عضویت در پیمان شانگهای، برگ برنده ایران در سیاست خارجی/ واکنش جمهوری اسلامی در تصمیمات استراتژیک کشورها محاسبه میشود
گروه جهان خبرگزاری آنا-محمد جعفری؛ وقتی به ارزیابی تحولات چهار دهه اخیر در منطقه غرب آسیا و حتی کمی گستردهتر میپردازیم و دلایل و اسباب فرازوفرودهای سیاسی - امنیتی را که غالباً به تغییر رژیم یا ورود و خروج نیروهای فرا منطقهای انجامیده است در ارزیابی خود دخیل میکنیم به این نتیجه منطقی میرسیم که استراتژی ارائهشده از سوی تهران تابهحال بر راهبرد دیگر مدعیان منطقهای برتری داشته و ایران را بهعنوان جزیره امن و با ثبات در چشم مردم و دولتهای منطقه نمایان کرده است.
با بازگشت به سالهای قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران بهسادگی میتوان متوجه شد که هیچ کشوری در منطقه این توان را در خود نمیدید که بخواهد بدون اتکا به قدرتهای جهانی مخصوصاً ایالاتمتحده از ثبات و امنیت نسبتاً پایدار برخوردار باشد چه رسد به اینکه بتواند بر اساس یک راهبرد مستقل از دیگر کشورهای منطقه هم حمایت کند. این بدان معنی نیست که اصلاً هیچ تمایل و احساس استقلالطلبانهای در بین ملل منطقه وجود نداشت بلکه منظور این است که جسارت و پایمردی برای استقرار و استمرار یک استراتژی مستقل و به ثمر رساندن نهال آن استراتژی آنگونه که درختی تناور شده و سایه آن بر سر همه بیفتد وجود نداشت.
افول تدریجی اندیشه اتکا به آمریکا در منطقه غرب آسیا
جواد منصوری سفیر سابق ایران در کشورهای چین و پاکستان در این خصوص نظر مشابهی دارد و بهخوبی روند شکلگیری یک جزیره امن و قابلاتکا در منطقه را که مستقل از قدرتهای غربی با نگاهی به شرق رشد یافته را به رشته تحریر درآورده است.
همپیمانان واشنگتن که از قدرت فزاینده ایران و اندیشه محور مقاومت در هراسند به تکاپو افتادهاند تا خود را به این قدرت نوین منطقهای که توانسته از همینالان خلأ نظامی آمریکا را پوشش دهد نزدیکتر کنند
اظهارنظر وی در خصوص اینکه "منطقه غرب و جنوب آسیا به دلایلی در طول تاریخ موردتوجه همه قدرتهای بزرگ بوده و به همین دلیل برای تسلط بر این منطقه هر قدرت بزرگی در هرکجا از دنیا که به وجود آمده، تسلط بر این منطقه بهویژه ایران بخش اصلی اهداف استراتژیکشان بوده" بهواقع و بر اساس اسناد تاریخی درست است.
توضیح بیشتر این کارشناس مسائل بینالمللی که مدلی از برش طولی تاریخی است، اهمیت منطقهای که در آن زندگی میکنیم را بیشتر نمایان میکند. در برش تاریخی او میبینیم که حتی مثلاً از ۲ هزار و ۵۰۰ سال پیش که یونانیها و بعد اروپاییها، اعراب، مغولها، روسها، عثمانیها، فرانسه و آلمان همه اینها در طول تاریخ تا امروز که به آمریکا میرسد، تسلط بر این منطقه جزء اهداف استراتژیکشان بوده بهگونهای که یکی به رؤسای جمهور اسبق آمریکا بهصراحت گفت اگر ما از هر جای دنیا خارج شویم، باز آقای دنیا خواهیم بود اما اگر از خاورمیانه خارج شویم، دیگر آقای دنیا نخواهیم بود.
بیشتر بخوانید:
نشریه عربزبان عصر؛ ایران در آستانه ورود به باشگاه ابرقدرتها قرار دارد
با تأیید صحت این گزاره باید متذکر شد که اهمیت این منطقه تنها برای استعمارگران و ابرقدرتها قطعی نشده بود بلکه اندیشمندان و آزادمردان کشورهای منطقه نیز از آن بهخوبی آگاه بودند اما تلاشهای آنها برای تشکیل یک قدرت منطقهای مستقل که حامی همه ملل منطقه باشد حداقل در یکصد سال اخیر با شکست مواجه شده بود تا اینکه در سال ۱۳۵۷ مردم ایران در قالب انقلابی بیسابقه تلاش خود برای تبدیل کردن کشور به جزیرهای مستقل، امن و با ثبات آغاز کردند.
منصوری با اشاره به اینکه در خلال بیش از چهار دههای که از عمر جسارت مثالزدنی ایرانیان در دوره معاصر گذشته است شاهد تحولات زیادی بودهایم، تصریح کرد: افغانستان درگیر جنگ با اتحاد جماهیر شوروی و سپس جنگ داخلی شد، ایران در جنگی هشتساله اجازه نداد حتی اندکی از خاکش در اشغال رژیم بعث عراق بماند، آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و به انتقام حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای دوقلو در نیویورک به افغانستان و عراق لشکرکشی کرد، گروههای تروریستی در منطقه خودنمایی کردند، مقاومتی منسجم علیه اشغالگران رژیم صهیونیستی شکل گرفت و تحولاتی دیگر که مهمترین آنها همانا قوت گرفتن فزاینده استراتژی ایران و شکست تدریجی راهبرد غرب در منطقه بوده است.
به گفته وی، البته عدم موفقیت نظامیان آمریکایی در عراق و سوریه جای خود دارد اما وقایعی که اخیراً در افغانستان اتفاق افتاد واقعاً دیگر هیچ آبرویی برای ابرقدرت ایالاتمتحده نزد مردم منطقه باقی نگذاشت. شاهد بودیم که نظامیان آمریکایی در یک خروج شتابزده از افغانستان فرار کردند و دولت غربگرای کابل را به حال خود رها کردند. در پی این اقدام، مبارزان گروه طالبان در مدت ۱۱ روز کابل را فتح کردند.
قدرتهایی همچون روسیه و چین به قبول عضویت ایران در پیمان شانگهای میاندیشند!
سخن جواد منصوری بهعنوان یک دیپلمات باتجربه در خصوص اینکه آمریکاییها مدتهاست احساس کردهاند در خاورمیانه به بنبست کامل رسیدهاند اما درحالیکه با استفاده از تبلیغات میخواهند به خودشان و همپیمانانشان روحیه بدهند درواقع در جلسات پشت درهای بسته به شکست سیاست خود در منطقه اعتراف کردهاند قابلتأمل است. وی که به دنبال شناسایی اسباب فراهمکننده شکستها و عقبنشینیهای آمریکا از منطقه است، درنهایت در پی این است که این اطمینان خاطر را به کشورهای منطقه بدهد که ایران قادر به پر کردن خلأ قدرت در غرب آسیا خواهد بود.
در حال حاضر امکان ندارد که یکی از کشورهای منطقه بخواهد تصمیمی استراتژیک بگیرد و به دیدگاه و واکنش ایران به آن تصمیم به صورت جدی وعملیاتی فکر نکند
به نظر میرسد که حتی خود طالبان در کابل و یا نظامیان سوریه یا گروههای شبهنظامی عراقی هم میدانند که اگرچه آنان در میدان جنگ مستقیم حضور داشتند و علیه اشغالگران میجنگیدند اما این درواقع همان راهبرد ضد استعماری ایران بوده که اندیشهها را در کشورهایشان منسجم کرد و انگشت مبارزان را بر روی ماشهها گذاشت تا متجاوز را مجبور به عقبنشینی کنند.
بهجایی میرسیم که باید برای اثبات ادعای خود نمونههای واقعی و در دست اجرا ارائه بدهیم. به این مفهوم که وقتی میگوییم ایران اندیشهساز بوده، به جریان ضد استعماری و ضد اشغالگر روح تازه دمیده، به توان بالای نظامی امنیتی و سیاسی دستیافته و درنهایت قادر است به جزیره ثبات پایدار در منطقه بدل شود، تنها شعار نداده باشیم و شواهدی ارائه دهیم که کشورهای بزرگ و کوچک دنیا هم به ادعاهای ما ایمان آوردهاند و درصدد نزدیکتر شدن به ایران و درواقع همسو شدن با ایران هستند.
بیشتر بخوانید:
نشنال اینترست: نظم جهانی به رهبری آمریکا رو به پایان است
منصوری در این بزنگاه مهم تاریخی به سفر آنتونی بلینکن وزیر خارجه و لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به عربستان، امارات و بحرین و به تماسهای مکرر واشنگتن با تلآویو که محور اصلی همه آنها ایران بوده است استناد میکند. در این سفرها و تماسها آمریکا به متحدان منطقهای خود گفته که دیگر به دلایل راهبردی خاص قادر به ماندن در منطقه نیست به همین دلیل همپیمانانش باید روی پای خود بایستند. اما همپیمانان واشنگتن که از قدرت فزاینده ایران و اندیشه محور مقاومت در هراسند، به تکاپو افتادهاند تا خود را به این قدرت نوین منطقهای که توانسته از همینالان خلأ نظامی آمریکا را پوشش دهد نزدیکتر کنند.
دیپلمات سابق کشورمان با اشاره به سفر قریبالوقوع محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به عراق، سفر اخیر مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق به تهران قبل از سفر محمد بن سلمان به بغداد، سرازیر شدن سیل واکسنهای ضد کرونا به ایران از اروپا و چین و نیز عضویت ایران در پیمان اقتصادی امنیتی شانگهای، معتقد است این اتفاقات ازجمله تحولاتی هستند که تا دو ماه پیش کمتر قابلتصور بودند. منظور این است که با هر قدم عقبنشینی آمریکا از منطقه کشورهای جهان ازجمله کشورهای همپیمان غرب دو قدم به ایران نزدیک میشوند. در حال حاضر امکان ندارد که یکی از کشورهای منطقه بخواهد تصمیمی استراتژیک بگیرد و به دیدگاه و واکنش ایران به آن تصمیم به صورت جدی و عملیاتی فکر نکند. از بابت نظامی ایران با دو ابرقدرت نظامی و اقتصادی جهان یعنی روسیه و چین تمرینهای نظامی چند روزه برگزار می کند و تولید بسیاری از تجهیزات نظامی و تسلیحات را بومیسازی کرده است. به علاوه جمهوری اسلامی اجرای موافقتنامه همکاری ۲۵ ساله با چین را نیز در دست دارد. همه این موفقیتها که در شرایط فشار و تحریم به دست آمده را که در کنار هم بگذاریم، الحق این شایستگی را به ایران میدهند که بر برترین جایگاه منطقهای و حتی بینالمللی تکیه زند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/