تخلفات رانندگی «فرهنگ» شده است/ تبعیض در اجرای قانون موجب «قانونشکنی» میشود
به گزارش خبرنگار شهری گروه جامعه خبرگزاری آنا، هرکدام از ما بارها تجربه مشاهده صحنههایی را داشتهایم که برخی افراد هنگام رانندگی به راحتی قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را زیر پا میگذارند البته در مواردی خودمان هم از انجام چنین رفتارهایی مستثنا نیستیم.
از سرعت گرفتن برای رهایی از چراغ قرمز گرفته تا دورزدنهایی که کل خیابان را مسدود میکند گاهیهم این بیقانونیها به حدی میرسد که بهجای توقف در مقابل خطوط عابر پیاده پای خود را تا انتهای روی پدال گاز فشار میدهیم تا عابری جرات نکند برای عبور اقدام کند.
تمامی این رفتارهای خارج از قانون علاوهبر اینکه مصداق بارز نقض حقوق شهروندان است منجر به ایجاد صحنههای عجیبی میشود که برای افرادیکه از خارج از کشور آمدهاند خارقالعاده محسوب میشود.
در همین خصوص مصطفی اقلیما جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار آنا میگوید: «همیشه وقتی راجع به تخلفات رانندگی زندگی میکنیم، باید بدانیم خود تخلفات رانندگی معلولی از علتهاست. شما به هر کجای دنیا بروید با تخلفات این چنینی بهگونهای برخورد میشود که فرد نفره منفی می گیرد و در صورت تکرار بعد از مدتی گواهینامه رانندگی فرد گرفته میشود و فرد دیگر نمیتواند تا آخر عمرش رانندگی کند اما در کشور ما تخلفات رانندگی برای پول درآوردن اداره راهنمایی و رانندگی و دولت است، نه برای اینکه مردم تخلف نکنند.»
تخلف در ایران به فرهنگ تبدیل شده است
در بسیاری از موارد آنهایی که تخلف میکنند میگویند کار واجب داریم و پول تخلف را میدهیم یعنی فعل تخلف برایش اهمیت ندارد بر همین اساس اقلیما با بیان اینکه ما تخلف را در ایران به صورت یک فرهنگ درآوردهایم عنوان میکند: «در کشور ما تخلفات قابل خرید و فروش است که در هیچ جای دنیا جنین چیزی مرسوم نیست یعنی برای هر تخلف جزایی در نظر گرفته میشود که ارزش آن تخلف را ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که نقص قوانین سبب شده بهنوعی راهدور زدن را برای افراد ایجاد کردهایم اگر قانون کسر امتیاز به دلیل تخلفات در کشور اجرایی و از حالت جرایم نقدی خارج شود و فرد خاطی با تکرار تخلفاتش امکان رانندگی را از دست بدهد مشکل نقض قانون رفع خواهد شد.»
بسیاری از تخلفات رانندگی غیرعمدی است
یکی از دلایلی که موجب کمحوصلهگی و عدم صبوری افراد و در نهایت نقض قوانین میشود فشارها و استرسهای ناشی از سختیهای زندگی است بر همین اساس اقلیما میگوید: «تعداد زیادی از خلافهایی که انجام میشود غیرعمدی است و فرد اصلاً متوجه نمیشود به عنوان مثال هنگامیکه فرد چراغ قرمز را رد می کند زیرا حواسش به رانندگی نیست و به دلیل مشکلاتی که دارد آمادگی روحی لازم برای رانندگی ندارد اما به واسطه شرایط و عواملی ناچار است خودش رانندگی کند و بهصورت خواسته و ناخواسته تخلفاتی را انجام دهد.»
بیشتر بخوانید:
«فقر مالی و نیاز اقتصادی» ارمغان دولت تدبیر و امید/ چگونه شکاف طبقاتی به گسست طبقاتی تبدیل شد؟
«شایستهسالاری» و «پاسخگویی مسئولان» کلیدواژه نجات جامعه از بحران/ عدم تخصص مسئولان جامعه را فشل میکند!
مردم خسته، ستاد ملی مقابله با کرونا ناتوان! / وقتی رعایت پروتکلها «میلی» میشود
اختلاف فرهنگی، حلقه گمشده منتقدان کودک همسری/ نقش محیط و شرایط زندگی عامل موثر در بالغ شدن دختران
در واقع برای رسیدن به پاسخاین سوال که اصلا چرا مردم تخلف میکنند باید علتها و ریشههایش این رفتار را شناسایی کنیم به گفته این جامعهشناس یکی دیگر از مشکلاتی که در تکرار تخلفات وجود دارد تامین هزینه جریمه تخلفات از دیگران است. مثلا فردیکه که پزشک است و تخلف می کند با خودش میگوید یک مریض بیشتر ویزیت میکنم و پول جریمه را در میآورم یا فردی کهمغزه دارد پول جریمههایش را روی قیمت نسهایش می کشد و این دور تسلسل ادامه دارد و به روش پرداخت جریمه فشار چندانی به افراد وارد نمیکند. در واقع این جریمهها تنها به کسانی فشار میآورد که کارکنان دولت یا حقوقبگیرها هستند که آنها هم معمولاً سعی میکنند خلاف نکنند.»
جریمه تخلفات رانندگی به منبع درآمد تبدیل شده است
فارغ از این بحث که تخلفات رانندگی منبع درآمد دولت در کشور ما شده است اما آیا نقش تربیتی و روحیات افراد و سبک زندگیشان در اینکه اصلاً به سمت خطا بروند یا نروند وجود دارد یا ندارد؟ وی در پاسخ به این پرسش عنوان میکند: «ما آدمهایی هستیم که در فرهنگ خانوادگی منظم هستیم اما در فرهنگ شهری از هیچ قانون و قاعدهای پیروی نمیکنیم و این ناشی از سیاستگذاریهای اشتباهی است که به فرهنگ تبدیل شده است و به نوعی به چوب زور بالای سر عادت کردهایم زیرا در جامعهای زندگی میکنیم که همه چیزمان مشکل دارد و آسیبهای اجتماعی همه به هم مرتبط هستند. اگر در یک جامعه آرام و مرتب زندگی میکردیم افراد سهی داشتند برای کارهایشان برنامهریزی داشته باشند و به وقتشناسی بسیار اهمیت دهند تا ضیق وقت یکی از دلایل عمده تخلفات نباشد و این امر به دلیل تمام ناکارامدیهایی است که در حوزههای مختلف از جمله شهر صورت گرفته است. مثلا عبور نمایندگان مجلس از خط ویژه با این عنوان که آنها کار خاصی دارند و برای تردد باید در اولویت باشند نوعی طبقبندی اجتماعی ایجاد میکند که خود میتواند یک عامل تنشزا برای تخلفات عموم مردم باشد.»
تبعیض در اجرای قانون موجب بیقانونی میشود
در این میان از تبعیضهایی که در اجرای قوانین برای افراد مختلف جامعه ایجاد شده است نمیتوان غافل بود. قوانین اگر برای همه درست اجرا شود، هیچکس خلاف نمیکند اما وقتی قوانین درست اجرا نمیشود، برای یک عدهای اجرا و برای یک عدهای اجرا نمیشود نوعی تضاد ایجاد میکند که خود زمینه تخلف را ایجاد میکند.»
در کشورهای توسعهیافته افراد هنگامیکه با تخلفات مواجه میشوند به یکدیگر تذکر میدهند و نوعی نظارت اجتماعی خودخواسته بر روی رفتارهای اجتماعی صورت میگیرد در همین راستا اقلیما عنوان میکند: «اگر در کشور ما بابت نقض قانون تذکر داده شود نزاع صورت میگیرد زیرا هنگامی که کار به مراجع قضایی کشیده شود قاضی میگوید اعمال قانون کار پلیس است و فرد به نوعی سرکوب میشود و این ناشی از عدم نظارت صحیح بر اعمال قانون است و هنگامیکه تخلفی به ترکار برسد به صورت فرهنگ در میآید و جالب اینجاست کسی که قوانین را در خیابان رعایت نمیکند، خودش در خانه مسئول اعمال قانون است و میخواهد همه با انضباط باشند.»
نکته حائز اهمیت این است افرادیکه در کشور به بهانههای مختلف نقض قانون میکنند هنگامی که به کشورهای دیگر میروند خلاف قوانین عمل نمیکنند و این امر به دلیل این است که همه قانون را رعایت میکنند و آنها هم پیرو و تابع جمع میشوند. به گفته این جامعهشناس در خارج از کشور اگر مشاهده شود فردی زبالهاش را از ماشین بیرون به خیابان میریزد کافی است شماره پلاک آن را بردارد و به پلیس گزارش کند تا او را جریمه کنند. یکی دیگر از مشکلات در کشور ما این است که شهرداریها که مسئول ارائه خدمات شهری هستند عملکرد خوبی ندارند و مصداق بارز آن تعداد محدود سطلهای زباله در اطراف رستورانها و مراکز خرید است.
اقلیما در پاسخ به این سوال که در مورد بیفرهنگیهایی که جزء فرهنگ شده چهکار باید کرد؟ میگوید: «هنگامیکه قانون را درست اجرا کنیم و در میان افراد فرق نگذاریم و هیچ تبعیض قانونی نداشته باشیم بسیاری از مشکلات حل خواهد شد زیرا اجرای صحیح قانون تبدیل به عادت خواهد شد مانند بستن کمربند ایمنی هنگام رانندگی که امروز تبدیل به عادت شده است. مسئولان باید بدانند بسیاری از بیقانونیها ناشی از لجبازی به دلیل عدم امنیت اجتماعی و فکری و ذهنی و شغلی افراد است که عرصه را برای آنها تنگ کرده است. آدمها دیگر خسته شدهاند زیرا هیچکس دیگر پاسخگو نیست و مشکل با قانون روی قانون گذاشتن حل نخواهد شد و تا زمانیکه قوانین برای همه افراد یکسان تفسیر نشود این رویه ادامه خواهد داشت.»
انتهای پیام/۴۱۶۱
انتهای پیام/