دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
26 آبان 1400 - 09:28
یادداشت| سیدمحمود کمال آرا؛

نگاهی تاریخی بر عملیات کا.گ.ب در آفریقا و آمریکای جنوبی

در سال‌های آخر عمر اتحاد شوروی، حفظ نفوذ در متحدان ایدئولوژیکی سابق از اولویت پایین‌تری نسبت به تقویت روابط با کشورهای ثروتمندتر خارج از حوزه نفوذ این بلوک برخوردار بود.
کد خبر : 621796
سید محمود کمال آرا

به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، در تابستان ۱۹۶۱ خروشچف و کمیته مرکزی CPSU یک استراتژی بزرگ و تهاجمی جدید کا.گ.ب را برای استفاده از جنبش‌های ملی آزادی‌بخش در جهان سوم به‌منظور به دست آوردن یک توافق در مبارزه شرق-غرب تصویب کردند اما این استراتژی نه بر روی آفریقا، بلکه بر آمریکای مرکزی و جنوبی متمرکزشده بود.


الجزایر


تلاش وادیم کرپیچنکو پس از استقلال الجزایر در سال ۱۹۶۲ برای انعقاد موافقت‌نامه‌ای درباره همکاری کا.گ.ب با رئیس اطلاعات الجزایر عبدالحفیظ بوپوسف با شکست روبرو شده است. تنها موفقیت عملیاتی کا.گ.ب در جریان انقلاب الجزایر تدابیر ویژه سرویس A است که در درجه اول علیه ایالات‌متحده هدف گرفته‌شده است. سرویس A توانسته از تمایل افکار عمومی فرانسویان به انداختن گناه شکست‌ها در جریان جنگ به گردن توطئه‌های آنگلوساکسون‌ها و متحدان آمریکایی و بریتانیایی آن‌ها بهره بگیرد. کا.گ.ب در آوریل ۱۹۶۱ موفق شده داستانی را در روزنامه ایتالیایی هوادار شوروی «پائیس سرا» چاپ کند که می‌گوید سیا در کودتای ناموفق ۴ ژنرال فرانسوی برای مختل کردن تلاش‌ها جهت امضای یک موافقت‌نامه صلح با FLN (جبهه آزادی‌بخش میهنی) که به استقلال الجزایر منجر شده مداخله داشته است. از دیگر رسانه‌هایی که فریب این داستان را خورده‌اند روزنامه مهم فرانسوی لوموند است که سرمقاله‌ای را درباره کودتا با این جمله آغاز کرده: «اکنون به نظر می‌رسد ثابت شده است بعضی مأموران آمریکایی کم‌وبیش (ژنرال موریس) شاله (یکی از رهبران کودتا) را تشویق کرده‌اند.»


کنگو


برای سال‌های باقی‌مانده جنگ سرد توطئه‌های ساختگی سیا در آفریقا، که اغلب با اسناد جعلی A همراه است یکی از موضوع‌های اصلی تدابیر ویژه کا.گ.ب را تشکیل می‌دهد. اعتبار اطلاعات نادرست سرویس A تا اندازه زیادی با این واقعیت که سیا به دستور آیزنهاور طرحی برای مسموم کردن پاتریس لومومبا نخست‌وزیر هوادار شوروی جمهوری کنگو که بعداً زئیر تغییر نام یافت، تهیه‌کرده بود تقویت‌شده است. درصورتی‌که لومومبا در سال ۱۹۶۰ نه به‌وسیله سیا بلکه رقیب کنگویی‌اش جوزف موبوتو به قتل رسید که راه خود را ادامه داد تا به یکی از فاسدترین حاکم آفریقایی مستقل که جنون دزدی داشت تبدیل شد. موبوتو شخصیتی است که پیش از اخراج بوریس گیوویچ ورونین نماینده کا.گ.ب در کین شازا، با قرار دادن ورونین در مقابل یک دیوار و ترتیب دادن یک اعدام ساختگی خود را سرگرم می‌کند. بااین‌حال تبلیغات شوروی به تصویر کردن لومومبا به‌عنوان قربانی امپریالیسم آمریکا ادامه می‌دهد. خروشچف به احترامش تأسیس دانشگاه دوستی پاتریس لومومبا را برای ارائه تحصیلات عالی به دانشجویان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین در مسکو اعلام می‌کند. نخستین نایب‌رئیس و شماری از کارکنان این دانشگاه از افسران کا.گ.ب هستند که از این نهاد دانشجویی به‌عنوان یک پایگاه عضوگیری برای مأموران جهان سوم استفاده می‌کنند.


در تابستان ۱۹۶۱ خروشچف و کمیته مرکزی CPSU یک استراتژی بزرگ و تهاجمی جدید کا.گ.ب را برای استفاده از جنبش‌های ملی آزادی‌بخش در جهان سوم به‌منظور به دست آوردن یک توافق در مبارزه شرق-غرب تصویب کرده‌اند. اما این استراتژی نه به روی آفریقا، بلکه به آمریکای مرکزی و جنوبی متمرکزشده است.


آمریکای مرکزی و جنوبی


جیمزآ. بیکر سوم اندکی پس‌ازآنکه در سال ۱۹۸۹ وزیر خارجه ایالات‌متحده آمریکا شد به‌طور خصوصی متوجه شده است که اتحاد شوروی «علائمی از تمایل به اینکه می‌خواست در جهان سوم بخشی از یک راه‌حل باشد تا یک مشکل از خود نشان می‌داد». مسکو حالا از نفوذ خود استفاده می‌کند تا ویتنام را متقاعد سازد نیروهایش را از کامبوج خارج کند و به جنگ‌های خانگی طولانی و ویرانگر در نامیبیا و آنگولا پایان دهد. در آوریل ۱۹۸۹ در جریان یک سفر رسمی به کوبا (متحد اصلی سیاست پیشتاز شوروی در جهان سوم) گورباچف رسماً اعلام می‌کند که مسکو سیاست سنتی صدور سوسیالیسمش را به سود اصل عدم‌مداخله کنار گذاشته است. او در یک سخنرانی در هاوانا اعلام می‌کند: «ما قاطعانه با هر تئوری و دکترینی که صدور انقلاب یا ضدانقلاب را توجیه کند مخالفیم». کاسترو خشمگین با سیلی از آمار گمراه‌کننده درباره دستاوردهای سوسیالیست کوبا به‌طور علنی و سخنان نیشدار درباره ترس کارگران شوروی از بیکاری و ناپدید شدن عجیب شکر (صادرات اصلی کوبا) از مغازه‌های شوروی به‌طور خصوصی، سخنان او را تلافی می‌کند. با اینکه گورباچف و کاسترو در آغاز سفر طبق تشریفات معمول همدیگر را در آغوش کشیده‌اند، اما وقتی آن‌ها با هم در حال خداحافظی کردن هستند، تنها به دست دادن خیلی سرد اکتفا می‌کنند.


جمع‌بندی


در اکتبر سال ۱۹۸۹ تنها چند هفته پیش از سقوط دیوار برلین، ادوارد شواردنازه وزیر خارجه شوروی در یک سخنرانی مهم در شورای عالی شوروی رسماً اعتراف می‌کند که شوروی با مداخله در افغانستان اصول پذیرفته‌شده روابط بین‌المللی و رفتار انسانی را نقض کرده است. عقب‌نشینی از افغانستان صرفاً تکان‌دهنده‌ترین مثال از یک عقب‌نشینی کلی‌تر از جهان سوم است. در جریان‌های سال‌های آخر عمر اتحاد شوروی، حفظ نفوذ شوروی نزد متحدان فقیر ایدئولوژیکی سابقش از آنگولا گرفته تا نیکاراگوئه از اولویت پایین‌تری نسبت به تقویت روابط با کشورهای ثروتمندتر خارج از حوزه نفوذ شوروی مانند برزیل، ژاپن، آفریقای جنوبی و تایلند برخوردار بود که به‌عنوان شریکان تجاری چیز بیش‌تری برای عرضه در اختیار داشتند.


منبع:


یادداشتی بر کتاب اسناد میتروخین، کا.گ.ب و جهان، نوشته کریستوفر آندرو واسیلی میتروخین و ترجمه فریدون دولتشاهی، نشر اطلاعات ۱۳۸۶


* پژوهشگر روابط بین‌الملل


انتهای پیام/۴۱۰۶/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب