نشست «ترجمههای ویرایشپذیر» برگزار شد
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، پیام شمسالدینی، انجمن صنفی ویراستاران با همکاری خانۀ کتاب و ادبیات ایران، نشستی با حضور نازنین خلیلیپور، مهشید نونهالی، امیرحسین وزیری و مهناز مقدسی (دبیر نشست) برگزار کرد. این نشست روز جمعه هشتم بهمن و همزمان با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب اجرا شد.
نخست مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، گفت ترجمه یکی از راههای ارتباط ما با جهانیان و آگاهی از دانش و صنعت و فرهنگ کشورهای دیگر است. با رشد و رونق آثار ترجمهای در سالهای اخیر، جایگاه مترجمان بر نویسندگان پیشی گرفته و مترجمان صدرنشین بازار نشر ما شدهاند. وارد شدن طیف وسیعی از دانشآموختگان دانشگاهها و مؤسسات آموزش زبان به بازار ترجمۀ کتاب و مقاله موجب شده که با تعداد فراوانی از ترجمههای نازل مواجه شویم و ناچار دست به سوی ویراستارانی دراز کنیم که با دانش و توانایی و صرف وقت بسیار این آثار را ارتقا ببخشند.
در این نشست، که بخش عمدۀ آن بهصورت پرسش و پاسخ بود، سخنرانان دربارۀ ترجمۀ خوب و ویژگیهای آن صحبت کردند.
ترجمۀ خوب چه نوع ترجمهای است؟
مهشید نونهالی، مترجم، ویراستار و مدرس ویرایش ترجمه، گفت: معنا کردن ترجمۀ خوب بسیار دشوار است. بسیاری از اوقات، ما متن ترجمهشدهای را میخوانیم و میگوییم ترجمه خوب و رساست، درحالیکه مترجم مقصود اصلی نویسنده را درست منتقل نکرده و متن را با منطق خودش ترجمه کرده است. همچنین مهم است که ترجمه گویای همۀ خصوصیاتی باشد که فضای زبان مبدأ در بر دارد. بنابراین، ترجمۀ مقصدگرا و کاملاً بومیشده در این دوره معنایی ندارد و مهم است که فرهنگ زبان مبدأ به خواننده منتقل شود. درخصوص متون علوم انسانی نیز ترجمه حتماً باید دقیق باشد و مفهوم را کاملاً به خواننده منتقل کند و مترجم نیز لازم است در آن حیطه دانش کافی داشته باشد. این موضوع دربارۀ داستان و نمایشنامه بسیار اهمیت دارد، در ترجمۀ داستان بهویژه داستانهای امروزی مترجم باید فضا بسازد، موسیقی بسازد، تصویر بسازد و تمام اینها باید در رمان، شعر یا نمایشنامه منعکس شود.
نونهالی ادامه داد: ترجمۀ خوب، بهخصوص ترجمۀ ادبی، ترجمهای است که مترجم بتواند بسیار نزدیک به متن نویسنده ترجمه کند و البته نه به معنای ترجمۀ لفظبهلفظ. بعضیها میگویند فلان چیز را نمیشود به فارسی ترجمه کرد، من معتقدم که اینطور نیست. فارسی بسیار زبان قدرتمندی است و غیرممکن است نتوان مفهومی را به این زبان برگرداند.
نازنین خلیلیپور، ویراستار و مترجم، گفت: برای تشخیص اینکه متنی خوب ترجمه شده یا نه، باید ملاکهایی در نظر گرفت. ترجمه درواقع انتقال معناست که از زبان مبدأ در قالبهای زبان مقصد منتقل میشود و قرار نیست در ترجمه قالب زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل شود؛ نکتۀ مهم در ترجمه انتقال معناست. بنابراین برای تشخیص اینکه متنی خوب ترجمه شده است یا نه، باید تطبیق ترجمه انجام شود و صرف اینکه متنی روان باشد نمیتوان گفت ترجمۀ خوبی هم هست. خطا در انتقال معنا را میتوان در دستههای مختلف قرار داد: خطاهای واژگانی مثل وجود کلمات مشابه و بدفهمی و بیتوجهی به همنشینی واژهها؛ خطاهای دستوری، مثل انتقال کامل نحو زبان مبدأ به زبان مقصد؛خطاهای مفهومی، مثل درک اشتباه مَثَلها و کنایات؛ خطاهای اصطلاحشناختی، مثل قرار دادن برابرنهادهای نادرست. همچنین ممکن است در ترجمه خطاهای ضبط اعلام و پاراگرافبندی و جاافتادگی ترجمه نیز باشد که با تطبیق قابل تشخیص خواهد بود.
امیرحسین وزیری، ویراستار و مترجم، نظر خود را چنین مطرح کرد: ما وقتی میتوانیم بگوییم ترجمهای خوب است که بسیار نزدیک به متن اصلی باشد؛ یعنی به ساختار توجه شده باشد، واژگان و اصطلاحات درست ترجمه شده باشند، سبک و قلم و بیان نویسنده و فضا و موسیقی اثر درک و منتقل شده باشد و به انتقال موارد فرهنگی نیز توجه شده باشد. ایکاش نهاد دغدغهمندی برای داوری وجود داشته باشد تا مرجعی برای ارزیابی ترجمهها باشد، چه پیش از انتشار و چه پس از انتشار. به نظر میرسد اگر چنین سازوکاری باشد و نقد ترجمه هم در ایران پا بگیرد، میتوانیم شاهد ترجمههای بهتری باشیم. متأسفانه گاه پیش میآید که ترجمهای به چندین چاپ میرسد و کتاب ایرادهای اساسی دارد و حتی وقتی به ناشر گفته میشود که بهتر است اصلاحاتی در کتاب انجام گیرد، نمیپذیرد و کتاب را به همان صورت بازچاپ میکند.
ویرایش حداکثری و بازترجمه خدمت است یا خیانت؟
نونهالی در پاسخ به این پرسش گفت البته که ویرایش و اصلاح حداکثری و بهبود متن خدمت است به مخاطب چون متن بهتری به دستش میرسد و سلیقۀ مخاطب بهبود پیدا میکند. متأسفانه سلیقۀ زبانی مخاطبان ما بهشدت نزول پیدا کرده. باید دانست که سلیقه اکتسابی است، سلیقه را میشود ارتقا داد. ناشر، ویراستار، مترجم موظفاند سلیقۀ مخاطب را بالا ببرند. البته برای ناشر هم خدمت است چون اگر کتاب بهتری منتشر کند، بازار بهتری هم خواهد داشت، اما در مورد ویراستار جای تأمل است.
خلیلیپور دربارۀ بازترجمه و ویرایش حداکثری گفت: این کار خدمت به مخاطب و ناشر است اما شاید خیانت به مترجم باشد، چون مترجم ممکن است کارهای بعدیاش را با ویراستار دیگری پیش ببرد که به همان کیفیت قبلی نباشد و این موضوع به ضرر مترجم میشود. مشکل اساسی اینجاست که خیلی از ناشران کتاب را از نامترجم میگیرند و براساس آشنایی و دوستی کتاب را چاپ میکنند و برایشان فرقی ندارد که کتاب خوب است یا نه. حتی ویرایش کتاب هم برایشان مهم نیست و ویراستار میماند با وجدان خودش. نه دلش میآید کار را با کیفیت پایین انجام دهد و نه میتواند وقت بگذارد و کتاب را بازترجمه کند. درنهایت، کتاب را به شکلی که ناشر میخواهد ویرایش میکند اما ترجیح میدهد اسمش را در صفحۀ حقوقی نیاورند و این میشود که چند کتاب را ویرایش میکند اما چون از این نوع ویرایش راضی نیست، اسمش در کتاب نمیآید یا فقط در یکی دو کتاب میآید و میبیند که در یک سال گذشته فقط یکی دو کتاب در کارنامهاش آمده است. وقتی ناشر اینطور کتابها را قبول میکند ویراستار را به دردسر بزرگی میاندازد.
وزیری دربارۀ ویرایش حداکثری گفت که ناشر از اینکه ترجمۀ ضعیفی به همت ویراستار به اثر خوبی تبدیل بشود انتفاع میبرد. مترجم هم راضی است چون به اسمش ترجمه خوبی منتشر میشود. اگر این کار برای مترجم جنبۀ آموزشی داشته باشد و مترجم یاد بگیرد که برای کار بعدی بهتر کار کند که گاه این اتفاق میافتد، بسیار خوب است.
یکی از مشکلات ناشران این است که خودشان در انتخاب کتاب سهیم نیستند و ارزیابی خوبی هم نمیکنند. منتظرند که کسی کتابی آماده و ترجمهشده را بیاورد و به آنان بسپارد و چاپ کنند. مترجمان هم باید بدانند که کتابی را انتخابی کنند که بر آن تسلط دارند. مترجمی که هر نوع اثری را ترجمه میکند، از علمی و داستانی، مسلماً همۀ ترجمههایش باکیفیت نیست، اگر ناشران در انتخاب اثر و مترجم دقت داشته باشند، میتوانند این چرخه را بهتر کنند. ویرایش حداکثری بهنوعی خیانت ویراستار به خودش است چون وقت و زمان و توانایی بسیاری به خرج میدهد و درنهایت، نفع مادی و معنوی چندانی به دست نمیآورد و مدتی بعد از این کار کناره میگیرد. گاه شده که یک ویرایش مقابلهای دقیق شش ماه یا حتی یک سال طول میکشد و دریافتی ویراستار هم آنقدر نیست که بتواند با آن زندگیاش را بگذراند.
در این پایان این نشست، خانم نونهالی پیشنهاد کرد که خوب است انجمن صنفی ویراستاران برای ارتباط و آگاهی ناشران و مترجمان برنامههایی بگذارد و این موضوعات را با آنان در میان بگذارد چون ناشران هم لازم است در این بحثها حضور داشته باشند و بهتر است کارگاههایی برای مترجمان و حتی ویراستاران باشد که آنها آمورش ببینند و آرامآرام وضعیت بهتر بشود.
انتهای پیام/
انتهای پیام/