وقفه در مذاکرات وین مترادف با بنبست نیست/ الزام نگاه علمی به تحولات و پرهیز از برخورد احساسی
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ مقالات، متون و گزارشهای تحلیلی انتشاریافته در خصوص نقصان واضح ساختار سیاسی ایالاتمتحده آنقدر زیاد است که ممکن نیست فردی ایرانی در هفته یا دستکم در ماه یکبار با آنها روبرو نشده باشد. به زبان ساده، کمتر فردی در ایران است که نمونهای از عهدشکنی دولتمردان ایالاتمتحده در طول تاریخ این کشور بهویژه در مواجهه با ایران در چهار دهه گذشته را نداند.
موضوع موردبحث مناقشه هستهای ایران با غرب است که حدوداً ۱۸ سال پیش شروع شد. عوامل سازمانهای اطلاعاتی غربی با ارائه اسنادی به آژانس بینالملل انرژی اتمی مدعی شدند که ایران فعالیتهایش را از آژانس پنهان کرده و درصدد توسعه صنعت هستهای با گرایش نظامی است. از سال ۱۳۸۲ بود که مذاکرات ایران با غرب کلید خورد. دو سال حسن روحانی رئیسجمهور سابق، دو سال علی لاریجانی رئیس مجلس سابق، ۶ سال سعید جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و هشت سال محمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه عهدهدار مسئولیت مذاکره با غرب در این زمینه بودند. البته در دو سال آخر سعید جلیلی یک هیئت دیگر تحت مدیریت علی اکبر صالحی وزیر خارجه سابق بهموازات تیم مذاکرهکننده در حال گفتوگوی مستقیم با آمریکا بود که به مذاکرات عمان معروف شد.
اگر از مقامات فوقالذکر بخواهیم که در خصوص بدعهدی آمریکاییها صحبت کنند از هر واعظی بهتر میتوانند خطابه داشته باشند. در این باب بحثی نیست. خب، پس موضوع چیست؟ چرا وقتی میدانیم که طرف مقابل بدعهد است بازهم پای میز مذاکره مینشینیم؟ پاسخ را خیلی صریح نمیتوان ارائه کرد و نیاز به توضیح دارد.
جامعه احساسی فرصت موضعگیری علمی را از دولتمردانش میگیرد
این موضوع کاملاً درست است که نظام جمهوری اسلامی ایران طیفهای متنوع سیاسی را در درون خود جای داده است. ما در درون کشور اصولگرایان، اصلاحطلبان، میانهروها و ... را دیدهایم که در ادوار انتخابات مجلس و ریاست جمهوری سکان قوه مجریه و مقننه را در دست داشتهاند. اما باز یک سؤال پیش میآید که مگر موضوع مذاکره با اصلیترین دشمن کشور در چارچوب راهبردی نظام قرار ندارد؟ پس اینهمه فرازوفرودها چیست؟
پاسخ این است که در نظام جمهوری اسلامی مقام معظم رهبری، شورای عالی امنیت ملی، نهاد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه هرکدام بهعنوان سکانداران کلیت نظام جایگاه خود را دارند و در تبیین جایگاه هم اختلاف قابلتوجهی دیده نمیشود اما تبیین زوایای ظریف حکمرانی برای مردم در نظامی که تنها چهار دهه از حیاتش میگذرد اندکی دشوار است آنهم بااینوجود دشمنانی مثل آمریکا و انگلیس با سابقه سدهها مکر و فریب.
دستهایی که باعث شدند جامعه ما به صورت احساسی و دستوری بخواهد حکمرانانش با رفتن پای میز مذاکره با بدعهدها بهصورت مکرر شانس خود را برای گرفتن امتیاز از حرفهایهای غربی امتحان کنند به هیچ وجه به فکر منافع ملی نبودند
خب این موضوع بیان نقشه راه حکمران برای ایجاد ارتباط ادراکی با مردم یعنی چه؟ ببینید، نظام حاکم باید به سطحی از توانایی برقراری ارتباط ادراکی با مردم برسد که تحولات عمده علیرغم اینکه بهصورت کلی و حتی جزئی از طریق رسانهها در اختیار افکار عمومی قرار میگیرند در قالبی فنی بررسی شوند. بهعنوانمثال موضع اهانت هندوهای متعصب به دختر دانشجوی محجبه را در نظر بگیرید. این موضوع در ابتدا از سوی رسانههای اجتماعی داخل کشور پوشش داده شد و سپسی به سطوح رسانهها، اندیشکدهها و مجامع دینی و حتی حکومتی رسید و به آن واکنش نشان داده شد. بخشی از جامعه این انتظار را از دستگاه دیپلماسی نظام داشت که سهلانگاری یا دهنکجی دولت هند در زمینه تأمین امنیت زنان محجبه و حق آنها در استفاده از حجاب را محکوم کند و در کل میخواستند تهران در حمایت از مسلمانان هند برای دهلینو خط و نشان هم بکشد. این انتظار جامعه از دولت یعنی اینکه حاکمیت نتوانسته است به آن سطح عالی از رابطه ادراکی با جامعه برسد تا افکار عمومی متوجه شود که هر تحول جدیدی باید در قالب فنی و علمی توسط دستگاه مرتبط دیده شود و کاملاً از اجتماعی شدن آن پرهیز شود.
یعنی اینکه افکار عمومی باید توسط حکمران به این درک برسد که موضوع گیری در خصوص مسئله مسلمانان هند خیلی فنی و پیچیده است و مربوط میشود به بخش مرتبط دستگاه دیپلماسی و مجلس شورای اسلامی که درنهایت با تأیید شورای عالی امنیت ملی بهعنوان راهکار برای موضعگیری در قبال آن تحول در هند ارائه شود.
آموزش به جامعه برای درک امتیازات تمیز قائل شدن بین بررسی علمی یک موضوع و موضعگیری در باره آن با تبعات منفی اجتماعی یا غیر فنی بررسی کردن و موضعگیری خیلی کار مهم و درعینحال دشواری است که اگر حاکمیتی بتواند آن را انجام دهد واقعاً هنر کرده زیرا هم توانسته در آرامش کامل در راستای منافع ملی موضعگیری کند و هم از مخفیکاری و بیاطلاع قرار دادن جامعه درباره آن موضوع خاص پرهیز کند.
به مبحث مذاکرات وین بازمیگردیم که روز جمعه اعلام شد متوقفشده است. این وقفه در مذاکرات به هر دلیلی که باشد باید در قالب فنی وعلمی بررسی شود و نباید بهصورت موضوعی اجتماعی به افکار عمومی واگذار شود. آن موضوع که در خصوص وظیفه حکمران برای بالاتر بردن سطح ارتباط ادراکی با جامعه بیان شد نیاز به برنامهریزی درازمدت دارد اما در میانمدت و حتی کوتاهمدت هم میتوان با تکیه بر رسانههای توانمند و شناسنامهدار تلاش کرد که جامعه از نگاه سطحی خود به مسائل پرهیز کند و سعی کند که این فرصت را به حکمران بدهد تا به بررسی فنی و علمی موضوع بپردازد.
متأسفانه موضوع مذاکرات در ایران ازجمله مسائلی است که بهشدت اجتماعی شده یعنی بخش قابلتوجهی از جامعه به آن واکنش نشان میدهد آنهم از نوع غیرعلمی و احساسی.
به چند روز پیش بازمیگردیم که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه موضوعی را مطرح کرد که یکسویش بحران اوکراین بود و سوی دیگرش مذاکرات هستهای و برجام. اظهارنظر وی واکنش منتقدان در داخل و خارج را به دنبال داشت.
بیشتر بخوانید:
امیدواری مورا به بازگشت سریع به وین برای نهایی کردن توافق
اولیانوف: مذاکرات وین با بنبست مواجه نیست
ادعای آمریکا درباره توقیف محموله نفت ایران
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه که در جریان این انتقادات قرار داشت روز دوشنبه ۱۶ اسفندماه در گفتوگوی تلفنی با لاوروف بهصورت ضمنی موضع ایران را نسبت به اظهارات همتای روس خود بیان کرد. وی گفت: ما با جدیت برای رسیدن به توافقی خوب و قوی در وین تلاش میکنیم. تاکنون پیشرفتهای خوبی بهدستآمده، اما باوجود پیشرفتهای حاصله، برخی از مسائل هنوز در وین حلوفصل نشده که نیازمند تصمیم سیاسی طرف غربی است.
امیرعبداللهیان به لاوروف فهماند که روند مذاکرات برای رسیدن به توافق خوب نسبتاً موفقیتآمیز بوده است تا به صورت عمدی یا ناخواسته در این روند سنگاندازی نشود و به جامعه داخلی هم این پیام را داد که در صورت هرگونه مشکل در روند مذاکرات طرف غربی مقصر است که اراده تصمیمگیریهای مهم را ندارد.
رسانههای غربی ازجمله رویترز با علم اینکه ایراد اصلی بر سر راه انعقاد توافق در وین طرف آمریکایی است بهقصد تطهیر کجفکری مقامات واشنگتن دست به برجستهسازی درخواست روسیه از آمریکا زد و اینگونه نشان داد که همهچیز برای انعقاد قرارداد آماده بود اما درخواست روسیه مبنی بر اخذ تضمین از آمریکا برای معاف شدن ایران از تحریمها علیه مسکو بوده است که روند مذاکرات را با مانع روبرو کرده است.
گفتنی است که روسیه در پی انجام عملیات در خاک اوکراین که از پنجم اسفند ماه شروع شد از طرف غرب و همپیمانانش به شدت تحریم شده است.
این شد که جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در توییتی نوشت: به دلیل عوامل خارجی به وقفه در گفتوگوهای وین نیاز است. متن نهایی اساساً آماده و روی میز است. بهعنوانمثال، من به همراه تیمم به ارتباط با همه اعضای برجام و ایالاتمتحده برای غلبه بر وضعیت فعلی و نهایی کردن توافق ادامه خواهم داد.
بورل چیزی درباره اینکه عامل خارجی درخواست روسیه از واشنگتن است نگفت اما همین رویترز این دو موضوع درخواست روسیه و عامل خارجی را خیلی ماهرانه به هم ربط داد.
حکمرانان و جامعه ایرانی نه بهصورت کامل اما بهاندازه کافی توان درک جایگاه یکدیگر را به دست آوردهاند و در پناه این سنگر محکم است که امنیت، ثبات، یکپارچگی و اقتدار این کشور از هجمه دشمنان در امان خواهند ماند
بعد هم استفانی الکک نماینده انگلیس در مذاکرات وین از ایجاد وقفه در گفتوگوها ابراز تأسف کرد و در پیامی توییتری نوشت: «عمیقاً از وقفه در گفتوگوهای وین ناامید شدم. توافقی جامع و عادلانه روی میز، آماده برای نتیجهگیری قرار دارد».
پسازآن سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه در توییتی تلاش کرد که القای حس ناامیدی از نتیجهبخش بودن مذاکرات وین را به حداقل برساند. وی در واکنش به توییت بورل و الک نوشت: وقفه اعلامشده در مذاکرات وین میتواند زمینهساز حل موضوعات باقیمانده و بازگشت نهایی باشد. دستیابی به موفقیت در گفتوگوها تمرکز اصلی همه طرفها خواهد بود. هیچ عامل خارجی بر اراده مشترک ما بهمنظور حرکت به سمت یک توافق جمعی اثر نخواهد گذاشت.
مذاکرهکنندگان ارشد روسیه و چین هم تلاش کردند که برنامه مشترک دیپلماتیک – رسانهای غرب برای مقصر جلوه دادن روسیه و ایران را خنثی کنند.
رسانهها به دستگاه دیپلماسی در توجیه عالمانه افکار عمومی کمک کنند
در این میان، "ند پرایس" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با ادعای اینکه در مرحله نهایی مذاکراتی که تقریباً یک سال طول کشیده قرار دارد، گفت: «از همه طرفها، ازجمله روسیه میخواهیم که بر توافق تمرکز کنند».
خیلی واضح میبینیم که غرب با سابقه سالها کار حرفهای مشترک بین رسانهها و دستگاه دیپلماسی توانست بهراحتی موضوع مهمی مثل مذاکرات و بحران اوکراین را از میز قضاوت غیرعلمی جامعه خودش دور کند و در قالبی فنی آن را بررسی کند و درواقع موضعگیری حرفهای خود را به خورد جامعه هدف در غرب بدهد اما در طرف مقابل ما به علت ارتباط نهچندان نزدیک رسانهها و دستگاه دیپلماسی مجبور میشویم که از افکار عمومی غیرمتخصص و احساسی جامعه تأثیر بگیریم و موضعگیری کنیم.
درهرصورت دستهایی که باعث شدند جامعه ما به صورت احساسی و دستوری بخواهد حکمرانانش با رفتن پای میز مذاکره با بدعهدها بهصورت مکرر شانس خود را برای گرفتن امتیاز از حرفهایهای غربی امتحان کنند به هیچ وجه به فکر منافع ملی نبودند.
متأسفانه این نقصان راهبردی باعث شده که بخش عمدهای از افکار عمومی داخل کشور در چند روز اولیه وقوع بحرانها اسیر احساسات شده و گاهی ناامید و گاهی خشمگین شود. در خصوص بحران اوکراین هم همین مشکل وجود داشت و افکار عمومی با رویکردی احساسی بهجای اینکه از دستگاه دیپلماسی بخواهد منطقیترین موضع را درباره بحران اتخاذ کند تا جامعه هم از رویکردی علمی تبعیت کند از دستگاه دیپلماسی میخواست که احساسی عمل کند.
افکار عمومی این موضوعات را در نظر داشته باشد که همه طیفهای سیاسی این کشور به بدعهدی آمریکا واقف هستند، در حال حاضر مذاکرات وین فقط دچار وقفه شده است نه شکست، غرب در پی فرافکنی و انداختن تقصیر نتیجه ندادن مذاکرات به گردن روسیه است، دستگاه دیپلماسی از دستیابی به توافق خوب ناامید نیست وگرنه پا به صحنه مذاکرات نمیگذاشت، آسیبپذیری اقتصاد کشور نسبت به فرازوفرودهای مذاکرات نسبت به دورههای قبلی خیلی کمتر شده است و دوره احساسی ماندن افکار عمومی ایران به تحولات جدید هم نسبت به گذشته خیلی کمتر شده است.
همه موارد پاراگراف فوق را که کنار هم قرار بدهیم به این مفهوم میرسیم که حکمرانان و جامعه ایرانی نه بهصورت کامل اما بهاندازه کافی توان درک جایگاه یکدیگر را به دست آوردهاند و در پناه این سنگر محکم است که امنیت، ثبات، یکپارچگی و اقتدار این کشور از هجمه دشمنان در امان خواهند ماند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/