برندهای معروف پوشاک دنیا به عناصر هنری مشرقزمین روی آوردهاند/ عرضه هنرهای سنتی را کاربردی کنیم
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سرعت تغییر و تنوع محصولات درحوزه کیف و کفش و پوشاک در دنیا بسیار بالا است. در چنین فضایی، تولیدکنندگان داخلی به واسطه موانع مختلف از همراهی با بازار جهانی این محصولات عقب افتاده است.
در دو دهه اخیر گرایش به مدهای جدید و فراگیر در بازار داخلی با افزایش همراه بوده است. هر چند که پیروی از مد پدیده جدیدی نیست اما اینکه تولیدکننده دغدغه ارائه ایده نویی برای زنده ماندن و عرض اندام در بازار رقابت را داشته باشد، در ایران شاید چندان عمر دور و درازی ندارد.این دغدغه از آنجا میآید که با وجود نیازمندی به تولیدات جدید، متقاضی بازار داخلی را خالی از تنوع و کیفیت ارزیابی میکند.
از سوی دیگر با وجود این که محدودیتهایی برای واردات اجناس خارجی وجود دارد، اما ورود غیرمجاز پوشاک بخش قابل توجهی از کالاهای قاچاق را تشکیل میدهد. به گونهای که البسه ترک و کیف و کفش و سایر اجناس چینی در هر ویترین و هر مغازهای یافت میشود. سوال این است که در مقابل تغییرات قابل توجه تقاضای کالا، بازار داخلی تا چه حد قادر به عرضه تولیدات متنوع بوده تا علاوه بر اینکه هویت فرد در جامعه در لباس بیگانه به فراموشی گرفتار نشود و همچنین نیازی به کشورهای دیگر برای یک دست کت و شلوار یا یک کیف زنانه نباشد؟
در پاسخ به این سوال گروهی از تولیدکنندگانی که سالها در تقلا برای کسب سهم مناسب از بازار رقابت بودهاند و از صفر تا صد تولید را دنبال کردهاند، اظهارات قابل توجهی دارند. زهرا سالارکیا فارغ التحصیل کارشناسی ارشد از دانشگاه هنر تهران از جمله تولید کنندگان نسل جوانی است که در حوزه صنایع دستی در زمینههای چاپ سیلک، ساخت جواهرات رزینی و بافتهای سنتی تجربیات مختلفی داشته و در هر کدام طبعآزمایی کرده است. وی که اخیراً نامزد دریافت طاووس زرین از یازدهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر در بخش کیف و کفش شده است در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا از تلفیق صنایع دستی و تولید کیف میگوید.
به نظر میرسد افراد موفق در بازار تولید کیف و کفش به واسطه تنوع تولید باید ایده متمایزی داشته باشند. شروع کار شما از کجا بود؟
در همه این سالها سعی کردم در کنار تحصیل، تجربیات مختلفی در زمینه بافتهای سنتی داشته باشم با این وجود از آنجایی که تحصیلات دانشگاهی من در این زمینه است بیش از هر چیز تمرکزم بر تئوری و تحقیق در این رشته بود. پس از آن به این نتیجه رسیدم به عنوان پروژه نهایی دوره کارشناسی به نوآوری و احیای چنتههای ایل قشقایی و کاربرد آن به صورت انواع کیف زنانه در زندگی امروزی بپردازم. در این زمینه دغدغهام تولید کارهای عملی هم راستا با تحقیقات دانشگاهی و احیا دست بافتههای سنتی در زندگی مدرن امروزی است. به گمانم در این حوزه بیش از هر چیز به تحقیقات سازمان یافته و میدانی و جمع بندی اطلاعات مربوط به نقوش و نوع بافت و دلایل به وجود آمدن آنها و تطبیق آن با عقاید محلی و بومی نیازمندیم.
جرقه اولیه از دوران کاردانی که در شهر کاشان مشغول تحصیل بودم شکل گرفت. با بافندهها از نزدیک آشنا شدم کارهایشان را دیدم و همیشه در ذهنم بود که این فرشها به غیر از مفروشکردن منازل میتواند کاربرد های دیگری داشته باشد که در دسترس عموم افراد جامعه قرار بگیرد.به این نتیجه رسیدم جای تولیدات بومی در حوزه صنایع دستی خالی است.آن هم آثاری که به شکل اصیل تولید شوند و نه محصولاتی که با تقلید ناشیانه و کپی و با مواد نامرغوب عرضه شدهاند.
اغلب فعالان این حوزه از ضعف حمایتها میگویند. برای شکل دادن به ایدهتان چه کسی شما را حمایت کرد؟
در دانشگاه و در دوره کارشناسی این امر به وقوع پیوست. برخی اساتید و درکنار آن تولید کنندگان بومی در مسیر تحقیقات میدانی کمک بسیاری کردند تا ایده من شکل بگیرد. اما موانع سر راه بیش از هر چیز هزینههای هنگفت برای تولیدات وسیع کارگاهی است.
البته تلاش کردم با موانع اولیه کار متوقف نشوم. سرمایه اولیه در حد تهیه مواد اولیه برای ارائه کار عملی برای پروژه پایان نامه کارشناسی بود پس از آن برای سفارشات مختلف یا کارهای نمایشگاهی سرمایه از سود همان سفارشات تامین میشد و در نمایشگاههای هفته صنایع دستی و همچنین استفاده از غرفههای پارک قیطریه و یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر شرکت کردم.
به اعتقاد شما چرا با وجود تکثر تولید ما قادر به رقابت در بازار جهانی نیستیم؟
در مجموعههای مطرح دنیا اتفاقات جالبی خصوصا در سالهای اخیر رخ داده است که از آثار کلاسیک و فولکور در مجوعههای کیف و کفش خود استفاده میکنند. برای مثال برند معروف Dolce&cabbana در آخرین کالکشن خود به طرحهای کلاسیک دوره رنسانس رجعت کرده و آثاری با رنگهای تند و طرحهای شلوغ و اثر گذار مرتبط با همان دوره تولید کرده است. در سالهای اخیر، طرحهای شرقی و خاورمیانهای در اغلب برندهای معروف دنیا از آثار پرطرفدار بوده است و این برندهابه عناصر هنری مشرقزمین روی آوردهاند. ما در حوزه پوشاک، شاهد نمونههای جالبی از طرحهای برگرفته از معماری ایرانی اسلامی، بافت سنتی و فولکور شرقی و آثار باستانی همینمناطق در طراحی و تولید مجموعههای معروف بودهایم. اما برای رقابت بهتر لازم است ما نیز با سرمایهگذاری بر روی آثار بومی خود به رشد و شکوفایی آن کمک کنیم.
از طرفی جوانان برای خرید تولیدات خارجی سراغ طرحها و یا آثار مینیمال و مدرن میروند پس این موضوع نشان میدهد ما فضای خوبی برای تولید آثاری با طرحهای بومی و جایگزینی آن با نمونه های خارجی داریم ولی در این خصوص باید به طراحی آثار دقت کرد.
در دستبافتههای سنتی ما معمولاً از طرحهای بسیار شلوغ استفاده میشود که خیلی مطابق سلیقه جامعه مدرن امروزی نیست. همچنین مواد اولیه کیفهای عشایری یا همان چنته، معمولاً از پشم گوسفند است که بیشتر در دسترس عشایر آن منطقه قرار دارد. در نتیجه، این دستبافتهها برای افراد غیرعشایری و شهرنشین زمخت و سنگین به نظر میآید. تولیدکنندگان باید فرشها و سایر دست بافتههای سنتی را به صورت کاربردیتر وارد زندگی امروزی کنند؛ در انتخاب طرحها و همچنین نوع مواد اولیه از مواد مرغوب که لطیفتر و سبکتر هستند استفاده شود و همچنین در فرم کیفها باید خلاقیت و ایده در کنار هم باشند.
به اعتقاد شما تبلیغات تا چه حد گرایش به تولیدات بومی را بهبود بخشیده است؟
تا چند سال گذشته مردم نسبت به خرید نمونههای بومی علاقهای نداشتند. با این حال تبلیغات و فضای مجازی و فعالیت برندهای مختلف داخلی در این فضا که مخاطبین بسیاری دارد سبب شد که تولیدات سنتی و یا آثار بومی با الهام از نمونههای سنتی و محلی در میان مردم با اقبال زیادی مواجه شود. بنابراین فرصت برای تولیدات در این حوزه فراهم است؛ اما نیاز به تولیدات خلاقانهتر،فکر شدهتر با طراحیهای به روز و کاربردی مناسبتر با توجه به سلیقه جامعه در کنار استفاده از طرحهای بومی و سنتی دیده میشود تا بتوان تحرک و پویایی بیشتری در این فضا ببینیم. نقش رسانههای جمعی در کنار حمایتهای نهادهای مربوطه مانند وزارت میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در توسعه و ترویج این حوزه بسیار موثر است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/