اینشتین صهیونیستها را جنایتکار میدانست + سند
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، یوون انه ریدلی، نویسنده، خبرنگار و مستندساز بریتانیای که در ۲۰۰۱ مدتی را در اسارت گروه طالبان در افغانستان بود و در نهایت به دین اسلام روی آورد و بهعنوان یکی از حامیان آرمان فلسطین شناخته شد در مقالهای در «میدل ایست مانیتور» به گونهای حرفهای با بازخوانی نوشتههای آلبرت اینشتین، فیزیکدان معروف به اندیشههای علمپایه این نابغه یهودیالاصل گریزی میزند تا برای مخاطب روشن کند که مبنای تفکر صهیونیسم و تأسیس دولت مستقل یهود از ابتدا غلط بود و آغاز سقوط این رژیم اشغالگر درست همزمان با اعلان تاسیس آن در ۱۹۴۸ رخ داده است.
وی معتقد است که انسان عاقل نیازی به نبوغ خاص ندارد تا متوجه شود که پروژه نافرجام صهیونیستم تحت عنوان دولت مستقل اسرائیل در حال از بین رفتن است، اگرچه کسی که زمان زوال این دولت نوپا را پیشبینی کرد یک نابغه به نام آلبرت اینشتین بود. وی وقتی با درخواست کمک برای جمعآوری پول برای تأمین مالی واحدهای تروریستی صهیونیست روبهرو شد پیشبینی سقوط اسرائیل را هم ارائه کرد.
۱۰ سال قبل از اینکه صهیونیستها در ۱۹۴۸ اعلام تشکیل دولت مستقل یهودی را بر روی خاک سرزمینی که از مردم فلسطین ربوده بودند اعلام کنند، اینشتین تشکیل دولت مستقل اسرائیل را مغایر با ماهیت اساسی دین یهود تفسیر کرد. وی که از چنگال آلمان هیتلری گریخته و نهایتاً تابعیت آمریکا را گرفته بود نیاز به هیچ درسی در خصوص چگونگی تشکیل فاشیسم نداشت و بهخوبی میتوانست ایجاد یک دولت فاشیستی را در اراضی اشغالی با شعارهایی نو و فریبنده حس کند.
اینشتین فکر تأسیس دولت مستقل اسرائیل را نادرست میدانست
وی که یکی از بزرگترین فیزیکدانان تاریخ به شمار میرفت و موردحمایت دیگر اندیشمندان برجسته یهودی هم بود هنگامیکه در ۱۹۴۶ در کمیته تحقیق انگلیس و آمریکا در مورد مسئله فلسطین سخنرانی کرد، گسل موجود بین آنچه در خصوص دولت مستقل یهودی ادعا میشد با آنچه دین یهود در ماهیت خود داشت، مشاهده کرده بود. وی نمیتوانست متوجه شود که چه نیازی به تشکیل یک دولت اسرائیلی است. وی تصریح کرد: به عقیده من این یک موضوع نادرست است.
خشونتهایی که در آستانه تولد اسرائیل علیه ساکنان اصلی فلسطین صورت گرفت باعث طغیان آلبرت اینشتین شد و بدون شک این مهمترین دلیلی بود که وی پیشنهاد ریاست جمهوری اسرائیل را رد کرد
دو سال بعد در ۱۹۴۸ اینشتین و تعدادی از دانشگاهیان یهودی در یک نامه به نیویورکتایمز به سفر مناخم بگین، اولین نخستوزیر اسرائیل به آمریکا مخالفت کردند. در آن نامه که از سندیت محکمی برخوردار بود، نگارندگان، حزب هروت یا آزادی مناخم بگین را بهشدت محکوم کردند و آن را از بابت سازمان، راه و روش، فلسفه سیاسی و جذابیت سیاسی بسیار شبیه حزب نازی و تفکر فاشیسم قلمداد کردند.
هروت یک حزب ملیگرای راست افراطی بود که بهتدریج به حزب لیکود بنیامین نتانیاهو نخستوزیر سابق اسراییل تبدیل شد. بهعنوان رهبر گروه تروریستی صهیونیستی ایرگون که یک انشقاق از سازمان شبهنظامی بزرگتر یهودی به نام هاگانا بود، مناخم بگین به اتهام اقدام تروریستی علیه مقامات بریتانیایی مأمور در فلسطین تحت تعقیب بود. حتی وقتی در خلال سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۷ به مقام نخستوزیری اسرائیل رسید، هیچوقت جرئت نکرد که به انگلیس سفر کند زیرا تا آن موقع هم در بریتانیا تحت تعقیب قانونی بود.
بیشتر بخوانید:
رئیس سابق شاباک: اسرائیل هرگز برای نسل آینده باقی نخواهد ماند
زوال اسرائیل از زبان مقامات رژیم صهیونیستی چگونه روایت شد؟ گسل فزاینده ایدئولوژیک و جمعیتی زیر پای صهیونیستها/ چرا اشغالگران از پیشبینی آماری دانشگاه تلآویو نگراناند؟
به عقیده خانم ریدلی خشونتهایی که در آستانه تولد اسرائیل علیه ساکنان اصلی فلسطین صورت گرفت باعث طغیان آلبرت اینشتین شد و بدون شک این مهمترین دلیلی بود که وی پیشنهاد ریاست جمهوری اسرائیل را رد کرد. پیشنهاد ریاست جمهوری اسرائیل در ۱۹۵۲ بهوسیله دیوید بن گوریون، نخستوزیر وقت اسرائیل به اینشتین ارائه شد.
اینشتین با رعایت ادب این پیشنهاد را رد کرد زیرا اعتقاد داشت که این نقش، با وجدان او بهعنوان یک صلحطلب تضاد دارد و اعلام کرد وی علاقه ندارد از خانه خود در پرینستون واقع در نیوجرسی آمریکا که بهعنوان پناهنده آلمانی در آنجا مستقر شده بود، به خاورمیانه برود.
ریدلی میگوید وقتی به مطالعه دیدگاههای اینشتین در این خصوص پرداختم، یک نامه دیگر از وی یافتم که کمتر کسی از آن اطلاع داشت اما بهتر از هرکسی در مورد فلسطین نگارش کرده بود. یک نامه مختصر با فقط ۵۰ کلمه بود که در مورد بروز یک فاجعه توسط گروههای تروریستی اسرائیلی علیه مردم فلسطین هشدار داده بود.
اینشتین یک نامه مختصر با فقط ۵۰ کلمه نوشت و در مورد بروز یک فاجعه توسط گروههای تروریستی اسرائیلی علیه مردم فلسطین هشدار داد
این نامه خاص کمتر از ۲۴ ساعت قبل از فیلتر شدن اخبار در خصوص کشتار دیر یاسین در قدس شرقی در آوریل ۱۹۴۸ نوشته شده بود. در آن حمله حدود ۱۲۰ تروریست از گروه ایرگون به رهبری مناخم بگین و یک گروه دیگر به نام باند سرسختها به رهبری اسحاق شامیر که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد وارد یک روستای فلسطینی شدند و بین یک صد تا ۲۵۰ زن، مرد و کودک را سلاخی کردند. برخی از کشتهشدگان بهوسیله تیر مستقیم و برخی بهوسیله ترکش نارنجک جان خود را از دست دادند. دیگر مردمی که در آن روستای آرام زندگی میکردند هم بعدازاینکه آنان را مجبور به حرکت بهسوی قدس غربی کردند کشته شدند. گزارشهایی هم از تجاوز، شکنجه و مثله کردن در خصوص آن روز موجود است. یک ماه پس از کشتار دیر یاسین انگلیس به قیمومیت خود بر فلسطین پایان داد و دولت اسرائیل تشکیل شد. در نوامبر ۱۹۴۷ سازمان ملل هم قطعنامه جداسازی را بنا به درخواست پایهگذاران اسرائیل به تصویب رساند و بر اساس آن اراضی اشغالی به دو بخش یهودی و عربی تقسیم شدند که قدس بهصورت مستقل از این دو بخش اداره میشد.
در اندیشه علمپایه اینشتین زمان تشکیل یک هویت نادرست، موعد سقوطش نیز هست
آنوقت بود که آلبرت اینشتین یک نامه به شپارد ریفکین، مدیر اجرایی بنیاد دوستان آمریکایی مبارزان آزادی اسرائیل نوشت که مقرش در نیویورک بود. این گروه در اصل تأسیس شده بود تا عقاید ضدبریتانیایی باند تروریستی سرسختها را رشد دهد و نیز بتواند در آمریکا اعانه جمع کند و با آن تسلیحات لازم برای اخراج انگلیسیها از فلسطین را تهیه کند. ریفکین بهعنوان مدیر اجرایی این بنیاد منصوب شد اگرچه وی بعدها خود را مرد روبهزوال نامید. ریفکین از سوی بنیامین گپنر فرمانده اسرائیلی که به آمریکا سفر کرده بود مأمور شده بود تا از اینشتین بخواهد که به وی برای جمعآوری اعانه کمک کند. اما این ماجرا با کشتار دیر یاسین همزمان شده بود و آنگاه بود که ریفکین نامه ۵۰ کلمهای اینشتین را دریافت کرد که به شرح ذیل است.
سرور گرامی
وقتی یک فاجعه واقعی در فلسطین برای ما اتفاق میافتد، اولین مسئول این امر انگلیسیها و دومین مسئولیت آن سازمانهای تروریستی صهیونیستی هستند که از صفوف خود ما ساخته شدهاند. من حاضر نیستم کسی را با این افراد گمراه و جنایتکار در ارتباط ببینم.
ارادتمند، آلبرت اینشتین
این نامه پس از احراز هویت، در حراج به فروش رفت و دوباره مطرح شد و از آن زمان به بعد، از آن بهعنوان یکی از مهمترین اسناد ضد صهیونیستی منسوب به نابغه فیزیک یاد میشود.
در دیدگاه آزاداندیشان جهان "قانون دولت ملت یهود" برخلاف مردمسالاری تفسیر شده است و بسیاری از یهودیان در سراسر دنیا حتی در اراضی اشغالی همانند اینشتین خطمشی حزب هروت بگین یا لیکود نتانیاهو را همانند حزب نازی یا تفکر فاشیسم میدانند
در اینجا ریدلی سؤالی را مطرح میکند: آیا نامه فوق از نظر لحن و محتوا نمیتواند متفاوت از نامهای باشد که اینشتین در ۱۹۲۹ به گاردین منچستر نوشت و در آن از جوانان پیشگام و زنان و مردان با توان فکری و اخلاقی خارقالعاده تمجید کرد که اینچنین درراه آبادی سرزمینی که ساکن آن شده بودند زیر خورشید تابنده فلسطین تلاش میکردند؟
ریدلی یادآور میشود که نامه ۱۹۲۹ اینشتین بر پایه سفر ۱۲ روزه وی در ۱۹۲۳ به فلسطین نوشته شده بود. وی در ۱۹۲۳ در دانشگاه عبری اورشلیم سخنرانی کرد. این سفر تنها ملاقات وی از فلسطین بود.
ریدلی میافزاید اینشتین بهعنوان یک فرد حامی صلح وارد جنبشهای حامی صلح بینالمللی شد و در قالب بیانیهای خطاب به اروپاییها خواهان استقرار صلح در اروپا از طریق تشکیل اتحادیه سیاسی از همه کشورهای قاره سبز شد. اما این دیگر شگفتانگیز است که وی هرگز به اسرائیل که بر اسلحه و کشتار فلسطینیها بناشده بود، سفر نکرد.
از زمانی که اینشتین کشتار دیر یاسین را محکوم کرد تابهحال صدها کشتار مشابه و حتی وحشتناکتر در کرانه باختری و غزه به وقوع پیوسته است و از آن زمان که اینشتین تأسیس یک دولت مستقل اسرائیل را نابجا خواند تابهحال هیچگاه سرنوشت اسرائیل نزد صهیونیستها اینقدر نگرانکننده نبوده است.
ریدلی در پایان به این نتیجه میرسد که اگر همه آمال تشکیل رژیم صهیونیستی را در رفتار و کردار بنیامین نتانیاهو مجسم کنیم، میبینیم که میتوان شکست سختی را که وی در صحنه سیاسی متحمل شده است، بهحساب طرز تفکر اشغال و تبعیض نوشت. در دیدگاه آزاداندیشان جهان "قانون دولت ملت یهود" برخلاف مردمسالاری تفسیر شده است و بسیاری از یهودیان در سراسر دنیا حتی در اراضی اشغالی همانند اینشتین خطمشی حزب هروت بگین یا لیکود نتانیاهو را همانند حزب نازی یا تفکر فاشیسم میدانند. چیدن اجزاء این پازل در کنار هم پیامی بهجز فروپاشی قریبالوقوع اسرائیل و نابودی اندیشه صهیونیسم به ذهن متبادر نمیکند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/