لاجوردی: فیلم مرا با فیلمهایی که در کافهها ساخته میشوند، قیاس نکنید/ جانمان را کف دستمان گرفتیم
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در ابتدای این نشست عباس لاجوردی با بیان اینکه پیش از این هم مستندی درباره حوادث سوریه ساخته بودم، گفت: «عدهای دوست دارند به این اتفاقات از نگاه مستند و عدهای دیگر از نگاه سینما نگاه کنند. اتفاقی که در فرانسه افتاد، همه ما را ناراحت کرد اما به نظرم در کشور ما آن طور که باید به مسائل سوریه پرداخته نشده است.»
وی افزود: «به عنوان یک انسان دوست داشتم از نگاه خودم به این اتفاقات نگاه کنم. زمانی که برای ساخت مستند به سوریه رفته بودم ناراحتیها و گرفتاریهای مردم را از نزدیک مشاهده کردم. قصههای آدمهای آسیبدیده را دنبال کردم مانند خانوادهای که سر پدرشان را بریده بودند و... همه این قصهها پتانسیل فیلم شدن را داشتند.»
کارگردان فیلم«جشن تولد» ادامه داد: «بعد از نوشتن طرح اولیهام، آن را به آقای زمانی سپردم. او نویسنده جوانی است که پیش از این کاری از او خوانده بودم و دوست داشتم.همزمان با شروع نگارش فیلمنامه، پیش تولید فیلم را هم شروع کردیم، اما خیلی زود متوجه شدیم که بودجهای نداریم. هیچ سازمانی به من کمک نکرد و اغلب آنها به من میگفتند تو مستندساز هستی. بدون این که توجه داشته باشند مستندسازی پایه سینمای داستانی است. تا این که آقایان فاتح و نوری به کمک من آمدند.»
وی ادامه داد: «در سوریه تنها کسی که از ما حمایت کرد، سفیر سوریه بود که نگاه بسیار فرهنگی و هنری به مسائل داشت و دیشب هم برای تماشای فیلم به برج میلاد آمده بود. بودجه ما بسیار کم بود و اکثر افراد زمانی که میشنیدند کار در سوریه ساخته میشود به خاطر حفظ جانشان خداحافظی میکردند و عده دیگری هم بودند که دستمزدی دو برابر آنچه در ایران پرداخت میشود، میخواستند، اما ما چنین بودجه ای نداشتیم و همه عوامل این فیلم با بودجه کم و در شرایط سخت سوریه کار کردند. زمانی که تیراندازی میشد یا پرچمهای گروههای تکفیری در پانصد کیلومتری ما قرار داشتند.»
نصرت نوری، یکی از سرمایهگذاران این فیلم گفت: «وظیفه انسانی بود که آقای لاجوردی را همراهی کنیم.»
عباس فاتح، دیگر سرمایهگذار این فیلم بیان داشت: «از روز اول شناختی نسبت به مستندهای آقای لاجوردی داشتیم و برای همین او را در ساخت این فیلم همراهی کردیم.»
علیرام نورایی، بازیگر «جشن تولد» با بیان اینکه سالهاست منتظر بودم به صورت مکرر در جشنواره فیلم فجر شرکت کنم، گفت: «آقای صالحیان که ما به مدت هفت ماه در فیلم «یتیم خانه ایران» با هم همکار بودیم با من تماس گرفت و ماجرای این فیلم را خیلی آرام برای من توضیح داد. انگیزه اصلی من برای بازی در این فیلم، ضد تروریست و داعش بودن آن بود. فکر نمیکنم کسی باشد که از این گروههای تکفیری دل خوشی داشته باشد یا خوشش بیاید.»
مهدی فیوضی، تهیهکننده در این جلسه تصریح کرد: «معمولا سرمایهگذاران خصوصی وارد چنین فیلمی نمیشوند اما دوستان با تمام انگیزه وارد این فیلم شدند و پول و وقتشان را برای فیلم گذاشتند. از میان تمامی سازمانها و ارگانها تنها انجمن دفاع مقدس که 50 میلیون تومان به ما کمک مالی کردند.»
داریوش صالحیان، طراح چهرهپردازی گفت: «ما تمام تلاشمان را کردیم که بازیگر نقش مادر آن کسی نباشد که در فیلم دیدیم اما شرایط سختی برای انتخاب بازیگر داشتیم.»
عظیم محمدی، طرح جلوههای ویژه میدانی بیان داشت: «روزی که دلم گرفته بود به خاطر بیکاری که داشتم به بهشت زهرا رفتم و یک دفعه بنر شهید محرم ترک را دیدم که از مدافعین حرم است و من با او پیش از این در شهرک دفاع مقدس آشنایی داشتم. یک هفته بعد از آن بود که آقای لاجوردی با من برای همکاری تماس گرفت.»
در ادامه لاجوردی گفت: «من به خاطر ساخت مستند بارها به سوریه رفتم و کاملا با لوکیشن فیلم آشنایی داشتم. شما در این کشور فاجعه را میبینید. من برای این فیلم حتی از بدترین قسمتهای سوریه استفاده نکردم. حلب در حال حاضر بدترین وضعیت دارد.»
وی افزود: «این فیلم را قرار نیست فقط ایرانیها ببینند، ما قرار است این فیلم را در سوریه هم به نمایش بگذاریم. من واقعا از آقای نورایی متشکرم که این کار را با تمام انرژی قبول کرد.»
محمدرضا باباگلی منتقد حاضر در جلسه متذکر شد: «اگر ما ابزار درستی در دست نداشته باشیم یا ابزار ما کند باشد نه تنها نتیجه نمیگیریم بلکه اثر منفی هم خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «به شخصه جایگاه منتقد را در این ساحت نمیبینم. در هیچ یک از جشنوارههای دنیا اینگونه نیست که منتقد در کنار عوامل فیلم بنشیند و در نمایش جشنوارهای فیلم و نه در اکران، به نقد اثر بپردازد، اگر شما حتی یک نمونه یه این شکل در دنیا دیدید من برای همیشه کار خود را رها میکنم.»
وی افزود: «این ساحت متعلق به عوامل فیلم است. من یک بار روز گذشته فیلم را دیدهام اما در بدترین حالت تنها برای نوشتن یک فیلمنامه حدود 60 روز زمان صرف میشود. حال یک منتقد تنها با یک بار دیدن آن چگونه میتواند در خصوص آن نظری عادلانه ارائه کند؟»
این منتقد یا بیان اینکه فکر میکنم اساس نقد بر کار مکتوب است و بر همین اساس نقد شفاهی را خیلی قبول ندارم، گفت: «همه میدانیم که ساخت این نوع فیلمها بسیار سخت است، وقتی عوامل در چنین شرایطی کار میکنند خواه ناخواه در روند ساخت فیلم اتفاقاتی میافتد که مهمترین آنها تعجیل است. به نظر میرسد این موضوع در این فیلم هم دیده میشود که تا حدی طبیعی است، اما علاوه بر ساخت، به نظر میرسد در فیلمنامه هم کمی شتابزدگی وجود دارد و شاید جا داشت با طمانینه بیشتری به آن پرداخته شود.»
سعید ذهنی آهنگساز این فیلم هم با اشاره به شرایط ساخت «جشن تولد» و استرس و فشاری که روی عوامل فیلم بوده، اظهار کرد: «پس از توافق با تهیهکننده و کارگردان با توجه به اینکه جغرافیا نقش مهمی در این فیلم داشت، موسیقی هم عامدانه به سمت آواهایی که تا حدی به عربی گرایش داشت سوق پیدا کرد.»
وی ادامه داد: «به هر صورت تمام تلاش خود را به کار گرفتم تا برای این فیلم موسیقی قابل دفاعی ساخته شود.»
لاجوردی در پایان گفت: «ما جانمان را کف دستمان گرفته و برای ساخت این فیلم رفتهایم، وقتی بیننده از سالن بیرون میآید و چشمانش خیس است، به هرحال ارتباط برقرار شده است. درخواست من این است که این فیلم را با فیلمهایی که در داخل کشور و در فضایی مثل کافهها ساخته میشوند قیاس نکنید.»
وی افزود: «امیدوارم فیلمسازان بزرگتر اگر جراتش را پیدا کردند، بروند آنجا و فیلمهای خیلی بهتر بسازند و آنگاه من اولین نفری هستم که دست آنها را خواهم بوسید.»
انتهای پیام/