به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، علی باقریکنی، رئیس تیم مذاکرهکننده ایرانی روز گذشته با انتشار پیامی توئیتری، گفتوگوهای انجامشده را رو به پیشرفت خواند و خبر از وقفهای چندروزه و کوتاه در مذاکرات هستهای داد، پیشرفت در روند مذاکرات گزارهای است که علاوهبر باقری، مذاکرهکننده ارشد روسیه در وین نیز به آن اذعان داشته است. میخائیل اولیانوف روز گذشته پس از نشست سهجانبه با مذاکرهکنندگان ارشد ایران و چین، به خبرنگاران گفت پیشرفتهایی در مذاکرات صورت گرفته که جزئیات آن در روزهای آینده ارائه خواهد شد. همزمان با انتشار اخبار مربوط به پیشرفت در مذاکرات خبری نیز در فضای رسانههای داخلی منتشر شد با این مضمون که: «طرفین در رایزنیهای خود توانستهاند به پیشنویس جدیدی با اعمال نظرات ایران دست یابند که درصورت نهایی شدن، این متن مبنای رایزنیهای آتی قرار خواهد گرفت.»
آنچه از پیشرفت مذاکرات در رسانههای داخلی بیان میشود به این معنی نیست که غربیها رویکرد زیادهخواهانه خود را کنار گذاشته و طرفین به توافق نهایی نزدیک شدهاند، بلکه مهمترین معنای آن این است که پیشنهادهای طرف ایرانی توپ را به زمین سایر اعضای 1+5 و خصوصا سه کشور اروپایی انداخته است و آنها نمیتوانند ایران را به عدمجدیت در مذاکرات متهم کنند. حال اگر هیاتهای اروپایی با رویکردی غیرمخرب از پایتختهایشان به میز مذاکره باز گردند، میشود گفت توافق در زمانی کوتاه در دسترس خواهد بود. رویکردی که حداقل در دور جدید مذاکرات آنقدری مشهود نبود که بشود به حسننیت طرف اروپایی اعتماد کرد. فارغ از نیت مذاکرهکنندگان اروپایی عملکرد آنها تا به اینجای کار نتیجهاش طولانی و فرسایشی شدن مذاکرات بوده است. در همین رابطه روز گذشته خبرگزاری آمریکایی آکسیوس به نقل از دیپلماتهای اروپایی نوشت مذاکرات حداقل تا ۶ ماه دیگر طول خواهد کشید.
بیشتر بخوانید:
هشدار مقام امنیتی درباره شرارت احتمالی رژیمصهیونیستی حین مذاکرات
برای اینکه اهداف و نیز جدیت طرفین مذاکرهکننده را مورد ارزیابی قرار دهیم عملکرد و مواضع مقامات آنها در روند مذاکرات اطلاعات خوبی را در اختیارمان میگذارد که بد نیست مورد توجه قرار گیرد. در ادامه گزارش امروز «فرهیختگان» ما ضمن بررسی آخرین شرایط مذاکرات هستهای در وین به تحلیل و بررسی مواضع طرفهایی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم با این مذاکرات درگیر هستند، خواهیم پرداخت.
گروگانگیری تروئیکای اروپایی
اختلافنظر جدی میان اتحادیه اروپا و سه کشور عضو تروئیکای اروپایی(آلمان، انگلیس و فرانسه) از مهمترین اتفاقات دور جدید مذاکرات هستهای در وین است. عملکرد غیرشفاف و جهتدار کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان با هدف امتیازگیری از ایران، چین، روسیه و اتحادیه اروپا عامل اصلی این اختلافات است. دور جدید مذاکرات وین با دو پیشنهاد مکتوب ایران به طرفهای غربی آغاز شد. این پیشنهادها به دلیل مستدل و فنی بودن، مورد تایید اولیه کشورهای روسیه، چین و اتحادیه اروپا قرار گرفت. این حمایت اولیه یک گام رو به جلو برای دستیابی به یک توافق راهبردی است، گام رو به جلویی که باعث نگرانی آمریکا و سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات وین شده است، زیرا همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردیم، رسیدن به توافق میتواند برهمزننده سیاستهای آنها در خاورمیانه باشد. به همین دلیل بعد از پایان هفته نخست مذاکرات وین سران انگلیس، فرانسه و آلمان همراستا با سیاستهای ضدایرانی آمریکا با طرح موضوعات فرعی سعی کردند مسیر عادی مذاکرات را به انحراف بکشانند. اتخاذ این رویکرد توسط تروئیکای اروپایی در تناقض با اهداف کلان اتحادیه اروپاست که باعث شده در ماموریت «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و «انریکه مورا»، معاون و نماینده او درکمیسیون مشترک برجام اختلال ایجاد شود. به همین دلیل برخی شنیدهها حاکی از این خبر است که 24 کشور عضو این اتحادیه تهدید کردهاند اگر تکرویهای آلمان، فرانسه و انگلیس در مذاکرات وین تداوم پیدا کند این کشورها خود بهطور مستقیم وارد گفتوگو با ایران خواهند شد.
در یک برآیند کلی میتوان نتیجه گرفت با توجه به شکست سیاستهای ضدایرانی کشورهای غربی حاضر در مذکرات، آنها چارهای جز دستیابی به یک توافق با ایران ندارند، اما در این میان تروئیکای اروپایی و آمریکا در تلاشند با فرسایشی کردن فرآیند مذاکرات و ایجاد فشار سیاسی- رسانهای علیه تیم مذاکرهکننده کشورمان، امتیازات بیشتری از ایران در وین بگیرند. کشورهای غربی تا یک حدی میتوانند به این فرآیند مخرب خود ادامه دهند، زیرا نه اتحادیه اروپا به همراهی چین و روسیه اجازه تداوم رفتارهای مخرب را به آمریکا و سه متحد اروپاییاش میدهند و نه جمهوری اسلامی کشوری است که تا ابد پنجره مذاکرات را برای غربیها باز بگذارد.
چماق و هویج آمریکایی
اظهارات دوستانه و اقدامات خصمانه سیاستی است که در دولتهای مختلف آمریکا استفاده شده است. تبریک عید به فارسی توسط اوباما و همزمان تحریم نهادهای اقتصادی ایران همان سیاست معروف چماق و هویجی است که علیه مردم ایران بارها توسط سیاستمداران آمریکایی مورداستفاده قرار گرفته است؛ اوباما در نوروز سال ۹۵ گفته بود: «ما نیز یکبار دیگر نوروز را در کاخ سفید جشن میگیریم و در طول هفتههای آتی در کاخ سفید سفره هفتسین، سبزی پلو و ماهی و شاید هم نان برنجی خواهیم داشت.»
رئیسجمهور آمریکا ادامه داد: «ما از همه دوستان ایرانی-آمریکایی خود از سرتاسر ایالات متحده میزبانی خواهیم کرد.»
پالسهایی از درپیش گرفتن دوباره این سیاست توسط آمریکا در مذاکرات وین نیز شنیده میشود. در همین زمینه درحالیکه دور جدید مذاکرات وین درحال پیگیری است، یک مقام پیشین آمریکایی مدعی میشود دونالد ترامپ در مصاحبهای که برای کتاب «صلح ترامپ» انجام داده بود، گفته است از ارتباط اسرائیل با آن ماجرا (ترور شهید سلیمانی) بسیار ناامید شدم.
یک مقام ارشد صهیونیستی هم در واکنش به این سخنان گفت: «اسرائیل نقش فعالتری را در این عملیات پیشنهاد داده بود، ولی آمریکا اصرار داشت خودش این کار را انجام دهد.»
انتشار این صحبتها آن هم در زمانی که مذاکرات وین درحال انجام است و رژیمصهیونیستی نقش مخرب برای از بین بردن آن را بهعهده گرفته است را شاید بشود تلاش آمریکا برای دادن پالسی به مردم ایران مبنیبر اعتراف به اشتباهات گذشته دانست. اما زمانی که این اقدام با عنصر تحریم همراه میشود دیگر نمیشود آن را خیرخواهانه دانست. در همین زمینه باید گفت اخیرا آمریکا برای ۱۲ شرکت به بهانههای مرتبط با ایران محدودیت صادراتی وضع کرده است.
این رویکرد متناقض نشان میدهد که آمریکا هرچند به طمع گرفتن امتیازات بیشتر رویکرد تهدید ایران مبنیبر محدود بودن زمان مذاکرات را مطرح میکند، اما به این نکته نیز واقف است که ممکن است تهدیدهای بیش از حد نتیجهای عکس در میدان مذاکرات بدهد. به همین دلیل اظهارات با ظاهر تعاملخواهانه را نیز در دستورکار خود دارد. دستورکاری که آمریکا را به دام بلاتکلیفی و تناقضگویی میاندازد.
بازیگر غیردولتی
مذاکرات وین یک بازیگر غیردولتی نیز دارد. رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی چندماه اخیر بارها سعی کرده است در اظهاراتی سیاسی اقداماتی فراپادمانی را از ایران مطالبه کرده و در مذاکرات وین نقش سرباز برای طرف غربی را پیاده کند. اظهارات مداوم دبیرکل آژانس مبنیبر لزوم نظارت بر تاسیسات هستهای که ایران طبق برجام آن را پذیرفته بود، از آنجایی سیاسی و جانبدارانه مینماید که رافائل گروسی به این نکته اشاره نمیکند که توافق 2015 بهدلیل بدعهدیهای آمریکا از بین رفته و توجیهی برای مطالبه تعهدات برجامی ایران وجود ندارد.
درمقابل اظهارات سیاسی که دبیرکل آژانس برای ایفای نقش در مذاکرات وین مطرح میکند، ایران در اقدامی هوشمندانه دست آژانس را برای بهانهجوییهای سیاسی بست. مطابق آنچه حسین امیرعبداللهیان، وزیرخارجه ایران گفته است، طی توافق ایران با آژانس نگرانیهای ادعایی درخصوص برنامه هستهای صلحآمیز ایران برطرف شده و این توافق تداوم بیش از پیش همکاریهای متقابل با آژانس را بهدنبال داشته است. برمبنای این توافق قرار است دوربینهای نظارتی آژانس در سایت تسا کرج که پیش از این در اقدامی تروریستی تخریب شده بود، مجددا نصب شوند. صدور این مجوز به هیچوجه نقضکننده قانون مجلس شورای اسلامی نبوده و براساس همان قانون، تصاویر ضبطشده توسط این دوربینهای جدید مانند تصاویر دوربینهای قبلی دراختیار آژانس قرار نخواهند گرفت و همچنان نزد سازمان انرژی اتمی ایران محفوظ خواهند ماند.
همزمان با نصب مجدد دوربینها برخی رسانههای داخلی درحالی سعی دارند از این اقدام ایران بهعنوان عقبنشینی یاد کنند و رویه فعلی مذاکرهکنندگان در دادن امتیاز را همچون رویه تیم مذاکرهکننده سابق جلوه دهند که تیم مذاکرهکننده ایران در نصب مجدد دوربینها امتیازی نداده است. ایران با نصب مجدد دوربینهای نظارتی درحالی موافقت کرد که شرطهایش اجرایی شدند. ایران بهصراحت اعلام کرده بود تا زمانی که نهادهای مسئول، بررسیهای فنی و امنیتی خود را روی دوربینهای مذکور انجام ندهند، بررسیهای قضایی -امنیتی روی دوربینهای آسیبدیده تحقق نپذیرد و آوانس خرابکاری در مجتمع تسا کرج را محکوم نکند، اجازه نصب مجدد دوربینهای آژانس را نمیدهد. این اقدام هوشمندانه ایران در گذاشتن شرطهای فنی مسیر مذاکرات وین را از گفتوگو با آژانس جدا کرد و دست این نهاد و دبیرکل آن را برای مطرح کردن ادعاهای سیاسی بیشتر بست.
اهداف همسوی اروپا و رژیمصهیونیستی
سه کشور اروپایی عضو برجام طی چند روز اخیر در روندی همسو با رژیمصهیونیستی قرار گرفتهاند و جلسات متعددی با هدف اخلال در روند مذاکرات وین با یکدیگر برگزار کردهاند؛ جلساتی که صدور بیانیه مشترک ضدایرانی یکی از نتایج آن بوده است. همچنین بهنظر میرسد رای هماهنگ آنها در مجمع عمومی سازمانملل به صدور قطعنامه علیه ایران نیز دیگر خروجی این جلسات مشترک باشد. فارغ از دعواهای سیاسی و ایدئولوژیک میان ایران و رژیمصهیونیستی و حامیان اروپاییاش، از آنجایی که دستیابی به یک توافق راهبردی در وین میان ایران و کشورهای 1+4 میتواند به ایجاد ثبات اقتصادی و امنیتی در منطقه بینجامد، تروئیکای اروپایی و رژیمصهیونیستی نگران از دست رفتن منافع خود در سایه این ثبات شدهاند، زیرا یک خاورمیانه باثبات منافع اقتصادی اروپا در تجارت سلاح را نیز به خطر خواهد انداخت. در همین راستا رژیمصهیونیستی از آنجایی که پررنگشدن نقش ایران در منطقه را باعث تضعیف نقش خود میداند، تلاش خود را بهکار خواهد بست تا مانع از برداشتهشدن هر گام امیدبخشی در این زمینه شود. به همین دلیل است که ایجاد ارتباط ایران با امارات بلافاصله با سفر نخستوزیر رژیمصهیونیستی به امارات همراه میشود.
علاوهبر رژیمصهیونیستی، فرانسه نیز که از لغو قرارداد خرید زیردریایی توسط استرالیا و جایگزینی آن با قرارداد آکوس رقمی معادل 66میلیارد دلار متضرر شده است بهدنبال آن است تا بازار جایگزینی برای جبران این زیان سنگین بیابد. کشورهای عربی منطقه بهترین بازار جایگزین برای فرانسه میتوانند باشند اما یک خاورمیانه باثبات در تحقق این هدف فرانسویها میتواند خلل ایجاد کند، به همین دلیل فرانسه و سایر کشورهای تروئیکای اروپایی با هدف ایفای نقشی منفی پا به میدان مذاکرات گذاشتهاند و مطالبات فرابرجامی خود را دستاویزی برای زدن زیر میز مذاکرات قرار دادهاند. مبتنیبر این سیاست، نماینده انگلیس در گفتوگوهای مشترک بین رژیمصهیونیستی و تروئیکای اروپایی نیز اخیرا گفته است: «نمیپذیریم ایران با وجود پیشرفتهای اخیر به توافق ۲۰۱۵ بازگردد و باید توافق جدیدی شکل بگیرد.»
تروئیکای اروپا اینبار پلیس بدِ بازی
مهمترین نشانه برای اثبات عدم جدیت اروپاییها دستان خالی آنهاست. درحالیکه از پایان دور ششم مذاکرات وین زمانی بیش از 5 ماه میگذرد و غربیها در شانتاژ رسانهای گسترده خواهان بازگشت ایران به میز مذاکره بودند، شاهد بودیم که ایران با دستی پر به وین بازگشت و در 10 آذر دو پیشنویس متقن روی میز مذاکرات قرار داد و اروپایی را که با سبدی خالی برای کسب امتیازات فرابرجامی به مذاکرات آمده بود، مجبور به عقبنشینی و ایجاد وقفه در مذاکرات کرد.
درحالیکه ایران با آمادگی به میز مذاکرات بازگشته است، این تروئیکای اروپایی است که با نداشتن ایدهای عادلانه و مطرح کردن مطالبات زیادهخواهانه و فرابرجامی منجر به فرسایشی شدن مذاکرات شده و همزمان برای تحمیل خواستههای خود به ایران ضربالاجل نیز تعیین میکند.
در همین رابطه میشود به اظهارات اخیر وزیرخارجه انگلستان نیز اشاره کرد. همزمان با ادامه دور هفتم مذاکرات وین، لیز تراس، وزیر امورخارجه انگلیس در اظهاراتی به مساله مذاکرات هستهای ایران پرداخته و مدعی شده بود که این آخرین فرصت ایران برای مذاکره و دستیابی به یک راهحل است.
این تنها موضعگیری غیرصادقانه اروپاییها نیست. دوشنبه هفته گذشته نیز دیپلماتهای ارشد انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیهای مشترک، نقش ایالاتمتحده در مشکلات کنونی اجرای برجام را نادیده گرفته و مدعی شدند که درخواستهای ایران در مذاکرات جاری فراتر از برجام و مانع پیشرفت در گفتوگوهاست. آنها با تکرار ادعای خود مبنیبر از دست رفتن زمان مدعی شدند که بدون پیشرفت سریع در مذاکرات، برجام خیلی زود به پوستهای خالی تبدیل خواهد شد. این موضعگیری غیرصادقانه البته با واکنش مناسبی از جانب سخنگوی وزارت خارجه ایران مواجه شد. سعید خطیبزاده در واکنش به این بیانیه تصریح کرد؛ هر بیانیهای درباره برجام که در آن به تقصیر آمریکا اشاره نشده باشد، صرفا بیانکننده اوج جهل صادرکنندگان آن نسبت به واقعیت است. اگر تروئیکای اروپایی میخواهد بهعنوان یک شریک منصف جدی گرفته شود، باید مانند یک شریک منصف رفتار کند. برای ایران، برجام آن زمانی از «درون تهی شد» که منافع وعده دادهشده آن محقق نشد. آن منافع باید بالاخره تحقق یابد. پیش از این نیز لیز تراس در اقدامی برخلاف رویه مذاکرات در صدور بیانیهای ضدایرانی با یائیر لاپید، وزیر امورخارجه رژیمصهیونیستی مشارکت کرده بود.