10 داستان با دنیایی متفاوت در «تکل مازیار زارع زیر پای کریم انصاریفرد»/ کتابی خوشخوان که ادعایی ندارد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، «تکل مازیار زارع زیر پای کریم انصاریفرد» حاوی ۱۰ داستان کوتاه به قلم روحالله شریفی است که در سال ۱۳۹۹ در ۹۶ صفحه و به قیمت ۲۰هزارتومان در نشر صاد منتشر شده است. نویسنده این اثر پیش از این هشت کتاب با محوریت دفاع مقدس روانه بازار نشر کرده بود.
شاید بیش از هرچیز اسم نامأنوس و غافلگیرکننده کتاب، توجه مخاطبان را به خود جلب کند. «تکل مازیار زارع زیر پای کریم انصاریفرد» عبارتی است که با بخشی از داستان اول کتاب مرتبط بوده و در یکی دو داستان دیگر نیز به صورت گذار به آن اشاره میشود.
کتابی با نام فوتبالی که ربطی به فوتبال ندارد
شاید در نگاه اول این موضوع در ذهن مخاطب تداعی میشود که با مجموعه داستانی درباره فوتبال و فوتبالیستها مواجه خواهد شد، اما به جز داستان اول که تماشای مسابقه فوتبال بستری برای به جریان افتادن داستان است،فوتبال نقش تعیینکنندهای در داستانهای این کتاب ندارد.بریدن گوش قسمت، دیو سیاه دیو سپید، میخواهم کارگردان شوم، خدابس،زایمان واقعی،آقا پلیسه، شبی که من شهاب شدم، گفتم گفتی گفت، پیرمردان نهچندان سخنگو، و ننه مرضیه عنوان ۱۰ داستان این کتاب است.
حجم کلی این کتاب و داستانهای آن اگرچه زیاد نیست، اما متن روان و فراز و فرودهای آن به گونهای است که خواننده را با خود درگیر کرده و تا انتها همراه میکند. خانواده و مناسبات آدمهای عادی جامعه در داستانها محوریت دارد و از ورای این دو مفهوم است که مخاطب پی به خصلتهای درون و ویژگیهای رفتاری شخصیتها پی میبرد.
از سوی دیگر باید به لحن طنز و مفرح کتاب اشاره کرد که به ویژه در داستانهای اول نمود بیشتری دارد و به شکلی جالب هرچه به داستانهای پایانی نزدیک میشوم فضای کمدی درآن رنگ میبازد و شاهد اتفاقاتی ملموس و گاه تلخ هستیم که البته در حد مشخصی باقی میماند و به بحران یا تراژدی تبدیل نمیشود.
نقشآفرینی آدمهای عادی جامعه و خانواده
در این کتاب با قهرمانهایی از بطن جامعه مواجهیم. نقد رفتارهای اجتماعی و خانوادگی، خصلتهای ناپسند و آسیبهای حاکم بر تعامل بین آدمها بر اغلب داستانهای مجموعه داستان «تکل مازیار زارع زیر پای کریم انصاریفرد» حاکم است.
از طرف دیگر باید به تنوع فرمی و محتوایی اثر نیز اشاره کرد که نویسنده توانسته با مهارتی قابلتحسین فضای کاملاً متفاوت و گاه متضادی را در داستانها ایجاد کند؛ به گونهای که اگر خواننده، داستان اول یعنی «بریدن گوش قسمت» که فضای مفرح، طنازانه و تا حدی پرتنش را دارد بخواند و بلافاصله سراغ داستان آخر یعنی «ننه مرضیه» برود از تفاوت سبک نوشتار، فضاسازی و شخصیتپردازی شگفتزده خواهد شد. چیزی شبیه به اختلاف دمای کویر در ساعات روز و شب.
«بریدن گوش قسمت» روایت زندگی یک زوج از طبقه متوسط شهری است که نویسنده از آنها به نام «پسر حاج امینالله» و «ملیکا» یاد میکند. این زوج بچهدار نمیشوند و هرکدام دل مشغولیهای خاص خود را دارند. ملیحه خواهر ملیکا است که به تازگی با پس انداز خود و همسرش موفق شده خانهای بخرد. از آن جایی که پسر حاج امینالله دغدغه چندانی برای خرید خانه ندارد، همین موضوع به چالشی در زندگی آنها تبدیل میشود. این چالش با حضور ملیحه و همسرش در خانه آنها برای یک مهمانی خانوادگی وارد فاز جدیدی میشود و...
هم دراین داستان و هم در داستانهای بعدی جملات کوتاه و دیالوگهای پینگ پنگی ریتم خاصی به ساختار داستانها داده است. وضعیتی که در داستان «دیو سیاه، دیو سپید» به اوج میرسد؛داستانی با بنمایههای صریح سیاسی که نیمنگاهی به تأثیر پرونده هستهای ایران و توافق برجام بر زندگی و مناسبات اجتماعی و خانوادگی مردم دارد.در این داستان نیزشاهد فضا،قلم و ساختاری متفاوت هستیم که گاه به قلمرو داستانهای سورئالیستی نزدیک میشود؛ هرچند قلم طنازانه نویسنده مانع از آن است که مخاطب در این گونه عرصهها پابند شده و از فضای اصلی داستان جدا بیفتد.
اما داستان آخر یعنی «ننهمرضیه» با چارچوب، متن و البته فضایی کاملاً متفاوت از داستانهای ابتدایی، روایتی صمیمانه از انتظار مادری روستایی به نام ننه مرضیه است که به همراه همسرش مش یدالله منتظر بازگشت پسرشان سلیمان از جبهه هستند.
داستانهایی خواندنی برای درگیر شدن ذهن مخاطب
این داستان و دو داستان قبل از آن بافتی متفاوت از فضای طنازانه داستانهای ابتدایی کتاب دارند، اما با یان حال از طراوت و نشاط کلی حاکم بر کتاب نیز خالی نیستند. حتی رنج شخصیتهای داستان و اختلافی که در مناسبات آنها با اعضای خانواده و دوستانشان وجود دارد نیز با زبانی زوان و ملموس بیان میشود.
نثر کتاب خوشخوان و همهفهم بوده در آن از جملاتی کوتاه، صریح، صمیمی و گاه شوخطبعانه استفاده شده است.در آن از خودنماییهای مرسوم این روزهای داستاننویسان جوان و چرخشهای مدام جریان داستان خبری نیست و مخاطب گام به گام همراه شخصیتها میشود.
در مجموع باید گفت «تکل مازیار زارع زیر پای کریم انصاریفرد» شامل داستانهایی خواندنی است که میتواند ذهن مخاطب را درگیر کند و در عین حال حرفش رابه سادگی و به دور از پیچیدگیهای زبانی و محتوایی بیان کند.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/