمر سرمست از انتقام این است که « خوفی نبود مرا ز روز محشر، باکم نبود ز حکم داور»
امام حسین (ع) از بیعت با یزید سرباز زده و میگوید: «از چه ره بر من ببندی، من چه کردم با یزید» وقتی عتاب لشکر کفر را میبیند که میخواهند او را به بیعت مجبور کنند پاسخ می دهد: « چون کنم بیعت به فاسد، این بود امری محال»
در حین انتخاب اشعار زیبا با درون مایه غنی، معانی عمیق و تاثیرگذار، روایت داستانی این اپرا نیز ارزشمند است. آنجا که نشان میدهد حر با دیدن مظلومیت حسین (ع) از سپاه یزید رویگردان شده و به حسین (ع) میپیوندد و وعدههای منصب و مقام نیز نمیتواند این فرمانده را منصرف سازد. حر میگوید: «روی کردم بر حسین و پشت کردم بر یزید، بیمروت در صف محشر مشخص میشود»
اما تراژدی کشته شدن حر به شهادت حضرت ابوالفضل گره میخورد. علمدار سپاه به برادر خود امام حسین (ع) میگوید: «از بیکسیات سخت پریشان شده حالم»
ابوالفضل العباس این چنین توصیف میشود که: «آن حجت حق سوی فرات اسب برانداخت، در بزم قد افراشت، تا آب رساند به گل و سرو و صنوبر، بر گلشن حیدر»
تراژدی با استفاده از سازهای کوبهای، بادی و زهی و اجرای قوی خوانندگانی چون بهارموحد برای همسر شمر، و همخوان جبرئیل، مهدی جاور برای یزید، فرشاد فولادوند برای عمر بن سعد، محمد رضا صادقی برای شمر، محمد معتمدی برای حر، علی خدایی برای امام حسین، مهدی امامی برای حضرت ابوالفضل، عامر شادمان برای ابن زیاد، کیوان فرزین برای مصعب و همخوان جبریل، اسماعیل مؤمن ثانی برای قاصد، سینا ولی پور سکینه و سارا رضازاده برای همخوان ملائکه زمانی که با صحنه آرایی متغییر و عملکرد دقیق عروسک گردانها اضافه شده به شکل مطلوبی حال و هوای تعزیه به خود میگیرد.
امام حسین (ع) در صحنهای میگوید: « ندارم غیر خالق من، پناهی» و زینب بعد از شهادت برادر مظلوم خطاب به یزید میگوید: «ای یزید، تو خون فرزندان خدا را ریختهای و گمان میبری که تو و امثال تو تا ابد بر سریر خونین قدرت خواهید ماند، غافل از اینکه آتش دوزخ در این جهان و آن جهان در انتظار تو و فرزندان توست»
نیازمند صادرات فرهنگ هستیم
اپرای عاشورا در کنار اجراهای متعدد، از طریق لوح فشرده نیز توسط انتشارات بنیاد فرهنگی هنری رودکی منتشر شده است. اما رسالت تولیداتی از این دست که میتواند با استفاده از توان و استعداد هنرمندان بومی و همچنین موسیقی و سازهای آمیخته به فرهنگ و آموزههای دینی و تاریخی اثری ماندگار خلق کند، به مراتب بیش از اجرا درسالنهای کشور است.
اپرای عاشورا نشان داده که میتوان تجربه موفقی از ایجاد پیوند بین هنر و تاریخ داشت و دست به صادرات فرهنگ از مسیر هنر زد.
نه تنها زبان هنر، آموزشی عمیقتر و ماندگارتر دارد بلکه به واسطه زیبایی و سلاست خود میتواند حتی در تربیت یک نسل موثر باشد. این در حالی است که محتواهای هنری متعددی که واگویی هویت تاریخی و فرهنگی ما است تنها در داخل مرزهای کشور متوقف مانده و مسیری برای ارائه خود بر روی صحنههای جهانی ندارد اما تجربههای انفرادی هنرمندان نشان میدهد نه تنها به لحاظ تخصص و حرفهای گری و زیبایی نگری بلکه به لحاظ توانمندی در تاثیرگذاری نیز حرف برای گفتن دارند. باشد که اپرای عاشورا و تولیدات موفق هنری دیگر، زمینه ساز حمایت از هنرمندان در مجامع جهانی با رویکرد معرفی هویت فرهنگی و تاریخی باشد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/