بحران دوری از مذهب در نسل جدید آمریکاییها
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، مسئله دین در جوامع مدرن خصوصاً آمریکا عموماً برای محققان و جامعهشناسان از اهمیت ویژهای برخوردار است. با وجود اینکه مذهب نقش پررنگی در ساختار و فرآیندهای قانونی ایالاتمتحده دارد اما کماکان بر اساس نظرسنجیهای جدید شاهد کمرنگ شدن تعلقات خاص مذهبی بین نسل جدید آمریکاییها هستیم.
این واقعیت نشاندهنده آن است که در آیندهای نهچندان دور میتوان پیشبینی کرد حداقل نیمی از آمریکاییها به هیچ مذهبی تعلقخاطر نداشته باشند.
این وضعیت از لحاظ تبعاتی که در حوزه اخلاق عمومی و روابط انسانی خواهد داشت قابل تأمل است. از سوی دیگر بهموازات کاهش تعداد افرادی که مذهب در زندگیشان نقش مهمی دارد، قابل پیشبینی است که افراد مذهبی در آمریکا و نهادها و انجمنهای متعلق به آنها نیز بهمرور به دلیل احساس خطر گسترش «بیمذهبی» دست به اقدامات بیشتری در جهت حفظ و ترویج مذاهب موردعلاقه خود بزنند.
شدت یافتن حساسیتها بین این افراد میتواند در کنار بحرانهای دیگر که زاییده دوری از مذهب است، ایالاتمتحده را وارد یک نزاع اجتماعی بین طرفداران و مخالفان مذهب کند. نظرسنجی جدید گالوپ در این خصوص به دلیل ارائه نمایهای کامل از روند رو به رشد «بیمذهبها» در جامعه آمریکا از اهمیت زیادی برخوردار است
سایت هیل با استناد به نتایج نظرسنجی گالوپ که روز دوشنبه منتشر شده، نوشت: عضویت در کلیساهای آمریکا بهطور مداوم در دو دهه گذشته کاهش یافته است. قبل از سال 2000 میلادی عضویت در کلیساهای آمریکا حدود 70 درصد بود. این رقم از دهه 1930 میلادی که گالوپ شروع به ارزیابی میزان عضویت آمریکاییها در اماکن عبادی این کشور کرده به ثبت رسیده است.
در سال 2020 عضویت در کلیساهای آمریکا به پایینترین سطح یعنی 47 درصد رسیده است.
گالوپ در گزارش خود اشاره میکند که کاهش عضویت در کلیساها در وهله نخست نتیجه افزایش تعداد آمریکاییهایی است که میگویند مذهب برای آنها ارجحیت ندارد.
این گزارش میافزاید: در دو دهه گذشته درصد آمریکاییهایی که دوست نداشتند هویت مذهبی داشته باشند از 8 درصد در سالهای 1988 تا 2000 به 13 درصد در سالهای 2008 تا 2012 و 21 درصد در سه سال گذشته میلادی رسیده است.
سهم اندکی از این کاهش در عضویت به خاطر کاهش تعداد شهروندان آمریکایی است که میگویند رسماً در هیچ کلیسایی عضو نیستند. از سال 1998 تا 2000 میلادی، 73 درصد از آمریکاییهای مذهبی گفتهاند در کلیسا عضویت دارند، این آمار بهطور متوسط به 60 درصد بین این افراد کاهش یافته است.
گالوپ همچنین خاطرنشان میکند که عضویت در کلیساها در آمریکا با سن افراد نیز در ارتباط است. در بین افرادی که قبل از سال 1946 میلادی متولد شدهاند 66 درصد در یک کلیسا عضو بودهاند و این سهم در نسلهای بعدی کاهش یافته است.
58 درصد از افرادی که بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدهاند، 50 درصد متولدین نسل ایکس (بعد از اتمام انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم و در بازه زمانی اوایل دهه 1960 تا اواخر 1970) و 36 درصد از متولدین نسل هزاره (اواخر دههٔ 1970 یا اوایل دههٔ 1980 آغاز شده و در اوایل دههٔ 2000 به پایان رسیده است) گفتهاند که عضو کلیسا هستند.
صرف نظر از مسئله نسلها، سهم بزرگسالان آمریکایی که هیچ عضویتی در کلیساها ندارند همچنان رو به افزایش داد. این روند همچنین در بین زیرگروههایی مانند زنان، مردان، هیسپانیکتبارها، احزاب سیاسی و مناطق آمریکا مشاهده میشود.
گالوپ در گزارش خود عنوان میکند که آمریکا همچنان کشوری با گرایشات مذهبی است و از هر 10 نفر بیش از 7 نفر به نوعی به یک مذهب سازمان یافته وابستگی دارند. با این حال کمتر از نیمی از آنها رسماً عضو یک مکان عبادی خاص هستند.
هر چند که شاید کاهش عضویت آمریکاییها در کلیساهای آمریکا در سال 2020 موقتی و به دلیل همهگیری کرونا باشد اما ادامه این روند کاهشی در دهههای آینده اجتنابناپذیر است بهویژه اینکه گرایش مذهبی و عضویت در کلیساها در نسل جوان آمریکا در مقایسه با نسل افراد بالغ این کشور کاهش یافته است.
باید توجه داشت که روند رو به افزایش بیدینی در میان جوامع اروپایی و آمریکا همبستگی معناداری با سبک زندگی مدرن و سازوکارهای نظام سرمایهداری دارد. نظام سرمایهداری در جهت نگاه ابزاری به انسان، در ابتدا معنای قدسی زندگی را منکر شده و سپس دست به معناسازی مناسب با ساحت مادی خود برای انسان مدرن میزند.
این بحران معنا میتواند زندگی را خالی از روح معنویت کند کما اینکه در کنار افزایش بیدینی شاهد افزایش میل به خودکشی نیز در این جوامع و در میان اقشار مختلف هستیم. همچنین گستردگی فضای مجازی و تاثیرات مخربی که بر روی نظام شناختی مغز انسانها میتواند داشته باشد باعث شده تا نسلهای جدید سبک دیگری از تفکر و تأمل را تجربه نمایند.
در این فضای جدید آنچه بیشتر مشاهده میشود اقیانوسی از دادهها و اطلاعات با عمقی کم است از این رو نمیتوان توقع داشت افرادی که تحت تأثیر چنین فضایی هستند میل به مطالعه عمیق و تفکر داشته باشند به همین دلیل بسیار سریعتر تحت تأثیر مطالب عامیانه و موضعگیریهای مرسوم علیه دین و دینداری قرار خواهند گرفت.
افزایش بیدینی در جامعه آمریکا و همچنین دیگر جوامع در طولانیمدت میتواند باعث کاهش انگیزههای اخلاقی افراد در زندگی و بستری برای رشد جرائم فردی و افزایش خشونت در اجتماع باشد که از این منظر تهدیدی علیه امنیت عمومی در سطح جامعه خواهد بود.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/