فهرست مشترک عربی در سرزمینهای اشغالی؛ از تکوین تا فروپاشی
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا از اندیشکده جریان، روز سوم مارس ۲۰۲۰ رهبر فهرست مشترک عربی که از ائتلاف چهار حزب عربی در سرزمینهای اشغالی تشکیل میشود، با غرور از دستاوردی بزرگ در انتخابات پارلمانی خبر داد؛ احزاب عربی برای نخستین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی موفق به اشغال ۱۵ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست شده بودند که ۱۲٫۵ درصد کل کرسیها بهحساب میآید. «ایمن عوده»، رهبر حزب خداش (جبهه دموکراتیک صلح و برابری) در این سخنرانی خواستار «برابری واقعی میان عربها و یهودیان و نیز عدالت اجتماعی برای محرومان جامعه» شد. وی همچنین از ائتلاف متبوع خود خواست تا ارتباط خود با گروههای محروم جامعه درون سرزمینهای اشغالی که غیر عرب هستند را افزایش بخشند.
بااینحال به نظر میرسد کسی شنیدار این ندا از سوی عوده نبوده است. حتی اعضای فهرست مشترک عربی نیز حدود یک سال پس از طرح این درخواستها از سوی ایمن عوده، ناامید شدهاند. در روز چهارم فوریه ۲۰۲۱ حزب اسلامگرای رعم به رهبری «منصور عباس» ائتلاف خود با فهرست مشترک عربی را خاتمه بخشید و تصمیم گرفت در انتخابات ۲۳ مارس بهصورت مستقل شرکت کند. اگرچه سه حزب خداش، تعال و بلد به شراکت خود ادامه دادهاند، اما بدون تردید ظهور و بروز جماعت عرب در انتخابات پیشرو تحت تأثیر خروج حزب رعم قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر این انشعاب نشان از شکنندگی و آسیبپذیر بودن ائتلاف عربی و نیز اختلافات داخلی میان احزاب چهارگانه داشت.
در نوشتار حاضر به بررسی آخرین وضعیت و دغدغهها و برنامه کار احزاب عربی حاضر در انتخابات اخیر پارلمانی رژیم صهیونیستی پرداختهایم. پس از یک بنبست یکساله از ماه آوریل ۲۰۱۹ کابینه جدید رژیم صهیونیستی در ماه مه ۲۰۲۰ قدرت را تحویل گرفت، اما این کابینه نیز «دولت مستعجل» بود و تنها ۷ ماه و ۶ روز عمر کرد. به همین دلیل انتخابات ۲۳ مارس نیز چهارمین انتخابات پیاپی در کمتر از دو سال به شمار میرود که چرخه باطل انتخابات زودهنگام و کابینههای موقتی را تداوم میبخشد. در وضعیت کنونی واقعیتهای میدانی هم جایگاه فهرست مشترک عربی را به مخاطره انداخته و هم ممکن است موجبات فروپاشی آن را فراهم آورد.
زمینه تاریخی
از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و تأسیس رژیم صهیونیستی، جامعه فلسطینیان باقیمانده درون سرزمینهای اشغالی مشارکت فعالانهای در سیاست داشتهاند. اگرچه در سال ۱۹۵۲ به این جماعت ۱۵۰ هزار نفره شهروندی اسرائیل اعطا شد، اما عربهای فلسطینی ساکن سرزمینهای اشغالی همواره در معرض انزوا و سیاستهای تبعیض آلود در حوزه آموزش، شهروند و اقتصاد قرار داشتند. این روند تا سال ۱۹۶۶ که نقش ارتش رژیم صهیونیستی در سیاست زیاد بود با شدت و حدت ادامه یافت. این استاندارد دوگانه در کنار مصادره زمینها از طریق قانون بدنام «اموال غایبان» به فلسطینیان ساکن اسرائیل برای مشارکت در امور سیاسی انگیزه بیشتری بخشید.
از اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی این تلاشهای جدی همچنین به باز شدن فضا برای ناسیونالیستها و اسلامگرایان درون جامعه فلسطینی در درون رژیم صهیونیستی انجامید. با آغاز انتفاضه نخست و سپس توافق اسلو، جنبش سیاسی فلسطین از تمرکز بر مسائل سیاسی داخلی اسرائیل به آرمان گستردهتر فلسطین تحول یافت. در همین سالها بود که احزاب بلد (ائتلاف ملی دموکراتیک) به رهبری «عزمی بشاره» در سال ۱۹۹۵ و تعال (جنبش عربی برای تغییر) به رهبری «احمد طیبی» در سال ۱۹۹۶ بهعنوان احزاب سکولار دارای دستور کار ملیگرا شکل گرفتند. افزون بر این حزب رعم (فهرست عربی متحد) با رویکردی اسلامگرایانهتر در سال ۱۹۹۶ تأسیس شد. در این دوره جنبش اسلامی درون مرزهای اسرائیل به دو فراکسیون جنوبی به رهبری «عبدالله نمر درویش» و شمالی به رهبری «رائد صلاح» تقسیمشده بود. فراکسیون شمالی خواستار تحریم انتخابات درون اسرائیل بود و فراکسیون جنوبی مشارکت در انتخابات را راه تغییر وضعیت موجود میدانست. همچنین مدع (حزب دموکراتیک عربی) و ائتلاف ملی ترقیخواه نیز در همین دوره از میانه سپهر سیاسی عربی در درون رژیم، سر برآوردند. همچنین شایان توجه است که پیش از تأسیس این احزاب نیز جامعه فلسطینیان ساکن سرزمینهای اشغالی در قالب فهرستهای انتخاباتی نیابتی و ائتلاف برخی احزاب یهودی در انتخابات کنست شرکت میکرد.
ظهور فهرست مشترک عربی
فهرست مشترک عربی از همان روزهای نخست تکوین با چند چالش اساسی روبهرو بود؛ اولاً این ائتلاف باید جامعه عربی را دوباره به مشارکت بیشتر در انتخابات متقاعد میکرد. پس از مشارکت ۷۷ درصدی جامعه عربی اسرائیل در سال ۱۹۹۶ میزان مشارکت اعراب در ۴ انتخابات بعدی کاهش یافت و در سال ۲۰۰۹ تنها به ۵۳٫۴ درصد تقلیل یافت و نهایتاً در سال ۲۰۱۳ به ۵۶٫۵ درصد رسید. در این سالها فعالیت سیاسی جامعه عربی ساکن اسرائیل، از دعوا بر سر احزاب سیاسی به عرصه اجتماعی منتقلشده بود. برای مثال شمار سازمانهای مردمنهاد عربی در رژیم صهیونیستی در این دوره از هزار مورد در سال ۱۹۹۸ به ۲۲۰۰ در سال ۲۰۰۴ افزایش یافت و سپس در سال ۲۰۰۷ به سه هزار مورد بالغ شد. در همین سال ۱۵۱۷ سازمان مردمنهاد عربی درون سرزمینهای اشغالی در چندین زمینه مشغول به کار بودند. یکی از مهمترین چالشهای فهرست مشترک عربی این بود که این انرژی را مجدداً به کانال سیاسی بازگرداند.
با وجود روند کاهشی مشارکت سیاسی عربهای ساکن اسرائیل، فهرست مشترک موفق شد در سال ۲۰۱۵ این میزان را به ۶۳٫۵ درصد برساند که ۷ درصد از سال ۲۰۱۳ بیشتر بود. با کسب ۱۰٫۹۸ درصد از کل آرا، فهرست مشترک عربی ۱۳ کرسی در انتخابات به دست آورد و به سومین حزب بزرگ کنست اسرائیل مبدل شد. این موفقیت عمدتاً از افزایش مشارکت عربهای ساکن قدس و مناطقی که مثلث نامیده میشوند سرچشمه گرفت، اگرچه تمایل به فهرست مشترک عربی در این مناطق همواره پایین بود. باوجود ارتقای جایگاه فهرست مشترک عربی، اما این حزب همچنان در انزوای نسبی قرار داشت که بخشی از آن ناشی از اختلافات داخلی حزب بود. برای مثال وقتی بحث انعقاد توافق تجمیع آرا با حزب چپگرای مرتص مطرح شد، حزب بلد و برخی از عناصر اسلامگرای فهرست مشترک با این ایده مخالفت کردند، درحالیکه حزب خداش بهشدت مایل به تحقق چنین توافقی بود.
اختلافات داخلی در ادامه تا حدی تشدید شد، که باعث شد فهرست مشترک در انتخابات بعدی یعنی آوریل ۲۰۱۹، در قالب دو فهرست مجزای «خداش – تعال» از یکسو و «رعم – بلد» از سوی دیگر شرکت کند و عملاً دچار فروپاشی شود. درنتیجه این رویداد و نیز نارضایتیهای جماعت عربی، میزان مشارکت بهشدت افت کرد و حتی باعث شد شمار کرسیهای ائتلاف خداش تعال به ۶ تنزل کرده و فهرست رعم – بلد تا بعدازظهر روز انتخابات زیر حدنصاب باقی بماند و نهایتاً با ۴ کرسی حداقلی به کار خود پایان دهد.
تجربه فوق سبب شد تا سران احزاب چهارگانه عربی، با حلوفصل نسبی اختلافات در انتخابات ماه سپتامبر ۲۰۱۹ دیگربار ائتلاف نموده و با یک فهرست وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. نتیجه نیز قابل پیشبینی بود؛ میزان مشارکت اعراب سرزمینهای اشغالی بهشدت افزایش یافت و ظرف تنها ۶ ماه از ۴۹٫۲ درصد به ۵۹٫۲ درصد رسید. فهرست مشترک از مجموع کل آرای دو فهرست عربی در انتخابات قبل ۱۰۰ هزار رأی بیشتر به دست آوردند تا بدین شکل ۱۳ کرسی کنست را اشغال نمایند. با افزایش اعتمادبهنفس این فهرست، عصر جدیدی از ورود احزاب عربی به عرصههای جدید در سیاست رژیم صهیونیستی آغاز شد و آنها بهمنظور کنار زدن نتانیاهو، «بنی گانتز»، رهبر حزب آبی و سفید را بهعنوان نامزد نخستوزیری به رئیسجمهور رژیم صهیونیستی توصیه کردند.
مدتی قبل از این نیز ایمن عوده از آمادگی فهرست مشترک برای ایفای نقشی فعالتر در حوزههای سلامت، آموزش، مسکن، اشتغال و ریشهکنی خشونت و جرائم از جامعه اسرائیل خبر داده بود.
وقتی کار به انتخابات مارس ۲۰۲۰ رسید، بخشی از هواداران ناامید جناح چپ (احزاب پل، کارگر و مرتص) به فهرست مشترک عربی متمایل شدند، درنتیجه شمار آرای این حزب دیگربار ۱۰۰ هزار رأی افزایش یافت و ۱۵ کرسی از کنست به اشغال نمایندگان عرب درآمد. در این انتخابات میزان مشارکت عربی به ۶۴٫۸ درصد بالغ شد که سومین رکورد تاریخی مشارکت عربی در تاریخ انتخابات اسرائیل بهحساب میآید. بااینحال بیرون ماندن فهرست مشترک از ائتلاف حاکم در این نقطه نیز به پایان نرسید.
علل انشقاق در فهرست مشترک عربی
همانطور که «هارون باکسرمن»، تحلیلگر تایمز اسرائیل نیز مینویسد موفقیتهای انتخاباتی فهرست مشترک عربی، اختلافات ایدئولوژیک موجود میان این چهار حزب را «در زیر سطح نازکی از وحدت» پنهان کرده بود. مهمترین اختلافات به دستور کار سیاسی متفاوت حزب رعم از دیگر احزاب این ائتلاف برمیگردد. نخستین اختلاف در ژوئیه ۲۰۲۰ با رأی مخالف حزب رعم به «طرح منع تبدیل درمانی همجنسگرایان» به وجود آمد، درحالیکه سه حزب دیگر این ائتلاف به این لایحه رأی مثبت دادند. سکولاریسم نیز دومین محل منازعه میان این چهار حزب بوده است. درحالیکه سه حزب خداش، تعال و بلد رویکرد سکولارتری در امور سیاسی دنبال میکنند، رعم پیشینه اسلامگرایانهتری دارد.
همچنین «اریک رادنیتزکی»، پژوهشگر موسسه دموکراسی اسرائیل معتقد است که منصور عباس و حزب متبوع او میتواند «نقشی سرنوشتساز را در راستای منافع جامعه عربی اسرائیل» ایفا کند. به همین دلیل است که عباس به اتخاذ مواضع دمسازگرایانه با بیبی روی آورده است. این امر درواقع اصلیترین دلیل فروپاشی فهرست مشترک در آستانه انتخابات ۲۳ مارس ۲۰۲۱ بود. تنشها درون این ائتلاف وقتی بالاتر گرفت که عباس در جریان یک نشست کمیته کنست پیرامون خشونت در جامعه عربی با نتانیاهو دوستانه برخورد کرد. عباس همچنین در مصاحبه با شبکه ۲۰ تلویزیون اسرائیل (که به طرفداری از بیبی شهره است) از ناتوانی فهرست مشترک عربی در استفاده مؤثر از قدرت پارلمانی خود برای همکاری با احزاب یهودی در زمینه حلوفصل مصائب جامعه عرب اسرائیل انتقاد کرد. او حتی در همسویی با نتانیاهو تا جایی پیش رفت که اعلام کرد حاضر است «در قبال تصویب لایحهای برای مصونیت بخشیدن به نخستوزیر یکرشته تقاضاهای غیرجنجالی» را مطرح کند. عباس و سه نماینده دیگر حزب رعم در نشست روز ۲۳ دسامبر ۲۰۲۰ که برای تصمیمگیری درباره انحلال کنست و برگزاری انتخابات جدید برگزار میشد، غیبت کردند. او همچنین به روزنامه اسرائیل هیوم گفته که ماه گذشته با نخستوزیر دیدار کرده بود.
وقتی نتایج اولیه انتخابات ۲۳ مارس اعلام شد، حزب رعم با همه تلاشهایش به دلیل مشارکت پایین عربهای ساکن اسرائیل از ورود به کنست بازمانده بود و فهرست مشترک عربی نیز تنها به ۶ کرسی قناعت کرده بود. بدین ترتیب میرفت تا در تحولی بزرگ فهرست مشترک عربی از ۱۵ کرسی به ۶ کرسی تنزل کند، اما در روزهای بعد و با شمرده شدن آرای باقیمانده حزب رعم نیز موفق شد از حدنصاب عبور کرده و ۴ کرسی به دست بیاورد تا احزاب عربی مجموعاً به ۱۰ کرسی دست پیدا کنند. میزان مشارکت اعراب نهایتاً حدود ۵۰ درصد ارزیابی شد، درحالیکه این رقم در انتخابات مه ۲۰۲۰، ۶۵ درصد بود.
پیشبینی آینده
حزب رعم در مدتی که از انتخابات میگذرد، نشان داده که ترجیح میدهد در درون ساختار رژیم صهیونیستی نقش فعالانهتری را بر عهده گیرد. منصور عباس، اعلام کرده که مایل است با کابینه احتمالی نتانیاهو نیز همکاری کند. درواقع عباس، تمایل بیشتری به همکاری با جناح راست نشان میدهد تا جناح مخالف؛ علت این امر را ابتدا میبایست در جایگاه قدرتمندتر نتانیاهو و حزب لیکود نسبت به احزاب اپوزیسیون جستوجو کرد. همچنین بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر اعراب با راستگرایان همکاری کنند، حضور آنها درون ساختار سیاسی با سرعت و شدت بیشتری نهادینه و عادیسازی میشود تا زمانی که با اپوزیسیون همکاری کنند.
از سوی دیگر به نظر میرسد با وجود تلاشهای نتانیاهو برای جلب آرای عربی و رویگردانی نسبی قشری از عربهای ساکن اسرائیل از احزاب عربی، حزب لیکود در جلب میزان معنیداری از آرای عربها ناموفق مانده و نتوانسته تعداد کرسیهای خود را با رأی اعراب افزایش دهد، درحالیکه در مانورهای سیاسی پیش از انتخابات گفته میشد احتمالاً این حزب بهاندازه یک یا دو کرسی از عربها کسب رأی نماید.
از سوی دیگر فهرست مشترک عربی تاکنون مشی ضد نتانیاهوی خود را حفظ کرده و در جریان انتخابات داخلی کنست برای کمیسیون اجرایی که تا پیش از تشکیل کابینه ائتلافی بر روند فعالیت کنست و ترتیب بررسی لوایح و طرحها نظارت میکند نیز از لایحه اپوزیسیون حمایت کرد. البته منصور عباس نیز در ازای یک کرسی در کمیسیون اقتصادی، ریاست کمیسیون مبارزه با خشونت علیه اعراب و یکی از کرسیهای معاونت ریاست کنست از لایحه «مئیر کوهن»، نماینده حزب یش عتید حمایت کرد تا اپوزیسیون با ۶۰ رأی مثبت در برابر ۵۱ رأی منفی این بازی را از حزب لیکود ببرد. بااینحال عباس اعلام کرده این اقدام ربطی به تشکیل کابینه ندارد و هنوز به روی هر دو جناح باز است.
اما در روزهای بعد که نتانیاهو اعلام کرده بود خواستار برگزاری انتخابات مستقیم نخستوزیری است، عباس از تمایل به همکاری با بیبی تحت شرایطی خبر داد. سرانجام در روز ۲۷ آوریل ۲۰۲۱، منصور عباس با کمک حزب لیکود بهعنوان رئیس کمیسیون ویژه جامعه عربی اسرائیل برگزیده شد تا نشان دهد، هنوز تصمیم نهایی خود را برای همکاری با لاپید نگرفته است.
به نظر میرسد عباس در شرایطی که حزب لیکود به کمک او شدیداً نیاز دارد این نیاز را بهخوبی تشخیص داده و برای باز کردن جای خود میان راستگرایان اسرائیلی با سرعتی نسبتاً زیاد در حال پیشرفت است و احتمالاً بهزودی نقشهای ایجابیتری نیز (دستکم تا زمان برقرار بودن این نیاز) بازی خواهد کرد. حتی ممکن است این مانورهای سیاسی عباس را تا معاونت رئیس کنست سوق دهد. در شرایط کنونی انتظار میرود بودجه بیشتری به جامعه عربی اختصاص یابد و احتمالاً رضایتمندی از سیاستمداران عرب بین شهروندان عرب رژیم صهیونیستی نیز افزایش یابد.
با برجسته شدن منصور عباس، همچنین فهرست مشترک عربی، تا حدی از مرکز میدان سیاست عربی در اسرائیل به حاشیه رانده خواهد شد تا حزب رعم برای مدتی جایگزین آن باشد. بهاینترتیب نیاز فهرست مشترک به حزب رعم افزایش خواهد یافت و احتمال میرود تا این ائتلاف برای برگرداندن منصور عباس تلاش نماید. احتمال دیگر افزایش اختلافات این دو گروه است که یکی حاضر به نقشآفرینی ایجابی درون ساختار رژیم است و دیگری همچنان به بازیگری سلبی خویش ادامه میدهد. اگر نقشآفرینی حزب رعم درون ساختار رژیم نهادینه شود، فهرست مشترک نیز برای حفظ خود در سطح اول سیاست ورزی در اسرائیل ناچار به تغییر رویه خواهد بود.
همچنین به نظر میرسد درصورتیکه از شدت منازعات هویتی میان اعراب و یهودیان کاسته شود، شرط اذعان به «یهودی و دموکراتیک» بودن هویت دولت در سرزمینهای اشغالی بهعنوان معیار ثابت کردن برادری سیاستمداران و احزاب عربی کمرنگتر شود. البته روند کنونی تا حدود زیادی با آنچه گفته شد در تضاد است.
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/