حضور در فضای مجازی برای نویسندگان جوان حرکت بر لبه تیغ است/ هیچگاه از نویسنده شدن پشیمان نشدم
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، وجیهه سامانی از نویسندگان شناختهشده حوزه ادبیات انقلاب اسلامی است. تاکنون حدود یازده اثر داستانی از سامانی منتشر شده است که شاید مشهورترین آنها دو رمان «خواب باران» و «آن مرد در باران میآید» است که اولی به چاپ هفتم و دومی به چاپ پانزدهم رسیده است. دو کتابی که انتشارات کتابستان معرفت عرضه شده است.
وی همچنین داور جشنوارههای ادبی و داستانی متعددی همچون قلم زرین، ققنوس، جشنواره ادبیات بسیج هنرمندان و جشنواره داستاننویسی خودنویس بوده است.
وجیهه سامانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره حضور پررنگ نویسندگان جوان در فضای مجازی گفت: به هرحال فضای مجازی آفتهای خودش را دارد. حضور پررنگ نویسندگان جوان در این فضا روی قلم و اندیشه آنها تاثیر گذاشته و آنها را به یک مجازینویس صرف تبدیل کند. فراموش نکنیم که محتوای تولیدی در فضای مجازی با نثر فاخر و ادبی داستان و رمان متفاوت است و در خوشبینانهترین حالت یک نثر معمول عامیانه است. شاید خیلی از مخاطبان حاضر در فضای مجازی هم همین سبک از متننویسی را بپسندند.
این نویسنده در ادامه گفت: حضور نویسندگان در فضای مجازی از این حیث که در آنجا با کارهای هم آشنا شوند، محافل ادبی در فضای مجازی شکل بگیرد و نقش یک حلقه اتصال را داشته باشد مزیت است. ضمن این که میتواند ابزاری برای اخبار و اطلاعرسانی باشد. اما اگر گرفتار این فضا شوند دیگر قلمشان به سختی میتواند به وزانت قلم یک داستاننویس برگردد. فعالیت در فضای مجازی برای نویسندگان مثل حرکت بر لبه تیغ است و باید تعادل را در آن رعایت کرد تا به قلم و اندیشه آنها آسیب نرسد.
گاهی دلسرد شدهام، اما پشیمان نه
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به حال از نویسندهبودن پشیمان شده است یا نه نیز گفت: مسیری که من طی کردم فراز و نشیب زیادی داشته و گاهی هم دلسرد شدهام. فقط زمانی میتوانی بگویی که هیچ مشکل و مانعی نداشتم که بیرون گود باشی و دل به این امواج نسپاری؛ بنابراین، فراز و نشیب و دلسردی بوده، گاهی خستگی و ناامیدی هم بوده اما هیچ وقت به این فکر نکردم که نویسندگی را حالا به عنوان یک شغل و یا یک هنر و علاقه را در کنار خودم نداشته باشم چون اصلاً به غیر از نویسندگی به فعالیت دیگری علاقه ندارم.
سامانی در ادامه گفت: رشته من در دوران دبیرستان تجربی بود و در همین رشته کنکور دادم و اتفاقاً در رشنه پیراپزشکی در یکی از دانشگاه های دولتی پذیرفته شدم؛ مدتی هم خواندم، اما دیدم اصلاً با روحیات من سازگار نیست و با وجود مخالفت خانواده و اطرافیانم انصراف دادم و به رشته ادبیات فارسی برگشتم. الان هم اصلاً پشیمان نیستم و نمی گویم که اگر به عقب برگردم این انتخاب را انجام نخواهم داد تا در جایگاه بهتری باشم. خیلی از همکلاسیهای من آن رشته را ادامه دادند و در کارشان پیشرفت کردند؛ برای همه آنها آرزوی موفقیت بیشتر دارم اما من از مسیری که انتخاب کردهام راضی هستم.
هنری که باید شغل باشد اما نیست!
وی افرود: اصولاً نویسندگی باید برای نویسندگان حرفهای یک شغل برای گذراندن زندگی باشد و نویسندگان بتوانند با درآمد حاصل از آن زندگی خودشان را اداره کنند. اما در کشور ما حتی نویسندگان پیشکسوت و تراز اول هم نویسندگی را به عنوان منبع کسب درآمد نمی بینند. نویسندگانی که شاید تعدادشان به انگشتان دو دست هم نرسد. حتی آنها هم نمیتوانند الان بگویند صرفاً از راه نویسندگی گذران زندگی میکنند، اگر هم بشود بسیار سخت است.
این نویسنده عنوان کرد: من هم به نویسندگی یه عنوان شغل نگاه نمیکنم. حداقل برای من اینگونه نیست که هزینههای اصلی زندگی را به عهدهام باشد.اما خیلی از خانمهای نویسنده ما هستند که خودشان و از راه قلم زندگی خودشان را اداره میکنند. حالاچه در عرصه داستان یا رشتههای دیگر نظیر خبرنگاری، یادداشتنویسی، روزنامهنگاری و...من میدانم که واقعاً کار سختی است و متأسفانه کمترین حقوق و دریافتی برای این قشر در میان اهالی هنر در نظر گرفته شده است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/