شخصیتپردازی کلیشهای بلای جان کار جواد افشار/ وقتی درام به معضلات اقتصادی گره میخورد
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سریال «برادر» به کارگردانی جواد افشار و نویسندگی آرش قادری، برای نخستین بار در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۵ روی آنتن شبکه دو رفت و توانست تا حد قابل قبولی اقبال بینندگان سیمای رمضانی را در آن سال به خود جلب کنند. حالا و پس از گذشت پنج سال، یکبار دیگر این اثر از تلویزیون درحال بازپخش است و روی آنتن شبکه آیفیلم قرار گرفته است. به همین بهانه نگاهی به این سریال پرطرفدار جواد افشار خواهیم داشت.
سریال «برادر» قصه به نسبت جذابی دارد؛ به بهانه قاچاق برنج به معضلات اقتصادی هم پرداخته است، بدون آنکه شعارزده و سفارشی به نظر برسد. قصه تاجر خوشنام و پسرانش که هر کدام ماجراها و داستانهای خودشان را دارند هم، به قدر کفایت و آنقدر که باید و شاید جذاب هست که بتواند مخاطبانی را با خود درگیر و همراه کند. جواد افشار هم الفبای سریالسازی را بلد است و خوب میداند چه بسازد که بتواند بیننده را پای تلویزیون بنشاند.
بازیگران خوب و مشهور نقطه قوت سریال
بازیگران خوبی هم در سریال حضور دارند که وجود هر کدامشان در یک مجموعه تلویزیونی، ذیقیمت و ارزشمند است؛ از حسن پورشیرازی و حسین یاری گرفته تا کاظم بلوچی و سهیلا رضوی. جوانان مستعدی هم در «برادر» جلوی دوربین رفتهاند که هر گاه به خوبی هدایت شدهاند، نقشآفرینیهای ماندگار و خاطرهانگیزی را از خود به یادگار گذاشتهاند و شاخصترینشان هم پوریا پورسرخ و با کمی ارفاق، کاوه خدابخش و گلاره عباسی. تا به اینجای کار، «برادر» ویژگیها و فاکتورهای یک سریال متوسط را داراست و همانگونه که در نمایش اولیه در سال ۱۳۹۵ و بازپخشهای متعدد بعدی نشان داده، میتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و از منظر جذب مخاطب نمره قبولی بگیرد.
کاراکترهای سریال به شدت به تیپ نزدیک و در دو قطب سفید و سیاه و خیر و شر دستهبندی میشوند. حاج کاظم پهلوان و مسعود و سعید میروند در دسته خوبها و بهرام کلایی و صابر و مهران و اسدی در گروه بدها قرار میگیرند و احتمالاً کنار اسمشان چند ضربدر هم میخورد.
شخصیت پردازی کلیشهای بلای جان کار جواد افشار
پاشنه آشیل و نقطه ضعف اصلی سریال جواد افشار اما، در شخصیتپردازیهای کلیشهای و تیپیکال است. کاراکترهای سریال به شدت به تیپ نزدیک و در دو قطب سفید و سیاه و خیر و شر دستهبندی میشوند. حاج کاظم پهلوان و مسعود و سعید میروند در دسته خوبها و بهرام کلایی و صابر و مهران و اسدی در گروه بدها قرار میگیرند و احتمالاً کنار اسمشان چند ضربدر هم میخورد!
آرش قادری در مقام نویسنده سریال «برادر» یک خطکش در میان کاراکترهایی که آفریده، قرار داده و به دو قطب خیر و شر تقسیمشان کرده است. آدم خوبها به فرشتگانی میمانند معصوم، مهربان و بدون هیچ لغزش و خطا و انسانهای بد هم که از دیو بودن فقط شاخش را ندارند، وگرنه ملغمهای هستند از پلشتی و دروغ و خیانت و بیرحمی. حاج کاظم پهلوان سرسلسله قطب خیر است و بهرام کلایی سردمدار قطب شر. چند کاراکتر مثل ناصر و شهاب هم در این میان سرگردانند و تکلیفشان با خودشان هم معلوم نیست.
اسارت بازیگران در ورطه تکرار!
نکته قابل تامل دیگر اینکه؛ نه تنها بسیاری از کاراکترهای سریال برادر تیپیکال هستند و به ورطه تکرار و شعارزدگی نزدیک شدهاند که برخی از آنها در اصل به همان شخصیتهایی شباهت دارند که قبلاً توسط بازیگران سریال در آثار نمایشی دیگری بازی و نقششان ایفا شده است. به بیان دیگر، بازیگران اصلی سریال به نوعی خود را در قالب نقشهای گذشته تکرار و تتمه آن کاراکترها را دوباره در جلوی دوربین جواد افشار زنده کردهاند. مثال میآورم؛ کاراکتر مسعود به عنوان پسر بزرگ و سر به راه حاج کاظم پهلوان که حسین یاری بازیاش میکند چقدر به شخصیت «داداشی» در سریال «مثل هیچکس» که خود یاری نقشش را ایفا میکرد شبیه است.
کاراکتر ناصر سریال «برادر» هم که همان شاهین «صاحبدلان» است که کمی از اکتیوبودنش کاسته شده و به قول معروف، فیتیلهاش را پایین کشیدهاند و ایفاگر نقش هر دو کاراکتر هم پوریا پورسرخ. حتی حاج کاظم پهلوانی که حسن پورشیرازی ارائه میدهد تا حدودی شبیه کاراکتر حاج محمود است که خود او در سریال «ریحانه» ایفاگرش بود. به عبارت دیگر، تقریباً تمام نقشهای اصلی سریال «برادر» تکراری به نظر میرسند و قبلاً توسط همین بازیگران در آثار دیگری ایفا شدهاند.
از سوی دیگر، بازیگرانی هم هستند که با وجود به دست آوردن شانس حضور در یک نقش متفاوت و متمایز با آنچه تا پیش از «برادر» بازی کرده بودند، نه تنها از این بخت و اقبال بهره صحیح نبردهاند که بماند، نقش و کاراکتر را با هم بر زمین زدهاند. نمونه بارز این بازیگران، گلاره عباسی است که در ایفای نقش «نازی کلایی» در شمایلی دختری تازه از فرنگ برگشته، با عقدههای فراوان فروخورده، تشنه انتقام و مکار و نیرنگباز ضعیف عمل کرده است، به شدت. نوع بازی عباسی متناسب با مشخصات چنین کاراکتری نیست و به شکل یک وصله ناجور در میان شخصیتهای قصه نمود پیدا میکند.
از مسیر انصاف خارج نشویم؛ در این میان، دو بازیگر توانستهاند از فرصت بازی در سریال «برادر» نهایت بهره را برده و خود را از نقشهای مالوف همیشگیشان برهانند و چشمهای از تواناییهایشان در بازیگری را به نمایش بگذارند. رضا توکلی و مجید واشقانی به مدد شخصیتپردازی مناسب و استفاده هوشمندانه از یک چهرهپردازی متفاوت در قالب دو کاراکتر صابر و مهران، یکی از بهترین و متفاوتترین نقشآفرینیهای دوران بازیگریشان تا به اینجا را در سریال «برادر» ارائه دادهاند.
جواد افشار توانسته در ورای روایت قصهای دراماتیک برخاسته از روابط خانوادگی حاج کاظم پهلوان و فرزندانش، نگاهی اصولی و غیرکلیشهای به مقوله اقتصاد و معضلات و نارساییهای در پیوند با آن داشته باشد.
پیوند درام و اقتصاد در یک سریال
از دیگر نقاط قوت سریال برادر، پیوندزدن هنرمندانه و صحیح دو مقوله درام و اقتصاد با یکدیگر است. جواد افشار توانسته در ورای روایت قصهای دراماتیک برخاسته از روابط خانوادگی حاج کاظم پهلوان و فرزندانش، نگاهی اصولی و غیرکلیشهای به مقوله اقتصاد و معضلات و نارساییهای در پیوند با آن داشته باشد. اتفاقی که در بیش و کم اغلب سریالهای تلویزیونی یا ابداً رخ نمیدهد یا آنقدر در حاشیه و فرع قرار میگیرد که اصلا به چشم نمیآید. سریال «برادر» از این منظر و به لحاظ برخورداری از داستانکهای جذاب در حول و حوش قصه اصلی، یک اثر نمایشی مقبول و معتبر است.
با همه آنچه از نقاط قوت و ضعف سریال «برادر» گفته شد، استقبال بینندگان شبکه آیفیلم از این مجموعه نمایشی نشان میدهد که جواد افشار راه و رسم سریالسازی را نیک میداند و رگ خواب مخاطب در دستانش است. شبکه آیفیلم این روزها سریال «برادر» را در حال بازپخش دارد.
انتهای پیام/۴۱۳۹/
انتهای پیام/