ساختار سیاسی، قضایی و آموزشی آمریکا نژادپرستانه است/ پیدایش نوع جدید نژادپرستی با تکیهبر نظام بردهداری قرون گذشته
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، چارلز ام بلو در مقالهای در روزنامه «نیویورکتایمز» به بررسی روند تغییر شکل نه تغییر ماهیت ساختار نژادپرستانه سیاسی، قضایی و اجتماعی آمریکا میپردازد.
وی ادامه میدهد که اخیراً، سناتور لیندزی گراهام از کارولینای جنوبی خود را به لیست طولانی جمهوریخواهانی اضافه کرد که وجود نژادپرستی ساختاری در ایالاتمتحده را انکار کردهاند. گراهام در برنامه فاکس جدید گفت که ساختار سیاسی کشور ما نژادپرستانه نیست. آمریکا یک کشور نژادپرست نیست. گراهام سپس اینگونه استدلال کرد که این کشور نمیتواند نژادپرست باشد زیرا هم باراک اوباما، رئیسجمهور سابق و هم کامالا هریس، معاون رئیسجمهور فعلی که هر دو رنگینپوست هستند برای این پستهای عالی انتخاب شدهاند و بهنوعی غلبه بر موانع نژادی آنها عدم وجود موانع نژادی را ثابت میکند.
حضور معدود چهرههای سیاهپوست در رأس امور نشانه نفی نژادپرستی در آمریکا نیست
بلو ادامه داد به نظر میرسد گراهام میخواهد بگوید که موارد استثنا مانند اوباما و هریس بهنوعی این قاعده یعنی وجود نژادپرستی ساختاری در ایالاتمتحده را نفی میکنند.
وی افزود: تیم اسکات سناتور دیگر کارولینای جنوبی، تنها جمهوریخواه سیاهپوست در مجلس سنا، دقیقاً صحبتهای گراهام را تکرار کرد و گفت که کشورش نژادپرست نیست. او ادامه داد که بسیاری وانمود میکنند که ما اصلاً پیشرفتی نداشتهایم و سعی دارند که کار ما را بیارزش کنند تا به ثروت و قدرت برسند.
برای اثبات تبعیت مردم حتی به صورت غیرعمد از یک ساختار فاسد لازم به یادآوری است که تقریباً نیمی از کشور به یک نژادپرست تمامعیار یعنی دونالد ترامپ رأی دادند
بلو افزود نکتهای که اسکات غیرمستقیم اشاره کرد جالب است. به نظر میرسد اسکات قبول دارد که آمریکا یک کشور نژادپرست بوده اما بهتدریج بهنوعی بلوغ رسیده و بهسوی مساوات رهسپار است. بههرحال این موضوع را قبول دارد که نژادپرستی ساختاری در ایالاتمتحده وجود داشته و تا رسیدن به مساوات راه زیادی باید طی شود.
بلو گفت: من شخصاً استدلال اسکات را خیلی محکم نمیدانم. این همان مردی است که در ماه مارس گفت برتری بیعدالتی اجتماعی و نژادی، هرچه باشد، به بدی خودبرتربینی سفیدپوستان است. هنوز به جهانی دست نیافتهایم که در آن تلاشهای اخیر در روشنگری بتواند با تلاشها برای حفظ بردهداری، صدور احکام غیرقانونی و حبس جمعی برابری کند. چنین جهانی نداریم.
بلو ادامه داد به نظرم میرسد که انزجار از مسئله نژادپرستی عمدتاً مسئلهای گفتاری است. این سؤال یک سؤال دیگر را مطرح میکند: ازنظر شما آمریکا چیست؟ آیا آمریکا مردمی است که اکنون در این سرزمین زندگی میکنند و از ساختار و تاریخ آن جدا شدهاند؟ یا آیا معنای آمریکا شامل آن ساختار اولیه و تاریخش است؟
بیشتر بخوانید:
مردم آمریکا خواهان تغییر ساختاری در برخورد پلیس با رنگینپوستان هستند/ راه طولانی جنبش عدالتخواهی در ایالات متحده
رخنه تبعیض و نژادپرستی در سازمان عفو بینالملل
وی افزود وقتی مردم میگویند آمریکا کشوری نژادپرست است، لزوماً به این معنی نیست که همه یا حتی اکثر آمریکاییها آگاهانه نژادپرست هستند. بااینحال، لازم به یادآوری است که تقریباً نیمی از کشور فقط به یک نژادپرست تمامعیار یعنی دونالد ترامپ رأی دادند. حامیان ترامپ وی را با انکار نژادپرستیاش تحسین کردند. شما چنین کشور درهمبرهمی را چه مینامید؟
بلو افزود بااینوجود ازنظر تاریخی هیچ جای تردیدی وجود ندارد که این کشور توسط نژادپرستان و برتریطلبان سفیدپوست تأسیس شد و حجم عظیمی از ثروت این کشور در سالهای ابتدایی تأسیس آن با بهرهکشی از سیاهپوستان به دست آمد و بیشتر پیشرفت اولیه ایالاتمتحده هم به یمن قتلعام مردم بومی این سرزمین و عهد و پیمانهای نقض شده با سرخپوستان به دست آمد.
به گفته بلو هشت نفر از ۱۰ رئیسجمهور اول این کشور آفریقاییها را به بردگی کشیدند. در سال ۱۸۵۶، رئیس دادگاه عالی ایالاتمتحده در حکم پرونده درد اسکات که در سال ۱۸۵۷ صادر شد، نوشت که سیاهپوستان از بیش از یک قرن پیش بهعنوان موجوداتی از درجه پایینتر مشخص شدهاند و بهطورکلی برای ارتباط با نژاد سفید، چه در روابط اجتماعی و چه سیاسی، نامناسب هستند بنابراین سیاهپوستان هیچ حقی ندارند که یک فرد سفیدپوست ملزم به رعایت آن باشد.
لازم به ذکر است که درد اسکات یک مرد آمریکایی آفریقاییتبار بود که برای آزادی خود، همسر، و دو دخترش به دیوان عالی آمریکا علیه جان سانفورد که به اصطلاح آنزمان اربابش بود شکایت کرد. در این پرونده که به نام درد اسکات در برابر سانفورد یا تصمیم اسکات مشهور است، اسکات ادعا نمود که خود و همسرش باید آزاد شوند چراکه آنها به مدت چهار سال در ایلینوی و ویسکانسین زندگی کردهاند که در آن زمان بردهداری در این سرزمینها ممنوع بوده است اما دادگاه علیه وی رأی داد.
آمریکا کشوری که وارد جنگ داخلی شد تا ساختار بردهداری را حفظ کند
به عقیده بلو آمریکا حتی وارد جنگ داخلی شد تا شاید برخی از ایالات بتوانند سیستم بردهداری را حفظ کنند. حتی برخی از مردم که برای پایان دادن به بردهداری میجنگیدند هم نتوانستند اعتقادات برتریطلبانه سفید خود را مخفی کنند.
نژادپرستی آمریکایی تکاملیافته و کمرنگتر شده اما از کارآیی کمتری برخوردار نیست
وی ادامه داد، آبراهام لینکلن در جریان بحثهای معروف خود علیه استفان داگلاس در سال ۱۸۵۸ گفت که در میان سفیدپوستان و سیاهپوستان باید جایگاه بالاتر و پستتر وجود داشته باشد، و من، مانند هر مرد دیگری، طرفدار موقعیت برتر هستم که به مرد سفیدپوست اختصاصیافته است.
به گفته بلو برخی این نکته تاریخی یعنی وجود نژادپرستی سازمانیافته را میپذیرند اما بیشتر بر نقطه پیشرفت پافشاری میکنند و استدلال میکنند که آن زمان آنطور بود و اکنون اینگونه است، نژادپرستی بهسادگی مانند گذشته وجود ندارد.
بلو میگوید من موافقم نژادپرستی آمریکایی تکاملیافته و کمرنگ جلوه میکند، اما از کارآیی کمتری برخوردار نیست. اکنون این سازوکار است که کار میکند یعنی اینکه اکنون ساختار سیاسی اجتماعی کشور کاری را انجام میدهد که روزگاری نیاز به اقدامات آشکار خیل کثیری از افراد نژادپرست داشت.
وی افزود بنابراین نژادپرستانه بودن یک سیستم به چه معناست؟ آیا وجهتسمیه بستگی به آشکارا، صریحاً نژادپرستانه بودن سیستم موردنظر از بالا به پایین دارد یا بهسادگی درجهای از تعصب در آن سیستمها وجود دارد؟ من معتقدم که گزینه دوم در حال انجام شدن در آمریکا است.
به عقیده بلو آمریکا همان کشوری نیست که یکزمان بود، اما کشوری هم نیست که ادعا میکند هست. در برخی از سطوح، اینیک تنش بین آرمانگرایی آمریکایی و واقعگرایی آمریکایی، بین یک آرمان و شرایط فعلی است. نحوه دقیق بیان ما است که این تفاوت را ایجاد میکند: سیستمهای آمریکا - مانند عدالت کیفری، سیستمهای آموزش و پزشکی - دارای سمتوسوی طرفداری از سفید / ضد سیاهپوست هستند اما متأسفانه بخش خارقالعادهای از آمریکا این سمتوسو را یا انکار میکند یا از آن دفاع میکند.
درنهایت بلو به این نتیجه میرسد که عدم دقیق بودن یا بلاتکلیف بودن گفتار ما در این زمینه مشکلساز میشود – و پاسخ به این سؤال که آیا ساختار آمریکا نژادپرستانه است دشوار میشود. گفتن اینکه آمریکا نژادپرست است، سخنی بنیادگرایانه و افراطی نیست. اگر این امر به توضیح یا تعریف طولانیتری نیاز دارد مشکلی نیست که اضافه شود اما در پایان واقعیت ماجرا تغییری نخواهد کرد.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/