باید در دنیا به ابتلا بیفتی عزیز من!
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، به پیغمبر گفتند یا رسولالله، قلبهای ما در غلاف است و گوشهای ما سنگین است و بین ما و تو فاصله و حجاب است؛ «ما یمنعنا عن التوسل» و نمیگذارد به منبع فیض برسیم. چرا اینطور شده است؟
در مقام سیر به سوی خدا، اولین کاری که مؤمن میکند، عدالت را در خودش پیاده میکند: «و کان اول عدله»، قدم اولش این است که از هواهای نفسانی احتذار کند.
بیشتر بخوانید؛
عابد کیست آقاجون؟/ فرصت، غنیمت است
اینها هم مثل من و شما بودند، خیلی خوب بودند. حالا چه شده که میگویند حرفهای شما را نمیفهمیم؟ به این وادی برسند که «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ».
اینها محاسبه نمیکردند. حجابهای بین خود و پروردگار را رفع نکردند تا جایی رسید که حجابها قوی شد و حالا نمیتوانند از مرکز علم و فیض استفاده کنند. حالا باید چه کرد عزیز من؟
معادله را به هم بزنید
باید همیشه این معادله را در نظر داشته باشیم که «لا تجعل الدنیا اکبر همک»، نباید دنیا را همت اصلی قرار بدهی. یعنی باید دنیا عقب باشد و آخرت جلو باشد. «لااقل من التساوی» که دنیا در ردیف آخرت باشد، نه این که دنیا را جلوتر از همه چیز قرار دهید. اگر این معادله را به هم بزنید؛ «الزم الله فی قلبک اربع خصال»(1)
عوض این که معادله را به هم زدی، چهار چیز در قلب تو رشد میکند: «هماً لا یزول ابداً»، یعنی تمام دنیا مرتب میشود، چکها و سفتهها، نان و آب.
پس این غم و غصه از کجاست؟ غم و غصه از آن است که در وظیفههای شرعی است کوتاهی کردی. «من قصر فی العمل، ابتلی بالهم»، هر کس در وظیفههای مقرر الهی کوتاهی کند، پروردگار، همّ و غمّ را بر قلبش مسلط میکند.
«املاً لا یبلغ منتهاه ابدا»، اشتهای کاذب و آرزوهای دراز بر قلب او مسلط میشود. «فقراً لا یبلغ غناه ابداً»، اگر میلیاردر هم باشد، فقر او را تهدید میکند. میگوید ممکن است ثروتم آتش بگیرد و از بین برود. اینها را پروردگار در ازای تقصیر در وظیفهها بر قلب او مسلط میکند. «و شغلاً لا ینفرج عنه ابداً»، قلبش را به دنیا مشغول میکند.
این روایت را انتخاب کنید و نصب عین قرار دهید. اگر دیدید بیجهت غمناکید و غم و غصه بر قلب شما حکم میکند، بدانید این معادله را بر هم زدهاید. سعی کنید مصداق این سخن نباشید. برای اینکه از این وادی خلاص شویم و خودمان را از چاه طبیعت درآوریم، استقامت در فرمانبرداری از اهلبیت لازم است.
«و أَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا»، یعنی او را از چاه طبیعت درمیآوریم. «لاشربنا قلوبهم الايمان»، یعنی همین قلبی که مسخ شده و بین خود و مرکز علم فاصله انداخته، زنده میکنیم. پس به موعظههای الهیه توجه کنید.
شکر میکنید؟
«احیی قلبک بالموعظة»، قلبت را به موعظههای الهیه زنده کن. آنوقت این قلب مرده، زنده میشود و در اثر استقامت در فرمانبرداری از اهل بیت، «لاشربنا قلوبهم الایمان»، قلبش را زنده میکنیم عزیز من! از علمی که نزد خاندان عصمت است.
پس «لاشربنا قلوبهم الایمان»، البته بعد امتحان میکنیم که ببینیم برابر این نعمت بزرگ الهی که به او دادهایم، چطور شکر میکند. بنابراین نباید در چاه طبیعت بمانیم.
از من میپرسند نورانیت، چطور به آدم داده میشود؟ به این حرفها نیست عزیز من! «من اتق الله غر و قوی و شبع و روی»، پروردگار عزیز در اثر مرتبههایی که طی میکند؛ مرحله اول ترک محرمات، مرتبه دوم ترک مشتبهات،این است که امیرالمؤمنین - سلامالله علیه - میفرماید وقتی به این کلاس رسید، «اجتنب عن الحرام»، از حرام دنیا پرهیز میکند. «و جانب شبهاتها»، از شبههها هم اجتناب میکند. کترهای نیست. «و اجتنب والله عن حلال الصافی»، از حلال صافی هم به اندازه ضرورت استفاده میکند. حالا ببین مصداق این کلمهها هستی؟ میپرسد کی به من نورانیت میدهند؟
حضرت میفرماید: «جد و اجتهد حتی بدت الاعضا»، یعنی آنقدر جدیت میکند که ضعیف میشود. «فابدل الله له من ذلک قوة فی بدنه»(2)، وقتی ضعیف شد، پروردگار قوهای از جانب خود به او میدهد. «دق جلیله و لطف غلیظه فبرق له لامع کثیر البرق فابانه الطریق»، بعد از این که تمدتی در احیای عقل و اماته نفس استقامت کرد، یعنی به مشتهیات نفسانی ترتیب اثر نداد، جدیت میکند، کترهای نیست.
پاورقی:
1. رسول اعظم - صلیالله علیه و آله:
من أصبح و الدنيا أكبر همه ألزم الله قلبه أربع خصال:
هماً لا ينقطع منه أبداً
و شغلاً لا يتفرغ منه أبداً
و فقراً لا يبلغ غناه أبداً
و أملاً لا يبلغ منتهاه أبداً
جامعالسعادات - جلد 2 - صفحه 26
2. اصول کافی - جلد 3 - صفحه 58 - روایت 1906.
تنظیم: ایمان جابری
انتهای پیام/4076/
انتهای پیام/