دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 آبان 1400 - 11:19

کاشت حق اعتراض

اتفاقی که روز جمعه در اصفهان رقم خورد کاملا در تاریخ محیط‌زیست ایران بی‌سابقه است. چنین تجمعی را تاکنون نداشتیم.
کد خبر : 622337
515156156




به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، چندروزی از سفرم به اصفهان گذشته، منتها همچنان کشاورزان، همان‌جا، در همان چادرهای برزنتی و پوشیده‌شده با بنرهای شعارها و مطالبات‌شان روز و شب می‌گذرانند. همان روزی که خودم را به جمع صمیمی‌شان رسانده بودم، آن نظم و مهربانی را که دیدم، قصد داشتم یک‌جایی و یک‌جوری از آنها بنویسم که با نوشتن‌های قبلی فرق کند؛ یعنی ضمن رساندن صدای اعتراض‌شان، از توانایی‌ها و آن نظم موجود در اعتراض بنویسم. چادرها، دوسه‌تایی بودند، بزرگ و نزدیک به هم. بیرون چادرها، کشاورزان گعده‌های چندنفره‌ای داشتند و یکی‌دو پایه و میز هم بود که زیرش آتش روشن کرده و روی آن دیگ شیر و سماور چای را گذاشته بودند که داغ باشد. هم خودشان خستگی این یکجانشینی را در کنند و هم اگر کسی به میان‌شان آمد، لبش تشنه و تنش خسته راه نماند. جالب‌تر اینکه در آن سرما، کنده‌های چوبی را تعبیه کرده بودند با فاصله‌های مشخص، که اگر سقف و سرپناهی نیست و قرار بر بیرون بودن و ماندن از چادرها بود، سردی استخوان‌سوز اصفهان، کسی را اذیت نکند. کنده‌ها مرتب و سرجای خودشان می‌سوختند و حاضران از گرمای موجود استفاده می‌کردند.




بیشتر بخوانید:


رئیس‌جمهور شخصاً مشکل زاینده‌رود را با جدیت دنبال می‌کند




لذتی که نبود، حداقل برای آنهایی که تمام اندوخته عمرشان را به‌خاطر بی‌آبی از دست داده بودند و حالا که باید سر زمین‌ها مشغول بیل زدن و شکر نعمت می‌بودند، اینجا، وسط شهر، در بستر خشک و بی‌آب زاینده‌رود، مطالبه حق‌شان را داشتند، اما خب این بی‌لذتی آنها، چیزی از میهمان‌نوازی و میزبانی خوش آنها از امثال منی که یک‌روزه، قصد فهم مشکل چندین ساله‌شان را داشتم و خیلی‌های دیگر مثل من کم نمی‌کرد. دوست داشتند اگر کسی آمد و جویای حال و چرایی این تجمع بود و شد، نه تنش سرد و نه شکمش گرسنه و نه لبش تشنه باشد. یک سقا هم بین جمعیت بود که کارش آب‌رسانی به بقیه بود و فاصله چرخیدنش از اولین‌باری که من را دید تا دفعه دومی که آب تعارف کرد، حدودا یک‌ساعتی بود و این یعنی جمعیت زیاد و رسیدگی سخت، اما بابرنامه بود. چرا اصلا این‌طور گزارش امروز را شروع کردم و قبل از اینکه اشاره‌ای به تجمع پرجمعیت و پرشور روز گذشته اصفهانی‌ها در بستر خشک زاینده‌رود داشته باشم، از این خاطره نوشتم؟ برای اینکه بگویم این کشاورزهایی که ادعایی در مدیریت و ساماندهی اوضاع ندارند، به‌راحتی و با ساده‌ترین مکانیسم‌ها توانستند جمعیت زیادی از حاضران و میهمانان و مردم را بدون کوچک‌ترین تنش و مشکلی مدیریت کنند؛ مدیریتی که نه دولت‌ها و نه مسئولان، هیچ‌وقت نتوانستند به کیفیت همین مدیریت ساده کشاورزان اصفهانی داشته باشند و ما شاهد امروز نباشیم.


صورت‌مساله کاملا مشخص و راهکار هم مشخص‌تر


بخشی از خاطرات سفر کوتاه اصفهان و مواجهه با کشاورزان معترض اصفهانی را در مقدمه نوشتم تا به امروز، یعنی فردای روز تجمع بزرگ مردم و کشاورزان اصفهانی برسم. اگر گزارش قبلی را خوانده باشید و ویدئویی که به پیوست آن گزارش منتشر شد را هم دیده باشید، حتما درجریان جزئیات ماجرا قرار دارید و از آن مهم‌تر هم اینکه اگر بدانید اصفهان ازلحاظ جغرافیایی و آب‌وهوایی چه وضعیتی دارد، این فهم و اطلاع از وضع موجود بیشتر هم خواهد بود. مطالبه مشخص بود و حالا هم از همیشه مشخص‌تر، کشاورزان اصفهانی، خصوصا آنهایی که فاصله بیشتری با زاینده‌رود دارند، سال‌هاست حتی به قاعده یک‌وجب هم در زمین‌های چندین‌هکتاری کشت نداشته‌اند، آنهایی که نزدیک زاینده‌رود هستند هم که تمام همان آب کم موجود را می‌مکند و به پایین‌دست رحمی نمی‌کنند. دامدارها هم که از کشاورزان وضعیت بدتری دارند، نه علوفه و غذای دام را می‌توانند بخرند و نه آبی هست که خودشان این زحمت را به دوش بکشند. این را هم در گزارش قبلی نوشتیم. علت این کمبود و نبودها و بدبختی و بیچارگی‌ها چیست؟ ضعف مدیریت! این را هم آن استاد دانشگاه و کارشناسی که با ما به گفت‌وگو نشست اذعان داشت و هم آن کشاورزی که سال‌هاست دستش از کشت یک گرم محصول کوتاه مانده، هم آن‌قدر عیان است که لازم نیست کسی آن را بگوید و بازگو کند. خلاصه‌اش را که بخواهم بنویسم شاید این‌طور بهتر باشد؛ اصفهان استان گرم و خشکی است، منابع آبی این استان هرچقدر هم که باشد، زاینده‌رود هرچقدر هم که آب داشته باشد، بازهم استان اصفهان استان گرم و خشکی است. نوع مواجهه با یک استان گرم و خشک هم مختصات و اقتضائات خاص خودش را دارد. باید مصرف آب متناسب با این شرایط باشد. اما در این استان رویه این‌طور نبوده، یعنی مصرف آب متناسب با شرایط استان و اقتضائاتش نبوده و نقش اصلی در این بلبشو هم گردن مدیریت در تمام طول این سال‌هاست، چرا؟ پاسخ به این چرایی هم اصلا پوشیده نیست. بالاخره اصفهانی‌ها، خصوصا مسئولان اصفهانی باید تکلیف خودشان را روشن کنند، یا صنایع آب‌بری مثل فولاد باید تمام شیره زاینده‌رود را بکشند یا کشاورزی، آن‌هم با محصولات آب‌بر! این شاید اولین دوگانه‌ای است که باید یک‌بار برای همیشه در این استان حل‌وفصل شود و قبل از حل شدن آن هرکار و اقدامی شاید در حد یک مسکن کارگشا باشد و مدتی التیامی برای این زخم‌ها.


می‌شود اعتراض کرد، می‌شود پوشش داد و می‌شود حل کرد


روز گذشته، یکی درمیان و با فواصل کوتاه، گوشی می‌لرزید و مدام پیام بود که از تهران و اصفهان، درباره اصفهان و اعتراض کشاورزان اصفهانی و مردم این شهر می‌آمد. جمعیت مدام بیشتر می‌شد و تخمین دوستان و رفقایی که پیام می‌دادند هم مدام بالاتر می‌رفت. حیرت‌انگیز بود؛ به قول محمد درویش فعال محیط‌زیست، حیرت‌انگیزترین و پرشورترین اعتراض محیط‌زیستی تاریخ ایران. حالا اینکه صرفا محیط‌زیستی باشد، قابل‌اغماض است، اما اینکه یکی از اصلی‌ترین دلایل آن محیط‌زیست باشد، اصلا قابل چشم‌پوشی نیست. دیروز در خبرها این‌طور آمد: «هزاران نفر از مردم و کشاورزان اصفهان امروز با جمع شدن درکنار پل خواجو خواهان جاری شدن دائمی رودخانه زاینده‌رود شدند. تعدادی از مردم و کشاورزان اصفهان، امروز (جمعه-۲۸ آبان) در بستر خشک رودخانه زاینده‌رود درکنار پل خواجو جمع شدند و خواهان تخصیص آب برای کشت پاییزه و جاری شدن دائمی این رودخانه شدند و از مسئولان درخواست کردند هرچه سریع‌تر مشکلات آب استان اصفهان را حل کنند. مردم و کشاورزان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی این پلاکاردها نوشته شده بود «زاینده‌رود من کو؟» اجرای عدالت در توزیع حق‌آبه و اجرای طرح‌های احیای زاینده‌رود ازطریق مجاری قانونی از دیگر مطالبات کشاورزان است.» صداوسیما هم برخلاف رویه همیشگی، به‌خوبی این تجمع و اعتراض را پوشش داد و همه از آن مطلع شدند، هم مردم سایر نقاط کشور و هم خود اصفهانی‌ها. نکته خوب‌تر این ماجرا هم این بود که فیلم‌هایی که برای من از اصفهان در شبکه‌های مجازی فوروارد می‌شد، لوگوی فلان شبکه آن‌ور آبی و آدرس آن‌یکی رسانه معاند را نداشت و اتفاقا اکثر آنها از همین صداوسیمای خودمان بود. خب پس مشخص شد پوشش دادن این مدل تجمعات، این اعتراضات بحق مردم، آن‌طور که همیشه تصور می‌شد، نه‌تنها خطا نیست و نه‌تنها پشت‌پرده امنیتی ندارد، بلکه اتفاقا باعث دیده شدن این اعتراضات است و معترضان هم امیدوار می‌شوند. البته این را هم بنویسیم که این اتفاق خوب، احیانا دستاویز جریانات خاص برای بهره‌برداری و سوءاستفاده هم نشد. بگذریم، از اعتراض اصفهانی‌ها می‌گفتم؛ بعد از انتشار تصاویر و اخبار و دیده شدن این تجمع بزرگ، مسئولان عالی کشور هم به‌سرعت به آن واکنش نشان دادند. محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور در گفت‌وگویی تلفنی که از رسانه ملی پخش شد، ضمن قدردانی از بصیرت و وفاداری مردم غیور اصفهانی گفت: «مردم اصفهان در دوران دفاع مقدس و همه مقاطع، وفادارانه در صحنه حضور داشته‌اند. رئیس‌جمهور ظرف یک‌ماه گذشته دوبار شورای‌عالی آب را برگزار کردند و در همین یک‌ماه به‌شخصه مشکل زاینده‌رود را با جدیت دنبال و پیگیری کرده‌اند. شخصا در شرق اصفهان حضور داشته‌ام و از نزدیک درجریان وضعیت سخت کشاورزان و مردم این منطقه هستم و با جدیت پیگیری خواهیم کرد تا به هر طریق ممکن مشکل را برطرف کنیم. امروز به وزرای نیرو و جهاد کشاورزی دستور دادم به‌سرعت برای حل این مشکل تدابیری بیندیشند.» وزیر نیرو هم در واکنش به تجمع دیروز اصفهانی‌ها، از آنان عذرخواهی کرد و قول حل مشکل آب را داد.


فعلا خسارت کشاورزان را پرداخت کنید


صورت‌مساله همیشه مشخص بود و حالا مشخص‌تر، راهکار هم همین‌طور، اما هم برای خالی نبودن عریضه و هم اتمام‌حجت، دو گفت‌وگو با کارشناسان و اساتید انجام دادیم تا ببینیم راهکارهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت حل مساله آب استان اصفهان و استان‌های همجوار چیست. ناصر حاجیان، عضو هیات‌علمی دانشگاه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با اشاره به تجمع روز گذشته اصفهانی‌ها در بستر خشک زاینده‌رود گفت: «جمعیت زیادی در اینجا جمع شدند و از این کنده‌های درختان آوردند و جاهای مختلف رودخانه گذاشتند و آتش زدند. افراد با خانواده می‌آیند و همگی احترام می‌گذارند. امروز موردی دیدم، آشپزی که غذا می‌پزد 60-50 یا بیشتر دیگ کار گذاشته و غذا می‌پزد. یک راهپیمایی به‌عنوان الگو داشتیم. جمعیت کم‌نظیر است. این راهپیمایی و مردم اصفهان و کشاورزان یاد افراد دیگر دادند که اعتراض می‌تواند درست باشد، توهینی به کسی نشود. حتی یک توهین جزئی به کسی نشد. نیروهای انتظامی آنجا حضور داشتند. من فکر می‌کنم این اعتراض کم‌نظیر بود. من حدود 20-10 سالی است روی مساله آب استان اصفهان کار می‌کنم و این مطالب چکیده این مطالعات است. هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم یک اقدام کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت داریم.


بنده اگر در خانه برنج نداشتم، باید قرض کنم و برنج تهیه کنم. اگر یکی در خانه ما طلبکار است باید به‌نوعی تدبیر کنم. آب را بخواهیم در بلندمدت بیاوریم و ببریم و... شعار است. یعنی آب از خلیج‌فارس آوردن شعار است چون کشور پول ندارد، از تونل بهشت‌آباد آب آوردن یک شعار سیاسی است. تونل 23 کیلومتر کوهرنگ را حدود 30 سال است نتوانسته‌ایم اجرا کنیم، حالا چطور تونل بهشت‌آباد را که همه می‌گویند ازنظر زمین‌شناسی مشکل دارد می‌خواهیم اجرایی کنیم و مشکل را حل می‌کند؟ مثال ساده استفاده می‌کنم که اگر شما بخواهید ازدواج کنید، به شما بگویند کره مریخ را می‌گیریم و خانه می‌سازیم و آنجا ازدواج می‌کنید، راحت‌تر است تا اینکه بگوییم تونل بهشت‌آباد را می‌سازیم یا آب از خلیج‌فارس می‌آوریم و مشکل آب اصفهان را حل می‌کنیم. بیشتر کارهای بلندمدت که بیان می‌شود و به‌عنوان اقدامات کوتاه‌مدت دربین عوام جا می‌اندازند، شعارهای پوپولیستی است. دولت‌های قبلی، استانداران قبلی فقط شعار می‌دادند. در گردهمایی عظیم معاون اول رئیس‌جمهور صحبت می‌کند و این نشان می‌دهد پشت‌سر ماست. فهمیده‌اند شهر درحال ازبین رفتن است، به‌دنبال راهکار فوری هستند. به کشاورز ما گفته‌اند خسارت می‌دهیم. خب اگر چنین قصدی هست، راهکار فوری فعلی پرداخت خسارت سال قبل کشاورزان است که چیزی حدود 4 هزار میلیارد تومان می‌شود. اما سال قبل بعد از 6 ماه تاخیر حدود 70-60 میلیارد پرداخت شده است.


یعنی به من که 20 هکتار زمین دارم 14 میلیون پرداخت شده است. 14 میلیون توهین به کشاورز است، چون هزینه نگهداری ابزارآلات کشاورزی هم نمی‌شود. باید به فکر بدهی مردم باشیم و نبودیم. کشاورزان بیان کردند 75 درصد آب زاینده‌رود که طبق نوشته‌های این چندسال اخیر مستند شده حق آنهاست و هیچ‌کسی شکی در این ندارد. 60 میلیون مترمکعب آب در سال به یزد می‌رود. شاید هم بیشتر، مشکلی نیست، اما بگذارید یک محاسبه انجام دهیم. براساس کار کارشناسی که انجام دادیم، یک مترمکعب آب از خلیج‌فارس بخواهیم به مرکز ایران بیاوریم حدود 10 دلار هزینه برمی‌دارد، به‌غیر از خسارت‌هایی که به محیط‌زیست وارد می‌کند. 10 دلار را هم 200 هزار تومان درنظر می‌گیریم، یعنی یک مترمکعب آبی که از خلیج‌فارس به مرکز ایران بیاید، باید پول آن به‌روز پرداخت شود. این عدد را ضرب‌در میزان آبی که به یزد می‌رود کنیم، چیزی حدود 12 هزار میلیارد تومان آب به یزد می‌رود و این حق اصفهان است. خب چرا این پول به کشاورز اصفهانی که حقش به یزد داده می‌شود پرداخت نشده، آن 4 هزار میلیارد و این 12 هزار میلیارد کجاست؟ آب را برای شرب می‌برند، برای سرامیک می‌برند. دروغ هم می‌گویند که برای سرامیک مصرف نمی‌کنیم. اینکه آب را برای شرب می‌برند حق کس دیگری است. اگر این خسارت‌ها پرداخت شود، این مشکل از کشاورز مرتفع می‌شود.» حاجیان در ادامه به راهکار میان‌مدت اشاره کرد و گفت: «در میان‌مدت ضعف مدیریت، ضعف مدیریت و ضعف مدیریت وجود دارد. در رودخانه چادر می‌زنند و غذا می‌پزند و این مساله را مردم مدیریت می‌کنند. اینها کشاورز و بی‌سواد هستند ولی مدیریت دارند.


وقتی 20 میلیون یا 40 میلیون جمعیت اربعین می‌روند الکی نیست. وقتی 5 نفر به خانه ما میهمانی می‌آیند برنامه‌ها به‌هم می‌ریزد. پس آنجا هم مدیریت وجود دارد. ما ضعف مدیریت در اصفهان داریم. دو سال پیش حاجی‌دلیگانی، نماینده شاهین‌شهر، برای قسمت بورخوار که قسمتی خشکیده است، گفت من یک‌سری وزیر را تحت فشار گذاشتم و معاون وزیر را به اینجا فرستاده بود. ما به آن جلسه رفتیم تا منطقه را ببینیم. 30 کیلومتر از منطقه را با ماشین رفتیم و همه خشک بود. خانمی که معاون وزیر بود و آمده بود، از یکی از مسئولان سازمان آب پرسید اینجا چقدر برداشت آب زیرزمینی در سال دارند؟ گفتند 500 میلیون مترمکعب برداشت آب دارند. من گفتم این حرف‌ها درست نیست و هر مترمکعب آب یک مترمربع را باید زیرکشت ببرد، اگر این میزان برداشت کرده بود همه اینجا باید سرسبز می‌بود. این افراد قصد دارند مشکل را حل کنند! کشاورز به او خندید و گفت این آبی که می‌گویید ما برداشت کردیم باید باعث سرسبزی اینجا شود. یعنی یک‌سری آمار الکی ارائه می‌دهند و یک‌سری افراد بی‌مهارت هستند. تا مدیر نباشد مشکل حل نمی‌شود. وقتی بحرانی وجود دارد باید بگوییم چه کسی می‌تواند مشکل را حل کند، تیمی بیاید که بتوانند مشکل را حل کنند. شعار نمی‌توان داد. مدیر خوب بیاورند و به‌تدریج آب‌هایی که برداشت می‌شود مدیریت شود. وقتی مدیریت آب‌های برداشت شده وجود داشته باشد 60-50 درصد مشکلات حل می‌شود. وقتی درست آب توزیع شود و مدیریت داشته باشد مشکلی وجود نخواهد داشت، پس توزیع را باید درست انجام داد و به دست مدیران لایق انجام شود. حدود 20 هزار هکتار زمین در اصفهان داریم که دوکشت و صیفی می‌شود. 30 هزار هکتار زمین در شرق اصفهان داریم که 8-7 سالی است که کشت در آنها نمی‌شود. به همین صورت بالادست زاینده‌رود یک‌سری جاها دو سه کشت می‌شود و یک‌سری جاهای دیگر اصلا کشتی ندارند. زاینده‌رود را استانی نکنند. کارون یک رودخانه است و یک مدیریت و یک قانون باید داشته باشد. مگر می‌شود یک قسمت از رودخانه را زد و به سمت دیگر برد؟ در بلندمدت باید کارهای ریشه‌ای کنیم. طبیعی است که این بحران یک راهکار ندارد بلکه ده‌ها راهکار دارد. این کشاورزان نه ضدانقلاب هستند و نه توهینی می‌کنند، حق اینها ضایع شده است و کسی باید به اینها بگوید خسته نباشید. مشخص است باید بدهی مردم برای سال قبل را ابتدا پرداخت کنند و این کامل باشد. این پول باید از کجا تامین شود؟ یزد یک شهر متمول است و باید پول آبی که از اصفهان می‌برد را پرداخت کند. 6-5 هزار میلیارد تومان پول مشکل سال قبل مردم را حل می‌کند و بقیه نیز حل‌شدنی است. در بلندمدت هم راهکارهای زیادی وجود دارد که بارها و بارها به آن اشاره کرده‌ایم. این استان جای صنایع آب‌بر نیست. الگوی کشت باید متناسب با ظرفیت استان باشد. حق‌آبه زیست‌محیطی باید تخصیص پیدا کند و کلی کار و اتفاق دیگر که امیدواریم این دولت آنها را جدی بگیرد.»


اعتراض کشاورزان اصفهانی مدنی بود


محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیط‌زیست که خود هم به‌صورت میدانی و حضوری طی چند روز اخیر به مناطق مختلف اصفهان سرکشی کرده بود و در جریان جزئیات ماجرای آب اصفهان قرار دارد، ابتدا به این حضور پرشور و جمعیت اصفهانی‌ها اشاره کرد و به «فرهیختگان» گفت: «اتفاقی که روز جمعه در اصفهان رقم خورد کاملا در تاریخ محیط‌زیست ایران بی‌سابقه است. چنین تجمعی را تاکنون نداشتیم. یعنی پرشمارترین تجمع محیط‌زیستی مربوط به سال 91 در زنجان می‌شود که یک سوم جمعیت امروز بود. این اتفاقی است که نه‌تنها در ایران که در خاورمیانه هم بی‌نظیر است. در عراق و سوریه که 4 میلیون نفر بر اثر خشک شدن دجله و فرات بیکار شدند و زمین‌های خود را از دست دادند و جذب حاشیه‌های مهم عراق و سوریه شدند و ناپایداری‌ها و خشونت‌ها رقم خورد، هیچ‌گاه مردم عراق و سوریه چنین تجمع مدنی را انجام ندادند و این هشدارها هیچ‌گاه در زمانی که می‌توانست علیه ترکیه باشد، اتفاق نیفتاد. همیشه راهپیمایی‌های محیط‌زیستی در کشورهای منطقه سرکوب می‌شود ولی خوشبختانه امروز اصفهانی‌ها با شعوری که نشان دادند و با آرامشی که برقرار کردند حرف‌ها و مطالبات مدنی خود را مطرح کردند و با صبر و حوصله‌ای که حاکمیت به خرج داد و مواجهه مناسبی داشت یک اجتماع پرشور شکل گرفت که می‌تواند نه در ایران بلکه در کشورهای دیگر خاورمیانه و کل دنیا الگو باشد. نگاه کل دنیا به ایران می‌تواند تغییر کند و بدانند در ایران مردمی وجود دارند که برای جاری شدن رودخانه خود راهپیمایی می‌کنند و این توهمات که ایرانی‌ها کشور توسعه‌نیافته هستند و دغدغه آنها مسائل جزئی است، اینجا شکسته می‌شود. اگر به‌خوبی این راهپیمایی‌ها پوشش داده شود حتی با راهپیمایی‌ها در گلاسگو و کشورهای اروپایی برای موضوعات محیط‌زیستی و خطر گرمایش جهانی قابل مقایسه است و این نشانه توسعه‌یافتگی است. هر قدر در کشوری برای موضوعات محیط‌زیستی تعداد بیشتری از مردم حاضر به راهپیمایی شوند این نشان‌دهنده ارتقای فرهنگ و شاخص توسعه‌یافتگی است. این نکته مثبتی بود که همه ما فارغ از اینکه اهل اصفهان هستیم یا خیر، باید از چنین حرکتی حمایت کنیم.»


برای حل مساله آب اصفهان باید اقدامات اساسی انجام شود


درویش در ادامه به شرح وضعیت موجود و راهکارهایی برای برون‌رفت از آن اشاره کرد و گفت: «دو هفته پیش اردکان یزد بودم که دشت فراخ و بزرگی است و یکی از بزرگ‌ترین شهرستان‌های ایران است. آنجا شاخص آلودگی 500 شده بود. اگر شاخص آلودگی از 250 رد شود باید شهر را تخلیه کرد. اردکان 50 درصد نیروی کار خود را از خارج از استان جذب می‌کند. تعداد کارخانه‌ها آنقدر زیاد است که نیروی کاری ندارد. تراکم کارخانه‌ها و واحدهای آلاینده و... سبب شده مردم حتی نتوانند نفس بکشند. این واقعیتی را نشان می‌دهد که باید ظرفیت زیستی سرزمین را در چیدمان صنعت و کشاورزی درنظر بگیریم. فکر کنید صحبت از این است که طرح انتقال آب از خلیج‌فارس یا دریای عمان را اجرا کنند که به منابع آب یزد فشار نیاید. مساله اینجاست که همین تعداد کارخانه در اردکان یزد باعث شده شاخص آلودگی به 500 برسد و ظرفیت زیستی امکان پاسخگویی بیشتر به استقرار صنایع آب‌بر را ندارد. همین ماجرا درمورد اصفهان هم وجود دارد. اصفهان الان یکی از آلوده‌ترین شهرهای ایران و برخی روزها آلوده‌ترین شهر جهان می‌شود. اینکه فکر کنیم با اجرای طرح‌های انتقال آب بیشتر از سرشاخه‌های کارون نه، از خلیج‌فارس و دریای عمان می‌توانیم مشکل را حل کنیم، واقعا مشکل حل نمی‌شود بلکه مشکل جدی‌تر می‌شود. باید سراغ آن نوع توسعه‌ای برویم که متناسب با واقعیت‌های سرزمینی استان اصفهان باشد و اگر به سمت این نرویم که از حق‌آبه کشاورزی بکاهیم و به حق‌آبه محیط‌زیست اضافه کنیم، مشکل اصفهان حل نمی‌شود. مطابق آمارهایی که اداره آب اصفهان داده حدود 4 میلیارد مترمکعب آب از سفره‌های زیرزمینی اصفهان برداشت می‌شود. درصورتی‌که حق‌آبه رودخانه گاوخونی حدود 180-170 مترمکعب است و کمتر از یک‌بیستم این رقم می‌تواند گاوخونی را صاحب آب کند و این یعنی زاینده‌رود جاری می‌شود. مشکل بیشتر از اینکه کمبود آب باشد، گسترش اراضی کشاورزی و وسیع شدن صنایع آب بر و روش‌های بسیار بدوی آبیاری و ضایعات در بخش کشاورزی است که سبب شده با چنین بحرانی روبه‌رو شویم. باید سراغ هیدورکالچر، هیدروپونیک و کشت‌های گلخانه‌ای برویم. باید گسترش صنایع آب‌بر و انرژی‌بر را در اصفهان متوقف کنیم و سراغ استقرار صنایع‌ های‌تک، تقویت زیرساخت‌های گردشگری طبیعی، تاریخی، توریسم و پزشکی برویم. اصفهان مجهزترین مرکز یا شهرک سلامت نه ایران بلکه خاورمیانه است و می‌تواند سالانه بیش از 3 میلیارد دلار درآمد داشته باشد؛ اگر بدان توجه شود. یعنی بیش از ارزش کل محصولات کشاورزی، دام و طیور و شیلات است. چرا به این بخش از اصفهان توجه نمی‌کنیم؟ چرا سراغ استقرار صنایعی نمی‌رویم که کمترین وابستگی معیشتی را به منابع آب و خاک داشته باشد؟ این اتفاقی است که باید بیفتد. اینکه فکر کنیم به هر قیمت حق‌آبه کشاورزان را بدهیم و صدای آنها را خاموش کنیم مسکنی است و باز چند زمان دیگر آن زخم دهان باز می‌کند.»


اصفهانی‌ها بیش از آبی که در چهارمحال برداشت می‌شود یا به یزد می‌رود از سفره‌های زیرزمینی برداشت می‌کنند


این فعال محیط‌زیست درباره پرداخت خسارت به کشاورزان ادامه داد: «نه‌تنها باید این خسارت پرداخت شود بلکه دولت باید چاه‌هایی که در استان اصفهان احداث شده از صاحبانش بخرد و خسارت مستقیم به صاحبان چاه‌ها بدهد که چاه‌ها را پلمب کند و برای 10 سال باشد تا تراز منفی آب‌های اصفهان به 11.9 میلیارد مترمکعب برسد و باید این رقم جبران شود. ما اجازه برداشت از سفره‌های زیرزمینی نداریم. همین الان سالانه 330 میلیون مترمکعب هر سال بیشتر از آن چیزی که وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شود برداشت می‌شود و این غم‌انگیز است. درست است که 90 میلیون مترمکعب آب به یزد می‌رود، درست است که 200 میلیون مترمکعب آب در بالادست چهارمحال وبختیاری برداشت می‌کند اما اصفهانی‌ها به‌جای این میزان 330 میلیون مترمکعب از سفره‌های آب زیرزمینی برداشت می‌کنند، یعنی فکر نکنید این 290 میلیون مترمکعب آب باعث شده رشد صنعت و کشاورزی متوقف شود، بلکه آب آن از جای دیگر تامین می‌شود و خسارت‌ها می‌تواند جبران‌ناپذیرتر شود و منجر به فرونشست زمین شود و ترک‌هایی که در دشت مهیار، کلاه قاضی و منطقه زرین‌شهر ایجاد شده نشان می‌دهد نمی‌توان با این روند ادامه داد. هر استانی باید براساس منابع آبی خود مدیریت شود. اصفهان نباید یک قطره آب از زاینده‌رود به استان‌های دیگر بدهد. باید طرح انتقال آب به یزد و بروجن متوقف شود و نباید یک قطره آب از استان‌های دیگر دریافت کند. اصفهان باید این هنر را داشته باشد که براساس منابع آب سرمایه‌گذاری‌های بومی کند.»


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/




انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب