دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 آبان 1400 - 10:11

اروپا در برزخ به‌کارگیری انرژی هسته‌ای

اتحادیه اروپایی باید به یک سوال اساسی پاسخ دهد؛ آیا انرژی هسته‌ای یک منبع انرژی سبز محسوب می‌شود یا کثیف؟
کد خبر : 618651
کشورهای گروه جی بیست 20




به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، «همه تقریبا در یک موقعیت هستیم... اکنون بمب ساعتی آخرالزمانی تخیلی نیست، بلکه واقعی است... بشریت مدت‌ها درباره آب‌وهوا کم‌کاری کرده است. یک‌دقیقه تا نیمه‌شب باقی است و ما باید هم‌اکنون اقدام کنیم.» این سخنان احساسی را بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس در جایگاه میزبان نشست آب‌وهوایی سازمان‌ملل موسوم به کوپ۲۶، بیان کرده است. البته او در این ابراز احساسات تنها نبود چراکه جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا نیز از عزم و اراده جهانی برای مواجهه با گرمایش زمین و لزوم انجام وظایف در این زمینه سخن گفت و از کمک به کشورهای درحال توسعه برای روی‌آوردن به انرژی‌های پاک صحبت به میان آورد.


به‌طور قطع دیگر سیاستمداران حاضر در نشست گلاسکو و به‌ویژه رهبران کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی جهان هم در روزهای آینده نظرات و دیدگاه‌های مشابهی را تکرار خواهند کرد؛ اما نکته مهم و شاید مغفول ماجرا در این است که در چنین نشست‌هایی، اغلب با موضوعات ساده‌انگارانه و درقالبی به‌دور از پیچیدگی‌های واقعی و چندبعدی آنها برخورد می‌شود. به‌عنوان مثال در چنین کنفرانس‌هایی درمورد استفاده از «انرژی‌های پاک» صحبت به میان می‌آید، درحالی که به‌نظر می‌رسد نسبت به مصادیق آن هنوز اختلاف‌نظرهای عمیقی وجود دارد. این همان نکته‌ای است که اخیرا ازسوی نشریه اکونومیست و در چارچوب بحث چگونگی مواجهه اتحادیه اروپایی با به‌کارگیری انرژی هسته‌ای، مورد توجه قرار گرفته است. در تحلیل ارائه‌شده در این نشریه به وضوح نشان داده شده که چطور دولت‌های اروپایی هنوز برسر نوع انرژی‌های مورد استفاده و پاک یا کثیف و برشمردن آنها اختلاف‌نظر داشته و حتی تصمیم‌گیری درمورد آن را با رقابت‌های سیاسی در هم آمیخته‌اند. بنابراین مطالعه این تحلیل در عین حال که روزنه‌ای به‌سوی درک بهتر دیدگاه اتحادیه اروپایی درقبال استفاده و به‌کارگیری انرژی هسته‌ای باز می‌کند، می‌تواند عمق دشواری‌ها برای دستیابی به تفاهم جهانی برسر مسائل اقلیمی و آب‌وهوایی را نیز روشن‌تر سازد.


انرژی هسته‌ای؛ ظرفیتی برای اتحاد یا گسست؟


«ژان مونه» کسی که پدر اروپا لقب گرفته است، زمانی نوشت: «اتم صلح‌آمیز باید مولفه‌ای پیشگام برای اتحاد اروپا باشد.» اروپا قبل از اینکه خیلی چیزهای دیگر باشد، یک پروژه هسته‌ای بود. بنیانگذاران اتحادیه اروپایی در سال۱۹۵۷ معاهده رم را برای تشکیل جامعه اقتصادی اروپا، جد اتحادیه اروپای کنونی امضا کردند. همزمان با این اقدام آنها نام‌شان را در پای یک سازمان کمترشناخته‌شده دیگر یعنی «یورو اتم» نیز قرار دادند؛ سازمانی که بنا بود بر انرژی هسته‌ای در قاره سبز نظارت کند. هر اندازه که ایده تشکیل بازار مشترک اروپا دچار ابهام بود، به همان میزان ظرفیت همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای واضح و آشکار بود.


با این حال و در شرایطی که انرژی هسته‌ای زمانی منبعی برای وحدت اروپا ارزیابی می‌شد، امروز این موضوع به کانونی برای اختلاف و ناسازگاری میان اروپایی‌ها تبدیل شده است. اکنون بازار مشترک به اتحادیه اروپایی تکامل یافته، اما «یورو اتم» مانند یک مرداب شده است. درحال حاضر از ۲۷کشور عضو اتحادیه اروپایی تنها ۱۳کشور تولیدکننده انرژی هسته‌ای هستند که برخی از آنها نیز آن را ممنوع کرده‌اند. فرانسه و آلمان دو کشوری که بیشترین تاثیرگذاری را بر سیاستگذاری اتحادیه اروپایی دارند، اکنون خودشان را در موقعیتی کاملا متقابل می‌بینند. فرانسه بیش از ۷۰درصد از انرژی‌اش را از رآکتورهای اتمی تامین می‌کند، درحالی که آلمان متعهد شده تا تمامی برنامه‌های انرژی هسته‌ای‌اش را تا سال۲۰۲۲ متوقف سازد. برای فرانسه و متحدانش انرژی هسته‌ای یعنی آینده‌ای روشن، اما برای آلمان و دودمان شکاکش، این یک تکنولوژی ناسالم و مربوط به گذشته است.


انرژی هسته‌ای؛ منبع انرژی پاک یا کثیف؟


اتحادیه اروپایی باید به یک سوال اساسی پاسخ دهد؛ آیا انرژی هسته‌ای یک منبع انرژی سبز محسوب می‌شود یا کثیف؟ (با در نظر گرفتن این مهم که از یک‌سو منبعی با انتشار کم دی‌اکسیدکربن است و ازسوی دیگر درصورت بروز سانحه، به‌رغم نادر بودن این اتفاق، بسیار پرخطر خواهد بود.) اهمیت موضوع زمانی بیشتر درک می‌شود که بدانیم صنایع سبز در آینده با زندگی سرشار از یارانه و سرمایه ارزان مواجه هستند، چراکه دولت‌ها مقررات سرمایه‌گذاری در منابع دیگر را دشوارتر کرده و درواقع همتایان کثیف را با زندگی سخت‌تری مواجه خواهند کرد. چگونگی تصمیم‌گیری اتحادیه اروپایی در این موارد می‌تواند روشن‌کننده نکات زیادی در ارتباط با اتحادیه باشد. با موتور ناقص و درحال پت‌پت آلمانی-فرانسوی سیاست هسته‌ای، اکنون اتحادهای عجیب‌وغریبی شکل داده است. فرانسه و کشورهای دیگری همچون لهستان و جمهوری چک معمولا شرکای درحال نزاعی هستند. سیاستمداران فرانسوی عمدتا به این منطقه به‌عنوان ضمیمه‌ای پرهزینه و منبع کارگری تضعیف‌کننده موقعیت کارگران فرانسوی، نگاه می‌کنند. در آن‌سو کشورهای اروپای‌شرقی نیز فرانسوی‌ها را محافظه‌کارانی می‌بینند که اغلب چاپلوسی و تملق روس‌ها را در پیش می‌گیرند. با این همه زمانی که بحث انرژی هسته‌ای مطرح می‌شود آنها دوستان محکمی برای یکدیگر به حساب می‌آیند. بنابراین اگرچه تقسیم‌بندی اروپا به یک‌سری بلوک‌بندی‌های ساده ممکن است موضوعی وسوسه‌انگیز باشد، اما واقعیت این است که سیاست اروپا رنگارنگ و شهرفرنگی است و بحث انرژی هسته‌ای هم از این قاعده مستثنی نیست.


آلمان بازنده اصلی


در چارچوب بحث انرژی هسته‌ای به‌نظر می‌رسد آلمان در طرف بازنده قرار گرفته است. این کشور بعد از فاجعه فوکوشیما که در نتیجه یک زلزله و سونامی و گدازش نیروگاه اتمی ژاپن در سال۲۰۱۱ رخ داد، از انرژی هسته‌ای دست کشیده و آنجلا مرکل متعهد شد حداقل در مدت زمان یک‌دهه فعالیت‌ها در این حوزه را کاملا متوقف سازد. برخی کشورها مانند بلژیک و بلغارستان نیز از او دنباله‌روی کردند و برنامه‌هایشان را برای پایگاه‌های انرژی هسته‌ای برهم زده و نسبت به از کار انداختن بقیه پایگاه‌ها نیز متعهد شدند. با این حال گویا نظرات دچار تغییر شده‌اند. آلمان می‌داند که رای لازم برای ممانعت از قرار گرفتن انرژی هسته‌ای را در لیست انرژی‌های سبز ندارد، هرچند احتمالا اتریش و لوکزامبورگ به اردوگاه آلمان‌ها ملحق خواهند شد، اما تعداد اندکی از کشورهای دیگر با آنها همراهی خواهند کرد. واضح است که برای ایجاد یک هژمونی فرضی در این مساله، آلمان به‌ویژه شرایط هژمونیک‌شدن را ندارد.


درست در چنین موقعیتی نفوذ فرانسه در اروپا درحال افزایش است. بازگشت علاقه‌مندی اروپا به انرژی هسته‌ای فقط یکی از مباحث پرشماری است که مستقیما تحت هدایت فرانسه انجام می‌گیرد. اتحادیه اروپا درمورد همه‌چیز از خط‌مشی صنعتی (عرصه‌ای که اتحادیه درحال حاضر مشتاقانه مشغول فعالیت در آن است) گرفته تا لفاظی‌های گسترده در عرصه سیاست خارجی، فرانسوی صحبت می‌کند. با این حال ناگفته نماند که تلاش فرانسه برای ترغیب اتحادیه در به‌کارگیری بیشتر زبان فرانسوی با ناکامی توام بود. انرژی هسته‌ای مبحث دیگری است که فرانسه در آن راه خودش را باز کرده است.


سیاست‌زدگی در حوزه انرژی هسته‌ای


صرف‌نظر از اینکه چه موضوعی مورد بحث قرار می‌گیرد، اتحادیه اروپا یک مکانیسم معامله‌گری است که با اجماع ساختگی حاصل از ترکیبی از رشوه‌خواری، باج‌خواهی و اخاذی به‌وجود آمده است. بر همین اساس انرژی گاز نیز تجربیاتی مشابه با انرژی هسته‌ای را پشت‌سر گذاشته است. حامیان انرژی گازی معتقدند در شرایطی که گاز خروجی کربن ایجاد می‌کند، اما بازهم در مقایسه با زغال‌سنگ پاک محسوب می‌شود. در این راستا برخی کشورها حامی انرژی هسته‌ای و ضدگاز هستند و برخی دیگر نظری کاملا معکوس دارند. شماری هم مخالف هر دو هستند، درحالی که شماری دیگر هر دو را می‌خواهند. ظاهرا هریک از این موضوعات جدا به‌نظر می‌آیند اما در اصل آنها در ذهن دولت‌های ملی و نمایندگان مجلسی که تایید نهایی‌شان را برعهده دارند، تلفیق شده‌اند. منافعی که با یکدیگر هم‌پوشانی دارند، در چارچوب توافق و سازشی به بازی گرفته می‌شوند که در بهترین حالت تقریبا همه را به یک اندازه ناخشنود می‌سازد.


باید پذیرفت که سیاست در تمام نهادهای اروپایی رسوخ کرده است. کمیسیون اروپایی، همان نهادی که روی کاغذ تصمیم‌گیرنده اولیه در ارتباط با چگونگی برخورد با انرژی هسته‌ای محسوب می‌شود، مملو از کارمندانی شده که صرفا به سوالات پاسخ‌هایی بروکراتیک می‌دهند. درواقع آنها در عمل می‌دانند که سوال در ارتباط با انرژی هسته‌ای یک موضوع سیاسی است. آنها همچنین می‌دانند راحت‌تر خواهند بود اگر به این سوالات هرچه سریع‌تر پاسخ دهند به‌خصوص قبل از تشکیل دولت جدید آلمان که یک حزب سبز به‌شدت ضدهسته‌ای را در خود جای خواهد داد. مرکل می‌تواند دفترش را با توافق دیگری که به نامش ختم می‌شود، ترک کند. سبزهای درحال آمدن هم می‌توانند در شرایطی قدرت را دراختیار بگیرند که دولت قبلی را مقصر یک عمل انجام‌شده تلقی کنند. هرچه نباشد ماکیاولی هم یک کارمند دولت بود.


انرژی هسته‌ای، برآوردی از سرنوشت مشترک


سیاست هسته‌ای یادآوری این نکته است که در اتحادیه اروپایی سرنوشت‌ها به‌هم گره خورده است و در عین حال تفاوتی نمی‌کند که این گره‌خوردگی در انرژی، محیط‌زیست یا اقتصاد باشد. همان‌طور که بازار انرژی اروپا به‌سمت یکپارچگی حرکت می‌کند، کشورهایی که به استفاده از انرژی پاک افتخار می‌کنند هنوز هم از کشورهایی که به منابع مجادله‌برانگیز متکی هستند، سود خواهند برد. اتحادیه اروپایی به‌طور فزاینده‌ای به یک موجود همگن، البته با سهمی کمتر برای آنها که می‌خواهند اقدامات متفاوتی انجام دهند، تبدیل شده است. تصمیمات جمعی، پیامدهای جمعی در پی خواهند داشت. «ژان مونه» می‌نویسد: «اگر به آینده اتمی خود به‌طور جداگانه نزدیک شویم... دیوانه‌کننده خواهد بود.» صرف‌نظر از خشنودی یا ناخشنودی برخی کشورها، اعضای اتحادیه اروپایی با هم به آینده اتمی خود نزدیک خواهند شد.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/




انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب