امکان حصول سریع توافق بهشرط عزم سیاسی آمریکا/ دود سفید از هتل کوبورگ با برآورده شدن مطالبات ایران بر میخیزد
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ هرچند جزئیات زیادی به دلیل حساسیت موضوع مذاکرات وین بین ایران و کشورهای گروه ۱+۴ (انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) در دست نیست اما همانگونه که مقامات دیپلماتیک ایران ازجمله حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه، علی باقری مذاکرهکننده ارشد و سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه تأکید کردهاند گفتوگوها به مرحلهای رسیده است که نیاز به تصمیمگیری سیاسی برای کامل شدن دارد. این اظهارات مقامات ایران را چین، روسیه و حتی آلمان هم تکرار کردهاند.
عزم سیاسی که از آن صحبت میشود بیشتر باید در درون نظام سیاسی ایالاتمتحده شکل بگیرد وگرنه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان مترصد چراغ سبز کاخ سفید هستند. این عزم سیاسی که از آن صحبت میشود در ایران شکل گرفت و به وحدت نظر طیفهای مختلف هم رسید. ایران هم طیفهای سیاسی متعددی در درون نظام دارد. اصولگرایان، میانهروها، اصلاحطلبان، تکنوکراتها و برخی طیفهای کم طرفدارتر کلیت نظام سیاسی ایران را با محوریت قانون اساسی تشکیل میدهند. در خصوص نحوه، نتیجه و خطوط قرمز مذاکره در بر سر رفع تحریمها در ایران بین همه این طیفها وحدت نظر قابلتوجهی به دست آمده بود که تیم مذاکرهکننده جدید در دولت سیزدهم تشکیل شد، طرحی نو با تمرکز بر رفع تحریمها، ایجاد مکانیسم راستی آزمایی رفع تحریمها و اخذ تضمین از آمریکا برای پایبندی به توافق ارائه شد، اجازه داده نشد مذاکرات به حاشیه برود، کمال همکاری در کارگروه اقدامات هستهای با طرف غربی شد و حتی راهکار مناسب برای گرهگشایی از امور کارگروه رفع تحریمها داده شد.
وحدت نظر طیفهای مختلف سیاسی در ایران در خصوص مذاکرات وین مثالزدنی است
این روندی که ایران تابهحال طی کرده موردحمایت اکثریت مردم هم هست. وقتی کشوری اینگونه به موضوعی بینالمللی اهتمام ورزد دستکم در داخل کشورش نتیجه مناسب را خواهد گرفت. شاهد بودهایم که اقتصاد کلان کشور کمترین وابستگی را به فرازوفرودهای دور هفتم و هشتم مذاکرات وین داشته است. سیاسیون هم همگی تا به همین امروز کماکان وحدت نظر خود را حفظ کردهاند و افکار عمومی هم بسیار بهتر از گذشته حرف دوست و دشمن را از هم تمیز میدهد. این از بابت داخل کشور، از بابت بازخورد عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در مورد مناقشه هستهای با غرب هم مشکل چندانی وجود ندارد.
وزنه مذاکرات به سمت حقانیت ایران سنگینی میکند وگرنه وزیر خارجه ایرلند برای هماهنگی اول به کشورهای غربی مثلاً آمریکا سفر میکرد
در وین که تعامل خیلی خوبی بین تیم ایرانی و نمایندگان دو قدرت شرقی روسیه و چین برقرار است. مذاکرهکنندگان ارشد چین و روسیه نیز تأیید کردهاند که گفتوگوها به مرحله نهایی رسیده است و در ضمن هیچ نقطه مبهم یا سوءتفاهمی نسبت به موضع ایران بیان نکردهاند. از بابت منطقهای هم که دستگاه دیپلماسی کشور در برنامهای مدون با همه ۱۵ کشور همسایه تعامل مناسبی اتخاذ کرده است و بهویژه درباره نگرانی احتمالی برخی از آنها در خصوص فعالیتهای هستهای و نیز روند مذاکرات اطلاعرسانی بسیار خوبی به آنها ارائه میشود.
این عملکرد مناسب ایران باعث شده که نگرانیها از برنامه هسته ایران و چندوچون مذاکرات در منطقه به حداقل برسد و در سطح غربیها هم شاهد تحرکاتی بودهایم که نشان از روند خوب مذاکرات دارد و اینکه غربیها اگرچه در ظاهر به خاطر یک سری ملاحظات سیاسی داخلی ابرو گره کردهاند اما در باطن چارهای ندارند بهجز اینکه اوضاع را روی ریل دنبال کنند.
بیشتر بخوانید:
امیرعبداللهیان: کنگره درباره تعهدات برجامی آمریکا باید بیانیه سیاسی صادر کند
اولیانوف با انریکه مورا دیدار کرد
نمونهاش سفر روز دوشنبه همین هفته "سایمون کاونی" وزیر خارجه ایرلند به تهران است. یکی از بهانههای این سفر فراهم کردن زمینه بازگشایی سفارت ایرلند در تهران بود. اما مگر میتوان نادیده گرفت که ایرلند بهعنوان یکی از نزدیکترین کشورهای اروپایی به آمریکا و بهعنوان یکی از کشورهای غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد وظیفه تسهیلگر قطعنامه ۲۲۳۱ این شورای را نیز بر عهده دارد. در نشست هفتگی مطبوعاتی روز دوشنبه سخنگوی وزارت خارجه، خبرنگار سیاست خارجه آنا از سعید خطیب زاده درباره همین وظیفه ایرلند سؤال کرد که سخنگو در پاسخ تأیید کرد که در خصوص نقش تسهیلگر قطعنامه ۲۲۳۱ این کشور هم با وزیر خارجه ایرلند رایزنی خواهد شد.
خب وقتی اینهمه مسائل را کنار هم قرار دهیم میبینیم که وزنه مذاکرات به سمت حقانیت ایران سنگینی میکند وگرنه وزیر خارجه ایرلند برای هماهنگی اول به کشورهای غربی مثلاً آمریکا سفر میکرد. وی در نشست مشترک مطبوعاتی با امیرعبداللهیان از خروج آمریکا از برجام ابراز تأسف کرد. شاید برخی بگویند که تسهیلگر باید وقتی وارد میدان شود که توافق بر سر بازگشت آمریکا به برجام انجام شده باشد اما در دنیای سیاست خارجه آنهم در خصوص موضوع بسیار مهم مناقشه هستهای ایران برخی از سیاستمداران هوشیار دست به پیشبینی میزنند زیرا این موضوع جای خوشبینی را برای آنها باز گذاشته است.
در عالم سیاست خارجه که به صفحه بازی شطرنج بیشباهت نیست هر حرکتی مفهومی دارد. بهعنوانمثال سفر حدوداً ۱۰ روز پیش "پکا هاویستو" وزیر امور خارجه فنلاند به ایران بهصورت غیرمستقیم بر تحولات مذاکرات وین تأثیرگذار بود. فنلاند کشوری است که با روسیه مرز مشترک دارد و از هرگونه جنگ بین روسیه و اوکراین متضرر میشود. هلسینکی عضو ناتو نیست اما مجبور است به تحریمهای اعمال شده علیه روسیه بپیوندد. در این میان، ایران یکی از مورد اعتمادترین کشورهای جهان برای روسیه است. این موضوع بهصورت راهبردی در جنگ سوریه، عراق، یمن و حتی در قرهباغ برای روسیه و دیگر کشورها مشخص شده است. ایران بهتر از هر کشوری میتوانسته از تنش در مرزهای روسیه و اوکراین بکاهد زیرا سیاستمداران هوشمند اروپایی میدانند که دیدگاههای درازمدت استراتژیک ایران قابلاتکا هستند و روسیه هم به همین دلیل به ایران اعتماد دارد.
ایران وارد میدان مذاکره شد تا هم حقانیت خود را در مقابل افکار عمومی جهانی ثابت کند و هم نشان دهد ترسی از مذاکره ندارد که هیچ، بلکه میتواند به بهترین وجه ممکن آن را مدیریت کند و درعینحال هیچ موضوعی از کشور ازجمله اقتصاد کلان را به نتیجه مذاکره وابسته نکند
اثبات این ادعا هم گزارشهایی مبنی بر کاهش نیروهای نظامی روسیه در مرزها با اوکراین و تأکید ولادیمیر پوتین بر پرهیز از جنگ است که شبکه خبری الجزیره سهشنبه شب به صورت مستمر پخش میکرد. این موضوع را میتوان یک بده بستان بسیار منطقی و مثبت با ایران ترجمه کرد و حتماً در میدان وین نتیجهبخش خواهد بود. بههرحال افکار عمومی جهان میداند که ایران توانسته روابط بسیار خوبی با چین و روسیه برقرار کند و این رابطه در دو مناقشه اوکراین و تایوان میتواند برای تهران امتیاز آورد باشد.
ثابتشده که مواضع ایران در وین مورد تأیید کامل دو کشور روسیه و چین است وگرنه کاونی یا هاویستو بهجای تهران راهی روسیه یا پکن میشدند تا به آنها در مورد حل اختلافات احتمال مسکو و پکن با تهران پا درمیانی کنند.
غربیها مسیر مذاکره با ایران را هموارتر از تعامل با آمریکا یافتهاند
واضح است که غربیها هم از هماهنگی در جبهه ایران آگاه هستند و واضحتر این است که مشکل در آمریکا و آن نظام بسیار مضحک سیاسی حاکم بر آن است. ببینید رئیسجمهور از یکی از دو حزب دموکرات یا جمهوریخواه بر مسند قدرت مینشیند. رئیسجمهور اکثریت آراء مردم و الکترال کالج (مجمع برگزینندگان) را به دست آورده است اما توافقی را که امضاء کرده توسط رئیسجمهور بعدی ملغی میشود. حتی قبل از اینکه توافق امضاءشده به دوره تصمیمگیری رئیسجمهور بعدی برسد در یک زدوبند سیاسی در سنا میتوان توافق قانونی ساقط کرد. این یعنی برنامه این است که به صورت عمد نظام سیاسی این کشور نتواند به عزم یا وحدت نظر سیاسی برسد. بهانه هم رعایت اصول لیبرال دموکراسی است اما روندی که شاهد آن بودهایم اصلاً ربطی به دموکراسی ندارد بیشتر از لابی گروههای فشار ازجمله صهیونیستها یا صاحبان شرکتهای اسلحهسازی و دیگر سرمایهداران تأثیر میگیرد.
آنچه در ایالات متحده شاهد بودهایم بیشتر شبیه به مسلخ بردن دموکراسی بوده است. وقتی ۳۳ سناتور جمهوریخواه به جو بایدن رئیسجمهور ایالاتمتحده نامه مینویسند که اگر توافقی با ایران منعقد کنی بدون اینکه رأی مثبت کنگره را گرفته باشی یعنی خط و نشان برای رئیسجمهوری که مثلاً باید مدافع دموکراسی در داخل و خارج از کشور باشد اما در یک تصمیمگیری مهم باید برود و یک سری سناتور تحت نفوذ گروههای لابیگر را راضی کند.
اما خب تیم مذاکرهکننده و در کل دستگاه دیپلماسی یا حتی بالاتر از اینها کل نظام با این نقصان بزرگ ساختار سیاسی آمریکا آشنا بود و میدانست که این نقصان عمدی زمینه بدعهدی و خیانت به عهد و پیمان را برای آمریکاییها در هر معاهده یا مذاکرهای فراهم میکند اما بازهم وارد میدان مذاکره شد تا هم حقانیت خود را در مقابل افکار عمومی جهانی ثابت کند و هم نشان دهد ترسی از مذاکره ندارد که هیچ، بلکه میتواند به بهترین وجه ممکن آن را مدیریت کند و درعینحال هیچ موضوعی از کشور ازجمله اقتصاد کلان را به نتیجه مذاکره وابسته نکند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/