دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
جمال رحمتی در گفت‌وگو با آنا مطرح کرد؛

ترجیح می‌دهم سیزده به‌در با افرادی باشم که اهل بگو و بخند باشند/ جذابیت یک رسم نوروزی در «گوالان»

کاریکاتوریست ایرانی معتقد است که زندگی ارزشش را دارد و حتی بهانه‌های ریز برای زندگی جذاب هستند.
کد خبر : 646811
جمال رحمتی، کاریکاتوریست



به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عید نوروز، پیشینه‌ای چند هزار ساله در میان ایرانیان دارد که پس از ورود اسلام به ایران نیز به یک همنشینی دلپذیر با آموزه‌های اسلامی رسید. راز ماندگاری این سنت کهن را در تقارن آن با فصل بیداری و سرسبزی طبیعت؛ یعنی بهار و آمیختگی آن با رسم‌ها و آیین‌های نیک باید جست. روزهای نوروز، از دیرباز از شادترین و دل‌انگیزترین روزهای مردم ایران زمین بوده است، در این روزهای زیبا، لحظه‌ها از عطر گل و ریحان آکنده و دل‌ها از شور و جان‌ها از شوق سرشار است. دوباره حیات، این موهبت بی‌مانند پروردگار از دل خاک می‌جوشد و چشم گشودن زمین از خواب زمستانی، نوید جنب و جوشی تازه را می‌دهد. دیدن آن همه شکوفه که از نسیم جان‌فزای بهار، خمارآلود شده‌اند، انسان را به وجد می‌آورد و بوی دلاویز آن همه گل و گیاه مشام جان را می‌نوازد.


به مناسبت ایام نوروز با جمال رحمتی، طراح و کاریکاتوریست مطرح به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.


جمال رحمتی متولد سال ۱۳۵۱ در زنجان و کاریکاتوریست است. رحمتی فارغ‌التحصیل رشته گرافیک از دانشگده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوق لیسانس انیمیشن از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است. وی سابقه همکاری به‌عنوان کاریکاتوریست با روزنامه‌ها و مجلات فراوانی را دارد. این کاریکاتوریست دارای ۲۶ جایزه بین‌المللی از جمله ۶ جایزه اول جهانی است. وی مدرس دانشگاه است و تاکنون کارگردانی چند فیلم کوتاه داستانی را نیز تجربه کرده‌ است.


در حوزه کتاب باید به سمت علاقه‌مندی‌های خود رفت


آنا: اگر بخواهید برای اوقات فراغت و تعطیلات نوروزی دوستانتان چند کتاب و فیلم معرفی کنید، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟


رحمتی: به نظرم هر شخصی در حوزه کتاب باید به سمت علاقه‌مندی‌های خودش برود. برای مثال من به داستان‌نویسی و نوشتن فیلمنامه علاقه دارم، بنابراین کتاب «آناتومی داستان» در این زمینه برای من مناسب است. بعضی از اشخاص ممکن است علاقه‌مند باشند تا ببینند فلان آدم موفق که در عرصه سینما مشغول به فعالیت است، چه سیری را طی کرده؟ که دراین زمینه من «رومن به روایت پولانسکی» را پیشنهاد می‌کنم. کتاب‌های داستان کوتاه هوشنگ مرادی کرمانی را این اواخر دارم می‌خوانم و در حال حاضر مشغول خواندن داستان «تنور» از ایشان هستم.


در زمینه فیلم «Land of Mine» یا «سرزمین مین» یکی از فیلم‌هایی است که پیشنهاد می‌دهم. به‌نظرم این فیلم به مقوله جنگ و تقابل طرفین نگاه خاصی کرده است. داستان به بعد از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. آلمان در سواحل یکی از کشورها مین گذاشته که تعداد این مین‌ها هم مشخص است. گروهی از نوجوانان آلمانی مأمور می‌شوند تا این مین‌ها را زیرنظر طرف دیگر متخاصم جنگ خنثی کنند و داستانی که در این مسیر روی می‌دهد، داستان خیلی جذابی است.


«مشیت الهی» از کارهای ایلیا سلیمان، کارگردان فلسطینی را هم پیشنهاد می‌کنم. آن هم به واسطه نگاه طنزآمیز، کمدی. فیلم «رازها و دروغ‌ها»‌ از مایکلی کارگردان انگلیسی را به دلیل داستان فوق‌العاده و کارگردانی بی‌نظیرش معرفی می‌کنم. به‌نظرم فیلم «نارنگی‌ها» که این اواخر دیدم، نگاه جذابی به جنگ دارد، البته فیلمنامه و کارگردانی هم خوب است. یک انیمیشن فرانسوی به اسم «I Lost My Body»، «من بدنم را گم کردم» که دو بُعدی با تکنیک تلفیقی است، داستان بسیار جذابی دارد و به‌لحاظ بصری هم یک کار چشم‌فریب است که آن را هم پیشنهاد می‌کنم.


۱۴۰۰ سال خوبی نبود


آنا: شیرین‌ترین رویداد سال ۱۴۰۰ برای شما؟


رحمتی: سال ۱۴۰۰ برای من سال خوبی نبود. با اینکه موفقیت‌ها و اتفاقات دلنشینی داشتم اما از این جهت که پدرم را از دست دادم. اگر امور دلنشینی هم بوده، به‌خاطر فوت پدرم آن‌ها را فراموش کرده‌ام.


آنا: اگر این امکان را داشتید که ساعت تحویل سال را ثابت نگه دارید، چه زمانی برای شما مطلوب‌تر بود؟


رحمتی: قطعاً اول صبح نمی‌گذاشتم؛ چون می‌دانم خیلی‌ها دوست دارند این زمان را بخوابند، نصف شب هم نمی‌گذاشتم چون خیلی سخت است. فکر می‌کنم ساعت هفت عصر ساعت مناسبی باشد.


آنا:‌ کدام «سین» هفت‌سین را دوست دارید و به چه علت؟


رحمتی: سیب! به خاطر اینکه سمبل سلامت است.


ترجیح می‌دهم سیزده به‌در با افرادی باشم که اهل بگو و بخند باشند/ جذابیت یک رسم نوروزی در «گوالان»


آنا: حاجی فیروز واقعاً خوشحال است یا این‌که غمگین است و ادای آدم‌های شاد را درمی‌آورد؟


رحمتی: ذهنیتی که ما داریم و دور و بر خود دیده‌ایم معمولاً غمگین است و ادای آدم‌های خوشحال را درمی‌آورد.


آنا: فعالیت‌های شما در سال ۱۴۰۰ چگونه بود؟ سالی را که پشت سر گذاشتیم از لحاظ کاری برای شما چگونه گذشت؟


رحمتی: سال بسیار پرباری برای من بود و فکر می‌کنم به‌خاطر دورهمی‌هایی که در وادی هنر برگزار کردم، برای افراد دیگر هم که در آن مشارکت داشتند خوب بود. منظورم این است که این استفاده فقط فردی نبود بلکه جمعی بود و از این جهت خوشحال هستم.


آنا: اگر قدرتش را داشتید، چهارشنبه‌سوری را چگونه برگزار می‌کردید؟


رحمتی: من معتقدم هر رفتاری، بایستی یک شکلی از تعادل در خودش داشته باشد، چون نشانه ذهن متعادل است. به همین دلیل فکر می‌کنم جوری این مراسم را برگزار می‌کردم که تبدیل به ضد خودش نشود.




بیشتر بخوانید:‌





عید نوروز؛ تداعی‌کننده طبیعت


آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی می‌کند؟ از نوروزهای کودکی خود بگویید.


رحمتی: پدر و مادرم اصالتاً روستایی هستند. ما وقتی بچه بودیم به روستای «گوالان» در اطراف آذربایجان می‌رفتیم. عید نوروز برای من تداعی‌کننده طبیعت است. در آن روستا یک رسم خیلی عجیب و غریبی وجود داشت که به‌نظرم یک اصل تربیتی برای بچه‌ها محسوب می‌شد. یک روزی را در آن روستا، بچه‌ها مستقل بودند، یعنی هیچ بزرگ‌تری در زندگی‌شان نبود، وسایل برمی‌داشتند و به طبیعت می‌رفتند، هیچ بزرگ‌تری حق نداشت همراه آن‌ها برود. خودشان آشپزی می‌کردند. خودشان را سرگرم می‌کردند. بعد از ناهار چای هم درست می‌کردند؛ این برای من خیلی جذاب بود.


آنا: ترجیح می‌دهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟ تنهایی را ترجیح می‌دهید یا رفتن به جاهای شلوغ و دید و بازدید و ...


رحمتی: من ترکیبی از این دو وضعیت را دوست دارم؛ خیلی شلوغ و خیلی خلوت را دوست ندارم. دوست دارم کسانی که دور و بر من هستند آن‌هایی باشند که دوست‌شان دارم. طبیعتاً با جمع بیشتر به من خوش می‌گذرد و تنهایی را دوست ندارم.


هدیه دادن را خیلی دوست دارم


آنا: فرض کنید روز اول عید میزبان حافظ، فردوسی، صادق هدایت و شهریار هستید؛ دوست دارید به هر کدام چه چیزی عیدی بدهید؟


رحمتی: چه سؤال سختی! به شهریار یک ساز ترکی آکاردئون، به فردوسی یک عکس از میدان فردوسی، برای حافظ کتاب‌های چاپ شده اشعارش را، برای صادق هدایت فیلم «طعم گیلاس» را عیدی می‌دادم.


آنا: عیدی گرفتن که قطعاً شیرین است، عیدی دادن برایتان سخت نیست؟


رحمتی: دوست دارم به کودکان عیدی نقدی بدهم ولی به بزرگ‌ترها چون تا حدودی می‌توانم بفهمم چه دوست دارند، هدیه‌ای می‌خرم ولی در کل هدیه دادن را خیلی دوست دارم. من به این ایده خیلی معتقدم که زندگی ارزشش را دارد، یعنی حتی بهانه‌های ریز برای زندگی جذاب هستند.


ترجیح می‌دهم سیزده به‌در با افرادی باشم که اهل بگو و بخند باشند/ جذابیت یک رسم نوروزی در «گوالان»


بهار؛ شروعی دوباره و ادامه جریان زندگی


آنا: بهار فصل رخوت است یا شکوفایی؟


رحمتی: طبیعتاً فصل شکوفایی است. همه می‌دانیم که بهار بعد از یک مردگی به‌وجود می‌آید و این پیام خوبی است. آن‌ را دوست دارم. مثل یک شروع دوباره است، یعنی زندگی ادامه دارد و در جریان است.


آنا: کدامیک از آیین‌های نوروزی برای شما جذابیت بیشتری داشته و در خاطرتان مانده است؟


رحمتی: همین مراسمی که در آن روستای منطقه آذربایجان است و من فقط در آنجا این آیین را مشاهده کردم و جای دیگری ندیدم.


آنا: از نگاه شما، حال و هوا و آثار کدام شاعر یا نویسنده با نوروز و بهار همخوانی بیشتری دارد؟


رحمتی: به نظرم فقط به یک نفر نمی‌توان اکتفا کرد؛ چون در شعر همه شعرا درباره بهار اثری وجود دارد.


سیزده‌به‌در با آدم‌های بگو بخند


آنا: به جز اعضای خانواده، سیزده‌به‌در رفتن با چه جور آدم‌هایی به شما حس خوب می‌دهد؟


رحمتی: من آدم‌های اجتماعی را دوست دارم و اصلاً برای من فرق نمی‌کند که چه موقعیتی دارند. روحیه خودم این‌جوری است که فارغ از اینکه بفهمم، بدانم یا برایم مهم باشد که چه موقعیتی دارند، به‌عنوان یک انسان با آن‌ها ارتباط می‌گیرم، بنابراین آدم‌های برونگرایی که بگو بخند داشته باشند و توی خودشان نباشند را برای همراهی در سیزده‌به در ترجیح می‌دهم.


امسال اگر بتوانم فیلم بلندی می‌سازم


آنا: برای سال ۱۴۰۱ چه برنامه‌ای دارید؟


رحمتی: من قصد دارم فیلم بسازم و امیدوارم بتوانم. در حال نوشتن آن هستم. چند کار کوتاه ساخته‌ام اما امسال اگر بتوانم یک فیلم بلند می‌سازم.


ترجیح می‌دهم سیزده به‌در با افرادی باشم که اهل بگو و بخند باشند/ جذابیت یک رسم نوروزی در «گوالان»


آنا: اگر قرار باشد جای ماهی قرمز سفره هفت‌سین را با یک خوراکی یا شیء عوض کنید، انتخاب شما چیست؟


رحمتی: سخت شد!‍ من چون آجیل دوست دارم، یک ظرف بادام هندی به جای آن می‌گذارم. یعنی مضاف بر آجیلی که ممکن است در سفره باشد، یک ظرف بادام هندی هم می‌گذارم.


نکات منفی ناراحتم می‌کند


آنا: در دورهمی‌های نوروزی دوستانه و خانوادگی، صحبت کردن از چه موضوعی شما را ناراحت می‌کند؟


رحمتی: نکات منفی در مورد هر چیزی، در مورد آدم‌ها یا اتفاقات. چیزهای منفی را به‌خاطر اینکه خیلی تجسم می‌کنم و در موضوعاتی که گفته می‌شود عمیق می‌شوم، خیلی ناراحتم می‌کند.


آنا: سه چهره فرهنگی، ادبی و هنری سال ۱۴۰۰ از نگاه شما؟


رحمتی: چهره هنری اصغر فرهادی و چهره ادبی اسدالله امرایی. برای فرهنگی گزینه‌ای ندارم.


آنا: نکته پایانی؟


رحمتی: امیدوارم که شرایطمان بهتر شود.


انتهای پیام/۱۱۰/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب