لاریجانی باید هم بگوید که تصویب ۲۰ دقیقهای برجام هنر است! / ظریف دلنازک است و زود عصبانی میشود/ ناگفتههایی از خانهنشینی احمدینژاد و فتنه ۸۸
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری آنا، اسماعیل کوثری، کاندیدای مورد حمایت جبهه انقلاب در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی است. او که تجربیاتی همچون فرماندهی لشکر در دوران دفاع مقدس و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران بعد از جنگ را برعهده داشته، از جمله سردارانی است که تجربه حضور در مجلس شورای اسلامی دارد و امروز نیز بنابر ضرورت امر، پا به عرصه رقابت انتخاباتی گذاشته است. اسماعیل کوثری از دوران همکاری خود با احمدینژاد و لاریجانی یاد میکند و معتقد است احمدینژاد منحرف شده و لاریجانی هم بیش از آنکه به فکر صلاح و پیشرفت کشور باشد، به جایگاه خود میاندیشد.
متن گفتوگوی تفصیلی سردار اسماعیل کوثری با خبرنگار آنا به شرح زیر است:
آنا: آقای کوثری در دو دوره مجالس هشتم و نهم در مجلس بودند، در حال حاضر چه اتفاقی افتاده که دوباره برای مجلس نامزد شدهاید؟
کوثری: سابقه حضورم در سپاه به بیش از ۴۰ سال میرسد. در این مدت به نحوی برنامهریزی کرده بودیم که جوانها به عرصه بیایند و ما هم تجربه خود را به آنها منتقل کنیم که خودشان مسئولیت را برعهده بگیرند چراکه در کار رزمی و نظامی هر اندازه بدن آمادهتر باشد، بهتر است اما در مقابل برای کارهای ستادی باید از تجارب بیشتر برخوردار بود. لذا با توجه به انقلابی بودن مجلس، گفتم اگر توافقی شد و قبول کردند، من هم بتوانم بروم و کمک کنم که مجلس تقویت شود، درنهایت مورد قبول واقع شد و چون تجربه هشتساله دو دوره مجلس من هم میتواند اثرگذار باشد، بنابراین نامزد انتخابات میاندورهای مجلس شدم. من در ۱۳۸۷ بازنشسته شدم و توانستم در مجالس هشتم و نهم حضور پیدا کنم. بنابراین چون آن بازنشستگی قطعی شده بود و مقام معظم رهبری هم با رفتن من به مجلس موافقت کرده بودند، بنا به درخواست خودم وارد مجلس شدم. در این میان بسیاری از برادران مخصوصاً مرحوم زارع، برای حضور در مجلس به من فشار آورد که باید به مجلس بروم، من هم درخواست کردم و حضرت آقا هم قبول کردند.
طائب گفت که من پنج بار خواستم بروم مطالبی را به احمدینژاد بگویم که در جریان باشد، درست تصمیم بگیرد اما دفعه ششم هم که به دفتر احمدینژاد رفتیم، اجازه دیدار نداد.
آنا: احمدینژاد ۱۳۸۴ با احمدینژاد ۱۴۰۰ چه تفاوتهایی دارد؟
کوثری: اگر بخواهم خلاصه بگویم، این میشود که احمدینژاد شکرانه خدا را به جا نیاورد و با وجود اینکه حدود ۲۴ میلیون نفر به او اعتماد کردند؛ اما او خوب عمل نکرد. احمدینژاد به جای شکرانه نعمت و پاسخ مثبت دادن به اعتماد مردم کفران نعمت کرد و پاسخ مثبت به مردم نداد. به عبارت دیگر با وجود اینکه که مردم همه اختیارات را به او دادند اما او قدر و ارزش این نعمت را ندانست.
آنا: برخی میگویند احمدینژاد از همان ۱۳۸۴ همین احمدینژاد ۱۴۰۰ بوده اما نقاب داشته و کسی متوجه ماهیت واقعی او نشد، اما در مجموع چه اتفاقی افتاد که احمدینژاد از دستبوسی رهبر انقلاب به این نقطه رسید؟
کوثری: هیچ موقع نمیتوانیم پیشداوری کنیم، اگر هم بوده، در عمل نبوده است. بله، برادران دیگری هم به ما میگفتند که ایشان به این صورت است.
زاکانی و فدایی در مورد چهره دوگانه احمدینژاد هشدار داده بودند
آنا: چه کسانی؟
کوثری: آقای فدایی یا آقای زاکانی میگفتند که ایشان به این صورت است اما ما میگفتیم که فعلاً و مخصوصاً در چهار سال اول، در احمدینژاد این وجهه را به هیچ وجه مشاهده نمیکردیم، لذا وقتی چنین مواردی را مشاهده نمیکردیم، نباید پیشداوری هم میکردیم. ما اقدامات او را مشاهده میکردیم که بسیار مثبت بود و به همین خاطر هم مقام معظم رهبری بسیار از ایشان تعریف کرد. اما چند ماهی که از چهار ساله دوم دولت او گذشت دیگر باید بگوییم از آن مسیری که با پرشور و با نشاط جلو میرفت، منحرف شد و تا امروز هم خودش در حال ضرر است همچنان که مورد قبول مردم نیست. البته شاید تعدادی میگویند که احمدینژاد حامی دارد، بله، هر کسی حامی دارد، حتی آمریکا هم در داخل کشور ما تعدادی حامی دارد اما اینها خودفروختهاند، برای مردم دلسوزی نمیکنند و به دنبال پیشرفت کشور نیستند. اکثر مردم میخواهند زندگی کنند و به وادی سیاسی وارد نشوند و آرامش داشته باشند نه اینکه همهاش دعوا باشد.
آنا: یکی از جنجالیترین اتفاقات دوران آقای احمدینژاد، خانهنشینی ۱۱ روزهاش بود. در آن ایام شما با آقای احمدینژاد صحبت کردید؟
کوثری: بله. شب اول من، رسایی، مرحوم زارعی و کوچکزاده به پشت در خانهاش رفتیم که به او بگوییم اشتباه میکند و خیال نکند که اگر در خانه بنشیند، یک میلیون نفر به دنبال او میآیند. در حقیقت احمدینژاد اینگونه تحلیل کرده بود که اگر در خانه بنشیند، فردا یک یا ۲ میلیون نفر به طرفداری از او میآیند، لذا به نظام فشار وارد میآورد که به خواستهاش برسد اما، اینجوری نبود و تحلیلش اشتباه بود. آن موقع واقعاً احمدینژاد را دوست داشتیم چرا که اقدامات بسیار خوبی انجام داده بود اما تصمیمش بسیار اشتباه بود و ما رفتیم که دلسوزانه به او بگوییم، این کار را نکند.
احمدینژاد از طائب و سردار شهید حاج حسین همدانی، شاکی بود که فردای آن روز به اتفاق مرحوم زارعی با این دو نفر جلسه گذاشتیم و مشاهده کردیم آن چیزی که احمدینژاد میگفت اصلاً صحیح نبوده است.
احمدینژاد میگفت سپاه علیه من است
آنا: آیا موفق به گفتوگو با احمدینژاد شدید؟
کوثری: خیر، پشت در منزل احمدینژاد بودیم که معاون پارلمانی او، حجتالاسلام میرتاجالدینی آمد و به ما گفت که او خسته است، که ما هم ساعت ۱۰:۳۰ از آنجا برگشتیم اما فردای آن شب، آقاتهرانی رفت و با احمدینژاد صحبت کرد، مرحوم حسینیان هم رفت و با او صحبت کرد. اما روز دهم و شب یازدهم حدود ۱۰ نفر بودیم که به خانه احمدینژاد رفتیم، میخواستیم سه ربعه کار به نتیجه برسد اما سه ساعت و نیم طول کشید.
آنا: در آن جلسه احمدینژاد چه میگفت؟
کوثری: هیچی. برادران یکی یکی صحبت میکردند، نتایج را میگفتند. احمدینژاد از طائب و سردار شهید حاج حسین همدانی، شاکی بود که فردای آن روز به اتفاق مرحوم زارعی با این دو نفر جلسه گذاشتیم و مشاهده کردیم آن چیزی که احمدینژاد میگفت اصلاً صحیح نبوده است. به عنوان مثال احمدینژاد میگفت سپاه علیه من است، در صورتی که ما جلسه گذاشتیم و طائب گفت که من پنج بار خواستم بروم مطالبی را به احمدینژاد بگویم که در جریان باشد، درست تصمیم بگیرد اما دفعه ششم هم که به دفتر احمدینژاد رفتیم، اجازه دیدار نداد.
آنا: پس دلیل خانهنشینی احمدینژاد بحث جابهجایی وزیر اطلاعات، مصلحی و غیره نبود؟
کوثری: آن بحثش جدا بود. اما اصل و اساس خانهنشینی احمدینژاد این بود که حضرت آقا به احمدینژاد میگوید یک نفر را به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت اطلاعات معرفی کنید که دیگر این غائله و تشنجها تمام شود. میگوید من خودم هستم. البته هر رئیس جمهوری میتواند سه ماه سرپرست وزارتخانه باشد تا یک وزیر به مجلس معرفی شود، اما احمدینژاد حساب نکرده بود که وزیر اطلاعات تنها وزیری است که باید مجتهد هم باشد که احمدینژاد مجتهد نبود. آقا به ایشان میگویند که شما مجتهد هم هستید!؟ لذا احمدینژاد مجتهد نبود پس نمیتوانست این مدت سرپرست وزارت اطلاعات باشد. لذا قهر میکند و به خانه میرود.
آنا: پس آغاز زاویه گرفتن احمدینژاد از رهبری را میتوان این نقطه دانست؟
کوثری: اصل قضیه همین است و موارد دیگر. حضرت آقا میگفتند بیداری اسلامی اما خود احمدینژاد میگفت بیداری انسانی. اینها مسائلی است که باعث شد که احمدینژاد خیال کند، میتواند یکهتازی کند.
سال ۸۸ هاشمی رفسنجانی بیانیهای داد که قابل انتشار نبود و منتشر هم نشد!
آنا: در سال ۸۸ شما یکی از افرادی بودید که با تک تک نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری صحبت کردید، قضیه از چه قرار بود؟
کوثری: در هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی من پیشنهاد گفتوگو با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را دادم که بعد از خطبههای نماز جمعه حضرت آقا در ۲۹ خرداد ۸۸، روز یکشنبه، ۳۱ خرداد، در هیئت رئیسه ساعت ۶ صبح جلسه گذاشتیم، من پیشنهاد دادم برویم با این آقایان صحبت کنیم چراکه ما کمیسیون امنیت ملی و نمایندگان مردم بودیم لذا با حضور بروجردی، نقوی حسینی، زهره الهیان و ابراهیمی اولین جلسه را با محسن رضایی برگزار کردیم که مشکلی نبود و او هم بیانیه داد. همچنین با مرحوم هاشمی رفسنجانی هم جلسه برگزار کردیم و گفتیم شما در مصاحبهها و صحبتهایتان از رفاقت ۵۰ ساله با مقام معظم رهبری میگویید، اگر رفیق بودید چرا یک بیانیه به حمایت از آقا ندادید؟ گفت میدانید که من تحت فشار هستم، منظورش این بود که فائزه را چون گرفته بودند من بیانیه نمیدهم. البته برداشت من از تحت فشار این بود. به هاشمی رفسنجانی گفتم که شما از فائزه سؤال نکردید که آنجا در آن شلوغی چه کار میکرد؟ اصلاً آنجا رفته بود چه کار؟ گفت به من گفتند رفته بودیم ساندویچ بخوریم.
خاتمی گفت، قبول دارم که تقلب نشده است
آنا: مرحوم هاشمی رفسنجانی راضی به بیانیه دادن، نشدند؟
کوثری: قرار شد که بیانیه بدهند اما چهارشنبه بعدازظهر از دفتر آقا پیگیری کردیم، گفتند چیزی ندادهاند، پنجشنبه هم نداده بودند، جمعه بیانیهای دادند که گفتند قابل انتشار نیست و منتشر هم نشد. بعد از آن به دیدار کروبی رفتیم و گفتیم حاج آقا شما چرا میگویید تقلب!؟ گفت: دو تا موضوع، یک، اینکه من دفعه قبل نزدیک ۴ میلیون رأی آوردم این دفعه ۳۰۰ هزارتا! یعنی باید بیشتر از این میشد و بنابراین تقلب است. گفتم نزدیکترین فرد در پوستر تبلیغاتی شما که به عنوان معاون اول معرفی میشد هم به شما رأی نداد. گفت: چه کسی؟ گفتم: کرباسچی! موقعی که او به شما رأی نداده، چه انتظاری دارید که کسان دیگر به شما رأی دهند؟. دومین علت تقلب را گفتند اینکه ۵۱ شهر بیش از ۱۰۰ درصد رأی دادهاند. گفتم: اتفاقاً درست است. نصفش را به شما گفتهاند اما نصف دیگرش را نگفتهاند. علاوه بر این، اعضای کمیسیون امنیت ملی نزد خاتمی هم رفته بودند که من نتوانستم در این جلسه حاضر شوم، خاتمی در این جلسه گفته بود که قبول دارد، تقلب نشده است.
افرادی که اصلاً در هیئت مذاکرهکننده نبودند مانند حسین فریدون یا افراد دیگر، به جلسات مذاکره میرفتند.
آنا: در زمان تصویب برجام شما عضو کمیسیون برجام بودید، چه اتفاقی افتاد که در عرض ۲۰ دقیقه برجام تصویب شد؟
کوثری: ظریف، عراقچی و تختروانچی بعد از هر مذاکره به کمیسیون دعوت میشدند و گزارش میدادند. اولاً وقتی گزارش میدادند میگفتند مواردی را نمیشود، گفت. میگفتیم: چطور با آنها مینشینید خیلی راحت و مستقیم مذاکره میکنید، همه مطالب آنجا گفتوگو و رد و بدل میشود اما اینجا که میگویید نمیشود. اعضای کمیسیون بسیار بر روی این قضیه حساس شده بودند. دوم مورد این بود که ناگهان مشاهده کردیم بعضی افرادی که اصلاً در هیئت مذاکرهکننده نبودند، مانند حسین فریدون یا افراد دیگر، به جلسات مذاکره میرفتند که اصلاً این قابل قبول نمیتوانست باشد و این بود که نسبت به این موضوع حساس شده بودیم که میگفتیم این قابل قبول نیست. در مورد برجام ۱۸۶ پیشنهاد در جزوهای چاپ و در اختیار صحن گذاشته شد و قرار شد این پیشنهادها در مجلس به بحث گذاشته شوند، لاریجانی که رئیس مجلس بود و آن روز ریاست مجلس را بر عهده داشت، به صورتی جلسه بررسی برجام را شروع کرد که بسیار سریع در عرض حداکثر ۲۰ دقیقه جمعبندی کردند. البته اعتراض کردیم، نوبت گرفتیم که تذکرات لازم را بدهیم اما لاریجانی اجازه نداد و به افراد دیگر هم اجازه نداد، نهایتاً بنا به آن روش خودشان که خواسته بودند در عرض ۲۰ دقیقه رأیگیری کردند.
لاریجانی گفت، من رئیسم و خودم تشخیص میدهم
آنا: لاریجانی گفته که اگر کسی هنر داشته باشد در ۲۰ دقیقه تصمیم به این مهمی را بگیرد، احتمالاً به درد مدیریت میخورد، آیا این صحبتها را تأیید میکنید؟
کوثری: لاریجانی در زمان جلسه صحن علنی در خصوص برجام طبق خواسته خود مجلس را اداره میکرد، وقتی در این جلسه به من نوبت نداد، به جایگاه ریاست رفتم و به او گفتم ۲۰ تا از این ۱۸۶ پیشنهاد را مطرح و سپس رأیگیری میکردیم گفت نه، من تشخیص دادم، خودم رئیسم میتوانم این تشخیص را بدهم. گفتم حالا که رئیس هستید پس برای خودتان هر کاری میخواهید بکنید. بنابراین لاریجانی باید هم اینجوری بگوید که این شیوه مدیریت هنر است اما چه هنری!؟ آثار برجامی که قرار بود بسیاری از مسائل را حل کند، مشاهده میکنیم. در نهایت برجام به این ترتیب تصویب شد و آن کسانی هم که رأی دادند، بعداً خودشان متوجه شدند، چه اشتباهی کردند اما پشیمانی که دیگر سودی ندارد.
آنا: گفته شده در یکی از جلسات کمیسیون برجام ظریف با عصبانیت جلسه را ترک کرد، قضیه از چه قرار بود؟
کوثری: در یکی از جلسات برجام سؤالاتی مطرح میشد و ظریف که نمیخواست جواب دهد، عصبی میشد و به این ترتیب جلسه کمیسیون امنیت معمولاً متشنج میشد و به صورت لفظی مسائلی رد و بدل میشد. درحقیقت نمایندهها اختیار دارند، سؤال کنند تا رفع ابهام شود. در جلسه مذکور مرحوم زارعی چون بیشتر از خود من از پشت پرده مطلع بود، در آن جلسه آن قدر به او فشار آمد که گریه کرد. او میدانست چه توافقاتی شده و عمل خلاف آن را هم مشاهده میکرد.
هنوز هم در زمینهای خاکی سمت اتوبان شهید محلاتی فوتبال بازی میکنم
آنا: سردارها بیشتر وارد عرصه فوتبال میشوند تا اینکه فوتبالیستها سردار شوند، شما چه روندی را طی کردید؟
کوثری: قبل از انقلاب که فوتبال بازی میکردم که در اصل با هدف مبارزه بر علیه طاغوت هم بود، همچنین رشتهای انتخاب کردم که بتوانم به دانشکده تربیت بدنی وارد شوم تا از راه ورزش و مربیگری بتوانم جوانها را در جهت مبارزه بر علیه طاغوت راهنمایی و هدایت کنم؛ اما دانشگاه به صورتی شد که از رفتن به آن منع شدم، به خدمت سربازی رفتم که بر اساس تقسیمبندی سپاه ترویج به استان خراسان اعزام شدم. در آنجا به تیم ابومسلم پیوستم و در لیگ تخت جمشید، دو سال بازی کردم، در همان حین فوتبال هم اقداماتی تشکیلاتی انجام میدادم که با اوج گرفتن شور و نشاط مردم برای انقلاب، من هم تقریباً فوتبال حرفهای را کنار گذاشتم و در نهایت در ۱۳۵۷ که انقلاب به پیروزی رسید، بعد از پیروزی انقلاب بلافاصله به سپاه رفتم چرا که میدانستم نیاز است تا بچههایی که در گروههای مختلف مبارزه کرده بودند و هدف دارند در کنار هم باشند، لذا در همان نیمه اول ۱۳۵۸ به سپاه ملحق شدم. البته به صورت غیرحرفهای فوتبال را رها نکردم و تا امروز گاهی اوقات هم در زمین خاکی با بچههای قدیمی در جنوب شرق تهران به سمت اتوبان شهید محلاتی میرویم و فوتبال بازی میکنیم.
آنا: هنوز هم در تهران زمین خاکی داریم؟
کوثری: بله، هنوز هم زمین خاکی داریم.
آنا: شنیده شده که شما پیشنهاد ریاست فدراسیون فوتبال هم داشتید اما قبول نکردید، علت اینکه قبول نکردید، چیست؟
کوثری: بله. تقریباً در حدود ۱۳۷۱ - ۷۲ بود اما به دلیل اینکه همزمان مسئولیت فرمانده لشکر و فرماندهی سپاه یکم ثارالله را داشتم، پیشنهاد ریاست فدراسیون فوتبال را قبول نکردم و به همان کار پاسداری خودم ادامه دادم.
به صورت غیرحرفهای فوتبال را رها نکردم و تا امروز گاهی اوقات هم در زمین خاکی با بچههای قدیمی در جنوب شرق تهران به سمت اتوبان شهید محلاتی میرویم و فوتبال بازی میکنیم.
آنا: لطفاً واکنش خود را نسبت به عبارات زیر بگویید.
آنا: علی پروین؟
کوثری: بازیکن تکنیکی آن روز بود.
آنا: محمود احمدینژاد؟
کوثری: انسانی پرشور ولی متأسفانه باید بگویم برای آینده برنامه ندارد و بازیاش دادهاند.
آنا: سید علی خامنهای؟
کوثری: یک رهبر بیبدیل که بعد از حضرت امام(ره)، به خوبی و به بهترین نحو جامعه را اداره کرد و انقلاب اسلامی را به پیش میبرد.
آنا: سید محمد خاتمی؟
کوثری: نسبت به اسلام ناب تا حدی کوتاهی کرد.
آنا: محمدابراهیم همت؟
کوثری: انسانی فداکار که همه هستیاش را برای خدا گذاشت.
آنا: محمدجواد ظریف؟
کوثری: دیپلماتی که واژههای روابط بینالملل را خوب میداند اما تا حدی تحت تأثیر حریف استکباری خودش قرار میگیرد.
آنا: علی لاریجانی؟
کوثری: در جهت جایگاه خودش فکر میکند. البته برای نظام هم میخواهد اما جایگاه خودش بیشتر مطرح است تا مسائل دیگر.
آنا: حرف پایانی.
کوثری: امیدوارم در آینده نزدیک دولتی بر روی کار بیاید که مصمم و محکم کار کند که مشکلات مردم کمتر شود و امیدواری در میان مردم زنده شود و این مهم تنها با تفکر جهادی و انقلابی که افرادی نظیر آیتالله رئیسی دارند، محقق میشود.
انتهای پیام/۴۱۵۸/پ
انتهای پیام/