محله هرندی هنوز تا پاک شدن کامل فاصله دارد/ لالهها در هرندی جای سرنگ روییدهاند
گروه اجتماعی، الهه خانی: ساعت 7 صبح روز چهارشنبه(25فروردین) را نشان میدهد و باران بهاری هم بیوقفه میبارد که همراه با سایر خبرنگارن برای بازدید از محله هرندی و مرکز بهاران وارد این محله میشویم. محلهای که شهرداری به کمک سایر ارگانها برای پاکسازی آن از معتادان تلاش زیادی به خرج دادهاند تا حد ممکن چهره این محله را روتوش کرده باشند.
امروز همانطور که باران چهره شهر را از غبار میشوید، چهره این محله نیز از معتادان تا حدودی شسته شده است. در حین بازدید از محله هرندی اولین چیزی که جلب توجه میکند پارک معروف حقانی است، پارکی که تا همین چند ماه پیش به محله بروبیا برای معتادان تبدیل شده بود اما طی هفتههای گذشته بنا بر ادعای ساکنان این محل رفتوآمد معتادان در این محل به شدت کاهش پیدا کرده است، هر چند که هنوز هم در ساعاتی از شبانهروز معتادان در این محله و پارک به وضوح دیده میشوند.
شاید همین کاهش رفتوآمد معتادان در پارک حقانی است که سبب شده است تا لالههای زیبایی که شهرداری جای پایپ و سرنگ در این پارک کاشته، خیره کننده به نظر برسند و نگاه هر رهگذری را به خود جلب کنند.
مقصد اول بازدید از مدرسه "صبح رویش" است. مدرسهای که کودکان کار در مقطع ابتدایی در آن مشغول به تحصیل هستند. سید محمدحسن داوودی، مدیر مجتمع صبح رویش با بیان اینکه این مدرسه از مهرماه امسال با همکاری و مشارکت شهرداری تهران آغاز به کار است، میگوید: «این مدرسه کاملا مخروبه بود اما ما توانستیم این مدرسه را بازسازی کنیم و شرایطی را فراهم کردیم تا دانشآموزان بدون اجبار در این مدرسه مشغول به درس خواندن شوند.»
او با اشاره به اینکه همه این کودکان با اشتیاق پا به این مدرسه میگذارند، اضافه میکند: «استفاده از شیوه آموزشی متفاوت اما منطبق بر اصول آموزش و پرورش باعث ماندگاری دانشآموزان در این مدرسه شده است.»
به گفته مدیر مجتمع صبح رویش دانشآموزان این مدرسه کیف یا کتابهایشان را به خانه نمیبرند و تمام تکالیف خود را نیز در مدرسه انجام میدهند.
مقصد بعدی مجتمع بهاران است. مکانی که بنا به گفته فرزاد هوشیار، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، این خانه میان راهی است برای معتادانی که امروز پاک شدهاند و قصد بازگشت مجدد به زندگی را دارند.
هوشیار با بیان اینکه اعتیاد بزرگترین عامل کارتنخوابی در کشور است، میگوید:« در ابتدا یکی از مجموعههای بهاران به صورت پایلوت در منطقه 9 آغاز به کار کرد و قصد داریم تا پایان سال، 45 مرکز بهاران دیگر با ظرفیت 4000 هزار نفر در سطح پایتخت افتتاح کنیم.»
او با بیان اینکه هر کدام از این مراکز دارای ظرفیت 80 تا 150 نفری هستند، میگوید: «این مراکز دارای محلی برای اسکان، سرویسهای بهداشتی، کتابخانه، سالن نمایش و محلی برای کارآموزی هستند. قرار است در منطقه 12، چهار مرکز بهاران و در مناطق دیگر 2 مرکز بهاران ساخته و افتتاح شود.»
هوشیار با بیان اینکه مراکز بهاران محلی برای اصلاح رفتار مناسب است، اضافه میکند: «این مراکز باید به صورت خودگردان اداره شوند و البته امروز نیز در اداره این مراکز از کمکهای مردمی استفاده میشود و فردی از کمیته اجتماعی هر منطقه بر نحوه اداره هر مرکز نظارت میکند.»
او با بیان اینکه هماکنون 14 مرکز بهاران در سطح شهر فعال است، میگوید: «در تمام این مراکز مددکاران و پزشکان به افراد مستقر خدمات ارائه میدهند. همچنین برای بانوان پایتخت دو مرکز بهاران در نظر گرفته شده که یکی از آنها بهتازگی افتتاح شده است.»
وارد مرکز بهاران منطقه 12 که میشویم بهداشت و نو بودن تجهیزات بیش از هر چیزی به چشم میخورد. مددجویان با لباسهای یکدست سورمهای در پشت میزهای 10 نفره مشغول صرف صبحانه هستند. همگی سر به حال میرسند اما رنگ رخساره نشان میدهد روزگار سختی را پشت سر گذاشتهاند. از یکیشان میپرسیم «این صبحانه و شرایط امروز به شما اختصاص داده شده یا روال هر روز است؟» که میگوید:« نه ما هرروز در اینجا برنامه مشخصی داریم و به همین سبک به ما رسیدگی میشود.»
شنیدهاند که شهردار تهران قرار است به دیدارشان بیاید و از این موضوع ابراز خرسندی میکنند. شهردار که میرسد بازدیدش را از سالنهای غذاخوری آغاز میکند و سر یکی از میزها در کنار مددجویان مستقر میشود و به گپوگفت با آنها میپردازد. شهردار از شرایط و امکانات بهاران میپرسد و کسی از امکانات ابراز نارضایتی نمیکند.
در طبقات بالاتر این مراکز کارگاههای کارآموزی و اتاق بهداشت به چشم میخورد. در سالنهای کارآموزی مردان با دقت مشغول به کار هستند یکی خیاطی میکند، گروهی مشغول به سرهمبندی رابطهای برق هستند. خلاصه هر کسی مشغول به کاری است.در یکی از اتاقها چشممان به مردی میخورد که سنتور مینوازد. آنقدر زیبا و حرفهای مینوازد که فراموش میکنیم مردی که دستهایش هنرمندانه بر سیمها فرود میآید قبلا درد اعتیاد کشیده است. یکی میپرسد:« چند سال است که سنتور میزنی؟» و مرد پاسخ میدهد:« چهل سال»
بازدید شهردار که به پایان میرسد از مرکز خارج میشویم. باران هنوز میبارد، درست کنار پارک حقانی یک مرد معتاد با لباسهای کهنه مشغول چرت زدن است به نظر می رسد هرندی برای زنده شدن به چیزی بیشتر از جمع آوری معتادان و زیرسقف بردن آنها نیاز دارد.
انتهای پیام/