مدیر غرفه ایران در نمایشگاه بلونیا، در نمایشگاه کتاب تهران شرکت نمیکند/ گزارش فریده خلعتبری از نمایشگاه بلگراد
فریده خلعتبری، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، تجربه حضور در غرفه ایران در نمایشگاه کتاب بلونیا را، تجربهای رضایتبخش خواند و غرفه ایران را به نگینی درخشان در این نمایشگاه تشبیه کرد. او همچنین ضمن بیان نارضایتی از شرایط برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در شهر آفتاب، از شرکت نکردن نشر شباویز در بیست و نهمین دوره از این نمایشگاه خبر داد.
نمایشگاه کتاب بلونیا، با توجه به حضور مشترک شما در غرفه ایران، باید تجربه خاصی برای شما بوده باشد. همچنین سپردن مسئولیت اداره این غرفه به شما.
همانطور که میدانید، امسال، سالِ اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و اولین بند سیاستهای کلی آن، بر مشارکت دادن آحاد مردم در امور اقتصادی تاکید دارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این حوزه، اقدام به فعالیت کرده است و به همین دلیل، امسال نشر شباویز برای اداره غرفه ایران در نمایشگاه بلونیا انتخاب شد.
این انتخاب البته بازتابهای متفاوتی در برخی رسانهها داشت و عدهای به آن انتقاد داشتند.
اما من فکر میکنم این انتخاب، انتخاب درستی بود. اولا نشر شباویز 15 سال پیاپی در نمایشگاه بلونیا شرکت داشته که سابقه قابل توجهی به شمار میآید. همچنین چهار بار دریافت جایزه بلونیا، سابقه واگذاری بیش از 1200 رایت کتاب به ناشران خارجی، انتشار کتابهای شباویز با چندین و چند زبان در کشورهای مختلف و اخذ دهها جایزه ملی از دیگر سوابق نشر شباویز به شمار میآید که میتواند درستی انتخاب ارشاد را تایید کند.
چه شد که شما این پیشنهاد را پذیرفتید؟
من با وجود اینکه همیشه به حضور مستقل در نمایشگاههای مختلف تمایل داشتهام، این تصمیم را پذیرفتم. انگیزهام این بود که میشود نشان داد تواناییهای نشر ایران بیشتر از سطحی است که پیش از این غرفه ایران در بلونیا به تصویر کشید. به عبارت دیگر تنها هدف و انگیزه من، نشان دادن تواناییهای نشر ایران بود.
و فکر میکنید این اتفاق افتاد؟
بله؛ قطعا! اتفاقهایی در غرفه ایران رخ داد که گفته من را تایید میکند. مثل برگزاری 56 قرار با ناشران و آژانسهای ادبی، واگذاری 340 عنوان کتاب ایرانی به درخواست ناشران مختلف جهان و تمایل ناشران به بررسی 500 عنوان کتاب که قطعا بسیاری از آنها به درخواست حق نشر منجر خواهد شد، جمعیت انبوه بازدیدکنندگان در ایام نمایشگاه، حضور تصویرگران خارجی و ارائه نمونه کار در غرفه ایران که از سوی خانم هدایی مورد بررسی قرار میگرفت، حضور ماتئو سالوینی نماینده پارلمان ایتالیا در غرفه و... همگی نشان از موفقیت آمیز بودن حضور ایران در این نمایشگاه بودند؛ آنقدر که بگویم غرفه ایران در این دوره از نمایشگاه بلونیا، مانند نگینی درخشید.
این را هم بگویم که تقدیر و اعطای تندیس جایزه قلم زرین بلگراد به خانم ژیلا هدایی –تصویرگر- در غرفه ایران انجام شد که اتفاق فوقالعادهای بود و مورد توجه رسانهها نیز قرار گرفت. همچنین مراسم روز ایران نیز با استقبال فراوانی برگزار شد و بسیاری از ناشران و اهالی قلم خارجی در آن شرکت کردند.
ملاقات با ناشران خارجی و مذاکرات چطور پیش رفت؟
آنقدر خوب که با وجود اینکه معمولا در ایام نمایشگاه، قرارداد واگذاری نشر بین ناشران برگزار نمیشود –ناشران بعد از بررسی کتابهای مورد نظرشان، بعد از اتمام نمایشگاه درخواست خرید رایت کتاب را میدهند- 4 قرارداد واگذاری حق نشر برای 4 کتاب ایرانی با ناشرانی از کشورهای آلمان، دانمارک و کره امضا شد. تا آنجا که خاطرم هست کتابهای «دوست مردم شهر» نوشته مهدخت کشکولی با تصویرگری امین حسنزاده، «پرنده گیج» و «قاصدکها چهکارهاند» نوشته کامبیز کاکاوند از جمله آنها بودند.
حضور ماتئو سالوینی نماینده پارلمان ایتالیا در غرفه ایران نیز با توجه به پیشینه مواضع این نماینده، خبرساز شد.
بله. روز قبل از بازدید این نماینده، عدهای به غرفه ما میآمدند و از کم و کیف حضور ایران در نمایشگاه میپرسیدند. روز بعد که سالوینی به غرفه ایران آمده، متوجه شدیم که همراهان ایشان داشتند غرفه ایران را برای حضور این نماینده، بررسی میکردند. جالب است که سالوینی که گویا چندان هم اهل فرهنگ و هنر نیست، فقط و فقط به غرفه ایران آمد و بعد از اتمام بازدید، از نمایشگاه رفت.
بازدید این نماینده از غرفه ایران به نظرم پیام انتخاباتی خاصی داشت؛ آنچنانکه او میخواست با این کارش نشان بدهد تنها با حضور اتباع خارجی ناکارآمد و سربار در کشور ایتالیا مشکل دارد، نه فعالان فرهنگی و اقتصادی خارجی. برخورد خوبی هم در حین بازدید داشت. کمی از شرایط نمایشگاه و کتابهای پرفروش پرسید و ما هم دو کتاب به او هدیه دادیم که یک از آنها، «کتاب کوچک عشق» از نشر حوض نقره بود که در فروردین ماه در لیست کوچک جایزه زیباترین کتاب جهان قرار گرفته بود.
همانطور که میدانید بیستونهمین نمایشگاه کتاب تهران در آستانه برگزاری است و ناشران این روزها حضور خود را در این نمایشگاه که امسال در شهر آفتاب برگزار خواهد شد، تدارک میبینند. آیا خبر شرکت نکردن شما در این نمایشگاه صحت دارد؟
بله. من در این دوره ثبت نام نکردم و شرکت نخواهم کرد؛ چرا که شرایط برگزاری این دوره از نمایشگاه به هیچ عنوان مورد تایید من نیست.
پیش از این در گفتوگویی که با شما داشتیم، نسبت به محل برگزاری این نمایشگاه انتقاد داشتید.
درست است. در هیچ جای دنیا نمایشگاه کتاب را کیلومترها دورتر از مرکز شهر برپا نمیکنند. نمایشگاه بلونیا، فرانکفورت، تایپه، زاگرب، بلگراد، مسکو، دوحه، لندن و... همه در مرکز شهر برپا میشوند اما با تصمیم برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب، این نمایشگاه به بیرون از شهر تهران انتقال پیدا کرده که قطعا تاثیر منفی واضحی روی حجم بازدیدکنندگان خواهد داشت و از طرف دیگر حمل و نقل و انتقال روزانه کتاب برای ناشران را دشوار خواهد کرد.
ساعت تعطیلی ادارهها و شرکتها یا 16 است و یا 17. زمانی که نمایشگاه در مصلا بود، علاقهمندان میتوانستند بعد از تعطیل شدن، حداقل یکی دو ساعتی را به نمایشگاه بیایند و کودکان خود را به بخش کودک و نوجوان بیاورند اما با این انتقال، عملا امکان بازدید خانوادهها در روزهای غیر تعطیل، گرفته میشود.
از همه بدتر این است که با وجود این جابهجایی، ناشران کودک و نوجوان همچنان –مانند دورههایی که نمایشگاه کتاب تهران در مصلای تهران برگزار میشد- زیر چادر خواهند بود و جالبتر آنکه همان پولی را از ما مطالبه کردند که در مصلا پرداخت میکردیم. من همیشه به دو مساله اعتراض داشتم؛ اولی اینکه چرا بخش کودک و نوجوان باید همیشه زیر چادر باشد و دوم اینکه چرا با این وجود، ناشران کتاب کودک باید همان قدر اجاره غرفه بدهند که ناشران زیر سقف؟ و حالا با وجود این جابجایی و از دسترس خارج شدن نمایشگاه کتاب، باز هم میزان اجاره بهاء غرفهها برای ما همان مبلغ سابق درنظر گرفته شده است!
بنابراین این تصمیم به آن دلیل گرفته شده که شما معتقدید شهر آفتاب نمیتواند انتظارات شما را از نمایشگاه کتاب تهران برآورده کند؟
دقیقا. ببینید؛ یکی از اهداف اصلی من برای حضور در نمایشگاه کتاب، گفتوگو با مخاطبان بالقوه و همچنین صحبت با مخاطبان بالفعل خود برای شنیدن نقدها و ارتقای سطح آثار نشر شباویز است. وقتی میبینم این انتظار در مصلا هم چندان برآورده نمیشد و در شهر آفتاب، این امکان کمرنگتر هم میشود، حضور در این نمایشگاه را به نفع شباویز نمیدانم.
از طرف دیگر، دیگر از زیر چادر بودن خسته شدهام... از زمین سخت و پر گرد و خاک خسته شدهام... از زیرچادر بودن و اجاره بهای برابر با زیرسقفیها خسته شدهام... اینها همه تبعیض است و من از این همه تبعیض، خسته شدهام.
گفتوگو از هادی حسینینژاد
انتهای پیام/