بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد اینکه چرا بایدن از یک طرف از دیپلماسی و بازگشت به دیپلماسی صحبت میکند ولی از طرف دیگر اقدامی عملی از جمله لغو تحریمها صورت نمیگیرد، باید یک نگاهی بیندازیم به وقایعی که افتاده مخصوصاً از زمان ریاست جمهوری آمریکا و اوضاع داخلی آمریکا و روند تصمیمگیری در واشنگتن دیسی را بشناسیم.
یکی از اتفاقاتی که به تازگی افتاده، تصمیم مجلس شورای اسلامی ایران است مبنی بر اینکه در 21 فوریه طبق یک قانون جدید که در دسامبر سال پیش میلادی تصویب شده بود، به بازرسی سرزده بازرسان آژانس بینالمللی اتمی خاتمه دهد مگر اینکه آمریکا از تحریمها دست بردارد.
البته این در مطبوعات غرب به این صورت عنوان شد که ایران میخواهد بازرسان آژانس بینالمللی اتمی را اخراج کند و این باعث شد که یک ترسی در غرب به وجود بیاید از اینکه اگر بازرسان ما نیایند و نفهمند که چه خبر است، ایران در پی چه چیزی است و در حال انجام چه کاری است؟
ابهامی که ایجاد میشود بسیار بسیار برای غرب خطرناک است. آنها اگر از چیزی اطلاع داشته باشند، نگرانیهایشان خیلی کمتر است؛ اگر از چیزی اطلاع نداشته باشند، قطعاً نگرانیهایشان بیشتر است.
بنابراین یک مقدار این حرف که آقای بایدین دیروز زده در این جهت بوده که یک مقدار آرامش ببخشد به این جوی که متشنج شده چون تقریباً 10 روز یا کمتر به آن تاریخی که قانون تصویبی مجلس شورای اسلامی تعیین کرده تا از بازرسی سرزده ممانعت به عمل بیاید.
مسئله دیگر این است که بعضیها عنوان میکنند آمریکا منتظر دیدن نتایج انتخابات است که در ماه ژوئن امسال در جمهوری اسلامی ایران برگزار خواهد شد و اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، آیا دولت بعدی به فرض یک دولت محافظهکار باشد بهتر نیست ما صبر کنیم و آن موقع آن معامله را با آنها انجام دهیم که پایدارتر باشد؟
این بعید به نظر میرسد. بسیاری از مفسران از جمله بنده فکر نمیکنم این مسئله صحت داشته باشد، چرا که بسیاری از کسانی که در واشنگتن هستند به خوبی میدانند که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی و مخصوصاً سیاستهای خارجی دراز مدت نظام با تغییر دولت تغییر نمیکند بلکه ثابت خواهد ماند.
مطلب دیگری که میتوانیم بگوییم واقعاً روی این حرف بهخصوص آقای بایدن تأثیر داشته و البته آقای بلینکن هم قبلاً عین این حرف را زده بود که راه بازگشت به دیپلماسی باز است. مسئله این است که در دولت جدید آمریکا دقیقاً برخلاف دولت ترامپ که او اعتقاد داشت همه کارها را یکجانبه و یکسویه انجام دهد و بزرگترین شریک استراتژی آمریکا یعنی اتحادیه اروپا را رنجانده بود، از پیمانهای بینالمللی از جمله پیمانهایی که برای اروپا جنبه حیاتی داشت مثل پیمان پاریس یا حتی برجام که برای اتحادیه اروپا یک پیمان در اصل بیش از هر چیز امنیتی است، برای امنیت اروپا این بسته شده چون از گشوده شدن یا افزایش تعداد کشورهایی که میخواهند به سلاح هستهای دست پیدا کنند جلوگیری کرد، مثل مثلاً عربستان، کویت، امارات و ... بروند دنبال بمب، ترامپ در رابطه بین آمریکا و اتحادیه اروپا مشکل ایجاد کرده بود، تمام تصمیمها را خودش میگرفت، از تمام پیمانهای چندجانبه مخصوصاً با اتحادیه اروپا بیرون آمده بود، کمااینکه یکی از دیپلماتهای سابق اتحادیه اروپا خیلی جالب عنوان کرد که بسیار بسیار اهمیت دارد در حال حاضر که دیپلماسی اتفاق بیفتد و این اهمیت بسیار زیادی برای اتحادیه اروپا دارد که قطعاً ما میدانیم برای بایدن هم اتحادیه اروپا خیلی خیلی مهم است چون این اتحادیه بزرگترین شریک اقتصادی و ژئوپلتیکی و راهبردی آمریکا است.
حتی یکی از مشاوران آقای جو بایدن که قبلاً و در زمانی که ایشان معاون رئیس جمهور آمریکا بودند مشاور او بود، آقای جان ولستال گفت حتی میتوانیم تا قبل از 21 فوریه (چند روز آینده که قرار است این قانون مجلس عملی شود) یک بیانیه مشترکی ایران و آمریکا بدهند مبنی بر اینکه قصد ما این است که به رعایت کلیه مفاد برجام برگردیم و برخواهیم گشت که حتی تنشی به وجود نیاید.
دیگر اقدامی که میتوانم بگویم آقای بایدن انجام داده و ما باید مد نظر قرار دهیم، قطعاً انتصاب آقای راب مالی است که میشود گفت یکی از طراحان و به وجود آورندگان برجام در تیم آمریکایی است که آقای بایدن این شخص را به عنوان فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران منصوب کرد که قطعاً با واکنش بسیار سخت از یک طرف لابی سعودی، از یک طرف لابی صهیونیسم و از یک طرف دیگر هم لابیهای ضد ایران در واشنگتن و همینطور لابیهای ضد انقلاب در واشنگتن مواجه شد ولی به هر جهت منصوب شد و دارد کارش را انجام میدهد.
آقای مالی هم دقیقاً اولین مأموریتش این نبود که برود به ایران، اولین مأموریتی که آقای بایدن به آقای مالی داد این بود که راه تعاملی را با اتحادیه اروپا به عنوان استراتژیکترین شریک آمریکا باز کند تا تمام آن نگرانیهایی که از اقدامات ترامپ در دل اتحادیه اروپا به وجود آمده بود را التیام ببخشد و به اروپاییها اطمینان دهد که آمریکا نهایتاً به برجام برخواهد گشت و به نگرانیهای امنیتی اتحادیه اروپا خاتمه خواهد داد.
در این رابطه هم بر طبق نوشتارهایی که از دیپلماتهای اروپایی به گوش میرسد که اروپاییها خیلی فعال خواهند بود در طی چند روز آینده تا 21 فوریه که موعد جلوگیری از بازرسی سرزده به تأسیسات هستهای در ایران خواهد بود که اروپاییها به تنگ و تا خواهند افتاد، آقای راب مالی فعالیتهای بسیار زیادی را انجام خواهد و یک اتفاقی را منتظر هستند در این چند روز ببینند در حالی که البته بگویم آقای بایدن این موضوع را رد کرده که ما یک ضربالأجل و قرار حتمی بگذاریم برای بازگشت به برجام.
نگرانی دیگری که در اتحادیه اروپا وجود دارد و آقای راب مالی مأموریت پیدا کرده تا اینها را التیام ببخشد، این است که اقداماتی که ایران پس از خروج آمریکا به صورت یکطرفه و غیرقانونی انجام داده است، آن اقدامات به جایی برسد که دسترسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به مقدار ذخیره اورانیوم و مقدار سانتریفیوژهایی که تا نسل ششم هم رسیده به حدی برسد که سرعت دستیابی ایران اگر ایران قصد کند که بمب اتم بسازد، بسیار بسیار کاهش پیدا کند و به زیر یک ماه برسد. آن مقداری است که اروپاییها نگرانند موضوع به آن برسد.
یکی از دیپلماتهای اروپایی هم همین چند وقت پیش اتفاقاً گفت که علاوه بر این موضوع که ما حتماً باید یک کاری کنیم، دیپلماسی باید فعال شود و موضوع را به آمریکاییها منعکس کردند، این بود که اتحادیه اروپا دقیقاً در این رابطه با روسیه و چین همموضع است و موضع آنها یکی هست در این رابطه که برجام باید احیا شده و طرفین به تعهدات خودشان برگردند.
حتی یکی از مقامات مسئول در دولت آقای اوباما، دولتی که آقای بایدن معاون رئیس جمهوریاش بود، آقای تامس کانتریمن عنوان کرد (آن موقع هم البته سمت خلأ سلاح داشت) و جزء کسانی بود که در اداره کنترل سلاح یا خلأ سلاح کار میکردند گفت بایدن میتواند به صورت خیلی آنی برای اینکه حسن نیت خودش را نشان دهد چندتا از تحریمها را بردارد، لازم نیست همهاش را بردارد ولی چندتایش را بردارد برای اینکه حسن نیتش را ثابت کند.
جو بایدن هم همانطور که عرض کردم یک سیاست کلی را موقعی که به کاخ سفید آمد اعلام کرد که اتفاقاً در دوره کمپنهای انتخاباتیاش هم اعلام کرده بود و آن هم این بود که ما چندجانبهگرایی را در سیاست خارجی آمریکا در دولت جدید عملی خواهیم کرد و درست برخلاف سیاست دونالد ترامپ که یکجانبهگرایی بود و یکجانبه از تمام پیمانها بیرون آمد، اتحادیه اروپا را بسیار نگران کرد. این حرفهای دیروز آقای بایدن، سیاستهای دولت دموکرات آمریکا و فعالیت آقای مالی هم در همین جهت چندجانبهگرایی خواهد بود.
مطلب بعدی این است که همان آقای کانتریمن اتفاقاً این را اعلام میکند که شرایط داخلی آمریکا هم بهطوری هست که اقدامی از آقای بایدن سر نخواهد زد که یک سیگنالی به مطبوعات و جامعه آمریکا بفرستد که آمریکا تصمیمی را بر اساس اجبار و زیر فشار قرار گرفتن انجام داده است. یعنی مثلاً اقدامات ایران باعث شده فشاری روی آمریکا بیاید یا حتی اروپاییها روی آمریکا فشار گذاشتهاند و بایدن تسلیم این فشارها شده است.
بنابراین احتمالاً اینکه آمریکا به زودی و قطعی و بلافاصله به برجام برگردد بسیار کم است. البته آقای دکتر ظریف هم در صحبتی که چند وقت پیش با آقای جوزف بورل از اتحادیه اروپا کردند، گفتند که حتی ایران و آمریکا میتوانند یک جدول زمانی بگذارند برای اینکه در طی جدول زمانبندی چه اقداماتی را میتوانند انجام دهند که مورد استقبال اتحادیه اروپا هم قرار گرفت و اتفاقاً یکی از پیشنهادهایی هم که از جانب دیپلماتهای اروپایی به آمریکا و آقای بایدن شده این است که صندوق بینالمللی پول آن وامی را که ایران برای مبارزه با کرونا و همهگیری این ویروس نیاز دارد، در اختیار ایران قرار دهند.
در زمینه برگشت آمریکا به برجام باید دو مورد دیگر را مد نظر قرار دهیم. یکی موضع نتانیاهو و دیگری موضع سعودیهاست. نتانیاهو به زودی و در ماه دیگر انتخابات را پیش رو دارد و دوباره همان حرفهای ضد ایران را تکرار کرده و از طرفی هم روی خوشی به بایدن نشان نداده، تا حالا تماس مستقیمی بینشان برقرار نشده و حتی تهدید کرده که (البته ایشان خودش هم نگفت، از طریق سفیرشان آقای گیلاد اِردان عنوان کرد) اگر اسرائیلیها جزء هیچ معاملهای نباشند به هیچ وجه حمایتی هم از آن نخواهند کرد.
دو هفته پیش هم اتفاقاً اتفاق جالی افتاد، آقای انتونی بلینکن وزیر خارجه یا میتوانیم بگوییم وزیر حکومت آمریکا به درستی، یک میتینگ فضای مجازی اب اتحادیه اروپا و دیپلماتهای اروپایی داشت که دقیقاً همین حرفها را عنوان کرد که دیپلماسی برای ما بهترین راه برای برگشت به برجام است و ما هم اعتقاد داریم برجام خوب است و دغدغههای اتحادیه اروپا را هم درک میکنیم و سیاست خارجی آمریکا برخلاف سیاست ترامپ، سیاست چندجانبهگرایی خواهد بود.
در بحث سعودی، بایدن حتی در زمان کمپیناش اصلاً روی خوشی به سعودی نشان نداد. اولین کاری که کرد، موقعی که به کاخ سفید آمد، یک توقف گذاشت روی فروش یکسری سلاحها به پادشاهی عربستان سعودی گذاشت. از سعودی خواست که از جنگ یمن بیرون بیاید و حتی از عربستان سعودی خواست که شرایط حقوق بشریاش را بهبود ببخشد، چیزی که سعودی از نظر حقوق بشر شاید خرابترین کشور در کل دنیا باشد و این یعنی یک اهرم فشاری وجود خواهد داشت که دولت جدید آمریکا روی سعودی خواهد گذاشت و حتی آقای بایدن عنوان کرد که ما باید روابط خودمان را با سعودی بازنگری و استانداردسازی یا قانوننویسی دوباره بر اساس یک اصول جدیدی است که اتفاقاً بلافاصله هم یکی از مقامات کاخ سفید در دولت آقای بایدن در روز سهشنبه اعلام کرد که سیاست آمریکا از این به بعد سیاست همتا به همتا خواهد بود، یعنی همتایان با همدیگر گفتوگو خواهند کرد. همتای آقای بایدن شاه سلمان است، نه محمد بن سلمان. همتای آقای بن سلمان، وزیر دفاع آمریکا آقای لوید آستین خواهد بود و از این به بعد موقع مذاکره، وقتی آقای بایدن صحبت میکند با پادشاه سلمان مذاکره میکند و لوید وزیر دفاع آمریکا هم با بن سلمان.
از طرف دیگر خانم آوریل هنگز که در اصل بایدن او را به عنوان رئیس امنیت ملی آمریکا معرفی کرده، قول داده که مدارک CIA را که در رابطه با قتل جمال خاشقچی به صورت سرّی در آمده بود، آشکار کرده و در اختیار آمریکا قرار دهد.
این دو لابی هم دو لابی هستند که آمریکا باید با آنها تعامل کند. بایدن بدون تعامل با لابی صهیونیستی و سعودی، صهیونیستها به خاطر نفوذشان، سعودیها به خاطر پولشان، نمیتواند کار انجام دهد. یک مقدار زمان میبرد که بایدن قدرتش را به اینها ثابت کند و به قول معروف یک خرده گوش اینها را بپیچاند و به آنها ثابت کند ما با هم تعامل میکنیم ولی نه مثل ترامپ که هر چی بخواهید به شما میدهم بلکه منافع آمریکا و منافع حزب دموکرات، منافع حزبی که اتفاقاً در طی چهار سال گذشته مورد بیمهری این دو لابی قرار گرفته بود و این دو لابی سعودی و صهیونیستی تمام حمایتهایشان را متمرکز بر ترامپ کرده بودند و البته در دوره انتخابات هم تمام حمایتهایشان را به طور کامل از ترامپ انجام دادند، حالا وقتی است که بایدن یک انتقامی از اینها بگیرد، چنگ و دندانی نشان دهد و جایگاه خودش را با قاطعیت به اینها نشان دهد، منتهی همه تصمیمها زمانبر است.
صحبتهای آقای بایدن هم در این رابطه که دوست دارد به برجام برگردد به نظر من هم واقعیت دارد. اروپاییها هم که بزرگترین شریک آمریکا هستند و این را میخواهند، قطعاً فشار روی آمریکا میگذارند و روسیه و چین هم دقیقاً این را تمایل دارند و میخواهند بگویند ولی شرایط داخلی آمریکا ایجاب نمیکند که آمریکا سریع برگردد، به خاطر همین موانعی که ذکر کردم احتمالاً چند ماهی طول میکشد تا این شرایط فراهم شود.
انتهای پیام/