رهایی از اعدام پس از خرید ٤٠ ‌سال نماز برای مقتول

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شهروند، ماجرای این پرونده به ٢‌سال پیش یعنی ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه روز ۳۰ دی ماه ‌سال ٩٢ برمی‌گردد. آن روز مردی ٥٥ ساله هنگام خواب در طبقه سوم ساختمان مسکونی در جیحون با ضربات چاقو به قتل رسید. تحقیقات ابتدایی نشان از یک گروگانگیری می‌داد. دختر ١٧ ساله مقتول که سعی می‌کرد نشان دهد از قتل پدرش به‌شدت شوکه شده است، در تحقیقات به ماموران گفت: «من و برادرم به همراه پدرم زندگی می‌کردیم. ظهر روز حادثه برای خوردن ناهار به همراه برادرم به خانه مادربزرگم در طبقه اول رفتیم‌. پس از خوردن ناهار‌، به طبقه سوم آمدیم اما زمانیکه در خانه را باز کردیم‌، دو مرد نقابدار را در خانه مشاهده کردیم که با چاقو بالای سر پدرمان ایستاده بودند‌. آنها ما را تهدید کردند که اگر سر و صدا کنیم ما را نیز خواهند کشت و بعد به‌سرعت از خانه خارج شدند.»
با وجود این اظهارات و حتی با وجود تایید برادر کوچک این دختر در مورد محاصره مردان نقابدار، باز هم پلیس تحقیقات و بازجویی‌های خود را از دختر مقتول ادامه داد؛ تا این‌که تناقض‌گویی‌ها و جواب‌های بی‌ربط دختر جوان به سوالات پلیس، دست او را رو کرد و راز این جنایت هولناک فاش شد. با اعترافات این دختر مشخص شد که او با همدستی پسر مورد علاقه‌اش نقشه قتل پدرش را اجرا کرده است. با اعترافات این دختر همدست وی نیز دستگیر شد و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد. پس از آن پرونده با صدور کیفرخواست، برای رسیدگی به شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. ٦ ماه پیش این دختر و پسر جنایتکار روبروی ٥ قاضی جنایی قرار گرفتند و از خود دفاع کردند. در آن جلسه پسر مقتول با گریه جزییات روز حادثه را شرح داد و بعد از آن از دادگاه برای قاتل پدرش تقاضای قصاص کرد؛ او اما از خواهرش گذشت کرد.
سپس متهمان نیز از خودشان دفاع کردند و در پایان این جلسه هیات قضائی پسر جوان را به قصاص و مرجان را هم به ٥‌ سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند. این درحالی بود که مادر مقتول رضایت خود را نسبت به هر دو متهم اعلام کرد؛ ولی پسر مقتول همچنان خواهان قصاص قاتل پدرش بود. بنابراین حکم قصاص متهم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید که پسر مقتول در روزهای آخر رضایت خود را اعلام کرد. بنابراین پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم در مقابل هیأت قضائی ایستاد و این‌بار از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. این پسر در مورد اتهامش به قاضی گفت: «من و مرجان در فیس‌بوک با هم آشنا شدیم. من به اصرار مرجان دست به این جنایت زدم. او از یک ماه پیش از جنایت مرتب می‌گفت که پدرش آزارش می دهد و قصد دارد او را به قتل برساند. روز حادثه هم به من پیام داد و گفت که پدرم خواب است زودتر بیا. من هم رفتم و درحالیکه مرجان در را باز گذاشته بود، به داخل اتاق پدرش رفتم و او را کشتم. آن زمان من سرباز بودم و تحت تاثیر مواد قرار داشتم و اصلا در حالت طبیعی نبودم. بعد از قتل هم مرجان گفت باید برادرم را هم بکشیم. وقتی می‌خواستم او را هم بکشم، مرجان پشیمان شد و از او قول گرفت به کسی چیزی نگوید. باور کنید پشیمان هستم.»
او در مورد نجاتش از اعدام به هیأت قضائی گفت: «تنها پسر مقتول شرط گذاشت که چندین ‌سال برای پدرش نماز و روزه بخرم. من هم پول دیه را به مبلغ ٥٣‌ میلیون تومان پرداخت کردم و ٤٠‌ سال نماز و روزه برای مقتول خریدم. همین شد که پسر مقتول هم رضایت داد و من نجات پیدا کردم.»
با این اظهارات در پایان جلسه هیأت قضائی وارد شور شدند و متهم را به زندان محکوم کردند.