دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 شهريور 1400 - 16:56
یادداشت/ سعید شهرابی فراهانی؛

نیویورک تایمز، شهید فخری زاده و آن بشکن تاریخی!

جنگ امنیتی تروریست‌های غاصب قدس شریف و کاخ نشینان واشنگتن با مردم و نظام سیاسی ایران در «لیست های ترور» متجلّی شده است، ولی جهاد با چنین خبیثانی برای جمهوری اسلامی، فراتر از این مسائل است!
کد خبر : 609033
سعید شهرابی فراهانی



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سعید شهرابی فراهانی کارشناس مسائل بین‌الملل نوشت: طی روزهای اخیر، گزارشی از نحوه عملیات تروریستی موساد که به شهادت دانشمند پرافتخار کشورمان، شهید فخری زاده منجر شد، توسط روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر گردید. در بخشی از این گزارش می خوانیم:


« ... تدارکات ترور پس از یک سری جلسات در اواخر سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) و اوایل سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) بین مقامات اسرائیلی، به رهبری یوسی کوهن، رئیس موساد، و مقامات عالی رتبه آمریکایی، از جمله دونالد جی ترامپ رئیس جمهور وقت، مایک پمپئو وزیر امور خارجه‌اش و جینا هاسپل، مدیر سازمان سیا، آغاز گردید.


اسرائیل عملیات خرابکاری و ترور را در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱)، یعنی زمان آغاز مذاکرات منجر به توافق هسته‌ای بین ایران و ایالات متحده در سال ۲۰۱۵، متوقف کرد. پس از لغو آن توافقنامه به دست آقای ترامپ، اسرائیلی‌ها بر آن شدند که عملیات نام‌برده از سر بگیرند تا از پیشرفت هسته‌ای ایران جلوگیری کنند و آن را به پذیرش محدودیت‌های شدید در برنامه هسته‌ای خود وادار نمایند.


آقای کوهن در اواخر ماه فوریه لیستی از عملیات بالقوه، از جمله ترور آقای فخری‌زاده، را به پمپئو و آمریکایی‌ها ارائه کرد. آقای فخری‌زاده از سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) در صدر فهرست اسرائیل قرار داشت و موساد هرگز چشم از او بر نداشته بود.


بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل، در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) کنفرانس خبری برگزار کرد تا اسنادی که موساد از آرشیو هسته‌ای ایران به سرقت برده بود را به به نمایش بگذارد. وی در حین استدلال بر اینکه این اسناد ثابت می‌کند که ایران برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را متوقف نکرده است، چندین بار از آقای فخری‌زاده نام برد. او گفت: «این نام را به خاطر بسپارید. فخری‌زاده».


به گفته یکی از مقامات که در اتاق جلسه حضور داشت «مقامات آمریکایی در واشنگتن که به آنها از نقشه ترور اطلاع داده شده بود از آن حمایت کردند. واکنش نسبتاً ملایم ایرانیان نسبت به ترور سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نظامی ایران که ژانویه ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) در حمله پهپادی آمریکا با کمک اطلاعات اسرائیل کشته شد، باعث تشویق مقامات حاضر در جلسه در واشنگتن شد: اگر توانستند رهبر ارشد نظامی ایران را با کمترین عواقب ترور کنند، معلوم بود که ایرانی‌ها یا قادر به پاسخگویی شدیدتر نیستند یا تمایلی به آن ندارند. بنابراین عملیات نظارت بر آقای فخری‌زاده شدت گرفت. هر چه میزان اطلاعات محرمانه بیشتر شد، دشواری چالش پیش رو مشخص‌تر شد: ایران از قتل سلیمانی درس گرفته بود، از جمله اینکه مقامات ارشد می‌توانستند هدف قرار بگیرند. مقامات ایران هم با علم به اینکه فخری‌زاده در صدر فهرست افراد تحت تعقیب اسرائیل بود، میزان امنیت او را بیشتر کرده بودند».


فارغ از اهداف نویسندگان و ناشر ، انتشار گزارش مزبور به طرح مجدد انتقادات و حتی شبهاتی در خصوص نحوه و سطح پاسخ جمهوری اسلامی ایران به ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی انجامید. شاید بسیاری از ایرانیان ترجیح می دادند تا در تلافی شهادت فرمانده اسطوره ای خود، شاهد برپا شدن قیامت در منطقه می بودند. به ویژه که دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص «انتقام سخت» نیز کورنومترهای شکاکان را برای راستی آزمایی توان جمهوری اسلامی و اثبات قدرت آن در عرصه نبرد امنیتی و نظامی، روشن نموده بود! لیکن مبارزه با شیاطین پیچیده تراز آن چیزی است که در سطح کوچه و بازار تصور می شود.


این گزاره که «واکنش نظام به ترور فرمانده ارشد و نام آور خود در سطح تصورات و انتظارات نبوده، پس این موضوع ناشی از ضعف دستگاه امنیتی است و نتیجه آن هموار شدن راه برای ترورهای بعدی است»، شبهه ای است که در محل خود بحث مفصلی را می طلبد. لیکن به طور اجمال می توان عنوان کرد اگر جنگ امنیتی تروریست های غاصب قدس شریف و کاخ نشینان واشنگتن با مردم و نظام سیاسی ایران در «لیست های ترور» متجلّی شده است، ولی جهاد با چنین خبیثانی برای ما، فراتر از این مسائل است! وقتی که به تعبیر زیبای سیّد مقاومت؛ ارزش کفش حاج قاسم از سر ترامپ بیشتر است، از میان برداشتن چند نفر ولو شاخص از بین لشکر دشمنان، انتقام سخت محسوب نمی‌شود.


مثل روز روشن است که با هر پیشرفت و موفقیت کشور، اسرائیلی ها بیش از گذشته دندان های خود را از سر خشم خواهند فشرد و بر «فهرست های ترور» متمرکز خواهند شد. زیرا اساساً و ذاتاً، بنیان های این رژیم با تروریسم پیوند خورده است، لذا قطع زنجیره ترورها، به متوقف و مضمحل کردن این رژیم کودک کش بستگی دارد. باید دانست و اعتقاد کرد تا زمانی که صهیونیست ها حضور شرورانه خود در منطقه را با حمایت آمریکایی ها ادامه می دهند، ترورها و خرابی های دیگری نیز در راه خواهد بود. صد البته وظیفه قانونی جامعه اطلاعاتی و امنیتی کشور مقابله و خنثی سازی تهدیدات تروریستی است لیکن متهم کردن نظام به کم کاری از آن دسته مسائلی است فاقد وجاهت به شمار می رود.


ممکن است مخاطبان این سطور، متوقف کردن رژیم صهیونیستی را در زمان کنونی دور از ذهن و صرفاً خیال و آرزو بدانند، از این رو و در پایان این یادداشت، نگارنده توجه خوانندگان محترم را به بخشی از سخنان سید حسن نصرالله در مراسم یادبود شهدای عملیات تروریستی فرودگاه بغداد در مورخ 15 دیماه 1398 جلب می نماید:
«پاسخ به خون ریخته شده قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در محور مقاومت باید با این اراده و این هدف باشد که نظامیان آمریکایی از تمام منطقه خارج شوند. این هدف پیش از این محقق شد و انشاء الله در آینده نیز محقق خواهد شد، که اگر چنین شود آزادی قدس و بازگشت فلسطین و مقدسات فلسطین به مردم فلسطین و امت اسلام در دسترس قرار خواهد گرفتد. وقتی آمریکا از منطقه خارج شود صهیونیست‌ها هم اثاثشان را در چمدان هایشان می‌ریزند و از منطقه کوچ می‌کنند و نیازی به نبرد با اسرائیل نیست.»


نکته قابل تأمل آن که در زمان ایراد سخنرانی سید حسن عزیز و زدن آن بشکن معروف (حین گفتن جمله صهیونیست ها هم اثاثشان را...) هنوز آمریکا از افغانستان حضور نظامی داشت و تاریخ دقیقی نیز برای خروج آنان از عراق پیش بینی نشده بود!


منبع: فارس


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب