در این چند ماهی که از عمر مجلس یازدهم میگذرد، برخی از صحبتها و موضعگیریهایی از سمت دولت صورت میگیرد که انگار خیلی مجلس فعلی را به رسمیت نمیشناسند و آنجور که باید و شاید عمل نمیکنند. همین چند وقت پیش هم بحث شکایت از آقای رئیس جمهور مطرح بود و آن لیست 12، 13 بندی که آقای روحانی به قوانین و مصوبات مجلس عمل نکرده و ابلاغ نکرده بودند. دیروز هم آقای واعظی یک موضعگیری خیلی (به نظر من) بدی گرفتند. دلیل این قضیه را در چه میبینید؟ یعنی واقعاً دولت فعلی مجلس را به رسمیت نمیشناسد؟ مجلس را از لحاظ علمی و سواد قبول ندارد؟ چرا دولت همراهی لازم را با مجلس ندارد؟
- اگر هر شخصی، تشکیلات حقیقی یا حقوقی مجلس را به رسمیت نشاسد یعنی مردم را به رسمیت نشناخته است. چون مجلس در واقع عصاره فضایل ملت بزرگ ایران است چون هر کسی که حوزه انتخابیهاش که کاندید میشود، مردم سوابقش را بررسی میکنند، بالاخره مردم به او رأی میدهند و میشود وکیل و نماینده مردم. ما میگوییم خادم و نوکر مردم و در همه اموراتی که طبق قانون از کانال شورای نگهبان بگذرد لازمالاجراست و از دیدگاه من نمیشود 85 میلیون ایرانی جمع شوند و بخواهند در امورات کشور تصمیمگیری کنند، بنابراین طبق قانون اساسی 290 نفر به نیابت از مردم بزرگ ایران در مجلس شورای اسلامی گرد هم آمدند بتوانند تصمیم بگیرند. حتی خود دولت که بخواهد بعد از انتخاب مستقیم رئیس دولت، رئیس جمهور، مستحضر هستید که مراسمات اینها در مجلس برگزار میشود.
بنابراین اگر شخصی حقیقی، شخص حقوقی، مسئول دولتی بخواهد مجلس را به رسمیت نشناسد، به نظر من اینها بدیهیات و. الفبای حقوق و قانون اساسی است. تنها نهادی که در کشور میتواند قطار دولت را متوقف کند، رئیس دولت را از قطار پیاده کند، به وزرا میتواند رأی اعتماد دهد و حتی طبق قانون میآند آنها را از وزارت عزل کند، مجلس است. از وزرا و رئیس جمهور میتواند سؤال و استیضاح بکند.
بنابراین احتمالاً ما در بدیهیات ماندهایم و این دوستان که ادعا دارند که ما حقوقدان هستیم و کار حقوقی کردهایم و تبحری در حقوق داریم، این موضوع از نظر افکار عمومی پذیرفتنی نیست.
چنانچه متقابلاً هم بگویم دولت یک واقعیت غیرقابل انکاری است. با اختیاراتی که دارد. مجلس هم واقعیت غیرقابل انکاری است، اختیاراتی دارد، قوه قضاییه هم همینجور. بنابراین اینکه شما بفرمایید آنها مجلس را به رسمیت نمیشناسند، البته من چنین دیدگاهی ندارم، چون ما بعد از شکلگیری و از روز اول که به مجلس آمدیم، اولین کاری که صورت گرفت این بود که ما از فرمایشات مقام معظم رهبری استفاده بردیم.
دو موضوع را حضرت آقا فرمودند و من در مصاحبهام روی این تأکید دارم، میگویم تا آن مقطع زمانی افرادی که در مجلس بودند از نظر آقا به سه گروه تقسیم شده بودند. گروه اول جوانان انقلابی صاحب فکر، گروه دوم مسئولان اجرایی انقلابی، چون ما در مجلس وزیر داریم، معاون رئیس جمهور داریم، فرماندار و استاندار و مدیرکل داریم. اینها کسانی هستند که قبلاً در این کسوتها خدمت کردهاند.
بنابراین گروه دوم، مدیر اجرایی انقلابی را فرمودند. گروه سوم هم کسانی که سابقه قانونگذاری دارند. اینها مدتهای مدیدی، بعضیهایشان پنج دوره، 6 دوره، یک دوره، دو دوره در مجلس بودند. این جمع، جمع بسیار خوبی بود.
جوانان انقلابی که گام دوم انقلاب را میتوانند یاری کنند، مدیران اجرایی که پیراهن پاره کردهاند، عمری از آنها گذشته، مباحث اجرا را میفهمند و کسانی که نگهبانهای خوبی در امر قانونگذاری که خدای ناکرده قانونی گذاشته نشود که شورای نگهبان آن را رد کند یا خلاف مباحث اساسی کشور باشد و با آنها همخوانی نداشته باشد. به همین دلیل حضرت آقا مجلس را یک مجلس قوی و انقلابی نامگذاری کردند.
که بعضیها وقتی این را میگویند من تعجب میکنم. تعجبم از این است که تا آن مقطع زمانی این واقعیت بوده. انسانها و سوابقشان را آقا دیده و مجلس را مجلس قوی و انقلابی فرموده است.
این یک مسئولیت سنگین روی دوش تک تک ما نمایندگان میآورد که در آن مسیر حرکت کنیم اما به کسی گرین کارت داده نشده که مجلس در آن مسیر حرکت نکند، مثلاً بگویند تا آخر، این قوی و انقلابی است.
نه، تا هر مقطعی که آقا فرمود، تا آن مقطع قوی و انقلابی بوده، سوابق درخشانی داشته، کارهای بزرگی در کشور توسط این نمایندگان انجام شده. تفکرات بسیار نوین و جدیدی در باب رویش انقلاب این دوستان ما داشتند و دوستانی هم در قانونگذاری تجربیات ارزشمندی را دارند.
این مجلس آمد کمیسیونها را که شکل داد، نظر بر این شد که هر کمیسیونی سه مورد از اولویتدارترین کارش را مشخص کنند و بیشتر هم به سمت کار تخصصیشان با اولویت اقتصاد و معیشت بروند.
بنابراین ما در بحث هستهای تصمیم بسیار خوبی گرفتیم، در بحث جمعیت تصمیم بسیار خوبی گرفته شد، در بحث مسکن تصمیم بسیار خوبی گرفته شد، در بحث تأمین قیر با عدالت اجتماعی تصمیم خیلی خوبی گرفته شد، در بحث مصوب کردن مالیات بر خانههای خالی تصمیم بسیار خوبی گرفته شد و در مباحث پشتیبانی از تولید، کشاورزی و تجارت تصمیمات بسیار خوبی گرفته شد.
این هم که من گفتم قبول ندارم، ما تا به امروز به هر وزارتخانهای گفتیم اینها آمدند، پاسخگو بودند و میخواهند همکاری کنند اما یک ایراد عمدهای که بر دولت وارد است، عدم هماهنگی است. دولت با هم هماهنگی نیست و جالب است وقتی با وزرا مینشینی تک تک صحبت میکنی اینها خودشان از ناهماهنگیها خیلی شکوه دارند. کارشان در دولت، روان و صقیل راه نمیافتد.
من وزیر بودم و با دولت آشنا هستم و در دولت کار کردم. ما وقتی می خواستیم فرض کنید مأموریتی که به عهده من بود انجام دهم، چون یک موضوع فرابخشی بود، شاید هفت، هشت وزیر باید با من همکاری میکردند. هیچوقت من عدم همکاری از همکاران خودم ندیدم. بخشی نگاه نمیکردند. وقتی قرار بود یک موضوعی پیش برود، آنها به کمک من میآمدند و من به کمک آنها میرفتم. این را ما در دولت نمیبینیم.
بنابراین مجلس جایگاه خودش را دارد. با همه توان سعی میکند به حاشیه نپردازد و در جهت اقتصاد، معیشت، فرهنگ، تولید، کشاورزی، صنعت، صادرات و جلوگیری از رانتهایی که در خیلی از جاها وجود دارد قدم بردارد و اگر رئیس دولتی مجلس را به رسمیت نشناسد، همان فرمایش حضرت امام(ره) یادم میافتد که گفتش که من قانون را قبول ندارم، بقیه را شما میدانید که امام به کسی که گفته بود من قانون را قبول ندارم، چه فرمایشی داشتند.
بنابراین اگر کسی بخواهد مجلس را قبول نداشته باشد، این مجلس است که باید آنها را قبول داشته باشد نه اینکه آنها باید مجلس را قبول داشته باشند. مجلس را مردم قبول کردهاند و وقتی مردم رأی دادند مجلس شکل گرفته، این مجلس است که باید بعضیها را بپذیرد، رأی اعتماد دهد، از آنها میتواند سؤال و استیضاح کند، حتی طبق قانون اساسی مجلس میتواند رئیس جمهور را هم استیضاح کند.
شما از روان نبودن ساختارهای دولت و عدم هماهنگی در دولت صحبت کردید اما وقتی مجلس مصوبهای را به عنوان قانون به دولت میدهد و آنها باید به صورت قانون ابلاغ کنند اما ابلاغ نمیشود، به ناهماهنگی ربط ندارد، این به نظر میرسد شاید لجبازی یا همان قبول نداشتن است. تحلیل شما به این عدم ابلاغها چیست؟
- بنبستی در کشور وجود ندارد. وقتی لایحهای از طرف دولت یا طرحی از طرف نمایندگان مجلس مطرح شده و در صحن مصوب میشود، به شورای محترم نگهبان فرستاده میشود، شورای نگهبان وقتی تصویب کرد، تشخیص داد که مغایرتی با شرع مقدس اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ندارد، میشود قانون.
این قانون را آقای رئیس جمهور باید ابلاغ کند. اگر ابلاغ نکرد، همان قانون باز گفته که رئیس مجلس ابلاغ کند.
چرا اینجا آقای رئیس جمهور ابلاغ نکند؟
- آقای رئیس جمهور در موضوع آن قانونی که ابلاغ نکرد به عنوان معیشتی که قرار بود به افراد داده شود، رئیس محترم مجلس صحبتهایی را با آقای رئیس جمهور داشتند و دوستان قبول کرده بودند. وقتی که مجلس دیدند عزمشان راسخ است بر معیشت مردم که حضرت آقا هم تأکید داشتند و من آرزویم این است که ما همه اموراتمان را در فرهنگ ببینیم نه در اقتصاد و معیشت، فرهنگ باید مبنای اول کار ما در قوا باشد.
این فرهنگ است که انسانها را میسازد. این تربیت توحیدی است که انسانها را میسازد. این تربیت الهی و اسلامی و انسانی است که حاج قاسم سلیمانیها را به وجود میآورد نه اقتصاد. اما چون اقتصاد ضروری است، اگر شما امروز در بحث اقتصاد به مشکل مواجه شوید، بازتابش آنی و روزانه است اما فرهنگ اینجوری نیست.
بنابراین این مباحثی که شما میفرمایید، مجلس آمد اعلام کرد که به 30 هزار میلیارد تومان منابع نیاز است که ما بتوانیم به 60 میلیون ایرانی، به 20 میلیون، نفری 120 هزار تومان و به 40 میلیون، نفری 60 هزار تومان برای مدت مانده نیمه دوم 1399 بتوانیم کمک کنیم.
دولت اعلام کرده بود من چنین منابعی را ندارم. وقتی این مصوب شد و منابعش را هم همان عزیزانی که در بودجهنویسی و در سنوات گذشته هم در مجلس بودند، بند به بند بودجه را هم بلدند و میدانستند که اینها از کجا میتوانند بردارند. اگر دولت منابع نداشت چگونه آمد اعلام کرد و همسانسازی بازنشستگان را با اعتباری بالغ بر بار مالی 37 هزار میلیارد تومان اجرایی کرد؟
تا این پیش آمد، دولت اعلام کرد که نخیر آقا، من خودم میخواهم چهار ماهه به افراد ماهی یکصد هزار تومان بدهم که این یک مغایرت آشکار است. اگر شما منابع ندارید چگونه میخواستید یکصد هزار تومان بدهید؟ اگر داشتند چرا کار را طبق قانون و برای رضای خدا انجام ندادند؟
در صورتی که طرحی که آنها داده بودند، بار مالیاش میشد 12 هزار میلیارد تومان چون دو ماه گذشته بود، طرحی که مجلس میخواهد انجام دهد میشد 18 هزار میلیارد تومان. بنابراین این موضوعات انجام شد، بالاخره دولت هم مجبور شد یا راضی شد آن موضوع را انجام دهد، دو ماه هم کشید که الان از فروردین و اردیبهشت انجام دهند.
الان هم که در بودجه 1400 دارد اتفاقاتی میافتد، اینکه ما بیاییم یک تبصره چهاردهی داشته باشیم، 268 هزار میلیارد تومان منابع در آن باشد، اختیارش هم دست یک نفر از اعضای دولت باشد، این کار اشتباهی است.
بنابراین اگر شما سؤال کنید، من میگویم این کار، کار درست و قانونی نبود اما عرض کردم، جمهوری اسلامی بنبست ندارد. رئیس جمهور ابلاغ نکند، رئیس مجلس ابلاغ میکند و این قانون باید اجرا شود. هر کس هم این قانون را اجرا نکند، مجلس حق پیگیری و ارجاع به قوه قضاییه را دارد. حتی نمایندگان اخیراً شکایتی که از عدم اجرای قانون توسط رئیس محترم دولت مطرح کردند، این حق قانونیشان است، بدعتی هم نیست که گذاشته میشود، اما مرجعش باز قوه قضاییه است. قوه قضاییه میتواند تشخیص دهد که این حرف درست است؟ رسیدگی میکند. اگر هم حرف درستی نباشد که بعید است، دیگر رسیدگی نمیکند.
در بخش اول صحبتهایتان اشاره کردید مجلس سعی کرده به دور از حواشی کارتان را جلو ببرید اما عملکرد بیرونی مجلس و آن شمای بیرونی که مردم از مجلس یازدهم در این چند ماه گرفتهاند اتفاقاً یک خرده مغایر این بوده و انگار این مجلس یازدهم حاشیه زیاد داشته در این هفت هشت ماهه. اگر موافق هستید چرا اینجوری است؟ اگر نه، چرا مردم چنین فیدبکی از مجلس گرفتهاند؟ دوتا نظریه است. یکی اینکه میگویند مجلس یک خرده جوان و ناپخته و شاید هم ناکاربلد است یا عوامل دیگر؟
- حواشی مجلس چیست؟
از روز اول بحث آقای تاج گردان خیلی حاشیه راه انداخت. بعد سر دیوان محاسبات آقای بذرپاش خیلی حاشیه راه افتاد. و حالا سر بودجه هر کدام از نمایندگان صحبتها و مصاحبههایی میکنند. انگار هیاهوی این مجلس بیشتر از کارکرد و عملکردش است.
- شما قانون را قبول دارید؟
کسی میتواند قانون را قبول نداشته باشد؟
- قانون میگوید وقتی کسی رأی آورد باید بیایید در مجلس، تمام کسانی که رأی آوردند. مجلس افراد را به شعبه شعبه تقسیم میکند. شعبات باید اعتبارنامهها را بررسی کنند. وقتی اعتبارنامه نمایندهای باید بررسی شود، نمایندههای دیگر میتوانند علیه ایشان شکایت کنند. اگر شکایتی نداشت تصویب میشود، اگر شکایت داشت، آن موضوع قابل بررسی است و موضوع برادری که اسم بردید، شکایت داشتند، رسیدگی کردند، آوردند صحن مجلس، مجلس به او رأی نداد. اینکه حاشیه ندارد.
اما چون در تاریخ مجلسها نادر بوده، چنان که یک مقطع زمانی که ما خودمان در دولت بودیم، سؤال از رئیس جمهور مطرح شد. خیلی روی این مقاومت شد. در صورتی که بدعتی نبود. سؤال کردند، جواب داد، تمام شد. شاید رئیس جمهور بعدی هم بیاید، مجلس از او سؤال کند. این یک کار غیرقانونی نیست.
بنابراین عدم تأیید اعتبارنامه نمایندهای که منتخب است، هنوز نماینده نشده، یک کار قانونی است.
موضوع دوم، بالاخره تفسیر قانون عادی با خود مجلس است. راجع به دیوان محاسبات و دادستان محترم دیوان محاسبات، در آن مقطع زمانی رسماً از اداره کل قوانین مجلس شورای اسلامی استفسار شد و آنها هم پاسخ دادند. وقتی هم که پاسخ دادند، آمدند رقابت کردند، افراد زیادی بودند تا اینکه به اندازه دو برابر ظرفیت، یعنی دو نفر برای دیوان محاسبات، دو نفر برای دادستان دیوان محاسبات به صحن مجلس معرفی شد، آنها طبق قانون که میتوانستند صحبت کنند حرفهایشان را زدند، مجلس رأیگیری کرد، یک برادری شد رئیس دیوان محاسبات، یک برادر دیگری شد دادستان دیوان محاسبات.
اما اینکه وقتی مجلس دارد روند عادی را طی میکند، اصحاب رسانه، اصحاب قدرت، با همدیگر تصفیهحساب سیاسی میکنند...
آقای دکتر! بحث اصحاب رسانه، وقتی خود نمایندهها
- بهت برنخورد، یک ذره وایستا، نگران نباش!
نه، خود نمایندهها توئیت میزدند، علیه آقای بذرپاش، علیه فلان، این حواشی به ماهیت مجلس ضربه وارد نمیکند؟
- تا گفتم رسانه، آمپرت رفت بالا!
این پایداریها خیلی حواشی ایجاد کردند. چطور میگویید نه! همه رسانه بوده.
- نماینده هم خودش بالاخره یک عنصر سیاسی است. من نگفتم که نمایندگان نزدند. نمایندهها، رسانهها، خبرگزاریها، افراد سیاسی، افراد دولتی، غیردولتی، هر کس هر چیزی را، بالاخره در جمهوری اسلامی آزادی است، حرفهایشان را زدند اما مجلس با این توئیتها و زدن و نوشتن و شبنامه و روزنامه دادن که تصمیم نگرفت!
مجلس آمد، اینها رقابت کردند، دو نفر برای رئیس دیوان محاسبات کشور به صحن مجلس از طریق کمیسیون برنامه و بودجه معرفی شد. این دو برادرمان آمدند، وقت قانونی که داشتند خودشان را معرفی کردند، مجلس وارد رأیگیری شد، یک برادری رأیاش بیشتر شد، تأیید شد.
حالا در این تأیید خواهرمان فرمودند فرض کن حزب فلان، گروه فلان، جبهه فلان، لَه نوشتند، علیه نوشتند، من در جایگاه کسی که در هیئت رئیسه مجلس هستم دارم عرض میکنم، مجلس که کار خلافی انجام نداده است.
روال انتصاب و انتخاب عادی بود. دقیقاً نکتهام روی همین حواشی است.
- روال عادی بود. حواشی نیست که. مجلس یک کار قانونی دارد میکند، بیرون یک تعداد، حواشی درست میکنند. حالا این احتمالاً بیرون باشد، رسانه باشد، خبرگزاری باشد، احتمالاً از درون مجلس باشد، اصلاً فرماندهیاش درون مجلس باشد، خب باشد!
خب چرا نمایندگان نظرات خود را داخل توئیتر اعلام میکنند؟ به قول خودتان اینها از داخل مجلس است.
- خلافش کجاست؟
خلاف نیست. حاشیه میسازد. چقدر از انرژی را تلاف میکند.
- نه! خلافش کجاست؟
اصلاً بحث خلاف نیست، بحث حاشیهای است که برای مجلس به وجود میآید. به نظر شما به وجود نمیآید.
- نه! اصلاً کار سیاسی همین است. شما در جریان قانونی که در مورد دفاع از حقوق هستهایمان، قانون اقدام راهبردی برای کاهش تحریمها و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران، نظرات مختلفی بود. مجلس کاملاً در جلسه غیرعلنی، در جلسه جهت استحضارتان علنی، یک گروهی میگفتند این باید از فردا باشد، یک گروهی میگفتند یک ماه بعد، یک گروهی میگفتند دو ماه بعد باید باشد. یعنی نظرات متفاوتی بود.
حتی برای اولین بار میگویم، آن روز که تصویب شد، سری دوم، مجلس را من اداره میکردم. خاطرتان باشد ترامپ کاندید بود، بایدن هم کاندید بود، هنوز هم نتیجه انتخابات آمریکا مشخص نبود. دو سه نفر آمدند به من گفتند آقا! با این تصویبی که شما دادید، شما پاس گل دادید برای آقای ترامپ! یعنی شما از الان دارید میگویید که بالاخره به ترامپ دارید کمک میکنید. در صورتی که نه! قاطبه مجلس رأی دادند و رأی بالایی دادند و گفتند، بعد هم با شورای عالی امنیت ملی هماهنگ شده بود و این هم رفت قانون شد، شورای نگهبان هم تصویب کرد، دولت هم ظاهراً اعلام کرده که من دارم این کارها را انجام میدهم. مجلس هم تا اسفند منتظر میشود، بعد از دو ماه قطعاً اجرای قانون را میخواهد.
ویژگی مجلس این است که هر نماینده نظر خودش را دارد. من از الان به شما یک نوید میدهم در بودجه، که از 12 یا 14 بهمن دیگر مجلس وارد بررسی بودجه میشود. در کلیات حتماً نظرات متفاوتی است. در برداشتن ارز دولتی حتماً نظرات متفاوتی است. اما حُسن مجلس به این است که افراد نظراتشان را میگویند؛ النهایه این رأی نمایندگان مجلس است که مشخص میکند. بعضی مواقع با یک رأی!
من خاطرم است آقای محصولی میخواست وزیر کشور شود، با نیم رأی ایشان وزیر کشور شد! با نیم رأی! یعنی اگر ایشان یک رأی کمتر میآورد، وزیر کشور نمیشد! اما همین مجلس وقتی آمد رأی داد، شمردند، نیم رأی این ور شد، نصف به علاوه یک آورد و شد وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران.
لذا این مجلس ویژگیاش به این است اما خواهرمان فرمودند چرا نمایندگان؟! شما نمیتوانید نماینده را محدود کنی که چرا توئیت میزنی؟ چرا اظهارنظر میکنی؟ چنانکه دیگران را هم نمیتوانی. مگر خلاف شرع و خلاف قانون باشد، اهانت و توهین باشد. این را هم تا آنجایی که من خبر دارم، نمایندگان سعی میکنند که این موضوعات رعایت شود. بعضیها هم واقعیتپذیر بر مجلس، مثل مثلاً خانهها، آن پولهایی که گفتم.
من یک مثال برای شما بزنم چون مسئولش من بودم. شما از یک شهرستانی تشریف میآورید تهران. نماینده شدی، شما خانه ندارید، مجلس هم خانه سازمانی به شما نمیدهد، چگونه میخواهی خانه بگیری؟ شما بخواهی یک خانه 150 متر مربعی، یک آپارتمان بگیری، آن 200 تومان، 300 تومان، 500 تومان اصلاً خانه رهن نمیشود کرد. اما نوشتند نیم میلیارد تومان به هر نماینده هنوز نرسیده بهشان دادند!
لذا افرادی که از شهرستان میآیند و در تهران، یک تعدادی اینجا بودند، مدیر یا مسئول بودند خانه دارند اما یک تعدادی که خانه ندارند. دو؛ من چون سالهای سال در دولت بودم، الان هم در مجلس هستم به شما صادقانه میگویم، سیستم اداری یک نماینده به اندازه یک بخشداری نیست.
شما الان امروز بخشدار شوید، دفتر داری، رئیس دفتر داری، ماشین داری. اما یک نماینده الان میرود منطقه، کسی را ندارد که! بعد از شما انتظار هست به روستا بروی، انتظار هست در کارهای، فرض کن دهه فجر در پیش است، باید بروی با گروههای سیاسی بنشینی، باید بروی صحبت کنی، باید به روستا سر بزنی، باید به بخش سر بزنی.
فرض کنید من در اردبیل، حالا درست است من آنجا بودم، از کارشناسی بودم تا استاندار آنجا بودم اما من به شما میخواهم بگویم فرض من چهارتا شهرستان دارم، 10تا بخش دارم، 336تا روستا دارم، خب باید به اینها سرکشی کنی!
اینها یکی از نقاط ضعف مجلس نیست که حالا مجلس یازدهم بیاید به این قضیه بپردازد و به این قضایا سروسامان دهد؟ به اینکه نماینده به قول خودتان نه دفتر دارد نه هیچ چیزی برای
- قانون هست، عمل نشده! در قانون اتفاقاً گفته شد به تناسب انجام وظایف نماینده، هم دفتر، هم وسیله نقلیه و هم پرسنل به او بدهند، این در قانون هست.
واقعیتش ما میخواستیم یک کاری کنیم. خواهش من این است اگر این را مینویسد، دقیق بنویسید.
در حوزه انتخابیه فرض کنید یک شهرستان دو نماینده دارد، دوتا 200 متری بتوانیم برایش بسازیم. این بشود دفتر نماینده. نه آن نماینده. امروز منم، فردا جنابعالی هستی. پسفردا برادرمان است. بشود دفتر قوّه مقننه که به نظر من این باید باشد.
دارد پیگیری میشود؟
- فعلاً متوقف است اما چون در هیئت رئیسه این امورات را هم تا حدودی به بنده سپردهاند، اعتقاد شخصی ام این است که این حتماً باید بشود. یعنی اینکه وقتی یکی نماینده شد، بگویند آقا! در حوزه انتخابی شما 100 متر مربع، این دفترت، این هم ماشینات، این هم راننده، این هم در تهران فرض کن خانه سازمانی است. ما الان خانه سازمانی را هم داریم تکمیل میکنیم.
اما اینکه یک خانه سازمانی، یک ماشین یا 200 تومان که دادند برای رهن، من الان به شما 500 میلیون تومان و ماهی هم 10 تومان هم میدهم، 150 متر مربع، بیشتر نه. البته بضعی از شهرستانهای ما مثل استان سیستان و بلوچستان، استانهای جنوبیمان، استانهای عشایریمان، اینها حتماً باید نماینده دوتا خانه داشته باشد. چون وقتی مهمانش میآید، این باید از مهمانانش پذیرایی کند. چگونه این را انجام دهد؟
اما چون فعلاً وضع و اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم بیش از آنچه که فکر میکنیم، خراب است، فعلاً صحبت، حاشیه را به ناحق برای ما (من) درست کردند.
به قضیه ناهماهنگی بین کابینه دولت اشاره کردید، وزیر سابق صمت که استعفا دادند، ایشان هم به همین دلیل استعفا دادند و این همه تعلل صورت گرفت در معرفی وزیر بعدی؟
- ما جلسه نگذاشتیم چون آقای رحمانی که زمان ما وزیر نبود. ما وارد مجلس شدیم آقای مدرس خیابانی بود. اما میخواهم منطق را به شما بگویم. میگویم فلان تفکیک وزارتخانه را ما فرستادیم مجلس، آقای وزیر شما چرا رفتی لابی کردی رأی بیاورد یا گفتی رأی نیاورد. آن کسانی که به این میگویند، آن رئیس دولت خودش باید قدرتش بیشتر از وزیرش در مجلس باشد. آنی که شما میفرمایید اصلاً یکی از به ظاهر (حالا باطنش را نمیدانم) ایرادی که برای آقای رحمانی وزیر صمت گرفته بودند، گفته بودند شما چرا رفتی لابی کردی در مجلس، مجلس رأی نداد که وزارت بازرگانی احیا بشود؟ من میگویم فرض کنید این درست باشد، اگر من رئیس دولت باشم، من باید با مجلس اینقدر ارتباطم بیشتر باشد وقتی میآیم پیام میفرستم به پیام من ارزش قائل شوند نه که وزیرم! اصلاً این منطق را واقعاً ما نمیپذیریم که آقا چون شما رفتی لابی کردی!
دو؛ وزیر هم باید اینقدر مرد باشد که اگر واقعاً نمیخواهد جدا شود، بگوید اگر شما میخواهید این وزارتخانه را جدا کنید، من نمیایستم!
بنابراین اینکه شما میفرمایید، آن زمان، ما چون آذری هستیم و آقای رحمانی هم دوستمان است ما ارتباط داشتیم اما مجلس یازدهم ارتباط نداشت.
یک نکتهای که این روزه خیلی در موردش صحبت میشود این است که مجلس وعدههایی که قبل از تشکیل داد، به خصوص نمایندههای انقلابی و بعد از تشکیل، در مورد رسیدگی به امور معیشتی و مسائل مبتلابه مردم، فقط مصوبه و قانون تصویب کرده و خیلی کار پیش نرفته است. مثلاً میگویند در مورد مسکن اتفاق خاصی نیفتاد، در مورد بورس اتفاق خاصی نیفتاد، علیرغم موضعگیریهایی که خیلی از نمایندهها کردند. در مورد شفافیت آرا این اتفاق نیفتاد. در مورد بازار خودرو همچنان میبینیم که قیمتها به چه صورت است. اگر بخواهید به مجلس نمره دهید از بابت اینکه چقدر توانسته به وعدههایی که داده عمل کند، چه نمرهای میدهید و نظر شما چیست؟ این فرآیند به چه ترتیب است؟ آقای قالیباف چند روز پیش گفتند وظیفه مجلس قانونگذاری است و ما نمیتوانیم قوانینی که داریم را در مرحله اجرا پیاده کنیم. خب اگر به این ترتیب بود که قاعدتاً هم همین است، قبل از اینکه مجلس تشکیل شود باید در همین حد وعده میدادند، میگفتند ما در حد و مقدورات خودمان این کار را انجام میدهیم دیگر الباقی به عهده، ولی انتظارها خیلی بالا رفت و الان میبینیم آن مسائلی که مورد انتظار بود خیلی محقق نشده است.
- من بعید میدانم آقای قالیباف گفته باشد ما نمیتوانیم قوانین را اجرا کنیم. حتماً گفته که ما مجری نیستیم. قانون را که ما مصوب کنیم، شورای نگهبان تأیید کند بشود قانون، دولت باید اجرا کند، اگر اجرا نکند چه وزیرش چه دولتش، ما ابزار نظارتی کافی و وافی داریم.
طرح شفافیت آرا آمد صحن تصویب شد، ارسال شد به کمیسیون آییننامه، من ضعو کمیسیون آییننامه هم هستم، بند به بند آن را مصوب کردیم، الان فرستادهایم صحن که همه چیز دیگر در آنجا شفاف شود.
در مورد مسکن یک نظارت جدی شد و وزارت راه و شهرسازی الان طرح اقدام ملی را که ما وقتی وارد مجلس شدیم شاید به اندازه انگشتان دست شروع نشده، الان 400 هزارتا را دارد عملیات میکند، نهادهای انقلابی هم دارد به آنها کمک میکند. طرح جهش تولید مسکن که شاکلهاش این است که زمین 99 ساله بدهند، تسهیلات هم بدون یارانه داده شود و تسهیلات بالایی داده شود و مؤلفههای لازم برای ساخت مسکن هم از طریق دستگاهها مساعدت شود، این موضوع هم الان در نوبت است، چون بودجه در اولویت است بعد از بودجه میآید و طرح جهش تولید مسکن، اینکه میگویم طرح، یعنی نمایندهها دادهاند طرح، دو فوریتش و کلیاتش تصویب شده، ماده 3106 پیش میبریم.
در موضوع خودرو جلسات متعدد و مکرری گذاشته شده. کمیسیون صنایع به جدّ ورود پیدا کرده و جلوگیری کرده از اینکه میخواستند در مورد اتوبوس درونشهری، اتوبوس برونشهری، کِشندهها و ... جلوگیری کرده. الان کارخانهها دارد احیا میشود و کارشان را انجام میدهند.
شما مستحضر باشید از سال 92 تا مجلس یازدهم به اندازه انگشتان دست که پنجتاست اتوبوس به تهران ندادهاند اما بعد از آمدن ما و فشاری که کمیسیون صنایع آورد، الان بالغ بر یک هزار و 500 دستگاه اتوبوس برای شهرداریها و شهرداری تهران و همچنین تعداد قابل توجهی قرارداد بستند که کِشنده بدهند برای برون شهر.
بنابراین اینکه شما میفرمایید، شفافیت آرا تکلیفش مشخص شده. همه اموراتی که در مجلس تا به امروز پیگیری شده، غیر از آن موضوع قانونی که در مورد مباحث هستهای است و قانون مترقی است و دولت باید به عنوان یک فرصت به این قانون نگاه کند، برود در مذاکراتش بگوید در کشور ما قوا مستقل هستند. آنچه قانون میشود برای همه لازمالاجرا است. یک قوه مستقل دیگری به نام قوه مقننه تصویب کرده. دو ماه به من فرصت داده. شما اگر تعهداتتان را اجرا نکنید من مجبورم غنیسازی 20 درصد را راه بیندازم و مجورم از پروتکل داوطلبانهای که در آن هستم بیرون برود.
در مورد معیشت هم که عرض کردم، در مورد جمعیت کمیسیون فرهنگی کار خوبی کرد، در مورد خانههای سازمانی کمیسیون اقتصادی کار خوبی کرد، در مورد اصلاح ساختار بودجه که ما هر چه جلوتر میرویم این دستور آقا روی زمین مانده از باب کاهش وابستگی بودجه به نفت.
این کارهای بزرگی که در این مدت انجام شده، مثلاً در کمیسیون عمران آمدند موضوع قیر را، علیرغم اینکه به غلط در مطبوعات و رسانهها از رانت اسم میبرند در صورتی که چنین چیزی نیست. مجلس آمد مصوب کرد گفت 4 الی 5 هزار میلیارد تومان از بودجه سرجمع برمیدارید بین پنج دستگاه، وزارت راه و شهرسازی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، وزارت کشور، سازمان جنگلها و منابع طبیعی، نوسازی مدارس و پایگاههای مقاومت، پول را توزیع میکنیم، اینها میروند قیر میخرند، در جهت عدالت اجتماعی، روستاها، شهرهای زیر 50 هزار نفر، راههای عشایری، راههای فرعی، راههای اصلی، حیاط مدارس، حیاط پایگاهها و پاسگاههای نیروی انتظامی را آسفالت میکنند. در کنار آن بودجه عمرانی کشور که بالغ بر 80 هزار میلیارد تومان است، کمیسیون عمران مجلس آمد از بدهی صرف دولت، سرجمع بدهی به قرارگاه خاتمالانبیا 50 هزار میلیارد تومان است اما این نهادها به آن بدهی دارند، شهرداریها و دستگاهها بدهی دارند اما خود دولت 12 هزار میلیارد تومان بدهی داشت.
ما جلسات متعددی گذاشتیم دولت پذیرفت برای اولین بار بیاید این 12 هزار میلیارد را بدهد به قرارگاه، پروژههایی که داشت متوقف میشد، قرارگاه یک مقدار پول نقد گرفت، برای اولین بار نفت دادند که قرارگاه ببرد نفت بفروشد، آن 12 هزار میلیارد که تعیین تلکیف شد، من الان که با شما صحبت میکنم بیش از 4 هزار و خردهای میلیارد تومانش را دادهاند، اینها آمدند 18 هزار میلیارد تومان پروژههای عمرانی را استارت زدند.
یعنی میخواهم بگویم این 13تا کمیسیون اصلی و یا سرجمع کمیسیونها که فرعیهایش 15تا میشود، هر کمیسیونی با اولویت معیشت و اقتصاد، کارهای خوبی را در مجلس انجام دادهاند و مجلس هم علیرغم اینکه مرتب سعی کردند آن را به حاشیه ببرند، مجلس تا حالا به حاشیه نرفته اما اگر دولتها و این دولت هیچ کاری نکند، یک کار انجام دهد، آنهم حفظ ارزش پول ملی، وقتی دولت حفظ ارزش پول ملی را انجام ندهد، شما بدانید مجلس، دولت، قوه قضاییه هر کاری بخواهد بکند بر مردم فشار وارد میشود. این حفظ اررزش پول ملی با دولت است.
بنابراین آنچه که گفته شده بود قبل از انتخابات که ما این کارها را انجام میدهیم، من به عنوان کسی که عضو مجلس هستم و یکی از 284 نماینده من هستم، به شما عرض میکنم تمام همّ و غمّ، فرض کنید مثلاً مجلس آمد یکسری وقتش را گذاشت بگوید که آقا قانون انتخابات ریاست جمهوری را اصلاح کنید، این کار خوبی است. وهن نظام بود. همه محترمند، همه انسانند، پیش خداوند آن کسی عزیز است که با تقواست اما هر کسی را بهر کاری ساختند.
مثلاً طرف، چون من روستاییم، کشاورزم، بابای من هم کشاورز بود، این خیلی محترم است ولی اینکه نمیتواند رئیس جمهور شود. سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، خب مجلس آمد این را اصلاح کرد، الان این رفته شورای نگهبان تأیید کند بالاخره یک حداقل فوقلیسانسی را کف گذاشتهاند برای ثبتنام.
لذا هم در موضوع شوراها الان اتفاقاتی دارد میافتد، هم در بحث قانون ریاست جمهوری و هم در بحث هستهای، این سه چهار قلم را که کنار بگذارید، همه اقدامات مجلس در راستای معیشت و اقتصاد و شفافیت و مسکن و اشتغال و جمعیتآوری بوده است.
در حوزه بودجه که اشاره کردید، اگر بخواهیم در مورد جزئیات بودجه صحبت کنیم واقعاً خیلی طولانی میشود اما نکتهای که الان دولت خیلی دارد روی آن پافشاری و اصرار میکند بحث اررز 4200 تومانی است. با بعضی از دوستان مجلس صحبت میکردیم، دولت میگوید اگر این ارز را حذف کنیم، احتمالاً یکهو قیمتها بالا رفته و آسیب جدی به مردم وارد میشود. از آن طرف دوستان مجلس میگویند در این چند سالی که ارز 4200 تومانی بود مگر قیمتها بالا نرفت؟ دولت چرا کاری نکرد؟ الان واقعاً توجیه مجلس و دلیل منطقی که برای مردم بخواهد بیان شود برای حذف این ارز 4200 تومانی از سمت مجلس چیست؟
- آن ارز 4200 تومانی را دولت برای چه گذاشته است؟
واردات کالاهای اساسی.
- کالاهای اساسی یعنی چی؟
چهار دهک اول، برای بحث خوراکی، مواد غذایی.
- با آن ارز 4200 تومانی مرغ باید چند باشد؟ برنج، شکر، روغن باید چند باشد؟ دیوان محاسبات یک گزارش داد و من وقتی وارد مجلس نشده بودم، بعضی مواقع وقتی میگفتند فرض کنید رفتند غذای سگ و گربه یا واقعاً دسته بیل وارد کردهاند، من میگفتم آدم در مبارزه باید جوانمرد باشد، باور نمیکردم این را.
اما من رسماً دیدم، قبل از آقای بذرپاش، برادرمان جناب آقای دکتر عادل آذر به ما گزارش داد، زمانی که منتخب بودیم، واقعاً از 4 میلیارد و 821 میلیون دلاری که داده بودند به یک هزار و خردهای نفر، من گزارشش را مکتوب دارم که اینها غذای سگ و گربه وارد کردند.
الان هم موضوع در کل این است که مجلس میگوید 4200 را بدهند که مرغ، گوشت، برنج، این کالاهای اساسی برای مردم ارزانتر تمام شود اما میآید ارگان رسمی مینویسد تورم کالاهای اساسی بیش از کالاهای غیراساسی است.
الان هم دو نظر در مجلس است. یک نظر این است که ما 4200 تومانی را حذف کنیم، بگوییم در این فساد را بستهایم، مابهالتفاوتی که به دست میآید را بدهیم به مردم، یا به صورت نقدی یا به صورت بن خرید.
در اینجاست که میگویند یارانه را دو برابر میکنیم؟ تأمین منابعش از اینجاست؟
- یک قسمتش اینجاست. چون شما اگر فرض کنید 8 میلیارد دلار 4200 را بردارید، میشود غیر از این 45 هزار و 500 تومان ماهی 120 هزار تومان به مردم داد.
اما دولت باید تعصب داشته باشد به این ارزش پول ملی. شما 120 تومان بدهی ارزش پول ملی را 300 هزار تومان بیاوری پایین، مردم به جای اینکه راحت باشند؛ بنابراین فلسفه ارز 4200 این بوده است که مردم کالاهای اساسی را ارزان به دست بیاورند. اگر این بوده، خیلی ممنون! دولت برود در خیابان قیمتها را بگیرد.
حالا دو راه داریم. یک راه این است که در این رانت را ببندیم و این 4200 را برداریم اما جبران کنیم. یا بن کارت خرید یا پول نقد بدهیم. یک راه این است که این را ادامه دهیم. این کار با گزارش دستگاههای نظارتی، گزارش دیوان محاسبات، گزارش دستگاههای امنیتی اطلاعاتی و آنچه که در کف خیابان این مردم عزیز ما که مردم بیبدیل و بینظیری هستند، جرمشان این است که افتادهاند دست ماها! بالاخره این مردم با آن 4200 تومانی کالای اساسی ارزان گیرشان نمیآید!
الان نظر این است، تلفیق تصویب کرده آن حذف شود، اما نظر کمیسیون تلفیق نهایی نیست، نهایی صحن مجلس است. بند به بند میآید کلیات گفته میشود، کمیسیون دفاع میکند، موافق، مخالف صحبت میکند، رأی میدهیم.
صحن احتمالاً نظر کمیسیون را تأیید میکند؟
- نه. اصلاً چنین چیزی نیست.
هماهنگی صورت نگرفته؟
- من عرض میکنم که قاطبه نمایندگان این را میپذیرند. جنابعالی هم من میگویم 4200 را گذاشتهاند این اتفاق بیفتد. این 4200 را گذاشتهاند این اتفاق نیفتاده هیچ! بعضیها از قِبَلِ این رانتها و پولهاست که بردهاند! چرا این را میگویم؟ الان هم شما بخواهید میتوانم به شما تقدیم کنم. آقای عادل آذر به ما گزارش داده گفته 4 میلیارد و 821 میلیون دلار بردهاند، یک هزار و 100 و خردهای ثبت سفارش کردهاند، اصلاً کالاهایش را وارد کشور نکردهاند!
خب این را مجلس، برادرمان که فرمود، وقت ویژهای را آقای قالیباف با کمیسیون اقتصادی و کمیسیون برنامه و بودجه گذاشت، این 350 نفری که چنین ارزهایی را برده بودند، اسامیشان را در آورد و به قوه قضاییه و به دولت هم داد. خب دولت خودش باید با کسی که این ارز را برده و نیاورده برخورد کند.
از این 350 نفر اطلاع دارید چه افرادی هستند؟ مثلاً از نزدیکان دولت افرادی هستند؟
- لیستشان را دادند. من نمیدانم. بالاخره کسانی به این رانت اطلاعاتی و ارزی دسترسی پیدا میکنند که مقرّب درگاه باشند.، کسانی که ارتباط دارند. خواهش من این است این را تبیین کنید برای مردم عزیزمان که مردم! 8 میلیارد دلار از این دلارهای صادراتی نفت گذاشتند برای کالاهای اساسی 4200، عملکرد خوبی نداشت. کمیسیون تلفیق به این نتیجه رسیده که این 4200 را بردارد (حذف کند)، مابهالتفاوتش را به شکل بن خرید کالا یا نقدی به مردم بدهد و این حرف به نظر من در صحن رأی میآورد.
یکی از کارهایی که در مجلس یازدهم شاهد بودیم بحث سفرهای استانی بود، شما چند سفر استانی رفتید، آقای قالیباف هم چند سفر استانی داشتند، بعضیها از بیرون ایراد میگیرند که مگر کار مجلس سفر استانی است؟ دولت باید کار اجرایی کند. مجلس میرود سفر استانی که چه اتفاقی بیفتد؟ این سفرهای استانی چه دستاوردی برای مجلس و در نهایت برای مردم داشته؟
- سرکشی میدانی و سفرهای استانی همواره خوب بوده و تا آنجایی که من خبر دارم سفرهای رؤسای قوّه مورد تأیید حضرت آقا هم بوده. بیشترین سفرهای استانی را بین آقای قالیباف و دوستان دیگری که سفر میروند، من رفتم. سفر ما این است که نمایندگان محترم حوزه انتخابیه به من مراجعه میکنند، چون من دو شأن دارم. از نظر شرعی من مدیون مردم اردبیل، نیر و سرعین هستم که به من رأی دادند شدم نماینده، بعد آمدم نمایندگان به من رأی دادند شدم نایب رئیس، چون رأی نمیدادند که نمیشدم. هم باید به آنها خدمت کنم هم به اینها.
نمایندهای که به من رأی داده، رأی نداده که بگویم من کاری ندارم، توقع دارد. میگوید من به تو رأی دادم، کار دارم، کارت چیست؟ میگوید من پنجتا گیر دارم. یعنی سفرهای من اینجوری است. میگویم آن گیر چیست؟ پنجتا دستگاه اجرایی را میگوید با اینها گیر دارم. من با آنها هماهنگ میکنم میگویم شما که 90 درصد بودجه در اختیار ملی است و وزارتخانههاست، میرویم به استان، آن پروژهها را میبینیم، تبدیل به یک صورتجلسه میشود و تا به امروز که ما 13 سفر رفتیم خیلی بابرکت بوده.
این دوستان دستگاه اجرایی هم لطف دارند. اگر لطف هم نداشته باشند من در جایگاه هیئت رئیسه میتوانم اینها را احضار کنم بیایند هیئت رئیسه. من میگویم چرا این کار را کنیم؟ برویم سر محل، بر فرض اخیراً سفر بودیم، رفته بودیم استان کرمان، شهر رفسنجان. برای رفسنجان یک منبع آبی دارد ساخته میشود که 15 میلیارد کم دارد. ما رفتیم منبع آب را دیدیم، 5 میلیارد معاون استاندار گفت من کمک میکنم، 10 میلیارد هم مس سرچشمه. مدیر آب و فاضلاب گفت آقا من این را تا عید آماده میکنم.
لذا این سفرها از باب این است که مسئولان بروند خدمت مردم. اما فلسفه رفتن ما اینجور نیست که من خودم بخواهم بروم. الان هم شاید 10 نماینده عزیز ما در نوبت هستند که برویم به حوزه آنها.
بنابراین تعدادی دستگاه اجرایی، ما دو روش داریم، یک روش این است که بالاخره یک نمایندهای با دستگاه مشکل دارد، میتواند از ابزار نظارتیاش استفاده کند، سؤال کند، تحقیق و تفحص بنویسد، استیضاح کند، ما میگوییم این کار را نکنید، چرا این کار را میکنید؟
به من گفتند که آقا، در قطور آذربایجان غربی زلزله شده بود و در سه، چهار ماه پیش، نماینده آنجا به شدت نگران زمستان بود. من گفتم نیاز نیست اینجا دعوا کنید، سؤال کنید، تحقیق و تفحص کنید. رئیس بنیاد مرکز را برداشتیم رفتیم نقطه صفر مرز ایران با ترکیه است، اسمش قطور است، رفتیم آنجا، بنیاد مسکن آمد، جلسه گذاشتیم، آقای استاندار آمد یک مقدار او تقبل کرد، یک مقدار قابل توجه بنیاد مسکن قبول کرد، مصالح دیدند، تیرآهن دیدند، وامها گشایش شد، من اخیراً از نمایندهاش پرسیدم، گفت آقا مردم خانهشان تمام نشده اما توانستند یک اسکلت و چارچوب و سفتکاری انجام دهند که بروند داخل خانه و دیگر در زمستان گرفتار نشوند.
بنابراین کاری که مجلس دارد انجام میدهد این کار است وگرنه بعضیها این را تعبیر سیاسی میکنند. خب تعبیر سیاسی کردن، طرف بخواهد کار سیاسی کند، نمیرود کارهای عمرانی را انجام دهد. بلند میشود میرود یک منطقه، گروههای سیاسی را جمع میکند، برایشان صحبت میکند!
لذا این سفر نظارت میدانی که آقای قالیباف اسمش را گذاشته، ما هم میگوییم فرض مثلاً نظارت و رفع مشکل بحق نمایندگان در حوزه انتخابیشان از طریق اعتبارات ملی. چون از طریق اعتبارات استانی من اعتقاد ندارم چون خودم استاندار بودم. میگویم خب استاندار و نماینده خودشان حل میکنند، ما برویم بگوییم. خودش میگوید آقا من هستم! اما ما از طریق ملی 841 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی کشور است. 45 هزار میلیاردش فقط در استانها توزیع میشود. بقیه دسته وزارتخانهها و سازمانهاست. حتی ما در این سفرها از نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان کمک می گیریم. اگر خاطرتان باشد قیزانیه بود، اوایل رفته بودند (بودم) آنجا، روستاهای قابل توجهی آب نداشت، آب و فاضلاب گفت من تا اینقدر میتوانم بیایم، کسری دارم. من از برادرم آقای فتاح خواهش کردم، ایشان هم گفت عیب ندارد. با دفتر هماهنگ کرده بود. گفت 20 میلیارد تومان لوله میخرم میدهم. دو ماه بعد من گزارش گرفتم، گفتند آن 58 روستا آبدار شده است.
خودآفرین هم که راکتها خورده بود و خیلی از خانهها آسیب دیده بود چطور؟
- شما کجایی هستید؟
شاهرودی.
- نه، راکت نخورده.
با نماینده آنجا صحبت کردم.
- قطور سمت خودآفرین نیست. قطور نقطه صفر مرزی آذربایجان غربی با ترکیه است. قبلاً زلزله شده بود، راکت نخورده بود اما در جریان درگیری آذربایجان با ارمنستان یک تعداد اینها راکت به آن معنی نه، بالاخره یکی دوتا خمپاره افتاد این طرف که تذکر دادیم خودشان را جمع و جور کردند ولی ما به آن معنی که از جنگ ارمنستان و آذربایجان آسیب داشته باشیم، چون من رئیس گروه دوستی پارلمان آذربایجان هم هستم. آن را آنها هم کاملاً مراقب بودند و جمهوری اسلامی ایران وقتی دید یک مقدار دارد خطرناک میشود به شدت به آنها اولتیماتوم داد و آنها هم رعایت کردند، الان هم که آتشبس شده است.
با نماینده خودآفرین مصاحبه میکردم ایشان یک مقدار از تخریبها صحبت کردند، آن تخریبها در چه حد بوده؟
- چیزی نیست که در سطح ملی مطرح شود. برادر عزیزمان خود سردار، خودش اینکاره است، بالاخره در سپاه بوده، قشنگ مباحث مرزی و مباحث جنگی را میداند. اینها احتیاط میکردند و ستاد مشترک اولتیماتوم داد و آنها هم دیگر در مباحث رزمیشان سعی کردند کاملاً رعایت کنند.
در ارتباط با موضوع قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها مطرح شد که تا دوم یا سوم اسفند ماه دولت مهلت دارد که بازرسان آژانس را اخراج کند. بعداً آقای زوالنوری گفتند در قانون حرفی از اخراج بازرسان نیست، دوربینها جمعآوری میشود. الان تکلیف این قانون به چه ترتیب است؟
- قانون که مصوب شد گفت ما غنیسازیمان را زیاد میکنیم، 20 درصد را شروع میکنیم و به آژانس هم میگوییم پروتکل الحاقی را که داوطلبانه پذیرفتیم، اگر شما تعهدات خود را انجام ندهید ما از آن خارج شده و کارهایمان را پیش میبریم. دولت هم بالاخره «هل جزاء الاحسان الّا الاحسان؟» خوبیها را با خوبیها باید جواب داد. دولت هم این اقدام را انجام داد، به آنها هم اعلام کرد و آن مهلت دو ماهه هم چهارم اسفند تمام میشود.
بنابراین اگر طرفین مقابل به تعهدات خود عمل کردند، تحریمها را برداشتند، ما باید در آن پروتکلها بمانیم. اگر برنداشتند و اینکه ما تا آنجایی که من خبر دارم، حتماً آقای ذوالنور دقیق گفته چون کمیسیون تخصصیاش هستند، اینها که بازرسان نیستند، دوربینها را گذاشتهاند و آنها دارند از طریق این دوربینها میبینند، اگر شما دوربین را هم از مدار خارج کنید، به فوریت میفهمند. مثلاً این سالن 10تا دوربین، همپوشانی هم دارد، همه را میبینیم. عین این صنعت هوایی چون من وزیر راه بودم، بالاخره ما اینها را پوشش میدهیم، همه مسیر را هواپیما در رادار ما هست، اینکه بعضی مواقع میگویند هواپیما از رادار خارج شد، یعنی دیگر نیست!
لذا این قضیه را هم اگر آنها انجام ندهند، قطع به یقین بدانید مجلس کوتاه نمیآید و دولت هم به نظر من باید از این موضوع به عنوان نقطه قوت استفاده کند. بالاخره یک روزی باید این استکبار بیاید و به تعهداتش عمل کند. نمیشود یکطرفه کار را پیش برد.
عرض من این است، هر دو برادرم، هم آقای امیرآبادی نمایندهای است که هم عضو هیئت رئیسه است، هم تجربه نمایندگی سه دوره را دارد هم آقای ذوالنور، اما اجازه دهید استناد کنم به فرمایش آقای ذوالنور، چون ایشان کمیسیون تخصصی امنیت ملی هست، حتماً حرف ایشان درست است.
شما در دولت بودید و مطلع هستید، الان هم که در مجلس در نقش هیئت رئیسه هستید. اخیراً شاهد این هستیم که مقامات دولتی، افراد نزدیک به دولت، حتی مسئول دفتر ایشان میآیند و اظهارنظرهای حربی میکنند. این واقعاً در افکار عمومی بازخورد جالبی ندارد. آدم از یک فرد دولتی در حاشیه هیئت دولت اصلاً انتظار ندارد که در رابطه با احزاب اظهارنظر کند. نظر شما در این مورد چیست؟
- نظر من این است که اینها هر چه راجع به اسلام و مسلمین و حزب بگویند، میگویم آقا اینها را ولش کن! هشت سال شما کار کردید بیایید به مردم بگویید چه کار کردید؟! اینکه دولت بیاید هشت سال وقت مردم را بگیرد بعد الان بیاید دعوای سیاسی راه بیندازد، اصلاً چنین چیزی نیست. اینها هشت سال حاکم بودند. در این هشت سال کارهایی که بر اقتصاد، بر تولید، بر مسکن، بر ازدواج، بر اشتغال، بر عزتمندی مردم، بر روابط بینالملل، بر سیاست خارجی، بر سیاست داخلی، بیایند اینها را گزارش دهند. اینها را باید گزارش دهند! اینکه مثلاً بیایند دوتا حرف بزنند و من به شما این استنباط خودم است چون فرمودید ضبط نمیشود دارم میگویم، اینها منتظر بودجه هستند با ما پینگپنگ بازی کنند. او بگوید من بگویم.
پینگپنگ را نمیآورم ولی سؤال و جواب سؤال را بیاورم؟
- اگر شما میخواهی رضای شوید بدون پینگپنگ بزن!
انتهای پیام/