فضای مجازی نمیتواند جایگزین قصهگویی مادران شود/ والدین بر اساس ذائقه کودکان کتاب بخرند
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، اوضاع ناراحت کننده ادبیات کودک و نوجوان، یکی از موضوعاتی بوده که از هفتههای گذشته به آن پرداختهایم. ضعف محتوایی به خصوص در حوزه کودکان و گروه سنی الف (آمادگی و کلاس اول) و استفاده از تصویرگری نامناسب برای کتابهای کودکان نکات مهمی بود که به آن پرداختیم.
در هفته گذشته به طور ویژه در رابطه با اوضاع ادبیات کودک با یکی از نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفتوگو کردیم و امروز نیز ضعفهای موجود در ساختار و محتوای متنی این آثار را در گفتوگو با یکی از نویسندگان شناخته شده این حوزه مطرح کردیم.
نام پری رضوییام برای اهالی ادب و دوستداران ادبیات کودک و نوجوان نامی شناخته شده است، نویسنده، قصهگوی کودکان و مدرس ادبیات داستانی در فرهنگسراها و خانه فرهنگ است. وی متولد ۱۳۵۲ که آثارش برگزیده جشنواره سراسری کشور در فرهنگسرای فردوس شده است. کتابهای زیادی مثل «زردخجالتی»، «باد پیتون»، «موش خوشزبان»، «قاریشقا»، «چهل تکه»، «دستهای مادرانه» و غیره، منتشر کرده است.
ادبیات کودک نسبت به حوزه بزرگسال وضعیت بهتری دارد
آنا: اوضاع این روزهای ادبیات کودک و نوجوان ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
رضوییام: شرایط متفاوت است و در حال حاضر کار ترجمه زیاد میبینیم. اگر واقعاً بخواهیم از اوضاع ادبیات کودک آگاهی پیدا کنیم باید یک تحقیق میدانی داشته باشیم. با اینحال ادبیات کودک نسبت به حوزه بزرگسال وضعیت بهتری دارد.
آنا: از چه لحاظ ادبیات کودک نسبت به حوزه بزرگسال وضعیت بهتری دارد؟
رضوییام: میزان برقرای ارتباط تصویری در کودکان نسبت به ارتباط شنوایی بسیار بیشتر است. در نتیجه، اگر کتاب را در دستشان بگیرند، لمس کنند و نقاشیهای آن را از نزدیک ببینند، نسبت به دیدن و شنیدن داستان از فضای مجازی یا تلویزیون بهره بیشتری میبرند. البته نباید فراموش کنیم که مادران این دوره نسبت به گذشته آگاهتر شدهاند.
در بحث ترجمه باید گفت خیلی اوقات کار را خراب میکند.گاهی بها دادن به کارهایی که ترجمه میشوند مانع پیشرفت در این حوزه میشود که این موضوع بیدلیل هم نیست. از جمله دلایل آن میتوان به ضعف ما به عنوان نویسندههای کار کودک اشاره کرد و دلیل دیگر اینکه ما همیشه دوست داشتهایم که اجناس خارجی از جمله ادبیات را وارد کنیم.
موازنهای بین کارهای ترجمه و تألیف برقرار نیست
آنا: پس کارهای ترجمه مانع پیشرفت کتاب کودک و نوجوان داخلی میشود؟
رضوییام: نه اینکه بگویم صرفاً کار کودک نباشد. مدتی پیش نویسنده جوانی از سوئد میگفت در کشور ما همیشه سعی میشود تمام آثار حوزه کودکان را ترجمه کرده و برای فرزندان خود بخوانیم. قانونی در آنجا وجود دارد که بر طبق آن اگر والدین برای کودک خود قصه نخوانند، او میتواند به پلیس زنگ زده و این موضوع را به آنها بگوید.
البته نه اینکه کار ترجمه خوب نباشد اما الان میان کارهای ترجمه و تألیف موازنهای برقرار نیست در حدی که گاهی اوقات حتی آثار خارجی بسیار ضعیف هم به راحتی پذیرفته میشود اما کارهایی که وطنی است را به راحتی رد میکنند که بر اساس ضوابط و غیره از این دست مشکلات زیاد داریم.
در مملکت ما ۸۰ درصد به ترجمه و ۲۰ درصد به کارهای تألیف شده بها میدهند. برای مثال یکی از اساتید ما میگفت در طی یک سال از کار تألیف خودم شاید ۶ میلیون گرفتم اما از طریق انجام کارهای ترجمه ۲۵ تا ۳۰ میلیون درآمد کسب کردهام.
آنا: چه اقداماتی در این راستا باید انجام شود؟
رضوییام: ما باید خودمان را قوی کنیم. نمیتوانیم مدام اعتراض کنیم که چرا فقط به کارهای ترجمه شده اهمیت داده میشود. باید ریشهیابی کنیم، شاید ضعیف بودن کارهای ما دلیل این مسئله شده است. از سوی دیگر باید محدودیتهایی باشد که مثلاً هر ناشر در ازای ۱۰ کار ترجمه، ۷ کار تألیف شده وطنی هم داشته باشد، نویسندگان توانمندی داریم که بهخاطر همین قضیه محجور ماندهاند. من نویسندهای میشناسم که کارهای تالیف خودش خیلی خوب بود اما بعد از مدتی مجبور شد به حوزه ترجمه ورود کند و در حال حاضر از کارهای ترجمه وی استقبال بیشتری میشود.
کتاب، تنها وسیله ارتباطی که از از مد نمیافتد
آنا: فضای مجازی را چطور میتوانیم در راستای پیشرفت ادبیات کودک و نوجوان خودمان پیش ببریم؟
رضوییام: فضای مجازی بد نیست اما به نظر من، محدودیتهای خاص خودش را دارد. مضاف بر اینکه همانطور که گفتم کودک از طریق حس لامسه، نزدیک شدن و دیدن تأثیر بیشتری میگیرد. من میگویم تنها وسیله ارتباطی و خوانش که از اول تا آخر از مد نمیافتد، کتاب است. هر چند وسایل دیگر نیز میتواند ارتباط ما را با محتوا زیاد کند اما فکر میکنم در دست گرفتن کتاب و خواندن آن حتی اگر کودک نتواند بخواند و مادرش برای او بخواند، بسیار موثر است.
آنا: در حال حاضر برنامههای قصهگویی نیز در فضای مجازی رایج است.
رضوییام: بله، برنامههایی باب شده که قصه میگویند، مادر خیلی راحت آن را بالای سر کودک میگذارد و خودش بیخیال این قضیه میشود. در صورتی که من فکر میکنم همان حضور فیزیکی، صدای او و گاهی اوقات حتی نگاه مادر میتواند تأثیر بسیار زیادی در رشد، تربیت ذهن و تخیلات کودک داشته باشد.
فضای مجازی نمیتواند جایگزین قصهگویی مادر و حضور فیزیکی او برای کودک شود. البته آن هم در جای خود مفید و لازم است چون بههرحال بعضی وقتها همین فضای مجازی باعث شده که برخی اسرافها از بین برود اما ما نباید همیشه به این فکر کنیم که مثلاً اسراف اتفاق نیفتد، بالاخره وجود فضای مجازی هم مستلزم هزینه است. باید به این فکر کنیم که با استفاده از همه راههای ممکن تمام قدرتهای ذهنی فرزند خود را رشد دهیم، خریدن کتاب و در اختیار کودک گذاشتن آن یکی از این راهها است.
علاوه بر سایر دلایلی که ذکر شد، اینکه یک تلفن همراه به دست کودک دهیم مضاف بر اینکه میتواند ضررهای روانی داشته باشد، از لحاظ پزشکی هم تأثیرات منفی زیادی از جمله مشکلات گردن، چشم و آب آوردن مغز بر او به جا میگذارد. در این راستا باید موازنه و محدودیتهایی توسط والدین اعمال شود.
کتاب کودک هزینه بیشتری را به ناشر تحمیل میکند
آنا: خارجی یا داخلی بودن کتابها از نظر اقتصادی برای ناشر تفاوتی دارد؟
رضوییام: بستگی به این دارد که ناشر چه کسی باشد. کتاب کودک نسبت به حوزه بزرگسال هزینه بیشتری به ناشر تحمیل میکند زیرا کتاب کودک نیاز به تصحیحگری، خلاقیت و صفحهبندی خاص دارد، موقع چاپ باید چهار رنگ باشد، بنابراین احتمال دارد ناشری که تازهکار است نتواند از نظر اقتصادی در این حوزه برد داشته باشد اما ناشران شناخته شده راهکارها را بلد هستند همانند امیرکبیر، قدیانی و انتشارات فاطمی و غیره، البته کار در حوزه کودک این مزیت را دارد که نسبت به فعالیت در حوزه بزرگسال بهتر جواب میدهد.
باید بگویم ناشرانی هم هستند که در جلسات با نویسندگان با دو لیوان چای و یک ظرف شیرینی، آنها را جذب میکنند.در شرایطی که معمولاً به نفع خود ناشر است، آثاری که برجسته است را با کمترین حقالتألیف میگیرند یا گاهی اوقات حتی آنرا نمیدهند. این آثار را چاپ میکنند، به نمایشگاههای خارجی میبرند و سود خوبی به جیب میزنند.
بیشتر بخوانید:
- جریان خون ادبیات کودک کند شده است/ دادههای فرهنگی بیگانه، اعتماد کودک به جامعه ایرانی را از بین میبرد
- کتابهای سطحی و کممایه پرچمدار بازار کتاب کودک شدهاند
- اوضاع بازار کتاب ناراحتکننده است
برخی کتابهای خارجی تأثیری از داستانهای مولانا دارد
آنا: بسیاری بر این باورند که محتوای کتابهای کودک در بسیاری از موارد با فرهنگ ایرانی-اسلامی منافات دارد و مناسب کودکان ما نیست؟
رضوییام: خود من از جمله کسانی هستم که گاهی با دیدن یک عکس برای نوشتن یک کتاب ایده میگیرم. در حال حاضر کتاب «سفر در کاموا» در مرحله چاپ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. جرقه این کتاب با دیدن یک عکس خارجی در ذهنم زده شد. من خیلی اوقات در کارگاههای داستاننویسی، به کودکان تصویری را نشان میدهم تا از آن عکس الهام بگیرند و بنویسند. بارها پیش آمده که آنها اسامی شخصیتهای داستانی خود را «تام»، «جورج» و سایر اسامی خارجی میگذارند! البته جهان دارد به سمت یکسانسازی و یکدست شدن پیش میرود.
اما با این حال نباید ادبیات خودمان را از یاد ببریم زیرا که داستانها و قصههای قدیمی که از مادرمان شنیدهایم عمق داشتهاند. گاهی برخی کتابهای کودک داستانی خارجی را میبینم که از داستانهای مولانا تاثیر پذیرفته است. در واقع آنها بسیار خوب شکار میکنند، میخوانند و میبینند.
فضای روستایی میتواند تأثیر زیادی بر روی تجربه زیستی نویسنده داشته باشد. به همین دلیل است که میگویند رمان کار روستایینویس و داستان کوتاه کار شهرینویس است زیرا که اهالی شهر نمیتوانند تجربه زیستی بالایی داشته باشند و زندگیشان در چند پوشه کوچک خلاصه شده است. بنابراین وقتی در ادبیات کودک این حجم بالا از ترجمه آثار را داریم، کودکانمان چگونه داستان بومی و ایرانی بخوانند؟ در صورتی که ما نویسندگان خیلی خوبی هم داریم که سعی میکنند فرهنگ بومی و کهن ما را حفظ کنند، متاسفانه تبلیغی در این راستا وجود ندارد. مثلاً اخیراً کتاب «حسن کچل» محمدرضا یوسفی منتشر شده که اثر قابل تأملی در این زمینه است. وقتی قبول میکنیم این حجم از ترجمه را منتشر کنیم (که البته ترجمه هم باید باشد) در نهایت چنین نتیجهای نیز حاصل میشود.کتابها دارای ذائقه هستند اما والدین حتی دنبال شناخت سلیقه کودک خود در بحث کتابخوانی نیستند
جای خالی «شاهنامه» در بین ۱۰ کتاب برتر دنیا
آنا: همانطور که اشاره کردید الگوی کودکان ما متأسفانه ابرقهرمانهای خارجی شدند و الگوی ایرانی ندارند!
رضوییام: بله، به خاطر اینکه شاید خودمان کمکاری کردیم. در کلاسهایی که دارم میبینم که کودکان با اسطورههای یونانی و رومی بیشتر از اسطورههای ایرانی ارتباط میگیرند. در صورتی که «شاهنامه» میتواند جز ۱۰ کتاب برتر دنیا برای کودکان باشد. شاید ما به درستی شاهکارهای ادبی خود را معرفی نکردهایم، والدین خودشان اطلاعات درستی نداشته و کودکان در فضای مجازی به راحتی جذب این الگوها شدهاند. کارهای ترجمه هم مسلماً تأثیر زیادی در این زمینه داشته است.
آنا: فقدان هماهنگی در تولیدات فرهنگی مناسب از کجا نشات میگیرد؟
رضوییام: این ضعف هم میتواند از جانب نویسندگان و ناشران باشد و هم از سوی مدیران فرهنگی که اتفاقاً ادعای حمایت از فرهنگ، هنر و ادب ایران را دارند، باشد. نمیتوان گفت صرفاً تقصیر یک عده خاصی است. دلایل متعددی از جمله تبلیغات خارجی، کمکاری صدا و سیما، رسانههای گروهی و غیره، در این زمینه تأثیرگذار بوده است.
آنا: در این راستا چه اقدامی باید انجام دهیم که این ضعف برطرف شود؟
رضوییام: من در حدی نیستم که بخواهم راهکار بدهم، خودشان بهتر از ما میدانند که باید چه کار کنند. من نویسندگانی را میشناسم که به مویی بند هستند و با یک اشاره دوباره به حوزه ادبیات کودک برمیگردند و کارهای وطنی و ایرانی انجام میدهند. مسئله این است که این کار به سرمایه نیاز دارد، الان حتی برای نفس کشیدن هم نیاز به پول است! باید با نویسندگانی که در این حوزه پتانسیل بالایی دارند، صحبت شود و سرمایهگذاری لازم انجام شود.
حمایت از ادبیات کودک باید یک پروژه طولانیمدت باشد. در چندین سال گذشته کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان این کار را شروع کرد و عدهای از ناشران در این راستا اقداماتی را انجام دادند اما ناگهان همه چیز نصف و نیمه رها شد. ما از خودمان دور میشویم، برای اینکه جای خالی هویتمان را پر کنیم به مواردی پناه میبریم که ممکن است به فرهنگ ما نچسبد و به زور میخواهیم آنها را به خودمان تحمیل کنیم.
پناه بردن کودکان به ژانر وحشت برای تخلیه هیجانات درونی
آنا: یکی دیگر از ضعفهای ادبیات کودک و نوجوان مسئله تصویرگری و انتخاب تصویرهای ترسناک در داستانها و ترانههای کودکانه است؛ به نظر شما دلیل استفاده از این سبک تصویرگری در برخی از آثار چیست؟
رضوییام: از نظر روانشناختی این مسئله ثابت شده است. کودکان ما در آپارتمانهای ۵۰ متری زندگی میکنند؛تا میخواهند فعالیتی داشته باشند میگوییم سروصدا نکن! همسایه بالایی میشنود! راه نرو! همسایه پایینی میشنود! آنها هیجان ندارند. نداشتن هیجان، رقیب، دوست و همراه از نظر روانی برای یک کودک نیاز است. در نتیجه تنها هستند و امکان تخلیه کردن خودشان را ندارند، گاهی اوقات برای پر کردن آن ضعف هیجانی خود به ژانر وحشت و کتابهایی که شاید تصاویر جالبی نداشته باشد، پناه میبرند که تأثیر مثبتی هم نمیتواند داشته باشد. البته تصاویر به نوع متن کتاب نیز بستگی دارد، شاید از یک سو میتواند ضعف تصویرگر باشد. البته تصویرگرهای خیلی خوبی داریم که حتی در کشور آمریکا مقام آوردهاند.کتاب کودک نسبت به حوزه بزرگسال هزینه بیشتری به ناشر تحمیل میکند زیرا کتاب کودک نیاز به تصحیحگری، خلاقیت و صفحهبندی خاص دارد
آنا: جالب اینکه کودکان با دیدن این تصاویر ترسناک از خواندن کتاب دلزده هم نمیشوند!
رضوییام: اتفاقاً بعضی اوقات تشویق هم میشوند و وقتی از کودک میخواهیم داستانی که پیام مستقیم دارد بخواند، اصلاً برایش خوشایند نیست!
معماری مدرسه، مسجد و بیمارستان فرق میکند!
آنا: میتوان با آن مقابله کرد؟
رضوییام: بله اما متاسفانه حتی مدارسی هم که برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته شده گاهی اوقات حتی کوچکتر از خانهها است. من معماری خواندهام، معماری مدرسه، مسجد و بیمارستان فرق میکند! اینجوری نیست که شما بروی یک خانه ۳۰۰ متری را اجاره کنی، قسمتبندی کنی، تیغه بزنی، دیوار درست کنی و بگویی بچههای اول اینجا و بچههای دوم آنجا!
ما در زمان کودکی بیشتر انرژی خود را در مدرسه تخلیه میکردیم زیرا که مدارس آن زمان حیاطهای بزرگ با وسایل بازی داشت. باید مکانهای مخصوصی را برای کودکان آماده کنند. وقتی آنها ۶ یا ۸ ساعت عمرشان را در مدرسه میگذرانند، فضاهای مدرسهها باید به گونهای باشد تا بتوانند انرژیهای خود را در آنجا تخلیه کنند و با همدیگر ارتباط بگیرند. مشکل این است که در مدرسه آموزش صفر است و پرورش هم اصلاً نیست. کودکان خود را پرورش نمیدهیم. آنها ارتباطات را بلد نیستند در صورتیکه بزرگترین تعاملات، ارتباطات انسانی است.
کتابها طعم دارند
آنا: در گفتوگوهای قبلی ما در همین پرونده به موضوع کتابهای کودک و نوجوان بازاری که در سوپرمارکتها و دکههای روزنامهفروشی هم به فروش میرسد صحبت شده، این سبک از آثار را تا چه میزان معضل ادبیات کودک میدانید؟
رضوییام: متاسفانه این آثار کودک را در سطح نگه میدارد و با آنها پیشرفت نمیکنند. کودکان ما خیلی زیاد میدانند اما عمق فهمیدههای آنها کمتر از یک میلیمتر است. کتابهایی مثل «پینوکیو» که فیلم آن هم ساخته شده، هنوز هم لایههای اندیشهای آن در ذهن ما میچرخد و همیشه ماندگار میماند. اما به خاطر اینکه برخی از مادران خودشان اینجوری میخواهند، اصلاً در مورد کتابی که میخواهند برای کودک خود بخرند، تحقیق نمیکنند.
آنا: پس خرید کتاب برای کودکان به بررسی نیاز دارد؟
رضوییام: بله، به نظر من هر کتابی دارای یک طعم است اما والدین حتی دنبال شناخت سلیقه کودک خود در بحث کتابخوانی نیستند. هر چه که به دستشان میرسد، بیتوجه به کیفیت تصویرگری، بدون بررسی و سوال از دیگران و یا استفاده از امکانات فضای مجازی و جستوجو، آن را میخرند. والدین باید با کودکان خود ارتباط برقرار کنند، ذائقه او را بشناسند و بر مبنای این ذائقه برای او کتاب بخرند. وقتی این اتفاق نمیافتد، کودکان در سطح میمانند و عمق پیدا نمیکنند و پیشرفت ندارند.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/