نقش‌آفرینی شهید سلیمانی نبود، دولت اسلامی افغانستان سقوط می‌کرد / درخواست کمک برهان‌الدین ربانی از ایران
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، تاجیک‌پرس در گزارشی نوشت: سردار قاسم سلیمانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به‌صورت افتخاری وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در حمله صدام، دیکتاتور عراق در سال ۱۳۵۹ به ایران فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را برعهده داشت. وی در سال ۱۳۶۰ در سمت فرماندهی تیپ ثارالله در عملیات مختلفی شرکت و موفقیت‌ها و پیروزی‌های بی‌شماری کسب کرد. بعد از شکست ننگین صدام و پایان یافتن جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ به کرمان بازگشت.
طبق این گزارش، قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ به‌عنوان دومین فرمانده نیروی قدس انتخاب شد و در مدت زمان مسئولیتش توانست فعالیت‌های محور مقاومت را در بلاد اسلامی تقویت و گسترش دهد که نمونه بارز آن حمایت همه‌جانبه از مسلمانان جبهه مقاومت در افغانستان، فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن و ... است. سرانجام پس از عمری مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، وی بامداد روز سوم ژوئیه ۲۰۲۰ به همراه ابومهدی المهندس، نایب‌رئیس حشدالشعبی و دیگر همراهان به دست شقی‌ترین آحاد بشر در فرودگاه بغداد شهید شد.
تاجیک‌پرس درباره ارتباط و همکاری نیروی قدس با مردم افغانستان و نقش برجسته شهید سلیمانی در آنجا می‌‌نویسد: با حمله خونین اتحاد جماهیر شوروی که بیش از ۱ میلیون کشته و نزدیک به ۵ میلیون مهاجر و آواره بر جای گذاشت، مردم افغانستان مجبور شدند در برابر آن‌ها قیام کنند و در این میان جمهوری اسلامی ایران از سر اخوت، برادری، فرهنگ مشترک و ... همکاری‌های گسترده و وسیعی با نیروهای جهادی داشت و در سنگرهای مختلف در شمال، جنوب و مرکز افغانستان کنار مجاهدان شیعه و سنی ایستاد و حمایت کرد.
قاسم سلیمانی در کنار مردم افغانستان و برهان‌الدین ربانی
این گزارش میافزاید: زمانی که جنگ افغانستان بسیار شدت گرفت، روزانه صدها نفر جان و مالشان را از دست می‌دادند و مصیبت‌ها روز به روز بیشتر می‌شد، شهید «برهان‌الدین ربانی»، رئیس‌جمهور وقت افغانستان از ایران درخواست کمک کرد و شهید سلیمانی در نیمه دوم دهه ۷۰ شمسی به کمک دولت اسلامی افغانستان شتافت و علاوه بر همفکری و راهنمایی، کمک‌های اقتصادی و تسلیحاتی فراوانی کرد. وی جبهه مقاومت را ساماندهی کرد که نتیجه و برآیند تلاش‌های مدبرانه وی، اتحاد و انسجام فرماندهان و چهره‌های مبارز افغانستانی همچون شهید «احمدشاه مسعود» است که نهم سپتامبر ۲۰۰۱ بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، شهید شد.
بیشتر بخوانید:
سردار سلیمانی از افغانستان تا لبنان به نیروهای مردمی کمک کرد/ عدالت‌خواهی سپاه قدس مرز نمی‌شناسد
به‌نوشته تاجیک‌پرس، شهید سلیمانی به حمایت و پشتیبانی از جبهه (ائتلاف) شمال که نقش مهمی در مبارزات داشت پرداخت و میان آن‌ها و فرماندهان جبهه مقاومت هماهنگی ایجاد کرد. از این‌رو به اعتقاد مجاهدان افغان، یکی از مهم‌ترین تکیه‌گاه‌ها و عوامل موفقیت افغان‌هایی همچون احمدشاه مسعود، ایران و نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به‌ویژه شهید سلیمانی بوده است. بی‌تردید اگر قاسم سلیمانی و نیروهای او در کنار نیروهای مقاومت در افغانستان نبودند، طالبان و القاعده می‌توانستند دولت اسلامی این کشور را ساقط کنند؛ اما تفکر راهبردی سلیمانی توانست در برابر گروه‌های تروریستی مانند القاعده بعد از شکست شوروی بایستد و «سپاه محمد (ص)» را تشکیل دهد و آن‌ها را از لحاظ تجهیزاتی و آموزشی برای مقابله با طالبان تجهیز کند.
قاسم سلیمانی میان نیروهای شهید احمدشاه مسعود و سپاه محمد (ص) اتحاد و انسجام برقرار کرد تا بتوانند دشمن مشترک را از پا درآورند.
تاجیک‌پرس نوشت: این شهید پرافتخار جهان اسلام با حمایت و ساماندهی گروه‌های مقاومت، به تشکیل نیروی مبارز متشکل از مجاهدان افغانستانی با هدف تقویت جبهه مقاومت پرداخت. طالبان که از سوی پاکستان و عربستان به‌شدت تجهیز می‌شدند، توانستند با حمله به کابل دولت ربانی را به عقب‌نشینی مجبور کنند. در آن زمان که با تسلط طالبان بر کابل جان ربانی و احمدشاه مسعود در خطر بسیار جدی قرار داشت و خطر اعدام قطعی بود؛ شاهدان و مجاهدان افغان گواهی می‌دهند که قاسم سلیمانی در کنار آنان ایستاد و با پیشنهاد خروج مجاهدان و احمدشاه مسعود از کابل و استقرار در مزارشریف از جان آنان محافظت کرد.
این گزارش میافزاید: حمایت‌ها و پشتیبانی همه‌جانبه حاج قاسم پس از حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان در قالب حمایت به مردم افغانستان در عرصه‌های مختلف ادامه پیدا کرد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت شهید سلیمانی فراتر از مرزهای ایران نقش کلیدی در ثبات و امنیت منطقه داشت، همواره در بلاد اسلامی از مجاهدان و جبهه مقاومت حمایت و پشتیبانی می‌کرد و با حضور فیزیکی و فکری و حمایت‌های مادی و معنوی خویش بستر پیروزی را برای آنان هموار می‌ساخت. همین موضوع نیز موجب دشمنی استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی و برخی از کشورهای فریب‌خورده منطقه‌ای با وی شد، تا اینکه دشمن به‌زعم باطل خویش فکر کرد با شهادت وی می‌تواند راه و روش و مکتب وی را از بین ببرد؛ از این‌رو اقدام به ترور ناجوانمردانه و غیر انسانی وی کرد، ولی بعد از شهادت و خروش عظیم مسلمانان و اتحاد هرچه بیشتر و مصمم‌تر شدن جبهه مقاومت، کام قاتلانش تلخ شد و مطمئناً این تلخی تا ریشه‌کنی آنان ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
