چرا غنیسازی ۶۰ درصد مهم است؟ /یک گام مهم برای فناوری بزرگ
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امید فعال؛ بعد از اقدام خرابکارانه دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در شبکه توزیع برق تأسیسات هستهای شهید احمدی روشن نطنز، ایران غنیسازی ۶۰ درصد را آغاز کرد.
«میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین، در اینباره میگوید: «کسانی که اقدام خرابکارانه علیه تأسیسات هستهای در نطنز را انجام دادند، احتمالاً میخواستهاند که روند احیای برجام را تضعیف کنند. آنها اثرات جانبی قابلتوجه این اقدام خود را دستکم گرفته بودند.»
روز جمعه ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در خصوص روند غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم در تأسیسات نطنز اظهار کرد: «آخر وقت پنجشنبه محصول ۶۰ درصد را گرفتیم. الآن ۹ گرم در ساعت محصول میگیریم. چیدمان زنجیرههای سانتریفیوژ را در حال کار هستیم. همزمان در حال تولید ۶۰ درصد و ۲۰ درصد هستیم.»
برای اغلب مردم هنگام خواندن یا شنیدن درصدهای اورانیوم غنیشده، این سؤال پیش میآید که فلسفه این اعداد چیست و چرا ایران غنیسازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد رساند؟ چرا برای مثال اخباری از غنیسازی ۴۰ درصدی اورانیوم تابهحال شنیده نشده است؟
پاسخ این سؤال را باید در دیدار رهبر انقلاب با رئیس و منتخبان ملت در مجلس خبرگان جستجو کرد؛ آیتالله سید علی خامنهای (دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹) طی اظهاراتی در جمع مقامات این کشور گفتند: «ما برای کسب تواناییهای هستهای متناسب با نیازهای کشور مصمم هستیم و به همین علت، حد غنیسازی ایران ۲۰ درصد نخواهد بود و تا هر جا که لازم و نیاز کشور باشد اقدام خواهد کرد مثلاً برای پیشران هستهای یا کارهای دیگر ممکن است غنیسازی را به ۶۰ درصد هم برسانیم.»
«پیشران هستهای» نامی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کرد و در اواخر دهه ۹۰ شمسی نیز، موضوع آن در کشور مطرح بود؛ پیشران هستهای چیست و چرا ایران باید به سمت فناوری آن حرکت کند؟
به زبان ساده پیشران هستهای بخشی از محرک یک موتور است که از سوختهای هستهای غنیشده استفاده میکند؛ این فناوری در میان شناورهای سطحی و زیرسطحی نظامی و غیرنظامی دریایی کشورهای پیشرفته (شامل نفتکشها و کشتیهای اقیانوسپیمای تجاری) دیده میشود.
یک سایت خبری فارسی در گزارشی پیرامون اهمیت پیشران هستهای مینویسد: «هرچند هزینههای بالای دستیابی به چنین فناوری و همچنین کاربرد آن در صنایع نظامی و تجاری باعث شده تنها کشورهایی نظیر ایالاتمتحده آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و هند به سمت آن بروند و از چنین فنّاوری برخوردار شوند، در سالهای اخیر خبرهای متعددی از گرایش بیشتر آمریکاییها، روسها و چینیها بهسوی پیشرانههای هستهای برای شناورهای تجاری منتشرشده است؛ چون آنها بهخوبی دریافتهاند که بهرهگیری از آن باعث کاهش هزینهها، افزایش ایمنی و کاهش نیاز به سوختگیری مجدد میشود.»
برای مثال، زیردریاییهای دیزلی و الکتریکی باید برای هواگیری روی آب بیایند و روی آب آمدن و زیرآب رفتن بسیار حیاتی است.
در ابتدا زیردریایی برای اینکه زیرآب برود باید تانک توازن خود را (این تانک در واقع فضای بین دیواره داخلی و بیرونی زیردریایی است) پر از آب کند و سنگینتر شود تا طبق قوانین فیزیک زیرآب برود. در زمانی که نیاز به بالا آمدن است با تخلیه آب از دریچههای خروج آب در زیر تانک (در تصویر میتوان دید) و پر کردن تانک توازن با هوا سبکتر شده به سمت سطح آب میآید.
اما دیگر لازم نیست زیردریایی هستهای برای هواگیری روی آب بیاید و اینگونه خود را برای مدت طولانی از دید دشمن پنهان میکند.
روزنامه خراسان با انتشار یادداشتی به قلم هادی محمدی نوشت: «همانطور که پیشتر اشاره شد، حجم سوخت موردنیاز برای یک سفر دریایی متوسط رو به بالا میزان زیادی از حجم مفید بار را اشغال میکند، در حالی که پیشرانههای اتمی با چند ده کیلوگرم اورانیوم امکان سفر دریایی تا ۴۰ برابر شعاع کره زمین را میدهد.»
برای مثال، سوخت زیردریایی «اچ ام اس دریدنویت» بهوسیله راکتور هستهای رولز رویس مدل PWR۳ تأمین خواهد شد و این زیردریایی در تمام مدت فعالیت خود از سال ۲۰۲۸ تا ۲۰۵۰ هرگز نیازی به سوختگیری نخواهد داشت و اصولاً در طراحی این زیردریایی مکانی برای سوختگیری تعریفنشده است.
سال ۱۳۹۲، سیدمهدی موسوینژاد عضو وقت کمیسیون انرژی مجلس از تقدیم طرح دوفوریتی الزام دولت به غنیسازی اورانیوم با غنای حداقل ۶۰ درصد، جهت تأمین نیازهای صلحآمیز داخلی کشور با امضای ۱۰۰ نماینده به هیئترئیسه مجلس خبر میدهد؛ بخشی از متن طرح مذکور به شرح ذیل است: «با توجه به دلایل توجیهی زیر دولت میبایست اورانیوم با غنای موردنیاز شناورهای دریایی که امکان استفاده از سوخت هستهای را دارند، تولید نمایند.
۱- بیش از ۹۰ درصد از تجارت ایران از طریق دریافت صورت میگیرد.
۲-تمام نفت صادراتی کشور که منبع اصلی درآمد کشور است از طریق دریا دریافت میشوند.
۳-بین بندرهای صادرکننده نفت ایران بخصوص خارک تا بندرهای مهم تجاری دنیا هزاران کیلومتر فاصله وجود دارد.
۴-با توجه به محدودیت منابع سوختهای فسیلی و همچنین تولید حجم بسیار بالایی از ماده سولفور در نتیجه استفاده کشتیها از سوخت فسیلی، حرکت به سمت استفاده از سوختهای پاک مانند سوخت هستهای ضروری است.
۵-با توجه به تحریمهای شدید نفتی آمریکا و غرب و اینکه این کشورها به نفتکشهای سایر کشورها اجازه حمل نفت ایران را نمیدهند و از طرفی لزوم صادرات نفت کشور، ناگزیر به استفاده از کشتیهای داخلی هستیم که همظرفیت بالایی برای حمل نفت را داشته و هم امکان طی مسافت زیاد بدون سوختگیری مجدد را داشته باشند.
۶-برای انجام چنین صادراتی دو موضوع حائز اهمیت است:
الف- وجود کشتیهای غولپیکر که گنجایش حجم بالای نفت را داشته باشند. در این خصوص با توجه به ساخت ناوشکن جماران و کشتی افراماکس که از جمله کشتیهای غولپیکر بهحساب میآید توسط متخصصان داخلی، این امکان وجود دارد که در صورت نیاز کشتیهای نفتکش غولپیکر نیز در داخل ساخته شود.
ب- موتوری که بتواند بدون نیاز به سوختگیری مجدد در مسیر، کشتیها را به مقصد برساند. در این خصوص تنها استفاده از سوختهای هستهای در رآکتور پیشرانه کشتی چنین امکانی را به وجود میآورد و کشتیهایی که از رآکتورهای هستهای بهعنوان موتور استفاده میکنند تا چندین سال نیاز به سوختگیری ندارند.
۷-نیاز کشتیهای فوق به موتورهایی که حتیالمقدور حجم کمتری داشته و نیاز به باز شدن و تعمیر در طول دوره استفاده نداشته باشند که چنین موتورهایی تنها از سوخت هستهای و غنای میانگین ۶۰ درصد استفاده میکنند.
۸- نیاز مبرم زیردریاییهای بزرگ به استفاده از رآکتورهای هستهای و سوخت هستهای»
حتی سال ۹۵، بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره زمانبندی ساخت پیشرانهای هستهای گفت: «ساخت پیشرانهای هستهای ولو در چارچوب برجام شدنی است اما شاید اقتصادی نباشد مثل غنیسازی که توجیه اقتصادی نداشت اما کالایی استراتژیک بود. درعینحال برای اقتصادی شدن این محصول شاخصهایی وجود دارد. ساخت پیشران استراتژیک است و با وجود عدم تمایل کشورهای بزرگ به وارد شدن در این عرصه ایران میتواند ورود پیدا کند.»
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی مورخ خردادماه ۹۷، در پاسخ به سؤالی در خصوص آخرین وضعیت پیشرانهای هستهای که پیشتر رئیسجمهور دستور راهاندازی آن را صادر کرده بود، اظهار کرد: «این پروژه، پروژه بزرگی است که مدتی طول میکشد تا بخواهد محقق شود، ما مقدمات این پروژه را شروع کردهایم و با جدیت به دنبال به سرانجام رساندن آن هستیم. راهاندازی پیشرانهای هستهای پروژهای است که ۱۰ الی ۱۵ سال طول میکشد.»
تحلیلگران مسائل هستهای معتقدند که دسترسی به این فناوری مهم، کشورمان قادر خواهد بود با ساخت زیردریایی و کشتی با موتورسوخت هستهای، تهدیدات را تا عمق خاک دشمنان فرامنطقهای پیش ببرد و زمینه بازدارندگی و جهش ویژه نظامی کشورمان را فراهم کند.
انتهای پیام/۴۱۶۳/
انتهای پیام/