دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 اسفند 1394 - 20:58
دکتر مجید رضاییان

رسانه‌ها و فضای مجازی، انتخاباتی را که برخی نمی‌خواستند رقابتی شود، رقابتی کردند

انتخابات پیش رو در ایران با همه معادلات پیچیده و سازوکارهای عرصه سیاسی آن از نظر ارتباطاتی بسیار حائز اهمیت می‌تواند باشد. شاید بتوان گفت انتخابات پیش‌رو برای نخستین‌بار انتخاباتی خواهد بود که در آن یکی از اهرم‌های تاثیرگذار در آن فضای مجازی خواهد بود.
کد خبر : 69710

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، دکتر مجید رضاییان، بنیانگذار روزنامه ایران و استاد دانشگاه در دانشکده خبر و مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها درباره نقش فضای مجازی در انتخابات پیش‌روی کشور به گفت‌وگو کرده است که متن کامل آن بدین شرح است:


روزهای منتهی به انتخابات یکی از دوره‌های خاص در هر جامعه‌ای است که در آن جامعه به تامین خوراک خبری و تحلیلی برای شناخت بیشتر نامزدهای انتخاباتی نیاز دارد. در دنیای امروز این نیاز هنگامی که توسط رسانه‌های رسمی مانند صداوسیما آنچنان‌که باید تغذیه نمی‌شود این خوراک خبری توسط رسانه‌های مجازی و غیررسمی تامین می‌شود. تحلیل شما از این شرایط به چه شکل است؟
یکی از مواردی که کاستلز در سه‌گانه نظریه شبکه‌های اجتماعی خود مطرح می‌کند، کارکرد اطلاع‌رسانی این شبکه‌ها است که کاملا جنبه اجتماعی دارد. در اتفاقاتی مانند انقلاب تونس و مواردی مانند فوت مرحوم پاشایی در ایران این موضوع اثبات شد. امروز نیز این کارکرد در انتخابات سال ۹۴ به‌وضوح قابل‌رویت است. مردم خبرهای موردنیاز خود را از طریق سایت‌ها که ما آن را وب‌یک می‌نامیم و نیز انتقال آن به شبکه‌های اجتماعی که وب دو نام دارد کسب می‌کنند. اخبار انتخاباتی امروزه از طریق موبایل‌ها به‌راحتی در میان جامعه ردوبدل می‌شود. به عبارتی قدرت شبکه‌های اجتماعی درزمینه اطلاع‌رسانی در برابر رسانه‌های رسمی که صرفا یک گفتمان را حمایت می‌کنند و حاضر نیستند فضای رقابتی در عرصه انتخابات را منعکس کنند نشان می‌دهد. این دوره از انتخابات از نگاه ارتباطاتی ازاین‌جهت حایزاهمیت است که شبکه‌های مجازی قدرت انحصارگری خبری رسانه‌های رسمی را شکسته‌اند. در کنار این موضوع، حضور آگاهانه مردم نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. جالب است که در این مدت ما میزان کمتری از شایعه را در شبکه‌های اجتماعی مشاهده می‌کنیم و سعی می‌شود که خبرهای دقیق‌تر و صحیح‌تری منتشر شود. به عنوان‌مثال اگر حزب خاصی کاندیدایی را در یکی از شهرستان‌ها دارد آنچه منتشر می‌شود اطلاعیه‌ای رسمی همراه با امضا و مصاحبه‌ای با یک سایت یا خبرگزاری خصوصی معتبر است که این خبر موثق به وب دو منتقل می‌شود و در این فضا دست‌به دست می‌چرخد. در این انتخابات برای نخستین بار شاهد پیوند وب یک و وب دو یا بهتر بگویم شاهد پیوند رسانه‌های رسمی معتبر در وب‌یک یعنی سایت‌های رسمی بخش خصوصی با وب‌دو یعنی شبکه‌های اجتماعی هستیم و این موضوع اتفاق جالبی است که مانند یک آزمایشگاه خبری خودش را نشان می‌دهد و به‌زودی آثار مثبت آن را خواهیم دید.
در کنار پیامدهای مثبت شبکه‌های اجتماعی، آسیب‌هایی همچون عدم پایبندی به منبع موثق در فضای مجازی امکان شیوع شایعه در جامعه را بیشتر نمی‌کند؟
در زمینه انتخابات ازآنجایی‌که خود من مشغول رصد فضا هستم و آن را مطالعه می‌کنم خوشبختانه خود کاربرها در مقابل شایعات واکنش نشان می‌دهند و فقط به خبرهای رسمی‌ای که از وب یک به وب دو منتقل شده است اعتماد می‌کنند.
جایگاه روزنامه‌ها در میان صداوسیمایی که تریبون رسمی گروهی خاص و فضای مجازی که تازه‌واردهای عالم رسانه هستند و هنوز کارکرد دقیق آنها در موقعیت‌هایی همچون انتخابات مشخص نشده است را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روزنامه‌ها در این میان نقش بسیار قدرتمندی را ایفا می‌کنند و به نظر من روزنامه‌ها به جایگاه اصلی خود در این رویداد بزرگ انتخابات اسفند ۹۴ برمی‌گردند. بسیاری از خبرهایی که در رسانه‌های اجتماعی دست‌به دست می‌شود مصاحبه‌ها و گزارش‌های همین روزنامه‌ها است. امروزه بازدید برخی از مطالب مطبوعات، به‌خصوص مطالب روزنامه‌های بخش خصوصی در شبکه‌های اجتماعی از میزان تیراژ همان روزنامه بیشتر می‌شود. این اتفاق بسیار مثبتی است. اگر بخواهم اسم ببرم می‌توان گفت برخی مطالب روزنامه‌هایی مثل شرق یا اعتماد در فضای اجتماعی بیننده‌های بسیاری دارد. جریان‌های رسانه‌های خبری غالب و رسمی نیز در شبکه‌های مجازی فعال هستند و حضور دارند اما به دلیل یک‌سویه بودن جهت‌گیری‌های آنان از سوی رسانه‌های مجازی که ضدمطالب یک‌طرفه است مورد توجه زیادی قرار نمی‌گیرد. فضای مجازی فضای رقابتی‌ای را به وجود آورده که واکنش‌های بیرونی و واقعی آن کاملا مشهود است.
برای فیس‌بوک به عنوان یک رسانه خاص در این میان نقشی قائل هستید؟
فیس‌بوک زمانی کشوری بسیار بزرگ بود که امروزه در فضای مجازی تبدیل به جزیره‌ای دورافتاده شده است. نه تنها فیس‌بوک در حالت کلی شبکه‌های اجتماعی موبایلی جای همه شبکه‌های اجتماعی غیرموبایلی را گرفته است.
به عنوان یک صاحب‌نظر در حوزه ارتباطات اگر بخواهید مدلی ارتباطی برای جریان‌های خبری در دوران انتخابات در فضای مجازی اسم ببرید کدام یک از آنها خواهد بود؟
آنچه امروزه در این فضا می‌بینیم تلفیقی است از مدل خوانش مخاطب و نیز مدل مخاطب فعال با نظریه کاستلز درباره شبکه‌های اجتماعی. امروزه می‌بینیم که این دو نظریه در شبکه‌های اجتماعی اتفاق می‌افتد. در بحث خوانش نوعی از ارتباط دوطرفه در حال اتفاق است و در بحث نظریه کاستلز نیز به این شکل است که در این فضا بحث انتقال در حال صورت گرفتن است به این شکل که یک کاربر خبری را در شبکه‌های اجتماعی‌ای که عضو است منتقل و منعکس می‌کند. ممکن است من خبری را در یک گروه ۸۰۰ نفره ببینم؛ یعنی با ۸۰۰ نفر در تعامل هستم. از سوی دیگر در همان گروه هر کدام از افراد در گروه‌های دیگری عضو هستند که من نیستم، بنابراین شبکه‌های اجتماعی عملا تحقق این نظریه کاستلز را به ما نشان می‌دهند.
در این میان برای صداوسیما در میان دیگر رسانه‌ها چه جایگاهی قائل هستید. امروزه آیا هنوز نظر صداوسیما خریدار دارد یا از میزان تسلط آن کم شده است؟
هر چقدر که مخاطبان و شهروندانی که قرار است رای بدهند شکل سنتی‌تری داشته باشند و در شهرستان‌ها یا توابع آن باشند که تعامل کمتری با شبکه‌های اجتماعی دارند، بیشتر تحت تاثیر تبلیغات بیرونی و صداوسیما هستند. از سوی دیگر در همان شهرستان‌ها نیز جریان‌های دیگری که وارد کارزار انتخابات شده‌اند مانند اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان اگر نامزدی داشته‌اند یا از نامزدی حمایت کرده‌اند این حمایت تاثیر بالایی داشته است. مردم ایران همیشه ثابت کرده‌اند که دوست ندارند گفتمان غالب را بپذیرند و گفتمانی که منتقد است را بیشتر می‌پذیرند. بااین‌وجود صداوسیما نیز حضور دارد و تاثیر خود را می‌گذارد اما نکته‌ای که در این میان مهم است این است که صداوسیما خودش تمایلی به ایجاد فضای رقابتی ندارد، درحالی که اگر خود صداوسیما تمایل داشت فضای رقابتی را به وجود بیاورد، مناظره‌ها را تقویت می‌کرد، به همه جریان‌ها اجازه استفاده از تریبون خود را می‌داد، منظورم وقت رسمی‌ای که به همه نامزدها داده می‌شود نیست. این موضوع بخش کوچکی از این سهم است. منظور من بیشتر این است که گفتمان حاکم بر فضای صداوسیما اگر گفتمانی بی‌طرفانه می‌بود و فضای رقابتی‌ای را ایجاد می‌کرد، این بهترین فرصت برای صداوسیما بود تا اعتبار کاهش‌یافته خود به عنوان یک رسانه را مجددا برگرداند چون رسانه‌ای که جناحی عمل می‌کند اثر چندانی ندارد اما اگر رسانه‌ای ملی باشد بدون شک تاثیرگذار خواهد بود.
تا قبل از ظهور رسانه‌های مجازی صدای کاندیداهای مستقل و کسانی که رسانه‌ای مثل روزنامه نداشتند خیلی شنیده نمی‌شد اما امروز هر کاندیدا می‌تواند از راه‌های مختلف از جمله کانال‌های تلگرامی صدای خودش را به گوش مخاطب برساند. به نظر شما رسانه‌های مجازی چقدر می‌توانند در چندصدایی بودن انتخابات نقش داشته باشند؟
امروزه رسانه‌ها از یک‌سو و شبکه‌های اجتماعی از سوی دیگر، چراکه ما شبکه‌های اجتماعی را اطلاع‌رسان می‌دانیم نه رسانه؛ دست‌به دست هم داده‌اند و در فضایی که با رد‌صلاحیت‌های گسترده می‌خواست رقابتی نباشد، فضا را به یک فضای رقابتی بسیار سالم و منطقی تبدیل کرده‌اند. کشور ما به تعبیر هابر ماس به گفت‌وگو نیاز دارد. هابر ماس می‌گوید: گفت‌وگو گوهرینی دارد، گوهرین گفت‌وگو تبادل معنا است، تبادل معنا می‌تواند باعث اتفاق افتادن تفاهم باشد و تفاهم آن چیزی را رقم می‌زند که ما آن را توافق می‌نامیم و توافق به عنوان الگویی برای رفتار اجتماعی تلقی می‌شود. تئوری فضای عمومی و نیز کنش متقابل هابر ماس ریشه در گفت‌وگو دارد. امروزه کشور ما به نگاه هابر ماسی و گفت‌وگویی نیاز دارد، به نگاه گفت‌وگوی منطقی و تبادل معنا نیاز دارد و این اتفاق در نهایت اعتدال، عقلانیت و برخورد سالم دارد اتفاق می‌افتد؛ اما ای‌کاش ما هم، شاهد حضور کاندیداهای بیشتری می‌بودیم و هم اینکه صداوسیما، فضای بی‌طرفانه و رقابتی‌تری را ایجاد می‌کرد. ولی درعین‌حال، رسانه‌ها تلاش می‌کنند در کنار شبکه‌های اجتماعی این فضای عقلانی و اعتدال‌گرایانه را ایجاد کنند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب