جنگ زرگری!
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست داخلی گروه سیاسی خبرگزاری آنا، علیرضا مزینانی؛ در جریان سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان «ناسا» به صورت رسمی، هیچ کدام از کاندیداهای تأیید صلاحیتشده را حمایت نکرد. این در حالی بود که حزب کارگزاران سازندگی و برخی دیگر از احزاب و افراد تشکیل دهنده «ناسا» به صورت علنی از عبدالناصر همتی حمایت کرده و تلاشها و هزینههای فراوانی در جهت پیروزی او در انتخابات انجام دادند. البته بسیاری از اشخاص اصلاحطلبی که در انتخابات حمایت رسمی از همتی نکرده بودند، در نهایت به او رأی دادند. کارشناسان معتقدند با در نظر گرفتن عدم اقبال عمومی به همتی در نظرسنجیهای پیش از انتخابات، «ناسا» و شخص سید محمد خاتمی به دلیل وجود توجیه برای شکست احتمالی جریانشان در انتخابات، حمایت خود از همتی را علنی نکردند.
بیشتر بخوانید: دعوای کارگزاران و اصلاحات سوری و نمایشی است/ سقف رأی اصلاحطلبان همینقدر بود
خاتمی و نهاد اجماعساز حمایت خود را از همتی اعلام رسمی نکردند
بر همین اساس محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاست خبرگزاری آنا گفت: اختلاف خاص و مبنایی بین جبهه اصلاحات و حزب کارگزاران وجود ندارد. در انتخابات ریاست جمهوری تفاوت دیدگاهی بین ما وجود داشت که آیا با توجه به نتایج تأیید صلاحیت کاندیداها، جبهه اصلاحات از فردی حمایت کند یا خیر؟ نظر کارگزاران این بود که اساسا حزب در هیچ شرایطی نمیتواند موضوع سیاستورزی و مشارکت خود در انتخابات را تعطیل کند.
وی افزود: ما معتقد بودیم که باید از مهرعلیزاده و همتی حمایت کنیم زیرا از لحاظ ماهیت و شخصیت حقیقی و جهتگیریهای سیاسی، تفاوتی بین آنها با کاندیداهای منتخب نهاد اجماع ساز «ناسا» وجود نداشت. نهاد اجماع ساز به این جمعبندی نرسید ولی دست احزاب اصلاحطلب را باز گذاشت و به همین دلیل عبدالناصر همتی موردحمایت بیش از ۶۰ درصد احزاب اصلاحطلب قرار گرفت.
رئیس پیشین شورای شهر تهران پیرامون دلایل عدم حمایت رسمی خاتمی از همتی اظهار کرد: چون بخشی از احزاب اصلاحطلب موضع عدم حمایت از نامزدها در انتخابات را گرفتند، سید محمد خاتمی برای حمایت از آنها، رأی خودش را مخفی نگه داشت ولی ما معتقدیم که قطعا رأی او عبدالناصر همتی بود. خاتمی به شدت همتی را قبول دارد و در گفتوگو و ملاقات خصوصی که با او داشت، موضع حمایتی خود را به همتی اعلام کرده بود.
بعد از انتخابات ۲ خرداد سال ۱۳۷۶ که عامل شروع دولت اصلاحات و پایان دولت سازندگی بود، حزب کارگزاران و جریان تکنوکرات ایران که در آن دوران اختیار دولت را از دست دادند، به تدریج و با گذشت چند سال از لحاظ سیاسی به جریان اصلاحات نزدیک شد. این نزدیکی به صورت دوطرفه بود و جناح اصلاحات هم به حزب کارگزاران متمایل شد، به همین جهت عدهای کارگزاران را موسس و به نوعی پدر معنوی اصلاحات میدانند. در دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری، درحالی که تمامی جریانات اصلاحطلب در کنار میرحسین موسوی بودند، حزب کارگزاران از مهدی کروبی اعلام حمایت کرد و غلامحسین کرباسچی دبیر کل این حزب نیز مسئولیت ستاد کروبی را بر عهده گرفت. در آن دوره هم عدهای معتقد به بروز اختلافات میان این دو جریان بودند ولی در روز رأیگیری، کرباسچی در مقابل دوربین رسانهها نام موسوی را بر روی تعرفه رأی نوشت. آن زمان هم کارشناسان باور داشتند اختلافات میان کارگزاران و اصلاحات پیش از برگزاری انتخابات، هماهنگشده و بخشی از پازل اصلی آنها برای انتخابات بود.
کارگزاران از ابتدا پدر معنوی اصلاحات بوده است
در این راستا محمد زارع فومنی رئیس حزب مردمی اصلاحات در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاست خبرگزاری آنا اذعان کرد: دعوای کارگزاران و اصلاحات، یک دعوای سوری بود که همواره وجود داشته است. این افراد بعد از شکستها به هم میپرند ولی دو روز دیگر، همه باهم رفیقاند و از هم حمایت میکنند. این اختلافات ظاهری بوده و باطنی نیست. اختلافات بین آنها ریشهای نیست زیرا کارگزاران از اول پدر معنوی اصلاحات بوده و اصلاحات نمیتواند پدر معنوی خود را کنار بزند.
مدیر مسئول روزنامه صدای اصلاحات ادامه داد: من فکر نمیکنم این اختلاف در حد جدا شدن حزب کارگزاران از جبهه اصلاحات باشد. در انتخاباتهای پیشازاین هم اختلافات بین آنها وجود داشت؛ بهعنوانمثال در سال ۸۸ کارگزاران از مهدی کروبی حمایت کردند و اصلاحطلبان در کنار میرحسین موسوی بودند.
وی درخصوص عدمحمایت رسمی جبهه اصلاحات از همتی در انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: این افراد از قبل پیشبینی شکست را کرده بودند و میخواستند اگر شکستی شکل گرفت، به اسم جریان اصلاحات تمام نشود. آنها راه فرار را برای خودشان باز گذاشتند تا بعدها بگویند کاندیدایی در انتخابات نداشتند. این سیاست اصلاحات در انتخابات بود و اعلا همه از همتی حمایت کردند.
با توجه به قرابت و نزدیکی میان کارگزاران و جناح اصلاحات، امکان بروز اختلافات مبنایی و عدم هماهنگی میان آنها در تمام ادوار بسیار پایین بوده و چنین رفتاری عملا یک کنش سیاسی برای فرار از پاسخگویی است. با در نظر گرفتن قواعد و بازیهای خاص عالم سیاست، میتوان به علت بسیاری از ایندست نمایشها پی برد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/