«دیپلماسی علمی» تکه مهم پازل قدرت کشورها در عرصه بینالملل/ سازوکار تعامل بینالمللی دانشگاههای امروزی چگونه است؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور- در جهان کنونی، علم و فناوری بهعنوان ابزار ایجاد ارتباطات بینالمللی، سهم مطلوبی در سیاست خارجی کشورها پیدا کرده است و کشورها از پیشرفتهای چشمگیر علمی و فناوری خود برای تعقیب منافع ملی در فراسوی مرزهای بینالمللی، استفاده میکنند.
دیپلماسی (فن ارتباط با کشورها) بهعنوان شیوهای مسالمتآمیز، کمهزینه و درعینحال مؤثر، نقش مهمی در پیشبرد سیاست خارجی و تأمین منافع ملی کشورها دارد. همراه با دگرگونیهای بینالمللی و تحول در سیاست داخلی کشورها، دیپلماسی نیز در طول تاریخ دچار تحولات عمدهای شده و اشکال متنوعی به خود گرفته است.
در عصر وابستگیهای متقابل جهانی و تغییر جهت قدرت از «قدرت سخت ابزارگرایانه» به «قدرت نرم ابزارگرایانه» اشکال نوینی از دیپلماسی پدید آمده است و یکی از جدیدترین مدلهای آن، «دیپلماسی علمی» است.
پذیرش دانشجویان خارجی بستر تعاملات بینالمللی دانشگاههای امروزی محسوب می شود
امروزه دانشگاه صرفاً محلی برای آموزش موضوعات مختلف و ازجمله سیاست نیست، بلکه خود دانشگاه به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. فتحعلی خانمحمدپور، دانشآموخته دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مقاله تحلیل نقش آموزش عالی در روابط سیاسی ایران و اتحادیه اروپا در این باره خاطر نشان می کند: «این نهاد علاوه بر علمآموزی، بستری برای تعامل بین افراد گوناگون از ملل و کشورهای مختلف جهان شده است، بهویژه دانشگاههایبزرگ و معتبر جهان که از نقاط مختلف دانشجو میپذیرند.»
تفاوت دیپلماسی علم با اشکال دیگر همکاریهای علمی بینالمللی، رابطه مستقیم آن با اهداف و منافع ملی است
به باور وی؛ «امروزه دانشگاه و آموزش عالی، جهانی فشرده با تنوع نژادی و زبانی و ملیتی برای تعامل بینالمللی شده است و براساس شناخت جدید به موضوعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شکل نوینی میبخشد.»
در حوزه سیاسی و روابط بینالملل، بازیگران سیاسی با شناخت جدید از یکدیگر به کنشهای جدیدی دست میزنند. خانمحمدپور در این باره خاطر نشان میکند: «دولتها با آگاهی از این ظرفیتها، دست به نوعی از دیپلماسی میزنند که میتوان آن را دیپلماسی آموزش عالی یا دیپلماسی علمی نامید.» این پژوهشگر تأکید میکند، «بسیاری از کشورها با برقراری روابط دانشگاهی و روابط آموزش عالی مشترک سعی در ایجاد تعاملات گسترده و دانشبنیان برای ایجاد شناخت بیشتر در راستای ارتقای روابط خود میکنند و این از نتایج دیپلماسی آموزشعالی است. »
لزوم توسعه دیپلماسی علمی در پساکرونا
شیوع ویروس کرونا در جهان و قدرت بالای سرایت این ویروس سرآغاز مباحث متعددی در جهان بوده که در این میان برنامه ریزان و سیاستگذران نیز تلاش کردهاند تا از فرصتهای حاصل از این تهدید برای پیشینه سازی منافع سازمانی در آینده خود بهره گیری کنند که در این بین سیاستگذاران دانشگاهها هم باید پیش از پایان رسمی کرونا خود را برای شرایط جدید آماده کنند.
هاشم داداشپور، رئیس سازمان امور دانشجویان در رابطه با مهمترین الزامات برنامهریزی دانشگاهها در عصر پساکرونا میگوید: «دیپلماسی علمی در دوره پساکرونا به ویژه در گسترش رابطه با دانشمندان جهان اسلام با وجود شبکههای اجتماعی باید توسعه پیداکنند.»
بیشتر بخوانید:
- مانع زدایی از «نهضت علمی» چگونه صورت میگیرد؟/ دستیابی به نوآوری ملی از طریق توسعه دیپلماسی علمی
- «دیپلماسی علمی» در پازل گسترش روابط بینالمللی/ آموزش، بُعد چهارم سیاست خارجی را ترسیم میکند
- هنر دیپلماسی علمی در روابط بینالملل چیست؟/ نقش دانشگاهها در سیاستگذاریهای امنیتی منطقهای و فرامنطقهای
معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تاکید می کند: «بدیهی است، تحقق بسیاری از این ارتباطات و برنامههای جدید خود میتواند منجر به خروج دانشگاههای کشور از فضای موجود باشد و در عین حال نقش دانشگاهها را در توسعه محلی و منطقهای افزایش دهد.»
پیشبرد دیپلماسی علمی با استفاده از دانشمندان
در زمان جنگ سرد ارتباطات علمی و ورزشی هیچگاه قطع نشد زیرا دانشمندان و ورزشکاران سفیران آنها بودند. نخبگان و پژوهشگران کشور در حال حاضر میتوانند تواناییهای کشور را در حوزههای علمی و فناوری به جهان بشناسانند. پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزرات علوم، فناوری و تحقیقات میگوید: «دانشمندان سفیران کشور در حوزه علم و فناوری جهانی هستند و با استفاده از آنها میتوان دیپلماسی علمی کشور را پیش برد.»
امروزه دانشگاه و آموزش عالی، جهانی فشرده با تنوع نژادی، زبانی و ملیتی برای تعامل بینالمللی شده است
وی با بیان این که دیپلماسی علمی و فناوری یکی دیگر از دستورکارهای معاونت پژوهشی وزارت علوم است، میافزاید: «با استفاده از وجود دانشمندان و ظرفیتهای کشور میتوان دیپلماسی علمی و فناوری را پیش برد. در وزارت علوم پژوهشگاهها و مراکز پژوهشی زیادی وجود دارد که قرار است فعالیتهای آنها مأموریتمحور شوند تا بتوان از ظرفیت آنها به طور تمام و کمال استفاده کرد.»
وی تاکید می کند: «در گذشته آرزو داشتیم که نام یک هیئتعلمی ایرانی در یکی از مقالات نمایه شده وجود داشته باشد حال تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۷۲ هزار نمایه بینالمللی از محققان ایرانی به چاپ رسیده است. علوم انسانی و اجتماعی میتوانند این جایگاه را ارتقا ببخشند. باید توجه ویژهای به ایدههای علوم انسانی و اجتماعی شود، در این مسیر نیز باید از ظرفیتهای کشور استفاده شود.»
دیپلماسی علم و فناوری تصویر قدرتمندی از یک کشور ایجاد میکند
با توجه به تحولات بینالمللی و منطقهای در قرن ۲۱، دیگر دولتها بازیگران اصلی نظام بینالملل تلقی نمیشوند. سعید چهرآزاد، دانشآموخته دکتری علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات در مقاله کاربست دیپلماسی علم و فناوری در روابط بینالملل در این باره مینویسد: «علاوه بر دولتها سایر بازیگران غیررسمی ازجمله دانشگاهها و نهادهای علمی در سیاستگذاریهای امنیتی منطقهای و فرا منطقهای اثرگذار هستند.»
این نهادها خواه ناخواه دیپلماسی علم را جایگزین دیپلماسی عمومی کردهاند، چهرآزاد در این باره می گوید: «هنگامیکه از دیپلماسی علم سخن میگوییم، از واژگانی استفاده میکنیم که تا پیش از هزاره حاضر وجود نداشتند. این دیپلماسی، فرایندی است که دولتها توسط آن، خود و منافع خود را به نمایش میگذارند. بهکارگیری دیپلماسی علم، جایگاه ویژهای در مجموعه اقدامات دیپلماتیک داشته بهطوریکه میتواند منجر به حل مسائل جهانی، افزایش همکاریها میان کشورها و تقویت تأثیر یک کشور بر دیگری شود.»
از این منظر، دیپلماسی علم یک منبع مهم قدرت نَرم محسوب میشود لذا این پژوهشگر معتقد است: «این دیپلماسی منجر به ایجاد تصویر قدرتمندی از یک کشور میشود و نقشی فزاینده در پرداختن به بسیاری از مهمترین چالشها از قبیل مدیریت مسائل مشترک جهانی، ضعف نظامهای سلامت عمومی و مخاطرات فروپاشی زیستبومها، ایفا میکند.»
در سال ۲۰۲۰ حدود ۷۲ هزار نمایه بینالمللی از محققان ایرانی به چاپ رسیده است
نویسنده مدعی است، رابطهای مستقیم بین این دیپلماسی و منافع ملی وجود دارد و عنوان میکند، «تفاوت دیپلماسی علم با اشکال دیگر همکاریهای علمی بینالمللی که رنگ و بوی تجاری داشته و اغلب بدون مشارکت مستقیم دولتها اتفاق میافتند، رابطه مستقیم آن با اهداف و منافع ملی است.»
البته همکاریهای علمی بینالمللی مبتنی بر پیشرفت علم بوده و در ایجاد محصولاتی مانند داروهای بهتر، آب پاکیزهتر، بهداشت بهتر با بذرهای مقاوم در برابر آفت، مشارکت میکنند. چهرآزاد معتقد به رابطه بُرد-بُرد برای بخش خصوصی در این همکاری است و میگوید: «تمامی طرفهای مربوطه از این همکاری سود میبرند. علاوه بر این اساس بهکارگیری دیپلماسی علم و فناوری، یک مسئله مشترک و دوطرفه است و با رابطهای که محرک اصلی همکاری است، همراه شده است.»
دیپلماسی علم هر دو وجه نقش علم در همکاریهای علمی و بینالمللی یعنی همکاریهای علمی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و استفاده از دیپلماسی برای به دست آوردن نتایج علمی را در برمیگیرد، به زعم نویسنده مقاله، این نشان میدهد که «دیپلماسی علمی، جز حیاتی در گستره دیپلماسی عمومی است و بیانی از قدرت نرم است.»
نویسنده مقاله توجه به انواع گوناگون دیپلماسی به مثابه افزایش قدرت نرم کشور را ضروری دانسته و خاطر نشان میکند: «قدرت نرم افزارگرایانهای که دیگر حتی به گفته اندیشمندان این حوزه تأثیر آن از قدرت سخت ابزارگرایانه بیشتر و قویتر است. لذا جمهوری اسلامی ایران برای اینکه بتواند از این پتانسیل استفاده کند ناچار به پردازش تمامی ساحتهای دیپلماسی است. دیپلماسی علم و فناوری یکی از این مدلهای افزایش، تقویت و ارتقای قدرت نرم است.»
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/